شب چله‌ای با یاد جاهای خالی /خاطرات یلدا زیر سایه کرونا

خبرگزاری فارس یکشنبه 30 آذر 1399 - 14:28
شب چله‌ای با یاد جاهای خالی /خاطرات یلدا زیر سایه کرونا

خبرگزاری فارس- فرینوش اکبرزاده: آخرین ساعت‌ها، آخرین روزها و آخرین لحظات پاییز برگ ریز هزار رنگ، از دیروز تا همیشه حالی سرخ و شیرین داشته است؛ با خاطره‌های بسیار از گفتن و شنفتن، با احوال چیلله نشینی در آستانه زمستان، با یاد یلدا...

یلدا همیشه یلدا بوده، چلله ی پر خاطره؛ در سالهای اخیر هم با وجود گرانی، سرما، آلودگی هوا و مشکلات ریز و درشت دیگر، یلدا ارج و قرب خودش را داشت. بچه ها روزها قبل از یلدا، ریسه های سرخ و سبز را به هم می تاباندند و از کاغذ رنگی ها، هندوانه و انار می ساختند که زمستان شان را پر کند از گرما و شیرینی. اگر باقی خانواده هم در سختی بود، بچه ها یلدا را داشتند و می‌خندیدند.

امسال اما... امان از امسال و تنهایی‌های عمیقی که برای همه ما همراه داشت. چه لبخندها که بر باد رفت و چه نگاه‌ها که در خاک شد. یلدای امسال، یلدای تنها و غمزده، لولی وش مغموم، تیپا خورده رنجور، از راه رسیده و برای بسیاری از ما، خاطره نبودن ها را دور سفره سرخ و رنگین شب چره چلله، در چشم فرو می‌کند.

یلدا، شب تولد نور که روزگاری نه خیلی دور، بهانه‌ای بود برای اثبات زیبایی زندگی، برای اینکه یادمان بماند همه این تلاطم برای ماندگار شدن روزهایی است که می‎خواهیم خاطره‌اش را زندگی کنیم، امسال تابلویی است از اتفاقات غریبی که یکسال روی دوش‌مان داشتیم.

حالا دیگر نمی‌شود به راحتی «یه شب طولانی، کنار اونایی که دوسشون داری و دوست دارنو تو خوشحالی...» خواند؛ چون «جای چند مسافر قدیمی پیش ما خالی» است و زخم نبودن‌شان تا همیشه بر دل و جان‌مان می‌ماند.

خاطرات یلدا، چله مشهور زندگی بیشتر ما، گره خورده‌ با حضور پای میز و سفره بزرگترهایی که خدا می‌داند تا چه زمان سایه همراهی‌شان بالای سر ما و خانواده می‌ماند. امسال، یلدای پر از نبودن‌ها را در تنهایی مان می‌گذرانیم؛ یلدای جاهی خالی، یلدای اشک‌های حسرت...

چه بسیار بودند در میان ما، کسانی که شب یلدای سالهای قبل، حس و انگیزه دورهمی شبی را نداشتند که فقط یک دقیقه بلندتر از سالهای قبل است، شبی که چشم بزرگترها به در خانه‌هایشان می‌ماند تا چه زمان صدای شادمانه فرزندان و نوه‌ها، سکوت خانه را بشکند. امسال اما جای خالی خیلی‌ها، به قدری دل‌آزار و غم‌انگیز است که خدا می‌داند همان یک دقیقه را چطور سپری خواهیم کرد.

یلدا دست در دست روز پرستار، زیر سایه سنگین کرونا از راه می‌رسد؛ خورشید از میان تاریکی متولد می‌شود تا بر دل روزهای سر و تاریک و طولانی زمستان بتابد و ما، مردمان باقی مانده از این فوج غصه و نبودن را تا بهاری دیگر رهنمون کند.

تبریز، این روزها متفاوت از شب چلله هر سال است. رفت و آمد هست، اما خیلی کمتر از قبل. خرید هست، اما بی رونق تر از قبل. شسرخی و شادمانی یلدا هست، اما... اما نمی شود از یاد برد درد جانکاه نبودن آنها که عزیز ِ جان بودند و حالا زیر سایه سنگین کرونا، دیگر نیستند. نمی شود فراموش کرد سختی بی پایانی که بر جان کادر درمان ریخته و هزارا نفر از ایشان را مبتلا و باقی را خسته و فرسوده کرد. نمی شود فراموش کرد... و به حرمت همین خاطر نگاه داشتن که سنت مردم این دیار است، امسال در سکون و خلوتی متفاوتی سپری خواهد شد. یلدایی با سنت ها، با گرمی و زیبایی، و با تنهایی خود خواسته ای که زمینه ساز صحت و سلامت فردا خواهد بود.

با این وجود چلله‌ امسال، کنار سفره‌ای که مثل سالهای قبل چیده می‌شود اما همان آدم‌های سالهای قبل را دور و برش ندارد، یلدای دیگری است. یلدایی که فرزندان ما، سال‌ها بعد قصه‌ی آن را برای نوه‌هایشان در شب های سرد زمستانی تعریف خواهند کرد...

انتهای پیام/60014/ر

منبع خبر "خبرگزاری فارس" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.