به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، به رسمیت شناختن کودک و نوجوان و نوشتن برای آنها از زمانی آغاز شد که واقعگرایی در ادبیات کودک و نوجوان با توجه به ویژگیهای روانشناختی شکل گرفت. در واقع کودک، یک انسانِ بزرگِ کوچکی نیست که صرفا با یک پوشش ادبی بچه گانه با آنها حرف زد بلکه باید فضای کودکانه را شناخت و متناسب با آن وارد این عرصه شد.
در سالهای پیش از انقلاب ادبیات کودک و نوجوان به عنوان یک گونه ادبی در جامعه مطرح شد اما پویایی لازم را نداشت و نویسندگان این حوزه بسیار انگشت شمار بودند.
نخستین خواندنیها برای کودک و نوجوان در مجله کیهان بچهها و آثار داستانی مجموعه «قصههای خوب برای بچههای خوب» نوشته مهدی آذریزدی بود. پس از آن در دوران بعد از انقلاب حوزه کودک و نوجوان حجم گستردهای از نویسندگان و تیراژ را در خوی جای داد که با فراهم شدن فضایی باز همه کسانی که دغدغهمند کودک و علاقهمند به این حوزه بودند، وارد شدند.
بنابراین شکلگیری نطفههای توجه به ادبیات کودک و نوجوان و اهمیت به آن بر مبنای مسائل روانشناختی را میتوان از دوران بعد از انقلاب دانست که بر این اساس اوج تکنیکال نویسی و آثار تالیفی از دهه 60 آغاز شد. البته بعد از دوران انقلاب این حوزه دچار تحولات ریز و درشتی شده که این مقوله بسیار گسترده و از جنبههای مختلفی قابل بررسی است.
نسبت به قبل از انقلاب رشد قابل توجهی داشتیم
مرتضی ثابت قدم، این تحولات را با توسعه چشمگیری از نظر کمی میداند که از لحاظ حجم، تیراژ و عناوین نسبت به قبل از انقلاب افزایش قابل توجهی پیدا کرده است.
او با تاکید بر اینکه حوزه نشر کودک و نوجوان مانند سایر دستاوردهای بعد از انقلاب گسترش پیدا کرده است، به خبرنگار تسنیم میگوید: از لحاظ کیفی یک مقداری این حوزه قابل تامل است زیرا در گذشته به صورت گزیدهکاری و گزینش شده آثار فاخر تولید میشد و اگر چه کم بود اما تاثیرگذار بود.
این استاد دانشگاه و نویسنده و ناشر تخصصی کودک و نوجوان در اصفهان از چرایی کم شدن انگیزه برای کم شدن آثار فاخر میگوید: ما در بازاری کار میکنیم که خواهان کتاب کم شده است؛ تولیدات بدون پیش بینی سلایق مخاطب و استقبال صورت میگیرد. البته در بخش کودک و نوجوان استقبال بهتر از بزرگسالان است اما به طور کلی مخاطب آثار مکتوب بسیار کاهش یافته است.
وی بیان میکند: از سویی دیگر هیچ ناشر و نویسندهای به دنبال صرف هزینه برای تحقیق و پژوهش و تولید آثار فاخر به دلیل هزینه زیاد آن نمیرود که حتی امیدی هم به برگشت این پول ندارند. از این رو با وجود آثار ناب و کمیاب بعد از انقلاب، کپیکاری از کتابهای خارجی بیشتر شد تا با هزینه کمتر و کتابهای ترجمه شده این حوزه نیز اقناع شود.
آسیبی به نام آثار دم دستی
ثابت قدم با اشارهای به آسیبهای حوزه کودک و نوجوان که یکی از آنها افزایش آثار دم دستی منتشر شده است، میگوید: این امر به حوزه کار کودک لطمه زده است و ازطرفی هم برخی از آثار ترجمه شده همخوانی درستی با فرهنگ جامعه ما ندارد. از این رو فاقد توانمندی روانشناختی در رابطه با تربیت و آموزش کودکان، فقدان واژه گزینی و نوع ادبیات صحیح، چنین مشکلات و ناهماهنگی لازم بین بخش فرهنگی و آموزش را ایجاد کرده است.
وی با اشاره به ناهماهنگی بین بخش فرهنگی و آموزشی تصریح میکند: کتابهای درسی به لحاظ نوشتاری، محتوا و تصویرگری با فضای ساختاری ناشران متفاوت است. به همین خاطر گویی آموزش و پرورش گارد محکمی گرفته که کتابهای غیر درسی رونمایی نشود و تنها به کتاب درسی توجه کند و از توزیع کتابهای غیر درسی در مدارس استقبال نمیکنند. بنابراین حداقل کاری که باید انجام شود این است که این دو هدف و طرز فکر به هم نزدیک شود و نقطه نظرات خود را با یکدیگر در میان بگذارند.
ثابت قدم نظارت بر وزن و قافیه درست شعرهای کودک و ممیزیهای کتاب را به نوعی زمینه افراط و تفریط در این حوزه عنوان میکند که اگر ممیزی را به عهده ناشران و نویسندگان قرار میدادند برای اعتبار هم که شده، سعی میکردند کتابهای خوبی را منتشر کنند. «متاسفانه ممیزیها نتیجه معکوس داده و به جای سالم سازی به دامی یک سری آثار دم دستی و غیر فاخر افتادهایم.»
به گزارش تسنیم، توجه و اهمیت دادن به کودکان با زبان خاص آنها مهارتی است که با استفاده از ابزار ادبیات توانسته به دنیای آنها وارد شد و به شخصیتشان شکل داد. البته این حوزه زمانی برای کودکان جذاب است که بخشی از دنیای اسرار آمیز پیرامونشان را پاسخ دهد و همراه آنها و جهان به روز رسانی شود.
انتهای پیام/169/ی