به گزارش جام نیوز، بازی‌های هفته یازدهم با پیروزی استقلال مقابل تراکتور و پرسپولیس مقابل فولاد به پایان رسید.
یکم- بازی استقلال در تبریز، جوری پیش رفت که هیچ‌کس نتواند هیچ وصلهای به تن این تیم بچسباند و نتوانست هم! سربازان آبی، به لطف فوتبال قشنگ‌شان و به یمن عملکرد خط حملهشان، کاری کردند که هیچ اشکالی وارد عملکردشان نشود! نه اشکالی، نه غلطی، نه حتی اشتباه قابل توجهی! فکری، خود اولین تحسینگر فوتبال جا افتاده استقلال بود! بی‌حرف و بی‌حدیث! که اگر هم چیزی گفته شد، در تحسین و از باب تحویل گرفتن مثلث دیاباته، مطهری و قایدی بود! اما منهای دیدار تراکتور- استقلال، شاهد یک نمایش کم‌غلط دیگر هم بودیم: پرسپولیس- فولاد اهواز! فرصتی برای تلاقی دو اندیشه از نواندیشی فوتبال ایران! برخورد یحیی گل‌محمدی با جواد نکونام آن هم چه جوادی! مرد بازی‌های فکرآورانه! عاشق لحظه‌های طراحی شده! یحیی هم به همین صفت متصف است! صاحب اندیشه ترتیب‌پذیر و دارای تفکر برآمده از فکرهای پخته شده! درباره جواد و درباره روش و استیل حرکتی نکونام که فولاد را هم برنامه‌پذیر و متمایل به دانستگی حرکتی کرده است، باید بیشتر گفت! از اصول اعتقادیاش، از استفاده حداکثری از حداقل و حرکت‌های پا به توپ و حداقل فرصت‌های خود پدیدآورنده!
نکته رازگونه فوتبال فولاد در همین است: حداکثر فایده از حداقل جابه‌جایی!
یک حرف، یک مرد
دوم- نکونام، خدا را شاکر است، از این بابت: ...تیمی داشتیم که بچه‌هایش، قرارداد می‌بستند نفری ۵۰ و ۶۰ میلیون تومان! ولی امروز، قراردادهایی بسته‌اند -همان بچهها- معادل یک میلیارد تومان! و آقا جواد که زبانی دارد بدون لکنت در گویش هرچه را که لازم میداند، از این جهش تصاعدی، نه به نشانه تورم و «حباب»سازی‌های هلندی و چینی و اقسام دیگر، آن را برآمده از بالا رفتن «ارزش پولی» لیگ برتر میداند! و لابد می‌کوشد تا فوتبال ایران از این جنبه و در این جهت، بالاتر هم برود! در واقع، داریم می‌رسیم به همان حکایت... که با بیانی قابل فهم می‌گوید: «زیاد هست، ولی گران نیست» که واقعیتی هم در دل خود دارد! بلی این گرانینیست!! فوتبال ارزش و بهای واقعی خودش را طالب است و طلب میکندش!
سؤال: آیا جواد میان مداخل فوتبال و مخارج فوتبال، رابطهای منطقی میبیند؟ نکونام وارد این بحثها نمی‌شود! مسلماً جواد نکونام کتمان نمی‌کند که در فوتبال باید سرمایه‌گذاری کنند و درآمد بسازد تا به حساب آید! درآمدهای کلان و اگر نه کلان، دست‌کم قابل اتکا!
و بالاخره پرسش آخری:... آیا شیمبا، پاتوسی و کولیبالی، با کعبی، مبعلی، میرزاپور، علوی و کاملی مفرد، از منظر تکنیکی و توانایی تاکتیکی، نه برابر که نزدیک به هم بودند؟
در فولاد اهواز همه گوش داده‌اند به فرامین آقای سرمربی! و بیش از همه این در اختیار بودن و «طاعت امر» را در دویدن‌های کولیبالی، پاتوسی و پریرا می‌بینیم!
اصلاً غلط نبود آنچه میپنداشتیم
ورود دکتر احمدی
سوم- همه جا حرف است از «۱۰ اسفند» و اتفاقاتی که باید رخ بدهد و دست کاریهایی که نشاید شاهدشان باشیم ولی هستیم!
اما چگونه؟ ولی با چه قیاس و مقایسهای؟ در شش و بش این احوالیم که میگویند «معاون وزیر درباره بازنشستهها، حرف زده است»! و کدام معاون وزیر؟ و چرا؟ و ایشان از چه گفتهاند؟ به سود «کی»؟ برای چی؟
حواس‌مان میرود پیش معاون فنی وزیر که حوزه کاری‌اش، این ملاحضات توأم با دخالت را میطلبد! ولی خبر میآید که غلط است! چرا اشتباه؟ چرا گمانه‌زنی غلط؟ چرا باید معروض می‌شد به ساحت دوستی که نباید وارد این بحثها می‌شد، ولی شده است آن‌هم چه وارونه ورودی!!
...ما ز یاران چشم یاری داشتیم، خود غلط بود آنچه میپنداشتیم!
و پنداشت و پندارهای ما این بود که دکتر احمدی، آن‌طور که بود و آن‌طور که ما شناختی دربارهاش داشتیم، وارد این تحولات نمی‌شد! دکتر احمدی چه‌کار داشت به کار انتخابات فوتبال که حالا در توجیه یک احتمال، تهدید کند که ما هم این کار و آن کار را در قضیه بازنشستهها انجام میدهیم؟ چرا آقای دکتر؟ برای چه؟ این همه سال فوتبال بد اداره شد بس نیست؟
دکتر احمدی نبود که او هم سبقه معلمی دانشگاه را دارد و هم از سابقه و پیشینه ورزشی‌نویسی برخوردار! ورزشی‌نگاری او به سال‌های ۶۰ و ۷۰ و ۸۰ منجر می‌شود که نوشته‌هایش راهبردی بود و کاربردی! چنین مردی با خوی سلیم، عمراً نتواند با خط و نشان و از موضع بالانشینی حرف بزند که...
همین امروز، همین الان
چهارم- می‌گوییم و مصرانه هم پافشاری میکنیم که شخصیت‌های درجه اول‌تری باید عهده‌دار مدیریت و اداره کاریزماتیک فدراسیون‌های ورزشی به خصوص در فدراسیون فوتبال باشند! غلط است این؟ فوتبال را هر بی‌دست و پای زمین خوردهای به سرمنزل مقصود می‌رساند؟
چگونه؟ با کدام ترتیبات؟ در راستای کدام اهداف؟ همین امروز و همین الان، فوتبال ما در حال اداره شدن است یا رو به اضمحلال دارد و سرشکستگی‌های بسیار؟ آقایان! باور کنید اگر بانوان شاغل در فدراسیون عهده‌دار مسئولیت‌های عمده‌تر و اصلی‌تر شوند، از حالا به مراتب بهتر خواهد شد! حضرات، خوب و درست و دقیق اندیشه کنید! وقتی برای کشتن نداریم و ندارید! فوتبال را از دست مدیریت دست چهارم و پنجم برهانید! الان و نه حتی عصر امروز!
