تجربه پاییز رویایی در آبشار ایگل

صدا و سیما شنبه 22 آبان 1400 - 12:16
ایگل در فشم منطقه‌ای زیبا برای گذراندن یک روز تعطیل به همراه خانوده است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما؛ پنجشنبه ۲۰ آبان فرصتی بود برای رفتن به ایگل روستایی در منطقه فشم نرسیده به روستای آهار و شکرآب روستایی که کمتر مورد توجه طبیعت گردان و علاقمندان به کوهپیمایی است.
 
 
برای رسیدن به روستایی ایگل از تهران باید از بزرگراه بابایی به پل استخر برسانید و خروجی فشم و لواسان را به سمت شمال ادامه دهد پس از رسیدن به گردنه قوچک به سمت میدان زردبند سرازیر شوید پس از رسیدن به به میدان زردبند به سمت چپ و فشم بپیچید پس از پشت سر گذاشتن منطقه ورجین و روستای کلوگان منطقه حاجی آباد به میدانی می‌رسید که روی تابلوی آن نوشته سمت چپ آهار /شکراب /امام زاده و ایگل و سمت راست فشم.
به سمت چپ بپیچید مسیر را ادامه دهید پس از عبور از چند پیچ به سمت چپ جاده تابلویی را می‌بینید که روی آن ایگل نوشته به چپ می‌پیچید مسیر کنار رودخانه را ادامه دهید و پس از گذشتن از روستای ایگل در انتهای مسیر کنار رودخانه خودرو را متوقف کنید.
من که با توجه به شرایط آب و هوایی اطلاع داشتم که شرایط از بعد از ظهر پنجشنبه تغییر خواهد کرد و با بارش و ناپایداری تا جمعه شب ادامه خواهد داشت تصمیم گرفتم برنامه طبیعت گردی و کوهپیمایی را از جمعه به پنجشنبه موکول کنیم صبح زود ساعت ۶:۳۰ دقیقه خودم را به انتهای روستای ایگل و در کنار رودخانه رساندم کفش‌های کوهپیمایی را به پا کردم از شب گذشته کوله را چیده بودم کیسه آب درون کوله پشتی (کمل بک) را پر کرده بودم کاپشن دو پوش (پوش اول از بیرون گورتکس ضد آب و پوش دوم از تو پلار برای حفظ گرما) را بالای کوله پشتی گذاشته بودم مواد غذایی و نان را در کوله قرارداده بودم.
دستکش‌ها و باتون را برداشتم باتون‌ها را نسبت به قدم اندازه کردم آخرین باری که پیش از حرکت دماسنج خودرو را نگاه کردم صفر درجه را نشان می‌داد شلوارم با جنس پلار و لباس بالاپوش (بیس) هم با جنس پلار برای تحمل این سرما پیش از حرکت کافی بود هر چند پس از حرکت و آغاز فعالیت بدنی دما بدن افزایش می‌یابد و نیازی به پوشیدن کاپشن یا لباس رویی خیلی قوی نیست.
پس از کنترل کوله و لوازم حرکت کردم رودخانه نسبت به روز‌های پایانی تابستان و متاثر از بارندگی‌های هفته گذشته پر آب بود چند باغ شخصی را رد کردم وارد مسیر اصلی شدم در دو طرف درختان گردو و برگ‌هایی که روی زمین ریخته بود و بوی گردو فضا را معطر کرده بود جلوتر چند درخت ولیک که هنوز میوه‌های قرمز و کوچک را روی شاخه هایش داشت به کنار درخت رفتم چند میوه از درختان کندم و جایتان خالی چه خوشمزه بود کسی در مسیر نبود هر چه می‌گذشت خورشید بالاتر می‌آمد و به دمای هوا اضافه می‌کرد پیش رو پل کوچکی که در گذشته چوبی بود و حالا بتونی شده بود از پل عبور کردم باز هم چند باغ شخصی که طراوت خاصی داشت و بالای سر درختان میوه که حالا برگ‌های کمتر داشت و شاخه هایشان در هم رفته بود را پشت سر گذاشتم.
پس از حدود ۲۰۰ متر حالا یک شیب چند پاگرد دارد آرام آرام در هوای لطیف پاییزی که کمی گرمتر شده است ارتفاع می‌گیرم روی تپه‌ای بزرگ و منفرد هستم که از سمت چپ به رشته کوه اصلی که از پشت به منطقه حاجی آباد و در صورت ادامه به دارآباد و از آنجا به قله توچال می‌رسد.
سمت چپ آبشار که در بالا دست به کوه‌های پوشیده از برف منتهی می‌شود باغ‌های آلبالو /گیلاس و گردو فاصله من تا آبشار است سمت راست، اما دره عمیق که رودخانه در کف آن در جریان است کمی از شیب را که رد می‌کنم یک گربه تپل که با خز زمستانی و پر تراکم پوشیده از پشت بوته بیرون می‌آید و پا به پای من می‌آید.
در مسیر شاخه‌های درختان از دو طرف به گونه ایی در هم رفته اند که سقفی از شاخ و برگ درختان ایجاد شده است چند تنه بزرگ درخت روی زمین افتاده سفره‌ای شده برای گیاهان ریز و قارچ‌ها می‌شود در طبیعت حتی مرده و جسد گیاهان مقدمه‌ای است برای تولدی دیگر.
حالا به بخش وسیعی می‌رسم باغ‌ها سمت چپ تمام می‌شود سمت راست هم دره وسیع می‌شود به یک دامنه پهن می‌رسد باید به سمت چپ بروم و باغ را دور بزنم این گربه ول کن نیست همچنان همراه من است حالا بالاتر از باغ‌ها هستم چشم انداز فوق العاده‌ای پیش رو دارم قله‌های ورجین ساکا آتشکوه را که با برف پوشیده شده است در سمت شرق می‌بیینم به پیش می‌روم پاکوب از حال شن ماسه‌ای تبدیل به سنگی می‌شود و جوی کوچکی که از آبشارپیش می‌آید و مسیر بسیار باریک شده است.
جلوتر چند سنگ بزرگ وارد جوی آب شده از روی سنگ‌ها عبور می‌کنم مرطوب و تعدادی از سنگ‌ها بخاطر همجواری با جوی خیس و یخزده هستند به بخشی از مسیر می‌رسم که سمت چپم پرتگاه و درختان هستند و سمت راستم جوی آب و دیواره سنگی و به نوعی بن بست به کمک باتون‌ها از پرتگاه سه متر پایین می‌آیم آب سطوح سنگ‌ها را که با برگ‌های درختان گردو پوشانده مرطوب و لیز کرده است دوباره بالا می‌آیم از چند سنگ رد می‌شوم و حالا آبشار زیبای کاسه‌ای ایگل رخ نمایی می‌کند.
گربه هنوز با من است بساط صبحانه را می‌چینم املت را درست می‌کنم و جای شما خالی با نان سنگک می‌خورم آقا گربه هم سهمی از املت می‌برد چایی و حالا به آسمان نگاه می‌کنم که بر اساس پیش بینی‌ها دارد در هم می‌رود و تیره می‌شود حالا وقت برگشتن است ساعت ۱۱:۳۰ دقیقه است من به خودرو رسیدم و یک روز خوب را در طبیعت گذارندم.
چند نکته: همواره یادمان باشد قبل از حضور در طبیعت و هر منطقه‌ای به پیش بینی‌های هواشناسی توجه کنیم پوشاک گرم و متناسب با فصل و بارندگی همراه داشته باشید مایعات فراوان گرم و سرد به همراه ببرید و نیز پیش از ساعت ۱۳ برگردید.
 

منبع خبر "صدا و سیما" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.