به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان مهدی طغیانی نماینده اصفهان در مجلس شورای اسلامی با انتشار متنی در فضای مجازی به مناسبت هفته اصفهان به مسأله زایندهرود و پیگیریهای انجام شده در این زمینه اشاره کرد.
طغیانی با تبریک هفته اصفهان، نوشته است: خشکی زایندهرود و تبدیل شده آن به رودخانه فصلی داغی بر دل مردم اصفهان است که دارد کمکم کهنه میشود. این رودخانه هویت و شناسنامه اصفهان و اساس مدنیت و شهرنشینی آن است و شاید اگر زایندهرود نبود اصفهانی هم نبود.
در ادامه این متن آمده است: از ابتدای فعالیت خود در کسوت نمایندگی مردم عزیز اصفهان در مجلس تاکنون هفتهای نبوده است که پیرامون مسأله آب و زایندهرود گفتوگو و پیگیری نداشته باشم و البته شهادت میدهم که این مسأله دغدغه همه نمایندگان استان بوده و هست. اما متأسفانه فضای اصفهانستیزی حاکم بر کشور به ناچار نمایندگان را مجبور میکند که برخی از فعالیتها در این زمینه رسانهای نشود تا از دستبرد خناسان مصون بماند و مسأله زایندهرود خارج از منطق و چهارچوب عقلانی به مسألهای سیاسی، امنیتی و قومیتی تبدیل نگردد.
در مجامع مختلف و به بهانههای گوناگون گفتهام و بازهم تأکید میکنم که مسأله زایندهرود مسألهای قومی و منطقهای نیست که اگر بود حداقل به همین دلیل نباید اهالی استانهای همجوار به این راحتی مهمان اصفهان میشدند و مقام اول و دوم مهاجر فرست ترین مناطق به شهر زیبای خدا را به دست میآوردند.
مسأله زایندهرود سیاسی هم نیست که اگر بود با آمد و رفت دولتها و جریانات سیاسی باید حل میشد! همان جفایی که در دولتهای هفتم و هشتم اصلاحطلب بر زایندهرود شد و طرحهای پی در پی انتقال آب بر این بدن نیمهجان تحمیل شد، بعداً در دولتهای نهم و دهم بهاری و صدور فتوای حلیت زایندهرود بر دستاندازان بالادست هم ادامه یافت و در دولتهای یازدهم و دوازدهم اعتدالی هم که رئیسش گفت این بار نوبت زایندهرود است عملاً هیچوقت نوبتش نشد و روزبهروز جان از این تن نیمهجان بیشتر و بیشتر بدر رفت.
مسأله زایندهرود زیستمحیطی و نتیجه خشکسالی و تغییرات اقلیمی هم نیست. چراکه بسیار بیشتر از آنچه کمبارشی در این سالها رخداده باشد، برداشتهای بیرویه رسمی و غیررسمی، قانونی و غیرقانونی بر آن تحمیل شده، ضمن اینکه به گواه تاریخ حتی در خشکترین سالها نیز این قلب مجروح از تپش نیفتاد.
پس مسأله اصلی چیست؟ آنچه پس از شنیدن ساعتها گفتوگو در موضوع زایندهرود میتوانم جمعبندی کنم اینکه مشکل اصلی زایندهرود ثمره تلخ مدیریت سست، غیرعلمی و بیتدبیری است که در دهههای اخیر در وزارت نیرو و جهاد کشاورزی حاکم است. خشکی زایندهرود آینه تمامنمای این مدیریت ناکارآمد و غلط از گذشته تا به امروز است.
مدیرانی که به هیچ نمیاندیشند غیر از حفظ جایگاه و میز خود و هیچ ایدهای ندارند غیر از اینکه فرافکنی کنند و مشکل را گردن زمینوزمان بیندازند.
برای زاینده روی بهقدری قانون و مقرره وجود دارد که میتوان دیگر آتشبس داد و تصویب هیچ قانونی را خواستار نشد بلکه فقط اجرای آنچه مصوب شده است را خواست. مصوبات ۹ مادهای شورایعالی آب در مورد زایندهرود تکلیف را در همین دولت مشخص کرد اما افسوس از مدیران بیلیاقت وزارت نیرو که بیعملی و بیکفایتی خود را در اجرای قوانین، پشت خطرات اجتماعی و امنیتی عمل به آنها پنهان میکنند.
این گمان البته نباید در اذهان ایجاد شود که مطالبه #زاینده_رود_من_کو؟ تنها به کشاورزان اختصاص دارد، بلکه مطالبه جریان دائمی آب در زایندهرود خواسته همه کوچک و بزرگ اصفهانی است و کاسه صبر و پیمانه نجابت مردم اصفهان به انتها رسیده است و البته اجازه نخواهند داد که همچون گذشته باری جدید بر دوش نحیف زایندهرود گذاشته شود و زخمی دیگر بر پیکر بیجانش بنشیند.
طرحهایی مثل تونل سوم کوهرنگ و یا بهشتآباد امتیازاتی نیستند که مردم اصفهان با آنها فریفته شوند چه اینکه آب این طرحها پیشاپیش بذل و بخشش شده و صرفاً کسری موجود در تابلوی منابع و مصارف زایندهرود با اجرای این طرحها تأمین میشود. نمونهاش طرح انتقال آب به یزد به اسم شرب است که سالهاست بیش از هفتاد میلیون مترمکعب آب را میبرد اما هنوز سد تونل سوم را باید به انتظار احداثش نشست تا آبرفته به جوی بازگردد
طغیانی در پایان راهکار احیای زایندهرود را در جلوگیری از برداشتهای رسمی و غیررسمی مانند بن -بروجن و چاههای غیرمجاز عنوان کرد و آورده است: برای احیای زایندهرود تنها یک راهکار وجود دارد و آنهم جلوگیری از همه برداشتهای رسمی و غیررسمی از این جسم کمرمق است به هر شکل ممکن ازجمله پمپاژ، بن - بروجن، چاه غیرمجاز و... است مگر اینکه منابع آن از قبل تأمین شده و به شکل واقعی در رودخانه تحویل شود.
آنچه باید در این میان توجه کرد موجسواری بر مبنای اطلاعات غلطی است که خاطر هممیهنان عزیز را آزرده میکند و هیچ ربطی هم به احیای زایندهرود و مطالبه مردم عزیز اصفهان ندارد. برای مثال سالیانه حداقل ۲۲ میلیارد مترمکعب آب وارد استان خوزستان میشود و بخش اعظمی از آن به دریا ریخته میشود در حالی که کل طرحهای انتقال آب اجرا شده و مصوب زایندهرود به یک میلیارد مترمکعب هم نمیرسد و حتی سالیانه چندبرابر این میزان آب از استان اصفهان خارج و در سرشاخهها به خوزستان میرود. (کل طرح مصوب پروژه بهشتآباد ۲۵۰ میلیون مترمکعب است!!).
لذا چنانچه هممیهنان عزیز در استانشان مشکلی میبینند بیش از آنکه آدرس غلط اصفهان را دنبال کنند جا دارد تدبیر مدیران محلی و کشوری را مورد تأمل قرار دهند. همچنین مشکل آب شرب استان چهارمحال و بختیاری با وجود منابع آبی متعدد در حوضه آبریز غنی آن استان ربطی به حوضه آبریز زایندهرود خستهدل در فلات خشک مرکزی ندارد که باید از این تن رنجور مکیده شود (اینجاست که حتی جا دارد به جهت امنیتی هم جستجو شود چه دستی در کار بود و چه کسی تدبیر شیطانی بن - بروجن را به میان آورد تا بساط کینه و دشمنی بین مردم دو استان همجوار که حتی اعضای یک پیکر بوده و هستند، فراهم شود).
در پایان خدمت مردم عزیز اصفهان به طور قاطع عرض میکنم که راهکار پیشگفته را با قدرت و قوت پی گرفته و بدون تحقق منابع آبی جدید برای زایندهرود اجازه هیچ بارگذاری جدیدی را طبق مصوبات قانونی و شرعی موجود نخواهیم داد.
از مسؤولان اجرایی و قضایی هم انتظار میرود فقط و فقط به قانون عمل کنند. مردم اصفهان چیزی فراتر از قوانین موجود در مورد زایندهرود را نمیجویند اما اجازه تعرض دیگری به زایندهرود خستهدل را هم نمیدهند.
انتهای پیام/۶۳۰۶۲/ص۱۰/ر