به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، حتماً بارها ضربالمثلِ «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو» را در جامعه و در بین دوستان و آشنایان خود شنیدهایم؛ این ضربالمثل به این معناست که اگر کاری متفاوت از رفتار عمومی مردم انجام دهید رسوا خواهید شد و یا اینکه توصیه به وفق دادن خود با همگان و تبعیت از اکثریت میکند.
شاید این عبارتِ پر طُمطُراق در نگاه اول دعوت به هماهنگی با عُرف جامعه باشد که به صورت نسبی و تا حدودی مقبول است، اما اگر به معنای همراهی با کُنشها و عکسالعملهای منفی و نیز ملازمت با خصلتهای نامطلوب جمع و یا جامعهای باشد، مورد پذیرش نیست. به نظر میرسد کلیت این ضربالمثل با فرهنگ دینی و اخلاق انسانی مغایرت دارد چرا که به صورت مطلق به کار رفته است.
این ضربالمثل گاهی حتی ابعاد گستردهتری به خود میگیرد و تا سطح بینالمللی تداوم مییابد؛ به این صورت برای ماندگاری در عرصه بینالملل باید خود را همسو با اهداف فرهنگی، اقتصادی و سیاسی دنیا کنیم و در معنایی دیگر خود را وارد «دهکده جهانی» کنیم؛ دهکدهای که طراحان آنها صهیونیستها و مجریان آن، وابستگان آنها در سراسر دنیا هستند. با پذیرش این ضربالمثل، اگر میخواهیم از چشم دنیا نیفتیم، باید تن به استعمار نرم آنها بدهیم و سبک زندگی خود را همسو با غرب و شرق عالم کنیم.
اما خداوند در آیات قرآن معیار را ایمان افراد قرار داده و انسانها را دعوت به اثرپذیری از رنگ الهی کرده است نه همرنگی با جماعت؛ چه اینکه همانطور که گفته شد گاهی ممکن است جماعتی میل به باطل و ناهنجاریهای رفتاری داشته باشند. خداوند در این باره فرمود «صِبْغَةَ اللَّهِ و مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً؛رنگ خدایی (بگیرید) و چه رنگی از رنگ خدایی بهتر است؟» (138 سوره بقره)
در اوج انسانهایی که خود را همسو با رنگ الهی یعنی ایمان ناب به ارزشهای دینی کردند، پیامبران و اولیای الهی بودند. اگر این بزرگواران همرنگ جماعت میشدند، باید رسالت خود را رها میکردند و دست از مبارزه با فرعونیان و نمرودیان بر میداشتند.
انتهایپیام/