خبرگزاری فارس، اردبیل؛ حامدقادری| صبحگاه جمعه، ۱۳ دیماه ۹۸ بود که ناگهان خبر شهادت سردار دلها، سپهبد حاج قاسم سلیمانی دلهای کوچک و بزرگ ملت ایران را به درد آورد.
حدود یک سال از شهادت آن مرد میدان میگذرد و مردم همچنان در سوگ دوری از این اسطوره فراموش ناشدنی داغدار هستند، اما یاد و مکتب حاج قاسم بیش از هر زمان دیگری در بین مردم زنده و جاری است.
امروز شهید سلیمانی به الگویی برای همه نسلها -با هر عقیده و سلیقهای- بدل شده و چنان محبوب قلبها است که هرگز تصور نمیشد. شاید در هیچ ذهنیتی جای نمیگرفت که روزی یک فرمانده نظامی بتواند به چنین محبوبیتی در دل مردم دست پیدا کند؛ گرچه سرباز بیادعای ولایت بودن نتیجهای جز این نمیتوانست داشته باشد.
در این مدت، هنرمندان بسیاری برای حفظ یاد و خاطره شهید «حاج قاسم سلیمانی» و معرفی هرچه بیشتر شخصیت و اندیشههای والای او، آثار هنری بسیاری در حوزههای مختلف تولید کردند که وفا منافی اردبیلی یکی از آنهاست.
وی متولد سال ۱۳۶۴ از محله معمار اردبیل است که شعر و شاعری را از دوران نوجوانی در مکتب حضرت سیدالشهدا(ع) آغاز کرده و به عبارتی، عشق و علاقه به اهل بیت(ع) او را به سرودن شعر عاشورایی ترغیب کرده است.
این شاعر جوان و پرتوان اردبیلی که چندی پیش مقام نخست سوگواره شعر ترکی عاشورایی منطقه را کسب کرد، قبل از شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی اشعاری را در وصف رشادتهای وی سروده بود، بعد از شنیدن خبر شهادت سردار دلها، اشعاری را در رثای او میسراید که در مجموعهای با عنوان «هفت خوان سلیمان» منتشر میشود. به همین بهانه با منافی همکلام شدیم تا از حس و حال آن روزها و فحوای این اثر جویا شویم.
این شاعر عاشورایی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری فارس میگوید: از ۱۸سال گذشته اشعار عاشورایی میسرودم و دو اثر «معراج خون» و «امواج خون» حاصل تلاش این سالها است.
شعرخوانی برای سردار دلها در مراسم طشتگذاری اردبیل
وی با اشاره به اینکه سالها ارادت خاص و ویژهای را به سردار حاج قاسم سلیمانی داشته است، میگوید: در سال ۹۴ اشعاری را در خصوص مدافعان حرم و رشادتهای حاج قاسم سلیمانی نوشته بودم که در مراسم طشتگذاری همان سال نیز خوانده شد.
منافی درباره روز شهادت سردار اذعان میکند: صبحگاه روز جمعه، ۱۳ دی ماه، خبر تکاندهنده شهادت حاج قاسم را شنیدم و غم تمام وجودم را فرا گرفت. با همان حال اندوهگین آماده شدم تا به مراسمی که شعرا و مادحین ترتیب داده بودند بروم؛ در حالی که رخت عزا بر تن میکردم، ناخودآگاه چند بیت شعر درباره حاج قاسم در ذهنم تداعی و تکرار شد.
وی ادامه میدهد: این اشعار را در همان لحظه بر روی کاغذ نوشتم و راهی حسینیه ثارالله شدم؛ در طول راه این شعر را زمزمه میکردم: «اویان سردار ایران یاسه باتدی، زمین بیر آسمان قانه باتدی...»
این شاعر آئینی میگوید: پس از پایان مراسم متعدد و مختلفی که برای شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی شکل گرفت، به فکرم رسید که در حد وسع خود به سردار دلها خدمت کنم، چرا که پس از شهادت ایشان، اقشار مختلف در حد تواناییهای خود، عرض ارادت خود را نسبت به سردار ابراز میکردند.
منافی عنوان میکند: هنرمندان با حضور پر رنگ خود در به قلم کشیدن وصیتنامه، زندگینامه و... نقش ایفا کردند اما من سعی داشتم یک اثر متفاوت بر جای بگذارم که سرانجام به عنوان «هفت خوان سلیمان» رسیدم.
تعبیر راه و رسم سردار دلها در هفت فصل «هفت خوان سلیمان»
وی ادامه میدهد: هفت خوان سلیمان را به هفت فصل تقسیم کرده و روی کاغذ آوردم که عبارت شد از: نگاه سلیمان، گواه سلیمان، سپاه سلیمان، آه سلیمان، ماه سلیمان، راه سلیمان و جاه سلیمان.
این شاعر درباره فصل نخست کتاب میگوید: نگاه سلیمان اولین فصل کتاب است که به کل آن چارچوب و هدف میبخشد و نگاه سلیمانانه را توصیف میکند؛ زاویه دیدی که با دیگر نگاهها متفاوت است؛ به این معنا که اگر نگاه ساده، گل و شیرینی و تشریفات را بر روی میز مذاکره میبیند، نگاه سلیمان، توطئهها را در آن سوی میز مینگرد و به خوبی، فرداها را میبیند.
منافی بیان میکند: فصل آخر این کتاب نیز درباره جاه سلیمان است؛ جاهی که باعث شد با عظمتترین تشییع جنازه تاریخ رقم بخورد و کوچک و بزرگ، پیر و جوان و از تمام اقشار مردم در این مراسم حاضر شدند.
وی میگوید: این کتاب نسخهای حکیمانه است که از زهرآبه درد، معجون و اکسیر درمان میسازد و فریادی است که از حنجره خونین کلمات بلند میشود؛ کلماتی که به امید فتح و پیروزی همدیگر را سخت در آغوش میفشارند تا جملهای واحد بسازند و بگویند «وحدت» سرلوحه همه کارها و رمز پنهان همه موفقیتهای بشر است.
شاعر «هفت خوان سلیمان» اضافه میکند: این اثر، قهرمانی دارد که در هفت خوان زندگیاش اژدهاهای زیادی را با شمشیر ارادهاش دو نیم کرده است. از اژدهای نفس گرفته تا اژدهای استعمار و از اژدهای پهلوی گرفته تا اژدهای جغرافیایی مثل آمریکای دو سر.
منافی ادامه میدهد: «سردار دلها» لقبی با مسمّی و برازنده، ساده و عمیق، موزون و متین برای قهرمان این کتاب است؛ چرا که او رستم میدانهای نبرد و رستم رنج و تلاش و درد بود. به او میشود رستم دستان هم گفت، اما نه رستم دستان نقالها بلکه او رستم دستان پینهبسته یک ملت است.
این شاعر جوان اردبیلی در بخش دیگری از سخنان خود درباره حس و حال خود در جریان زیارت مزار سردار حاج قاسم سلیمانی بیان میکند: هفته گذشته، با عنوان «سفیران اردبیل» به همراه چندتن از هنرمندان اردبیلی مزار شهید حاج قاسم سلیمانی را زیارت کردیم که هدف از این زیارت میثاق با سردار دلها بود.
توفیق زیارت آرامگاه سردار دلها
وی اضافه میکند: مجلس ارزشمندی برگزار شد و من شعری را که به تازگی نوشتهام تا در سالگرد شهادت سردار ارائه کنم، برای اولین بار بر سر مزار ایشان قرائت کردم.
راه سردار دلها ادامهدار خواهد بود
منافی تصریح میکند: مردم و نسل جوان ما برای رسیدن به قلههای عزت و سعادت، به مکتب و مرام شهید سلیمانی و شهدای انقلاب اسلامی نیاز دارد، چون تمام زوایای زندگی این شهید نه تنها برای مردم و جوانان ایران که برای همه عالم، موثر و الگویی بیبدیل و مثالزدنی است.
وی تأکید میکند: تاریخ همواره شاهد ظهور و حضور انسانهای وارسته، مخلص و اثرگذار بوده است که بدون شک سردار رشید اسلام و جبهه مقاومت اسلامی شهید حاج قاسم سلیمانی یکی از این شخصیتهای ماندگار است و راه او همواره ادامهدار خواهد بود.
به گزارش خبرگزاری فارس از اردبیل، «هفت خوان سلیمان» قهرمانی دارد که در هفت خوان زندگیاش اژدهاهای زیادی را با شمشیر ارادهاش دو نیم کرده است، از اژدهای نفس گرفته تا اژدهای استعمار و از اژدهای پهلوی گرفته تا اژدهای جغرافیایی مثل آمریکای دو سر.
انتهای پیام/3463/و