به گزارش رکنا، هنوز ساعتی به نیمه شب 22 مرداد باقی نمانده بود که زنگ تلفن همراه زن جوان به صدا درآمد. او یک دستگاه لپ تاپ مستعمل را در سایت واسطه گری دیوار به فروش گذاشته بود و افرادی برای اطلاع از مشخصات کلی لپ تاپ با شماره تلفن زیر آگهی تماس می گرفتند. این بار پسر جوانی از آن سوی خط گفت: «من و همسرم الان در خارج از شهر هستیم و قصد خرید لپ تاپ را داریم اما حدود 20 دقیقه دیگر به شهر می رسیم و اگر نشانی منزل را بدهید برای مشاهده لپ تاپ می آییم!» زن جوان که در خانه تنها بود از خریداران خواست کمی دیرتر بیایند! چرا که همسرش در منزل نبود و او قصد داشت با شوهر خواهرش تماس بگیرد و از او بخواهد هنگام فروش لپ تاپ در منزل او حضور داشته باشد.
دقایقی بعد شوهر خواهر زن جوان به مجتمع مسکونی باجناقش رفت و آن ها منتظر خریداری ماندند که قرار بود لپ تاپ مستعمل را به مبلغ 30 میلیون تومان بخرد. هنوز ساعتی از این ماجرا نگذشته بود که خودروی نیسان آبی در خیابان هفت تیر 9 توقف کرد. زوج جوانی از خودرو پیاده شدند و به سمت یکی از مجتمع های مسکونی رفتند. تازه داماد نگاهی به اطراف انداخت و سپس کلید زنگ آیفون تصویری را فشرد. زن جوان هم که منتظر خریدار لپ تاپ بود با مشاهده تصویر زوج جوان بلافاصله در را باز کرد و این گونه صحنه وحشتناکی رقم خورد.
«شایان» اسلحه کلت کمری را زیر پیراهنش جابه جا کرد و به همراه تازه عروس وارد منزل زن جوان شدند. لحظاتی بعد فروشنده لپ تاپ را از کارتن بیرون آورد و به همراه متعلقات آن به زوج جوان نشان داد. تازه عروس نگاهی به نامزدش انداخت و سپس از فروشنده خواست تا مبلغی را به آن ها تخفیف بدهد. آن ها که با نقشه ای پلید وارد منزل زن جوان شده بودند، تلاش می کردند هنگام چانه زنی برای تخفیف، موقعیت ها و اوضاع را بسنجند تا زمان اجرای نقشه دچار مشکل نشوند. حدود 15 دقیقه بعد، دختر 19 ساله درحالی که وانمود می کرد از خرید لپ تاپ رضایت دارد، از زن جوان خواست تا لپ تاپ را داخل کارتن بسته بندی کند و متعلقات آن را نیز درون آن قرار دهد.
وقتی فروشنده کارتن حاوی لپ تاپ را به دست تازه عروس داد، او ناگهان کارتن را برداشت و از خانه فرار کرد. در این هنگام داماد 24 ساله نیز اسلحه کلت جنگی را بیرون کشید و زن جوان را به همراه شوهر خواهرش تهدید کرد که اگر تکان بخورند یا به دنبال آن ها بروند، جانشان را از دست خواهند داد.
زن جوان که از شدت ترس، فقط حیرت زده به اسلحه می نگریست و جرئت فریاد زدن را هم نداشت، در جای خود میخکوب شد و بی حرکت ایستاد. در این لحظه بود که مهاجم مسلح نیز بی درنگ از واحد آپارتمانی خارج شد و سراسیمه به همراه نامزدش به طرف نیسان آبی دویدند که در همان نزدیکی پارک بود. شوهر خواهر زن جوان هم بلافاصله پس از فرار دزدان مسلح ، پله ها را به سرعت پشت سر گذاشت و از مجتمع مسکونی بیرون آمد ولی هنوز در جست وجوی سارقان بود که ناگهان صدای شلیک گلوله سکوت شبانگاهی را شکست و مرد جوان را از حرکت بازداشت. تازه داماد مسلح برای فرار از محل و جلوگیری از تعقیب دیگران، گلوله ای شلیک کرد و سپس به همراه نامزدش سوار نیسان آبی شد و پدال گاز را فشرد. با وجود این صحنه ترسناک، مرد جوان موفق شد چند شماره از پلاک نیسان آبی را به خاطر بسپارد. به گزارش روزنامه خراسان، دقایقی بعد خبر سرقت مسلحانه و شلیک شبانگاهی دزدان مسلح، در بیسیم های پلیس پیچید و گروه ورزیده ای از کارآگاهان دایره مبارزه با سرقت های مسلحانه پلیس آگاهی خراسان رضوی با فرماندهی مستقیم سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی آگاهی) در حالی عازم بولوار هفت تیر شدند که سرهنگ کارآگاه جواد شفیع زاده(رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) دستورات ویژه ای را برای پیگیری این حادثه هولناک صادر کرده بود.
با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع، کارآگاهان بلافاصله رصدهای اطلاعاتی را با چند شماره پلاکی آغاز کردند که مرد جوان در اختیار آن ها گذاشت اما بررسی ها نشان داد که زوج جوان با استفاده از شگردی خاص، شماره های پلاک را تغییر داده اند و عددهایی که مرد جوان به خاطر سپرده بود، جعلی است.
براساس این گزارش، بازبینی شبانه دوربین های مدار بسته و ترافیکی نیز در دستور کار قرار گرفت و کارآگاهان تا صبح روز بعد به ردزنی های اطلاعاتی ادامه دادند. آن ها چند ساعت بعد به بررسی تخصصی ماجرا و تجزیه و تحلیل های کارشناسی در حضور رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی پرداختند و بدین ترتیب گروه ویژه ای از کارآگاهان به سرپرستی سرهنگ وحید حمیدفر (رئیس دایره مبارزه با آدم ربایی و سرقت های مسلحانه) وارد عملیات مستقیم در یک شاخه اطلاعاتی شدند. آن ها پس از گذشت حدود 24 ساعت از این ماجرای وحشتناک، بالاخره با به کارگیری فناوری های نوین پلیسی موفق شدند شماره های اصلی پلاک وانت نیسان را به دست آورند. طولی نکشید که طرح یک عملیات ضربتی با صدور دستورات ویژه قضایی پایه ریزی شد و کلیه نیروهای عملیاتی به حالت آماده باش درآمدند.
چند ساعت بعد مخفیگاه دزدان مسلح در بولوار خیبر مشهد شناسایی شد و به طور نامحسوس زیر چتر اطلاعاتی قرار گرفت اما از خودروی نیسان آبی در محل خبری نبود. به همین دلیل برخی از کارآگاهان با پوشش های مبدل و با هدایت مستقیم سرهنگ سلطانیان، تحقیقات پلیسی را ادامه دادند تا این که مشخص شد جوان سارق در منزل پدر نامزدش حضور دارد. این گونه بود که عملیات دستگیری به تاخیر افتاد و کارآگاهان در اطراف مجتمع مسکونی مستقر شدند تا این که حدود ساعت 2 بامداد، تازه داماد 24 ساله سوار بر خودروی نیسان آبی وارد کمین کارآگاهان شد و به سمت پارکینگ مجتمع مسکونی حرکت کرد. در این هنگام ناگهان همه نیروهای عملیاتی که به جلیقه های ضد گلوله مجهز بودند، در اطراف وانت نیسان حلقه زدند و «شایان» را در میان بهت و ناباوری دستگیر کردند.
آن ها سپس با هماهنگی های قضایی وارد منزل پدر زن وی شدند و نامزد 19 ساله اش را نیز به دام انداختند. عقربه های ساعت 4 بامداد را نشان می داد که در بازرسی از مخفیگاه سارقان یک قبضه سلاح کلت جنگی و یک قبضه سلاح وینچستر به همراه مقادیری مهمات و تیرهای جنگی کشف شد و عروس و داماد جوان به پلیس آگاهی انتقال یافتند. زوج مذکور که از حدود 6 ماه قبل پای سفره عقد نشسته بودند تا در آینده زندگی مشترک خود را آغاز کنند، بی درنگ مورد بازجویی های تخصصی قرار گرفتند و به سرقت مسلحانه لپ تاپ با شلیک گلوله اعتراف کردند.
«شایان» که هیچ راهی جز بیان حقیقت نداشت، درباره چگونگی تهیه سلاح و دستبرد مسلحانه در مشهد گفت: مدتی قبل یک دستگاه وانت نیسان به طور اقساطی خریدم تا با آن کار کنم و هزینه های زندگی ام تامین شود اما کار نبود و من هم نمی توانستم ماهانه مبلغ 2 میلیون تومان اقساط خودرو را بپردازم. این بود که تصمیم گرفتم از طریق سرقت مسلحانه به پول برسم.
جوان متهم به سرقت مسلحانه ادامه داد: موضوع را با نامزدم در میان گذاشتم و سپس با جست وجو در صفحات اجتماعی اینستاگرام به یکی از فروشندگان سلاح در غرب کشور دست یافتم و با او برای خرید اسلحه وارد گفت وگو شدم اما فروشنده مدعی بود که فقط با پول نقد اسلحه می فروشد. به ناچار به همراه نامزدم به غرب کشور رفتیم و دو قبضه سلاح کلت و وینچستر را به همراه مهماتش به مبلغ 10 میلیون تومان خریدیم و به مشهد بازگشتیم. بعد هم وارد سایت دیوار شدیم تا طعمه ای برای سرقت پیدا کنیم که مبلغ 30 میلیون تومانی یک دستگاه لپ تاپ فروشی توجهم را جلب کرد و تصمیم به سرقت گرفتم. این بود که نقشه دستبرد مسلحانه را طرح کردم و از نامزدم خواستم مرا همراهی کند تا هنگام معامله کسی به ما مشکوک نشود اما این اولین سرقت مسلحانه ای بود که انجام دادیم و خیلی زود هم دستگیر شدیم. اگرچه بعد از انجام سرقت پشیمان شدیم ولی دیگر پشیمانی سودی نداشت و ...
بررسی های تخصصی کارآگاهان برای کشف سرقت های احتمالی دیگر این زوج توسط سرگرد پهلوان (افسر پرونده) و با دستورات محرمانه قضایی ادامه دارد.