در کتاب حدودالعالم با نام دریای ارومینه نوشته شده است. حمدالله مستوفی به اعتبار نزدیکی تسوج به دریاچه آن را دریاچه تسوج خوانده است. عدهای از جغرافیدانان قدیم آن را دریاچه شاهی خواندهاند. تا سال۱۳۱۵ شمسی، نام این دریاچه ارومیه وشاهی بوده، دراین سال با دستور رضا خان، نام دریاچه و شهر ارومیه به رضائیه تبدیل شد که با پیروزی انقلاب اسلامی مجددا به نام اصلی خود تغییر یافت.
بر اساس متون تاریخی و روایت ساکنان اطراف دریاچه ارومیه، تا آغاز دوره قاجاریه، دریاچه فاقد خطوط کشتیرانی، بنادر و تاسیسات بوده و مردم اغلب با قایقهای محلی عبور و مرور میکردند. با توسعه کشتیرانی بهویژه در دوره نایبالسلطنه، ضرورت احداث بنادر بیش از پیش احساس شد و بنادر یکی پس از دیگری از جمله شرفخانه، قبادلو، گمچی، گلمانخانه و رهمانلو بنا شدند. به راه انداختن کشتیها و ساخت بنادر و اسکلهها موجب گسترش جابهجایی مسافر و حملونقل کالا و فرآوردههای محلی شد. بندر شرفخانه بهعنوان مرکز تبادلات کالا و مسافر رونق روزافزون یافت. امروز با بحران آبی دریاچه ارومیه، بنادر این پنج جزیره حدود ۹۷درصد وسعت جزایر دریاچه را به خود اختصاص داده، از کار انداخته و این بنادر موقعیت جغرافیایی، اجتماعی و اقتصادی سابق خود را از دست دادهاند.
دریاچه ارومیه یکی از راههای مهم ارتباطی و تجاری آذربایجان شرقی و غربی بوده است. کالاهای تجاری و محصولات این حوزه با راه آهن به بندر شرفخانه حمل و از آنجا با کشتی به بندر گلمانخانه و شهر ارومیه منتقل میشد و در غرب کشور از راه سرو به ترکیه انتقال مییافت. دریاچه ارومیه در داخل خود مجمع الجزایری مرکب از ۱۰۲جزیره را جای داده است. جزیره اسلامی یا شاهی سابق، کبودان، اشک، اسپیر و آرزو بزرگترین آنها هستند. جزیره اسلامی تنها جزیره مسکونی است که در هفت روستای آن جمعیتی حدود پنجهزار نفر ساکن و به فعالیتهای زراعی و دامداری مشغول هستند. جزیره کبودان دارای چشمهها، درهها و ارتفاعات سرسبز بسیار مساعد برای زیست حیاتوحش بود که امروزه بهدلیل خشکی و بحران دریاچه، سرسبزی آن از بین رفته و آب و علوفه مورد نیاز گونههای وحشی به سختی تامین میشود. در جزایر دیگر هم که اغلب به خشکی متصل شدهاند، درگذشته بهدلیل وجود علفزارها، گیاهان و رستنیهای متنوع، محل چرای احشام روستاییان بود و چوپانان پس از حمل دام توسط قایقها، روزها و هفتهها در آنجا اتراق میکردند.