به گزارش خبرگزاری فارس از سنندج، سوم خردادماه امسال بود که خبرگزاری فارس در قالب گزارشی با عنوان «کویر نیاز «شنیا» در انتظار باران مهربانی /نفس‌هایی که از فقر به ‌شماره افتاد» قصه پرغصه خانواده «شنیا» 9 ساله را که در کنار بار زیاد مشکلات اقتصادی با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می‌کنند به امید بهاری‌شدن روزهای زمستانی او و خانواده‌اش را اطلاع‌رسانی کردیم.

 بیماری بر اندام «شنیا» دختر 5 ساله چنگ انداخته بود، تشخیص نهایی بیماری شنیا همه آرزوهای شیرین پدرش را به یک باره به آواری مهیب بر سرش تبدیل کرد و برای درمان این دخترک آواره شهر شده بودند، 4 سال از آن آغاز تلخ می‌گذشت روزهایی که هر کدامش برای این خانواده یک سال گذشت.

زندگی با تمام تلخی و سختی‌هایش پیش می‌رفت، روزهای تلخی که به امید شفای شنیا نقشینه خانم بر تار و پود فرش نقش می‌بافت و کاعلی هم در گوشه‌ای از شهر بساط دستفروشی را پهن می‌کرد، شنیا هر ماه باید شیمی‌درمانی می‌شد، هزینه خرید دارو زیاد است، اما چاره‌ای جز تامین آن را ندارند.

کفگیر درآمد خانواده کاعلی به ته دیگ خورده بود، روزهای سخت زندگی این خانواده با شیوع کروناویروس سخت‌تر شد، دستفروشی دیگر درآمد چندانی نداشت و هزینه‌های این خانواده ندار تامین نمی‌شد.

کاعلی خانه‌نشین شده بود، دار قالی نقشینه خانم هم تا رسیدن به نتیجه فعلا گره‌های زیادی در مسیر داشت، زندگی بار دیگر روی سخت خود را به زندگی‌شان نشان داده است.

مخارج زندگی روز به روز سنگین و سنگین‌تر می‌شد، اجاره خانه، مخارج تحصیل دو فرزند دیگر و هزاران خرج ریز و درشتی که برای چرخاندن چرخ‌های زندگی باید هزینه می‌کردند چرخ زندگی‌شان به شدت لنگ می‌زد در حدی که حلقه فشار را روز به روز تنگ و تنگ‌تر می‌کرد.

در تامین هزینه‌های درمانی شنیا به شدت لنگ می‌زدند آنقدر دست و بالشان بسته بوده که با وجود اینکه می‌دانستند حذف هر یک از داورها روند درمان فرزندشان را با مشکل مواجه می‌کند مجبور شدند، چند قلم از داروها را از لیست خرید حذف کنند.

در چنین شرایطی بود که با این خانواده آشنا شدیم و به مخاطبین سبزمان گفتیم، بهار خزان گرفته زندگی این خانواده برای نجات از این باتلاق نیاز به باران مهربانی دارد، هزینه درمان شنیا در این سال‌ها زیاد بوده و حال دیگر کفگیرشان به ته دیگ خورده است تا جایی که دیگر آهی در بساط ندارند، کاعلی و نقشینه خانم در این روزهای سخت کرونایی برای ادامه درمان فرزندانشان امیدوار به کمک همنوعان هستند.

هرچند شنیاهای زیادی شاید در این دنیای خاکی ما وجود دارند، اما خدا خواست که شنیا در قاب تصویر رسانه‌ای قرار گیرد تا قلب‌های مهربان مردمان ایران زمین برای نجاتش تپیدن بگیرد، شنیا نیازمند ترحم و دلسوزی نیست، کمی درک می‌خواهند با یک مشت معرفت. معرفتی که شاید از چشمه دل همیشه جوشان از مهر و محبت تو هموطن نیکوکار جوشیدن بگیرد و مرحمی بر دردهای این دختر 9 ساله در این دنیای خاکی و توشه‌ای بزرگ برای قیامت تو باشد.

معجره باران 

و اینگونه بود که 14 روز بعد از این گزارش باران مهربانی مردم ایران زمین بر کویر نیاز این خانواده کردستانی باریدن گرفت و نخستین چراغ سبز حمایت از آنها از سوی خیرین در داخل و خارج از استان روشن شد.

ورود سبز خیرین و دستگاه‌های حمایتی به این سوژه گزارشی فارس را در قالب گزارشی با عنوان«بهار به زمستان زندگی شنیا» لبخند زد» از همین رسانه اطلاع‌رسانی کردیم.

نوشتیم فرقی ندارد من باشم یا تو، اگر بخواهی بارانی می‌شوی. پر می‌شوی از قطره‌های پاکی که برای آمدن، هفت آسمان را گذرانده‌اند.

ترنم باران به خاطر سخاوت و مهربانی همنوعان میهمان خانه کوچک شنیا شده و قطره قطره بر سر او و خانواده‌اش می‌بارد، چترها را زیر این باران مهربانی باز کرده‌اند.

از واریز مبالغ نقدی تا اهدای بسته حمایتی به این نیازمند از کارهای خیرین بود، قطره‌های کوچکی که در کنار هم قرار است به دریای مهربانی برای رفع نیازهای این خانواده تبدیل شود.

اوج مهربانی

مهربانی و باران محبت بر سر این خانواده نیازمند کردستانی زمانی به اوج خود رسید که گزارش خبرگزاری فارس در این چرخش و دست به دست‌ شدن در رسانه‌ها و فضای مجازی به دست متولیان کمیته امداد استان و کشور رسید.

کمتر از دو هفته از انتشار این گزارش نگذشته بود که به درخواست کمیته امداد کردستان  بار دیگر راهی منزل پر از درد و رنج شنیا و خانواده‌اش شدیم، آنجا بود که مدیرکل کمیته امداد کردستان وعده داد مشکل مسکن این خانواده را به کمک خیرین و اعتبارات امداد حل خواهند کرد.

صفر تا صد هزینه‌های درمان شنیا را هم رئیس کمیته امداد کشور تقبل کرد و دستور داده بود "در مورد این دختر کوچک بیمار از هیچ کمکی دریغ نکنید".

در روزهای پایان بهار بودیم که این امیدها برف‌های زمستان زندگی شنیا را در مسیر آب شدن قرار داد، بهار زندگی شنیا قبل از شروع بهار جدید در همین آغازین روزهای زمستان گل داد.

تحقق وعده‌ها

اگرچه در ماه‌های اخیر روزهای پرالتهابی در موضوع قیمت زمین و مسکن پشت سر گذاشته بودیم، اما عزم متولیان کمیته امداد کردستان برای رفع مشکل این خانواده جزم بود، قیمت‌ها هرچه بالاتر می‌کشید تلاش برای جذب خیر برای ورود به حمایت از این خانواده نیازمند هم بیشتر و بیشتر می‌شد از سوی دیگر حمایت‌های درمانی کمیته امداد و مصرف به موقع داروها و انجام منظم شیمی‌ درمانی منجر به خیز جدی شنیای کوچک به سمت خلاص شدن از بیماری شد.

از زمان رسانه‌ای شدن زندگی سخت این خانواده تا کنون 213 روز می‌گذرد، روزهایی که خاطرات شیرینی را به واسطه مهربانی‌ مردم ایران زمین برای این خانواده نیازمند به یادگار گذاشته است.

به همراه مدیرکل کمیته امداد کردستان برای دیدن وضعیت امروز خانواده شنیا راهی می‌شویم، با استقبال گرم و صمیمی خانواده مواجه می شویم، اگر چه به واسطه شرایط کرونایی قصد رفتن به داخل خانه را نداشتیم اما توان ایستادگی در برابر اصرارهای آقای قوامی نداشیم این شد که دقایقی کوتاه مهمانشان شدیم. 

لبخند از چهره استخوانی نقشینه خانم محو نمی‌شود از آرامش امروزشان برایمان می‌گوید، اینکه امید بر زندگی‌شان تابیدن گرفته است از اینکه به لطف خدا و حمایت کمیته امداد و خیرین صاحب خانه شده‌اند و می‌توانند بدون دغدغه و نگرانی اجاره مسکن تنها به ادامه روند درمان شنیا فکر کنند از ته دل برای مسببین این شرایط دعای خیر می‌کند و می‌گوید "هرگز لطفی را که در حق ما شد فراموش نخواهیم کرد".

اگرچه در خانه جدید همین چند روز پیش مستقر شده‌اند اما مادر و دختر فوری دار قالی را در گوشه‌ای دنج کنار هم قرار داده و مشغول بافتن رج‌های امید بر تار و پود دار قالی شده‌اند.

گره بر گره و رنگ به رنگ را در هم می‌آمیزند تا دستینه‌ای شود از عشق، هنر، بافته که بالاتر می‌رود، نقش‌ها در هم می‌آمیزند و همچون تصویری گویا از تمام آرزوهای یک بافنده بر دار قالی می‌شود اما حاصل تمام این گره‌هایی که به نقش و نگار بر این دار ایستاده بر دیوار تبدیل می‌شود برای دختر نقشینه خانم یک میلیون تومان است.

تاراج دسترنج

حمایت از این خانواده از سوی کمیته امداد کردستان با استفاده از اعتبارات داخلی و کمک خیرین به خرید این خانه خلاصه نمی‌شود، وقتی مدیرکل شوق تلاش را در وجود این مادر و دختر دید به آنها قول داد در این حوزه نیز آنها را حمایت خواهد کرد و از این به بعد به جای بافتن فرش برای دیگران و گرفتن دستمزدهای ناچیز، مواد اولیه را از خود کمیته امداد بگیرند و بازار برای فروش نیز برایشان فراهم خواهد شد.

روزهای بهاری در انتظار این خانواده است، ریزش موهای شنیا کوچک به واسطه تغذیه مناسب و درمان مطلوب با گذشت چند ماه از پایان دوره شیمی‌درمانی کاملا متوقف شده است. کمک‌های درمانی کمیته امداد از یک سو و خیرینی که یکی پس از دیگری پای کار آمدند گره کوری که به زندگی این خانواده افتاده بود را باز کرد و آنها را در این روزهای سخت و تلخ کرونایی به آینده روشن امیدوار کرده است.

لبخند رضایت دیگران و شادکردن نیازمندان با تمامی اوضاع سختی که در جامعه حکمفرما شده است؛ کاری بس سخت و پیچیده است. ولی گاهی می‌توان با کمک به نیازمندان و گرفتن دستان آنان طوری آنها را سر ذوق آورد و آنها را غرق خوشحالی کرد که از لبخند رضایت‌بخش آن ها هم خودتان به وجد خواهید آمد.

بر اساس اعلام کمیته امداد کردستان از ابتدای سال‌جاری تاکنون 296 واحد مسکونی شهری و روستایی برای مددجویان زیرپوشش این نهاد انقلاب احداث یا خریداری شده و 628 واحد روستایی نیز در حال ساخت است.

برای خرید مسکن خانواده شنیا 170 میلیون تومان از محل اعتبارات کمیته امداد و کمک خیرین هزینه شده و مخارج و هزینه‌های درمانی شنیا نیز به صورت کامل از سوی کمیته امداد کشور پرداخت می‌شود.

کمک به نیازمندان دل بزرگ می‌خواهد نه مال و اموال بزرگ، گاهی باید آنقدر دل بزرگی داشت که حتی برای کمک به هم نوعان خود از خرج‌های پرزرق و برق و تجملات خود بگذری و آنها را در راه خدا به مستمندان ارزانی داری...

انتهای پیام/2330/71