خطبه‌ای که مترو را راه انداخت!

عصر ایران پنج شنبه 06 بهمن 1401 - 19:36
امروز سالگرد خطبۀ هاشمی رفسنجانی دربارۀ متروست. شاید گفته شود مگر خطبه هم سالگرد دارد یا مترو هم مگر خطبه دارد؟!در جامعۀ عادی و با هنجارهای توسعه نه. ولی چنانچه در این نوشته می‌بینید یک نقطۀ عطف به حساب می‌آید چرا که مترو متوقف شده با این خطبه به راه افتاد

  عصر ایران؛ مهرداد خدیر- در مطلب دو هفتۀ پیش به بهانۀ ششمین سالگرد درگذشت هاشمی رفسنجانی با عنوان «‌دفتر خاطرات پشیمانی یا خطا هم دارد؟» به تأثیرات ماندگار او هم گریزی زدم با این عبارت: «‌در دنیای واقع هم کم اثر نگذاشته و این را شاید دانشجوی 18 یا 19 سالۀ دختر و پسر امروز که مسیر پرترافیک دانشگاه آزاد در قلهک تا شهرری را با مترو طی می‌کند درنیابد و نداند هر دو میراث هاشمی است.»

   یادآوری دوباره به خاطر آن است که امروز سالگرد خطبۀ مشهور او دربارۀ متروست. این هم شاید مایۀ تعجب باشد که مگر خطبه هم سالگرد می‌خواهد و خطبۀ مترو دیگر چه صیغه‌ای است؟ یا اگر هم قرار بر سالگرد خطبه باشد آخرین خطبه در تیر 88 موجه تر است.

در جامعۀ عادی و با هنجارهای توسعه خطبه سالگرد ندارد ولی چنانچه در ادامه خواهد آمد این خطبه که حتی به «متروئیه» (!) هم شهرت یافت یک نقطۀ عطف به حساب می‌آید و بحث شخص نیست. چرا که غرض بیان دو نوع نگاه است که اگرچه دربارۀ مترو حل شد اما همچنان شاهد یا در حال تحمل جلوه های دیگر آن هستیم.  

    رییس وقت مجلس در نماز جمعه 5 بهمن 1363 به بحث ضرورت احداث و در واقع تکمیل خطوط مترو پرداخت و در 6 بهمن 1363 تیتر اول هر دو روزنامۀ اصلی - کیهان و اطلاعات - شد. 

   همین مترو که روزانه میلیون‌ها نفر را جا‌به‌جا می‌کند بعد از انقلاب محل بحث بود و گویا آیت‌الله منتظری اول‌بار این شبهه را وارد کرد که با پول مردم سیستان و بلوچستان نمی‌توان برای مردم تهران هزینه کرد و خط مترو کشید. همین مخالفت‌ها که در مجلس بیشتر بود موجب شد شهرداران تهران نتوانند به تکمیل آن بپردازند. البته در آن زمان از واژۀ «تکمیل» استفاده نمی‌شد و می‌گفتند «ایجاد» چون تصور این بود که بحث مترو در سال‌های پیش از انقلاب در حد ایده و روی کاغذ باقی مانده و هیچ کاری انجام نشده در حالی که مقدمات احداث خط اول فراهم شده بود. در این حد که تعدادی از تونل‌ها حفر شده بود اما با وقوع انقلاب، نیمه‌کاره رها شد و به مأمنی برای معتادان بدل شده بود تا از روزنه‌هایی خود را به پایین برسانند و اگر خطوط مترو دایر نشده تا حرکت کند آنان پرواز در عوالم توهّمات خود را تجربه کنند! 

   هر‌گاه هم زمزمۀ احداث یا تکمیل درمی‌گرفت ندایی در مخالفت برمی‌خاست. چندان‌که در همان نخستین جلسات مجلس شورای ملی -که هنوز نام آن به شورای اسلامی (‌خلاف قانون اساسی سال 58) تغییر نیافته بود - و در هفتم  مرداد 1359 محمد غفاری نمایندۀ سلماس، به شرحی که روزنامۀ اطلاعات روز بعد درج کرد در نطق پیش از دستور خود گفت: «‌مطلبی در روزنامۀ اطلاعات خواندم که اسباب تأسف است. مشکلات آذربایجان غربی یکی دو تا نیست. همین شهرستان سلماس ما با 110 هزار جمعیت حتی یک درمانگاه دارد آن هم در منطقۀ کوهستانی. با این وضع آقای شهردار تهران اعلام می‌کند ساخت مترو تهران با یک میلیارد ریال (‌100 میلیون تومان) سرمایه آغاز می‌شود. ایشان چه حقی دارد که دست به چنین کاری بزند؟ این پول را باید صرف آبادانی مناطق دیگر ایران کرد نه ساخت مترو در تهران.» 

   تعجب می‌کنید! ولی جوّ آن زمان همین بود. جالب ابن که محمد غفاری نماینده سلماس بود و باز یک نمایندۀ سلماس در مجلس (‌علی اکبر آقایی) منتها سی سال بعد در همان مرداد و این بار در سال 1389 از دولت وقت انتقاد کرد که چرا به الزام تخصیص بودجۀ دو میلیارد دلاری مترو تن نمی‌دهد؟!

  فاصلۀ این سی‌سال یکی از فاصله‌های توهم با واقعیت است و چه بسا اگر همان محمد غفاری بود هم به جای نگرانی بابت 100 میلیون تومان برای مترو تهران ضرورت تخصیص بودجه دو میلیارد دلاری را یادآور می‌شد. اهمیت خطبۀ هاشمی در شکستن این فضا و واقع‌نگری در فضای متوهم آن سال‌هاست.

  تیتر کیهان 6 بهمن 1363 این است: «رییس مجلس: ایجاد مترو در تهران ضروری است و باید عملیات آن با مشارکت عمومی آغاز شود». ذیل آن نیز این سوتیتر جلب توجه می‌کند: در نتیجۀ نبودن مترو سالانه بالغ بر 250 میلیارد تومان مردم تهران ضرر اتلاف وقت را می‌پردازند.

   تیتر اطلاعات هم: «حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی: ایجاد مترو لوکس بازی نیست. مردم ما دارند سم تنفس می‌کنند». 

 

سالگرد خطبۀ مترو/ قطاری که سرانجام راه افتاد

   از آن پس بود که چراغ مترویی که قانون آن هم ملغی شده بود روشن شد هر چند بهتر است گفته شود چراغ‌خاموش از سر گرفته شد. چون مخالفت‌ها در مجلس و دولت تمام نشده بود. دلیل مخالفت در مجلس و دولت البته کاملا متفاوت بود. نمایندگان، بیشتر از سر بی‌اطلاعی و این تصور که تهران، آباد است و به مترو نیاز ندارد و پول آن را باید به جاهای دیگر اختصاص داد. دولت اما به دلیلی دیگر. هاشمی رفسنجانی در یکی از متفاوت‌ترین مصاحبه های خود که ماهنامه  دنیای ارتباطات با او انجام داد به این موضوع اشاره کرده و گفته گمان می‌کردم مجلس را می‌توانم مجاب کنم و با دولت به مشکل بخورم اما برعکس شد. نمایندگان زیر بار تخصیص بودجه نمی‌رفتند و ناچار از بودجه فرعی استفاده کردیم. 

  مترو آن قدر برای هاشمی اهمیت داشت که شخصا به دولت رفت تا دولت را همراه کند. هرچند برای مهندس موسوی هم با توجه به شرایط و تنگناهای دوران جنگ اولویت با کنترل نرخ تورم و تأمین مایحتاج مردم و رساندن شکر با کیلویی 28 ریال و کود اوره به بهای یک تومان به کشاورزان بود ولی قول همراهی داد و هاشمی هم راهکارهای بودجه به تعبیر او فرعی برای راه اندازی را توضیح داد.

   خوش‌بختانه نویسندۀ این سطور در سال 64 مجال بازدید از تونل‌های زیر مصلای تهران را یافت در حالی‌که درهای کارگاه به روی همه باز نمی‌شد و این به سبب مسؤولیت یکی از بستگان نزدیک بود که با حقوق بی‌سابقه و ماهانه 40 هزار تومان مدیریت یک کارگاه را بر عهده گرفت هر چند دو ماه بعد کناره گرفت و به ساخت‌و‌ساز خود پرداخت اما هم تونل‌های نیمه‌کاره را دیدم هم نقشۀ شهستان پهلوی را که قرار بود به داون‌تاون تجاری و اداری تهران تبدیل شود و خطوط مترو با آن پیوند داشت. با ساخت مصلا در اراضی عباس‌آباد آن پروژه البته منتفی شد اما مترو شروع شد منتها بی‌سر و صدا.

   هاشمی رفسنجانی در همان مصاحبه می‌گوید در سال 68 تا رییس‌جمهور شد با جدیت مترو را روی ریل انداخت و به عنوان یک هدف اصلی تعیین کرد. او که 5 سال قبل به دولت رفته بود تا وزیران را قانع کند حالا خود رییس دولت شده بود چون دیگر نخست‌وزیر وجود نداشت و رییس جمهوری بر خلاف دهه 60 ریاست دولت را در اختیار داشت. رییس جمهوری کار را به پسرش سپرد تا از هر دستگاهی کمک خواست بدانند داستان فراتر از تقاضای شرکتی زیر مجموعۀ شهرداری تهران است بعدها نیز تا فرصتی می‌یافت دوست داشت از مترو دیدن کند.

خطبه‌ای که مترو را راه انداخت!

   اکنون و 38 سال پس از آن خطبه نه تنها تهران مترو دارد که برخی کلان‌شهرهای دیگر نیز و کافی است تصور کنیم مترو نبود. تأخیر در ساخت و راه‌اندازی البته این حُسن را هم داشته که مترو تهران را به یکی از مدرن‌ترین متروهای دنیا تبدیل کرده چرا که متروهای مسکو و لندن و پاریس ده‌ها سال قبل ساخته شده‌اند و طبعا با تکنولوژی‌های آن زمان. نویسندۀ این سطور بسیار کم از خطوط مترو استفاده می‌کند اما همه روزه انبوه مردمان را که وارد ایستگاه‌ها می‌شوند یا از آن خارج می‌بیند و از زبان دوستانی که از مترو پاریس استفاده کرده‌اند دربارۀ بوی آزارندۀ آمیوناک ادرار آن شنیده است. شاید کمتر ایستگاه مترو در جهان تا این حد با سنگ پوشش داده شده باشد و اگرچه خطوط کافی نیست و استفاده از مترو شهروندان را از دیگر وسایط نقلیه بی‌نیاز نمی‌کند اما سالگرد خطبۀ مترو بهانه‌ای است تا اشاره شود سیاست، علم واقعیت‌ها و فن اولویت‌هاست. به خط و ربط است اما نه خط و نشان که خط مترو و خط ارتباط و هر خط دیگر که بوی ارتباط بدهد و از جنس پل باشد نه دیوار.

   اگر بخواهیم از مترو پیاده شویم و روی خیابان سیاست قدم بزنیم این اشاره هم خالی از لطف نیست که چند سال بعد کدام یک از خطبه‌های امامان موقت جمعه در این دروه را می‌توان یاد کرد که جدای توصیه‌ها و تهدیدهای همیشگی به حجاب زنان و بی‌اثر دانستن هر آنچه در بیرون گفته می‌شود و تأیید هر چه کار به دستان انجام می دهند حاوی نکته‌ای باشد که بتوان بر آن انگشت گذاشت؟

    

   

  

   

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.