دکتر کامران شریفی، دانشیار گروه علوم درمانگاهی دانشکده دامپزشکی دانشگاه فردوسی مشهد در یادداشتی که در اختیار ایسنا قرار داده، نوشته است: «به گزارش ایرنا در مورخه ۱۴۰۰/۰۲/۲۷ عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با انتقاد شدید از سیاستهای کلان و همچنین متخصصان کشور به خصوص در حوزه بحران آب،گفت: «جنگ آب که از استانها آغاز شده به روستاها خواهد رسید، چرا که طبیعت ایران قربانی سیاستهای کلان شده است و متخصصان کشور نیز باید بابت سکوت خود برابر تاریخ پاسخگو باشند».
وی در سال ۱۳۹۴ که مشاورِ معاون اول رئیسجمهوری در امور آب، کشاورزی و محیطزیست بود به کوچ اجباری در سرنوشت پنجاه میلیون ایرانی اشاره کرده بود و برای نشان دادن اهمیت این عدد و این کوچ بزرگ، به جزایر مالدیو با فقط ۳۰۰ هزار نفر جمعیت اشاره کرد، با این توضیح که این منطقه در خطر زیر آب رفتن قرار دارد و دولت هند برای اسکان آنها درمانده است. در ضمن، به صراحت گفت که حیات و تمدن ایران در خطر قرار گرفته است. در همان گزارش شهرهای شاهرود، نیشابور و رفسنجان به لحاظ هیدرولوژیکی مرده اعلام شد. (شهروند، ۷ اردیبهشت ۱۳۹۴، شماره ۵۵۰، صفحه نخست). تا آن جا که نگارنده میداند، برای احیاء همین سه شهر مهم کاری انجام نشده است.
بنا به گزارش ایرنا از سخنان ریاست محترم سازمان حفاظت محیط زیست، اگر طبیعت ایران قربانی سیاستهای کلان شده و متخصصان کشور باید بابت سکوت خود برابر تاریخ پاسخگو باشند، جای بحث دارد. باید سرزمینی و کشوری و تمدنی باقی بماند و پایدار باشد تا به خاطر تداوم تاریخی بتوان متخصصینِ دوره زمانی فعلی را پس از مرگشان در پیشگاه تاریخ به محاکمه کشید و به پاسخگویی وا داشت. اگر این متخصصین شانس بیاورند، بر اساس روشهای باستانشناسی و کالبدگشایی مشخص خواهد شد که پیش از مرگ زبانشان مو درآورده بود.
در هر دوره زمانی، برای مثال به گاه تاسیسِ پلِ روی دریاچه ارومیه یا غلبه طرح خودکفایی گندم بر سیاست کلان کشاورزی، همواره متخصصینی بودهاند که از فرط تکرارِ هشدار و انذار زبانشان مو در بیاورد. هشدارهای دکتر محسن رنانی در مورد جنگ آب سابقه طولانی دارد. وی در سخنرانیهایش به صراحت گفت: «مسئولین آب استان اصفهان و چهار محال و بختیاری نمیتوانند با هم جلسه بگذارند، چون دعوایشان میشود. اگر بین مسئولین ارشد کشور دعوا شود، از بابت بروز جنگِ بر سر آب بین روستاییان حرجی نیست».
اگر سیاستمداران به توسعه پایدار اعتقاد ندارند، باب استیضاح که باز است و میتوان با نمایندگان مجلس وارد مذاکره شد تا به وظیفه نظارتی خود عمل کنند و از این بابت نباید با هیچ مقامی تعارف داشت و هراسی به دل راه داد. راه کارهای قانونی زیادی وجود دارد. برای مثال، تصویب قانونی برای این که پا درمیانی برای تقاضای حفر چاه غیر مجاز از سوی هر مقامی حتی نمایندگان مجلس جرم تلقی شود.
در مورد خشکسالی، کشور از مرحله بحران خارج شده است. تکیه بر کلمه "بحران" برای وقتی است که میدانیم قرار است در آیندهای نزدیک از پیچ تعیین کنندهای عبور کنیم که اگر حواسمان نباشد، سیر حوادث و سرنوشتمان تغییر خواهد کرد. ما از بحران عبور کردهایم، بدون این که بتوانیم تاثیری بر عوامل موثر بر خشکسالی داشته باشیم. به یک معنا دیگر بحران نداریم، و چکِ آب سرزمینمان برگشت خورده به لحاظ آبی ورشکست شدهایم. گزارش یکی دو هفته پیش محققین ایرانی در مجله نیچر در مورد افت ۷۴ کیلومتر مکعبی منابع آب زیرزمینی در فاصله سال۲۰۰۳ تا ۲۰۱۵ کاملا نشان میدهد که سرزمین ایران، آنی نیست که قبلاً بود. الان که ۶ سال از آن زمان گذشته است و احتمالاً تخلیه آبهای زیرزمینی همچنان تداوم داشته است. با الهام از فیزیک دانان نظری، گویی ما از طریق یک کرمچاله فضایی وارد دوره زمانی و مکانی دیگری شدهایم و باید مطابق با شرایط جدید چاره اندیشی کنیم.
این که مسئولین نهادهای دولتی خود یک پا مدعی باشند و فریاد برآورند، جنبههای نیک و بد دارد. از یک طرف نیکوست که حساسیت دارند و از سوی دیگر بد است، چون نشان میدهد که از پیش برنامهای استراتژیک وجود نداشته است.
یکشنبه ۲۶ اردیبهشت، نشستی به همت جمعیت ناجیان آب با همکاری اساتید برجسته دانشگاه فردوسی مشهد، مدیران ارشد آب و فاضلاب منطقهای خراسان رضوی و شهرستان مشهد، رئیس جهاد کشاورزی خراسان رضوی، مدیر کل سازمان حفاظت محیط زیست خراسان رضوی و مدیر کل اداره منابع طبیعی آبخیز داری خراسان رضوی برگزار شد. در این جلسه مدیران اجرایی کشور از دانشگاهیان گله کردند و نشان دادند که چه خون دلها خورده و میخورند. یکی از بزرگواران اعلام کرد که با توجه به خشکسالی امسال انتظارمی رود که ۵۰ درصد از جمعیت حیات وحش از بین برود. در عین حال از فقدان بودجه و اعتبار برای انجام امور عادی سازمان تحت مدیریت خود نالید.
ما به لحاظ تئوریک کمبودِ دانش نداریم. این را از سمینارهای مختلفی که این روزها به صورت مجازی درکشور برگزار میشود میتوان فهمید. وبینار آسیب شناسی سیاستهای آبی کشور از منظر توسعه پایدار با حضور اساتید استخوان خرد کرده دانشگاه فردوسی مشهد از رشتههای اقتصاد کشاورزی، علوم اجتماعی، مرتع و آبخیز داری با حضور نایب رئیس انجمن ارزیابی محیط زیست ایران در ۲۷ اردیبهشت و وبینار بررسی وضعیت بارش و خشکسالی سال ۱۳۹۹-۱۴۰۰ در سطح خراسان رضوی و سطح کشور با حضور اساتید گروه جغرافیای دانشگاه فردوسی مشهد و مسئولینی از وزارت جهاد کشاورزی و اداره هواشناسی خراسان رضوی در ۲۸ تیرماه نشان میدهد که متخصصین در انجام وظایف خود کوتاهی نکردهاند. آنچه که امروز لازم است، آمادگی مسئولین برای شنیدن توصیهها و تخصیص منابع است.
نگارنده به عنوان یک متخصص دامپزشکی که امسال نگرانی جدی از بابت حیات اقتصادی دامداران، میزان تابآوری آنها از یک سو و گسترش حاشیه نشینی و بروز شورشهای کور اجتماعی و جنگ بین مناطق بر سر آب از سوی دیگر دارد، برای این که بتواند برای پاسخگو بودن در برابر تاریخ از همین الان سندی فراهم آورد، پیشنهادهای زیر را ارائه میکند تا بیش از این در برابر جامعه و تاریخ شرمسار نباشد. مسئولین نیز با گوشی شنوا و آمادگی برای تخصیص منابع در فکر جمع آوری مدارک برای پاسخگویی در برابر تاریخ باشند:
۱. شرایط خشکسالی امسال همانندِ یک جنگ یا آتش سوزی عمده است. توصیه میشود که ستادی متشکل از نهادهای اجرایی برای تصمیمگیری به موقع و سریع مطابق با شرایط روز درنظر گرفته شود.
۲. سپاه خشکسالی متشکل از متخصصینِ رشتههای کشاورزی، دامپزشکی و دامپروری، جغرافیا، محیط زیست آب و خاک شناسی و رشتههای مرتبط تشکیل شود و بر اساس اطلاعات سرزمینی موجود مطابق با شرایط هر منطقه، هر زمین کشاورزی یا واحدهای دامپروری توصیههای لازم و خدمات مقتضی در محل مستقیماً به افراد و مشاغل در معرض خطر ارائه شود. متخصصین دامپزشکی، علوم دامی، کشاورزی، مرتع داری و آبخیز داری که دوران سربازی خود را میگذرانند و دانشجویان سال آخر این رشتهها برای عضویت در این سپاه که زیر فرماندهی ستاد خشکسالی خدمت کنند، میتوانند در عملیات نجات سرزمین بسیار موثر باشند.
۳. برای نجات حیات وحش و گلههای دامداران مطابق با مفهوم آب مجازی، به فوریت توسط ستاد خشکسالی اقدامات لازم برای واردات علوفه و کشت فراسرزمینی اقدام شود. باید توجه داشت که مطابق مفهوم آب مجازی با واردات علوفه، به ازای هر تن یونجه معادل ۷۰۰ تا ۸۰۰ مترمکعب آب وارد کشور میشود. واردات علوفه برای نجات مراتع، نجات هسته زاینده گلههای گوسفند و بز، تقویت میزانِ پایداری و تابآوری مراکز صنعتی پرورش گاو و کل دامداریها و به ویژه نجات حیات وحش اهمیتی استراتژیک دارد. با نجات علفخواران حیات وحش، چرخه زندگی برای گوشتخواران نیز فراهم میشود. تخصیص منابع و اعتبار برای تامین آب برای حیات وحش بسیار ضروری است. تجربه واردات علوفه و کشت فراسرزمینی را پیشتر داشتهایم.
۴. تدوین بیمه محصولات کشاورزی و دامداری برای افرادی که با سیاستهای ستاد خشکسالی همکاری و همراهی میکنند.
۵. ستاد خشکسالی، ظرفیت سرزمینی برای هر یک از فعالیت های آب بر، از جمله کشاورزی و دامداری را مطابق با موجودی آب هر منطقه تعیین و از طریق سپاه خشکسالی ابلاغ و اجرا کند. حتی ممکن است برای تعیینِ نوعِ فضای سبز شهری مداخله لازم باشد.
۶. استراتژی سازگاری با اقلیم به صورت چند نهادی از سوی ستاد خشکسالی تدوین شود.
۷. ستاد خشکسالی برای افزایشِ آگاهی مردم برای تطابق با شرایط خشکسالی و افزایش همکاری و میدان دادن به سازمانهای مردم نهاد (سمنها) فعالیت کند.
نگارنده امیدوار است که مسئولین نهادهای اجرایی با دیدن رویش مو بر زبان متخصصین، کف دست را نشان ندهند و نگویند بفرما، مو بِکَّن!»
انتهای پیام