به گزارش خبرگزاری صدا وسیما: رادیو گفتگو در برنامه صبح و گفتگو با آقای آقای دکتر علیرضا محجوب، دبیرکل خانه کارگر گفتگویی داشته که به شرح ذیل می‌باشد:
سوال: ما درباره چالش‌های حقوق کارگران در سال آینده می‌خواهیم از شما جویا شویم که با توجه به افزایش‌هایی که داشته چه چالش‌هایی می‌تواند در راه افزایش حقوق قرار بگیرد؟
محجوب: مستحضر هستید که موضوع چالش‌های ما متعدد است، اساس چالش‌ها تورم است و تکانه‌هایی که گفته می‌شود به آن پرش قیمت، مهمترین مشکل ما پرش سریع قیمت‌ها است که متاثر از افزایش قیمت روانی و افزایش قیمت حقیقی ارز است به طور عمومی ده سال است که ما با این وضعیت دست و پنجه نرم می‌کنیم تقریبا یک فاصله نابرابری بین نرخ برابری ارز و نرخ افزایش دستمزد وجود دارد آن چه که ما شاهد هستیم هر دو باری که ارز اضافه شده یک بار بخش کوچکی از این فاصله را کارگران دریافت کردند به این جهت امروز بین حداقل دستمزد حقیقی و دستمزد پرداختی، حتی دستمزد محاسبه شده فاصله زیادی وجود دارد همان طور که شاهد هستید ارقام خیلی متفاوتی هم داده می‌شود کمترین عددی که من این روز‌ها شنیدم ۱۲ میلیون تومان برای حداقل دستمزد مبتنی بر محاسبات امسال است، چون می‌دانید طبق ماده ۴۱ قانون کار، محاسبات دو پایه دارد یک پایه آن تورم است و یک پایه دیگر هم محاسبه معیشت یک خانواری که مرکز آمار میانگینش را هر ساله اعلام می‌کند الان براساس خانوار سه و یک دهم محاسبات این ارقام را از ۱۲ تا بیش از ۱۳ میلیون تومان را بخش‌های مختلف محاسبه می‌کنند و اعلام می‌کنند و ما با آن روبرو هستیم به این جهت مهمترین چالش ما امروز در این میدان، افزایش نرخ ارز است که آن هم متاثر از سیاست گذاری نادرست است، نرخ شناور مدیریت شده یک نرخی است که آمریکایی‌ها در بحران ۱۹۶۹ تا جایی که معروف است نیکسون برای مقابله با وضعیتی که برای دلار در بازار‌های بین المللی درست شده بود اتخاذ کردند این سیاست مناسبی برای ما نیست، اما دولت‌ها معمولا سکوت می‌کنند به خاطر این که خروجی آن درآمد بیشتر برای خزانه است، چون در قانون بودجه هرسال ما بانک مرکزی را موظف می‌کنیم ارز را به بالاترین نرخ بفروشد، بانک مرکزی که در ماده ۱۴ قانون خودش مکلف به حفظ ارزش پول است، این تعارض که از یک طرف یک جا کم بیاورد فردا مواخذه می‌کنیم که چرا درآمدت را کاهش دادی و از طرف دیگر قانون وظیفه دارد مراقبت کند که ارزش پول ملی حفظ شود، بار کردن هزینه‌ها روی افزایش قیمت ارز که درآمد‌های ناشی از دلار است ناشی از عدم اندازه گیری صحیح نرخ ارز است حتی آمریکایی‌ها که این مدل را ابداع کردند و سال‌ها است به عنوان متد از آن استفاده می‌کنند آن‌ها ۱۵۰-۱۶۰ عامل را قیمت گذاری می‌کنند و تحرکات آن‌ها را اساس قیمت می‌گذارند،ترتیبات و فرمولی دارد این را کسی از بازار اخذنمی کند نرخ شناور مدیریت شده قیمتی نیست که از بازار اخذ شود که فرض کنید رئیس بانک مرکزی تشریف می‌برند و افتتاح می‌کنند به جای گفتگو راجع به زندگی مردم، زندگی اکثریت فقیر جامعه ما، مرکز ارز و طلا، وظیفه او حفظ ارزش پول ملی است که این فقر را کمتر کند فقر ما در فاصله ۱۳۹۸ تا ۱۳۹۹ به روایت گزارش‌های متعدد دو برابر شده است یعنی از حدود ۱۶ و خورده‌ای به نزدیک ۳۱ درصد رسیده است این‌ها نشان می‌دهد که همه این موضوعات فقرا را اضافه می‌کند، کارگران الان بخشی از فقرا شدند یعنی اگر ما قبلا یک دهک یا دو دهک ما مشمول این بوده الان دست کم سه دهک ما حتی دهک چهارم ما هم الان در آستانه زیرآب رفتن است. به این جهت چالش‌های متعددی است کسی که می‌خواهد کار کند نباید فقر آن هم فقر خوراکی دامنش را بگیرد باید انواع فقر را بزداییم و بیرون کنیم و این نیازمند یک کاری است که الان شورای عالی کار هرساله هم به کسانی که هستند دولت و کارگر و کارفرما زحمت می‌کشند، اما قاعدتا سیاست‌های کلی و عمومی و افزایش هزینه‌ها در کارگاه‌ها سبب می‌شود که در آن جا تصمیمات مناسب گرفته نشود یعنی الان بین کمترین عددی که آن جا وجود دارد و عددی که پرداخت می‌شود ۶ میلیون تومان اختلاف است یعنی تقریبا دو برابر باید بشود تازه بشود کف چیزی که آن جا گفته می‌شود یعنی کمترین عددی که درآوردند دو برابر رقم حداقل دستمزد فعلی است بنابراین این‌ها نشان می‌دهد که اگر بخواهد دستمزد حقیقی پرداخت شود ما در یک فاصله عجیب و غریبی بین دو تا سه برابر حداقل دستمزد قرار گرفتیم ، به هر حال من از شنوندگان و شما عذرخواهی می‌کنم و این مطالب را ناچارم عرض کنم به عنوان چیزی که وجود دارد حتما همه کسانی که هستند دلسوز هستند و تلاش می‌کنند و قطعا در دلسوزی شان تردید نیست، اما واقعیت زندگی کارگران این است که خدمتتان عرض کردم.
