به گزارش خبرگزاری مهر، روزبه کردونی، در این یادداشت نوشت: گروه مشاوران دانشگاه هاروارد که برای کمک به تدوین برنامه سوم عمرانی (سال ۱۳۴۱) به ایران آماده بودند، به تعبیر خودشان در وضعیت روحی ناخوشایند، با احساس نومید کننده شکست و ناکامی، ایران را ترک کردند. مرور ارزیابی این گروه از ۲۰ معضل و چالش برنامهریزی در ایران در سال ۱۳۴۱، احتمالاً مفید خواهد بود.
۱_ خود پرستی اداری و وجود نگرش ما بهتر از شما کار میکنیم
۲_ تمایل به تعارفات و پذیرش و تبعیت از خوشایندترین راه حل مساله
۳_ کلی گویی و فقدان جزئیات در برنامهها
۴_ ترجیح توسعه فیزیکی و عمرانی بر توسعه اجتماعی
۵_ تکیه بر راه حل های مفروض
۶_ عدم جلب نظرات موافق در قبال اهداف طرحها و برنامهها
۷_ بیان امید و آرزو به جای هدف در برنامه
۸_ عدم پذیرش هزینه تغییرات و اصلاحات توسط جامعه
۹_ اهمیت روابط شخصی و عدم تمایز بین منازعات فکری و منازعات شخصی
۱۰_ تحمیل بار سنگین کارها بر دوش مدیران به دلیل فقدان انضباط اداری
۱۱_ وفاداری به گروه نه به ساختار در سازمانهای دیوان سالار
۱۲_ پریشانی و آشفتگی بازیگران (ناشی از هرج و مرجهای سیاسی)
۱۳_ غالب بودن رویکرد ارائه ظن و گمان به جای تحلیل علمی
۱۴_ وجود همزیستی به جای همکاری در ارتباط دستگاها
۱۵_ ابهام در واگذاری مسئولیتها
۱۶_ بیماری جلسه بازی با هدف سبک کردن بار مسئولیت
۱۷_ دوستی و رفاقت به جای روابط رسمی
۱۸_ مایملک شخصی و کانون قدرت شدن هر شغل اداری
۱۹_ فقدان نظام سلسله مراتبی
۲۰_ فقدان پاسخگویی در قبال رفتار اداری.