همشهری آنلاین - مهدی تهرانی: سرب در هفتمین دورهٔ جشنواره فیلم فجر کاندیدای چند جایزه بود و سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری و بهترین چهرهپردازی را از آن خود کرد. پس از سرب ساخته کیمیایی و کلوزآپ ماندگار فریماه فرجامی درآن با موهای تراشیده و صورت غمزده، سال گذشته در فیلم شنای پروانه ساخته محمد کارت، این پانته آ بهرام بود که با موی ازته زده و همچنین دو گوش بیرون زده در این فیلم ظاهر شد.
برای شنای پروانه روند قانونی کار طی شده بود. طبق روال معمول تهیه کننده فیلم این اثر سینمایی را به شورای صدور پروانه نمایش فیلم تحویل داد. فیلم برای اعضا پخش شد. مخالفان و موافقان بحث کردند، و فضا کمی تا قسمتی دراین شورا ملتهب شد. اما معلوم نشد که چه اتفاق میمونی افتاد که ممیزها خوشبختانه چشم شستند و تردیدها برطرف شد تا جایی که حتی شنای پروانه به شورای درجه بندی سنی فیلم نیز ارسال نشد و سرضرب به جشنواره رسید. این بدین مفهوم است که وقتی فیلمی به شورای درجه بندی سنی فیلم ارائه نمی شود یعنی مورد خاص ندارد. در واقع روح سرب سال ۱۳۶۷ در شنای پروانه ۱۳۹۸ دمیده و بدرقه راه او شد.
پس از سرب فریماه فرجامی و شنای پروانه پانته آ بهرام حالا نوبت لیلا حاتمی و فیلم قاتل و وحشی رسیده است. این بار اما فضای ملتهب پیش از جشنواره ۳۹، شورای پروانه نمایش گربه را دم حجله کشت و فیلم نعمت الله با ممیزیهای فراوان روبرو شد. از جمله مهمترین ایرادات شورای صدور پروانه نمایش موهای تراشیده و گریم لیلا حاتمی بود. تاریخ به یاد خواهد آورد که در ۴ دهه سه فیلم شاخص بخاطر کله ماشین شده وموهای از ته زده بازیگر زن فیلم دچار مشکل اکران در جشنواره فیلم فجر به عنوان مهمترین رویداد سینمایی کشور شدند.
برای سینمایی که در حال احتضار است و زنده ماندنش در این سال ها با دعا و ثنا بوده هنوز ممیزی سلیقهای است. مدیران اعتدال گرا و محافظه کار معاونت سینمایی اگرچه کم کم باید به فکر خداحافظی باشند اما همچنان با سینما غریبوار رفتار می کنند. شهامت ندارند اگرچه اهل وعده و وعید و نشان دادن در باغ سبز برای اصلاح ساختار ممیزی در سینما هستند.
نکته آخر، هویت ذاتی شورای صدور پروانه نمایش یک هویت مستقل قانونی است. این شورا طبق مصوبه هیات دولت در اوایل دهه ۷۰ سرو شکل قانونی به خود گرفت. تا جایی که اعضایش با حکم مستقیم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی منصوب می شوند. اما باید بپذیریم ممیزی در سینمای ایران یک روند قاعدهمند نداشته و دچار فضای تاثیر گرفته از جبر زمانه و شرایط روز کشور است. در واقع اگر در شوراهای مختلف معاونت سینمایی، افراد متخصص حضور دارند در این شورای صدور پروانه نمایش افراد علاقمند به کار فرهنگی و رسانه ای و معتمد نظام جمع شدهاند. قانون مدون هم در کار نیست. خط قرمزها را همه میدانند. هیچ تهیه کنندهای در این اوضاع نابسامان زرنگی نمی کند که یک یا دونمای خارج از عرف سینمای ما، زیر سبیلی ار کار دربیاورد. هرگز این کار صورت نمی گیرد. با این همه در یک ماه مانده به آخرین فرصت پذیرش فیلمها برای بخش سودای سیمرغ جشنواره فیلم فجر، راهروهای طبقه دوم و سوم ساختمان معاونت سینمایی در میدان بهارستان بی شباهت به پاساژهای شلوغ دم عید نیست. تهیه کننده و کارگردان از این اتاق به آن اتاق بدنبال راه حلی برای برون رفت مشکل ممیزی فیلم خود هستند.
تابوی ممیزی فیلم برای جشنواره فیلم فجر، سه دهه است فیلم وطنی را دچار ایست قلبی ناقص کرده، مبادا ادامه این روش باعث سکته آخرین شود.