به گزارش جام نیوز، پرهام فرهنگ وصال، کارشناس حقوق بین الملل پیرامون مواضع اخیر دولت جدید آمریکا درباره بازگشت به برجام نوشت:
فعلاً برجام بین ایران و آمریکا تبدیل به بازی «منبِکِشتوبِکِش» شده. استدلال حقوقی صحیح این است که ابتدا آمریکا به رعایت کامل تعهداتش تن دهد، بعد ایران به اجرای کامل تعهدات بازگردد. آمریکا اما از موضع قلدری وارد شده و میخواهد برعکس عمل شود. جدای از این، ایران میگوید این بار باید آمریکا پس از لغو کلی تمام تحریمها، تضمین دهد که دیگر (در اثر عوضشدن کابینهٔ «کوخسیاه» یا هرچه) چنین نقضی نخواهد کرد؛ یعنی مثلاً برجام در کنگره تصویب شود. ضمناً ایران مسالهٔ جبران خسارات دوران نقض توسط آمریکا را هم پیش کشیده.
اما بایدن و تیمش فعلاً در تمام این موارد سکوت اختیار کردهاند. فقط گفتهاند قصد بازگشت به برجام دارند، و اینکه اول ایران باید به تعهدات کامل برجامی بازگردد. هرچند که چنین شرط نامعقولی نیّت واقعیشان در پشت شعار بازگشت به برجام را زیر سوال میبرد، اما نکتهٔ بسیار مهمی در بین است که ظاهراً از منظومهٔ تحلیل ایران هم خارج مانده: بهفرض که دولت بایدن تمام دستورات اجرایی دوران ترامپ را لغو کرد، دستور رفع تمام تحریمهای ذیل برجام را هم صادر نمود، همهٔ اینها هم در کنگره تصویب و چهارمیخه شد، حتی تمامی خسارات مدت نقض هم واریز گردید، آیا در چنین شرایطی ایران باید آناً به تمامی تعهدات برجامی بازگردد؟ پاسخ: خیر!
چرا؟ چون تمام اقدامات فرضی آمریکا — که حتی ۱٪ هم نمیتوان برای تحققشان قایل به احتمال و خوشخیالی شد — وقتی محقق میشوند که «اثر»شان ملموس و جاری شود. یعنی صرف اینکه آمریکا هرگونه تحریم اولیه و ثانویه علیه ایران را قانوناً و بهطور قطعی و الزامآور لغو کند، به این معنا نیست که فلان بانک هندی و بهمان بیمهٔ هلندی در همان لحظه با تمام اشخاص و نهادهای ایران شروع به فعالیت کنند.
روابط تجاری و اقتصادی که در این سه سال در اثر نقض جنایتکارانهٔ آمریکا قطع شده، به این راحتیها قابل ترمیم نیست. تمام شرکتهای خارجی که در این مدت امکان سرمایهگذاری در ایران را به دلیل «تروریسم اقتصادی» آمریکا از دست دادهاند، سرمایههای خود را به سایر بازارهای جهان بُردهاند و چنین نیست که بهصرف رفع دفعتی فشارهای «کوخسیاه» امکان و آمادگی برای ایجاد تاثیرات مثبت در اقتصاد ایران داشته باشند.
لذا مسالهٔ اصلی و اساسی اینجاست که مردم ایران بتوانند «اثرات واقعی» رفع یکایک تحریمها و فشارها را بهصورت ریشهای و باثبات در گوشهوکنار اقتصاد خرد و کلان کشور لمس نمایند. وگرنه چند امضا زیر چند برگه در «کوخسیاه» و حتی کنگره، بهخودیخود برای کسی نه نان میشود و نه آب.
حالآنکه تعهدات ایران ذیل برجام ذاتاً «دفعتی» است؛ یعنی از تعطیلی غنیسازی گرفته تا تحویلدادنِ ذخایر اورانیوم غنیشده و حتی انهدام کل صنعت هستهای (و اصلاً بگو موشکی و فضایی و سایبری و بهداشتی و...!) همگی در یک لحظه قابل اعمال است و اثرش دقیقاً در همان لحظه ایجاد خواهد شد. لذا ورای الزامات حقوقی، نظر به ذات و جنس تعهدات طرفین برجام، نهتنها اینکه ایران ابتدا تن به اجرای کامل دهد شدنی نیست، بلکه حتی دو طرف همزمان هم نمیتوانند به تعهدات خود بازگردند.
ورای این دو، حتی اینکه ابتدا آمریکا به تمامی تعهدات خود عمل کند و کلیهٔ تحریمها و فشارهای برجامی و غیربرجامی را بهطور قطعی رفع نماید (زهی خیال باطل!) نیز فقط و فقط «شرط لازم» است و نه «شرط کافی». آنگاه که تمامی بخشهای بازار و اقتصاد ایران بهنحو موثر و باثبات، در تعامل بالفعل با تمامی بازارهای تولیدی و خدماتی و مالی و... جهان قرار گرفت (وضعیتی که اگر ترامپ نبود، الان محقق شده بود) وقت آن است که ایران به تعهدات خود ذیل برجام بهطور کامل عمل کند.
متاسفانه بهنظر میرسد نه دولت و دستگاه سیاست خارجی کشور به این نکتهٔ حساس و حیاتی توجه دارد، نه حتی منتقدان و دلسوزان و رقبای داخلیِ دولت.