به گزارش خبرنگار میزان، جدیدترین قسمت مستند رادیویی «یک پرونده یک روایت» به پرونده قتلی اختصاص داشت که همسر مقتول با مشارکت دوست همسرش دست به قتل میزند و هر دو از طریق خوراندن قرص و خفه کردن او را به قتل میرسانند.
سرهنگ محمد نادربیگی، رئیس پلیس آگاهی استان البرز درباره این پرونده که منجر به قتل عمد شد، گفت: جسد مجهولالهویهای در جاده چالوس به فوریتهای پلیس گزارش شد. جسد فردی که دست و پاهایش را بسته بودند و بلافاصله همکارانم در بررسی صحنه جرم و جرائم جنایی در محل حاضر و جسد را منتقل کردند.
سرهنگ نادربیگی ادامه داد: بعد از شناسایی جسد، دو نفر در این رابطه دستگیر شدند. این دو نفر به اتهام قتل عمد در اختیار پلیس آگاهی هستند.
یکی از متهمان این پرونده که همسر مقتول است، درباره روند وقوع قتل همسرش توضیح داد: آقایی که دستگیرش کردید، در کمپ با همسرم دوست بود. از آنجایی که یک نفر در کمپ به این آقا (دوست همسرم) مواد میدهد، همسرم به صاحب کمپ این موضوع را اطلاع میدهد و میان این دو اختلاف شکل میگیرد.
این متهم ادامه داد: همسرم در کمپ بود و این آقا با دزدی از کمپ از آنجا فرار کرد. این آقا یکی دو دفعه با من تماس گرفته بود و از من تقاضای پول داشت تا غذای همسرم را خریداری کند. او به عنوان دفتردار به شماره خانوادههای بیماران کمپ دسترسی داشت و از چندین خانواده تقاضای هزینههای کمپ را داشت. شماره حساب خودش را هم برای واریز هزینهها داده بود.
سرهنگ نادربیگی درباره ارتباط همسر مقتول با دوست همسرش تصریح کرد: این خانم ارتباطات زیادی با این آقا داشت. یعنی ارتباطات بعد از کمپ نبوده، از قبل شکل گرفته بود.
همسر مقتول اظهارات رئیس پلیس آگاهی استان البرز را تکذیب کرد و منکر ارتباطش با این آقا شد. او گفت: من این آقا را در کمپ دیدم. آنجا به من شماره داد و گفت پول کمپ را به این شماره حساب واریز کنید. بعد از چند روز، ساعت یک دو نیمه شب پیامی از طرف این آقا (دوست همسرم) به من داده شد. به من گفته بود که درباره همسرتان با شما کار دارم.
رئیس پلیس آگاهی استان البرز درباره مکالمات رد و بدل شده بین همسر مقتول با این آقا تصریح کرد: صحبتهای رد و بدل شده بین آنها درباره چیز دیگری است. اصلاً موضوع درباره همسرش نبوده است.
همسر مقتول کشیدن نقشه قتل برای همسرش را از زمانی میداند که همسرش بعد از بیرون آمدن از کمپ با او درگیر شد. به گفته این متهم، بعد از درگیری دوست همسرم به فکر تلافی با همسرم بود. یک روز در حال حرکت به سمت داروخانه بودیم، که ماشین این آقا (دوست همسرم) مقابل پای ما توقف کرد و یک مرد همسرم را بهزور به داخل ماشین برد. غروب بود که این آقا به من اطلاع داد که من میخواهم او را بکشم. بیش از ۲۰۰ پیام ارسال کردم و زنگ زدم که شوهرم را سلامت برگردان. در نهایت شوهرم را به خانه برگرداند.
این متهم درباره لحظه وقوع قتل توضیح داد: یک روز همسرم با من دعوا کرد و سرکار هم نرفت. به این آقا پیام دادم که مواد بگیرد و در خانه با همسرم مصرف کند تا حالش خوب شود. از خانه بیرون زدم و پیام دادم. دیدم که او با بیل باغبانی به داخل خانه آمد. قرصی را داخل غذای همسرم ریخت و من آن را به همسرم دادم.
سرهنگ نادربیگی با بیان اینکه دوست همسرتان قرص را به شما میدهد تا داخل غذای همسرتان بریزید، افزود: همان شب که همسرش به داخل خانه میآید، داخل غذا قرص میریزند و او حالش خراب میشود. بعد دست و پایش را میبندند و با سیم تلویزیون خفهاش میکنند. در نهایت مقتول را داخل فرش میگذارند.
همسر مقتول با بیان اینکه این آقا (متهم به قتل) به من اینطور القا میکرد که او نمرده است، بیان کرد: به من میگفت قرصی دادهام که تا دو روز خواب است. جسد همسرم را هم در جاده چالوس انداختیم.
رئیس پلیس آگاهی استان البرز با بیان اینکه بعد از دادن قرص به مقتول او را خفه میکنند، یادآور شد: هر دو در قتل مشارکت داشتند. قرصها را آن آقا خریداری کرده و غذا را این خانم درست کرده است. این قتل با نقشه قبلی انجام شده و قرصها را با هماهنگی هم داخل غذا ریختند. از طرفی، همسر مقتول با روسریاش همسرش را خفه کرده است.
قسمت دیگر «یک پرونده یک روایت» به صحبتهای متهم دیگر پرونده اختصاص دارد که جزئیات بیشتری از این پرونده را شرح میدهد.
انتهای پیام/