به گزارش اقتصادنیوز به نقل از اعتماد، آخرین آماری که درباره جمعیت استان تهران وجود دارد، دادههای استانداری تهران است که طبق آن برآورد جمعیت این استان بدون احتساب جمعیت شناور 14 میلیون و 280 هزار نفر است. طبق سرشماری سال 95 جمعیت کل این استان کمی بیش از 13 میلیون نفر برآورد شد. استاندار تهران مدتی پیش گفته بود که سالیانه 5درصد به جمعیت این شهر اضافه میشود.
به پایان رسیدن ظرفیت بارگذاری جمعیت و صنعت در تهران حداقل از هفت سال پیش به صورت علنی مطرح و درباره آن هشدار داده شد، با این حال رشد جمعیت استان تهران در شرایطی هر سال افزایش پیدا میکند که طبق سند آمایش سرزمین، رشد جمعیتی و کالبدی شهرهای مادر در مناطق کلانشهری کشور باید محدود شود؛ در غیر این صورت منابع آن به ویژه منابع آبی به شدت تحت تاثیر قرار میگیرد.
جمعیت ثابت شهر تهران هم در ابتدای سال ۱۴۰۲ به حدود ۹.۶ میلیون نفر رسید، این رقم آمار ساکنان آن است و با تعداد افرادی که بهطور روزانه به این شهر مراجعه میکنند متفاوت است. در طول سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ حدود ۴۳درصد از مهاجران از استان البرز به استان تهران مهاجرت کردهاند. طی همین مدت استانهای تهران و البرز مهاجرپذیرترین مناطق ایران بودهاند. تهران، اصفهان و مشهد بیشتر مهاجران را پذیرفتهاند که در این میان تهران و مشهد از خطرناکترین نواحی ایران از نظر زلزلهخیزی هستند. تهران یکی از استانهایی است که بیشترین و شدیدترین کمبود آب را تجربه میکند و در سال 1402-1401 به پنجمین استان خشک کشور تبدیل شد. این استان در خشکسالی هم رتبهدار است و حالا 99.8درصد از آن با خشکسالی روبهرو است که 86درصد از مساحت آن تحتتاثیر خشکسالی شدید و بسیار شدید قرار دارد.
بحران آب در تمام منابع آب زیرزمینی کشور گسترده شده و اطلاعات مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد که از میان مجموع ۶۰۹ دشت مطالعاتی کشور که شماری از آنها دچار فرونشست زمین شدهاند، ۴۲۰ دشت به عنوان ممنوعه و ممنوعه بحرانی قلمداد میشود؛ این عدد در مقایسه با آمار سالهای گذشته افزایش چشمگیری داشته است؛ برای مثال تعداد دشتهای ممنوعه برابر ۳۱۷ دشت در سال ۱۳۹۲ بوده است. سهم تهران هم از این وضعیت کم نیست؛ تمام دشتهای استان تهران ممنوعه اعلام شدهاند و دشت ورامین، دشت تهران کرج و هومند-آبسرد هم در شرایطی بحرانی و ممنوعه قرار دارند. بدترین وضعیت را هم دشت هومند-آبسرد با میانگین افت سالانه دو متر به خود اختصاص داده است. استان تهران تولید 5درصد تولیدات کشاورزی کشور را دارد و در مجموع ۶.۴ میلیون تن محصولات کشاورزی تولید میکند که از این میزان تولید ۵.۳ میلیون تن فرآوری میشود.
45درصد از کل آب موجود در استان تهران صرف بخش کشاورزی میشود و باتوجه به وضعیت آب موجود در استان که روند افزایشی ندارد، به نسبت افزایش جمعیت و میزان مصرف آب شرب، سهم بخش کشاورزی هم کاهش پیدا میکند. در سال آبی 1402-1401 هم میزان آب تخصیص داده شده به بخش کشاورزی نسبت به بازه زمانی مشابه آن کاهش پیدا کرده است.
مجموع آبهای کل استان از منابع سطحی و زیرزمینی شامل چاهها، قناتها و چشمهها، رودخانهها، سد، کانال، پساب تصفیهخانه و... تامین میشود. حدود 65درصد از مجموع آبهایی که در بخش کشاورزی استان استفاده میشود، از منابع زیرزمینی و باقیمانده آن از منابع سطحی تامین میشود. میزان کمبود آب هم در این بخش 20درصد اعلام شده است که این میزان کمبود آب، باعث کاهش میزان آبیاری محصولات کشاورزی میشود و به دنبال آن کاهش محصول رخ میدهد. علاوه بر این ممکن است بخشی از اراضی از حالت آبی خارج شوند و امسال آبیاری نشوند. استان تهران سطح زیرکشت دیم بسیار کمی دارد و کمآبی هم باعث نمیشود که این نوع کشت افزایش پیدا کند. در بعضی نقاط فیروزکوه و دماوند که بارندگی بیشتری دارند، این نوع از کشت صورت میگیرد.
بخشی از آب موردنیاز زمینهای کشاورزی، صنایع و آبخوانهای استان تهران از پساب تصفیه شده تامین میشود تا سهم برداشت از منابع زیرزمینی کاهش پیدا کند.
میزان پساب تولیدی سال 1401 در کل استان تهران یعنی آنچه در همه تصفیههای خانههای تهران تولید شده است، حدود 340 میلیون مترمکعب برآورده میشود. بخشی از این پساب برای بخش کشاورزی و بخشی هم به آبخوانها تزریق میشود. از پساب تولید شده سالیانه استان تهران هر سال سه میلیون مترمکعب به شهرداری تهران اختصاص داده میشود تا از آن برای آبیاری فضای سبز استفاده کند.
طبق تفاهمنامهای که دوره شهرداری حناچی با آبفا صورت گرفت، قرار شد این میزان پساب به فضای سبز استان اختصاص پیدا کند تا از چاههای زیرزمینی برای آن برداشت نشود. سال گذشته حدود 64.024.195 میلیون متر مکعب پساب به بخش صنعتی و 227.093.453 میلیون مترمکعب پساب تصفیه شده هم به بخش کشاورزی اختصاص داده شد.
طبق اطلاعاتی که فرماندار ویژه شهرستان ری اعلام کرده، ۳۵ هزار هکتار از مساحت ۲۲۰ هزار هکتاری این شهرستان مربوط به زمینهای زراعی و باغی است و سه هزار و ۲۸۹ نفر بهرهبردار در آن مشغول به کشت و زرع هستند. حجم تولید محصولات کشاورزی این شهرستان هم یک میلیون و ۶۲ هزار تن است که برابر با یکپنجم ظرفیت تولید پنج میلیون و ۷۸۷ هزار تنی استان تهران است، به همین دلیل این شهرستان در کنار شهرستان ورامین در رتبه اول استفاده از منابع آبی برای کشاورزی قرار دارند؛ بعد از این دو شهرستان پاکدشت و شهریار قرار دارند. سال 1400 آب سد ماملو برای استفاده زمینهای کشاورزی شهرستان پاکدشت قطع شد و به غیر از باغها، باقی زمینهای زراعی یا کشت محصول نداشتند یا با استفاده از منابع دیگری مثل چاهها، کشاورزی را ادامه دادند.
امسال هم در سمت شهریار و ملارد و رباطکریم کانالی که از سد امیرکبیر آب میگرفت خالی ماند و فعلا آبی به زمینهای کشاورزی تخصیص داده نشده است. در این شرایط جایگزین منابع آبی یا چاههای نزدیک زمینهای کشاورزی است یا از پساب تصفیهخانهها استفاده میشود. امسال پساب تصفیهخانههایی مثل فیروزبهرام در کانال محمدیه و بخشی از پساب تصفیهخانه ملارد هم برای آبیاری آزاد شد. با این حال تعدادی از باغهای غرب استان تهران شامل شهریار، ملارد، قدس و رباطکریم به دلیل قطع حقابه کشاورزی آب سد امیرکبیر در تنش شدید آبی قرار دارند و با کمبود آب روبهرو شدهاند. باغها و زمینهای شرق و جنوب استان هم با تنش آبی روبهرو هستند، اما نسبت به غرب استان شدت کمتری دارد. عمده مصرف چاههای مجاز در جنوب غرب استان تهران شامل شهرستانهای شهریار، ملارد و شهرقدس است و میزان متوسط کسری حجم مخزن در دشت تهران-کرج شامل شهر قدس و شهرستان شهریار و بخش شرقی شهرستان ملارد تا رودخانه شور، منفی ۳۲.۶۸ میلیون مترمکعب است و این میزان در دشت قطعه چهار ساوه شامل بخش غربی شهرستان ملارد، منفی ۱.۲۴ میلیون مترمکعب است.
افزایش مصرف آب شرب در فصل تابستان، تامین آب پایدار تا پایان سال آبی را با مشکل روبهرو میکند و تهران این روزها درست در چنین شرایطی قرار دارد؛ در حال حاضر سرانه مصرف آب شرب در بخش خانگی استان تهران 250 لیتر در شبانهروز است، اما طبق الگوی مصرف آب یعنی عدد استاندارد آن باید 14 متر مربع در ماه به ازای هر خانوار باشد. تعداد انشعاب خانگی در شهر تهران 944 هزار و 61 مورد و در بخش غیر خانگی - شامل بخشهای صنعتی، اداری، درمانی و کارگاهی- 166 هزار و 758 مورد است. تعداد انشعابهای خانگی آب شرب در کل استان تهران هم یک میلیون و 729 هزار و 468 مورد و میزان انشعابهای غیرخانگی هم در همین استان 295 هزار و 276 مورد است. سالی 2 تا 2.5درصد به تعداد مشترکان آب تهران اضافه میشود، درحالی که منابع جدیدی برای تامین آب در تهران وجود ندارد.
ذخایر سدهای تامینکننده آب تهران هم نسبت به سال گذشته ۳۰ میلیون مترمکعب کاهش پیدا کرده و اوضاع تامین آب را برای این استان پرجمعیت سختتر کرده است؛ 75درصد آب تهران در گذشته از 5 سد امیرکبیر، لار، ماملو، طالقان و لتیان تامین میشد، اما اکنون در فصول سرد سال 45درصد از سدها و 55درصد از منابع زیرزمینی و در فصول گرم سال، 60درصد از سدها و 40درصد از منابع زیرزمینی تامین میشود.
میزان بارشها از ابتدای مهر تا 30 تیر امسال در استان تهران 194.4 میلیمتر است که نسبت با میانگین طولانیمدت آن-یعنی میانگین 54 ساله- 30 میلیمتر کمتر است. درصد اختلاف سال آبی جاری با سال آبی گذشته هم 7 میلیمتر بیشتر است؛ با این حال اوضاع در سدهای تهران خوب نیست. استان تهران با وجود افزایش چند میلیمتری نسبت به سال گذشته در میزان بارش خود، شاهد روند کاهشی در درازمدت و نیمقرن اخیر بوده است که این زنگ خطری برای میزان آبهای جاری و ذخیرهشده پایتخت محسوب میشود. حجم کل مخازن استان تهران تا روز 30 تیر 1402 رقمی حدود 550 میلیون مترمکعب است، اما همین مخازن در بازه زمانی مشابه 580 میلیون مترمکعب آب ذخیره داشتند. حجم نرمال مخازن 5 سد اصلی استان تهران 915 میلیون مترمکعب است. باتوجه به شرایط فعلی بارشها و تنش آبی استان این پنج سد نسبت به وضعیت نرمال 365 میلیون مترمکعب کاهش آب داشتهاند. علاوه بر این جمع کل ذخایر 5 سد تامینکننده آب شرب استان نسبت به مدت مشابه سال گذشته هم 30 میلیون مترمکعب کمتر است. هفته گذشته رکورد مصرف آب در تهران شکست و به سه میلیارد و 800 میلیون لیتر در روز رسید.
۸۵درصد از ۴۵ میلیارد مترمکعب آبی که به صورت سالانه از آبخوانها (منابع آب زیرزمینی) برداشت میشود، توسط چاههای مجاز صورت میگیرد؛ چاههای مجازی که به لحاظ عددی ۵۵درصد چاههای کشور را شامل میشوند. باتوجه به آمار ثبتشده در وزارت نیرو از روند افت تراز آب زیرزمینی و برآورد کسری حجم آبخوانهای کشور، از اوایل دهه ۵۰ شمسی مازاد برداشت از آبخوانهای کشور شروع شده و این روند از اوایل دهه ۷۰ شمسی شدت یافته و تقریبا هر سال بیشتر شده است که بر اثر این مازاد برداشت، میزان کسری تجمعی مخازن آب زیرزمینی کشور در سال ۱۴۰۰ به عدد ۱۴۳ میلیارد مترمکعب رسیده است.
وضعیت آبخوانها ارتباط مستقیمی با میزان منابع آبی دارد و استان تهران در کنار فارس، کرمان و خراسان جنوبی بیشترین سهم را در اضافه برداشت از آبخوانها دارند. هرچه میزان برداشت از آبخوانها بیشتر باشد، میزان فرونشست هم افزایش پیدا میکند.
اداره کل محیطزیست و توسعه پایدار شهرداری تهران مدتی پیش اطلاعات تازهای درباره وضعیت فرونشستها در این استان اعلام کرد. طبق این دادهها به دلیل نابودی آبخوانها، دشت ورامین با پهنهای بیش از بر ۷۰۰ کیلومتر مربع، فرونشست زمین داشته که باتوجه به نزدیکی راهآهن تهران-مشهد به این گستره، سازههای پیونددار با راهآهن در معرض خطر هستند. طبق بررسیهای صورت گرفته مناطق ۱۶-۱۷-۱۸-۱۹ و ۲۰ شهرداری تهران و شهرهای اسلامشهر، شهریار، چهاردانگه، نسیمشهر، صباشهر و کهریزک تحت تاثیر فرونشست دشت تهران قرار دارند. این تنها بخش کوچکی از شرایطی است که استان تهران در حال پشت سر گذاشتن است: کانونهای گردوغبار نظرآباد و اشتهارد ساکنان سه استان تهران، قزوین و البرز را تحت تاثیر قرار داده است و تهدیدی برای سلامت آنها محسوب میشود.
باتوجه به آمار ثبت شده در وزارت نیرو از روند افت تراز آب زیرزمینی و برآورد کسری حجم آبخوانهای کشور، از اوایل دهه 50 شمسی مازاد برداشت از آبخوانهای کشور شروع شده است که این روند از اوایل دهه 70 شمسی شدت یافته و تقریبا هر سال بیشتر شده است. آبخوان دشت تهران از شمال به دامنه جنوبی رشته کوههای البرز، از جنوب به کوههای آراد و فشافویه، از شرق به ارتفاعات سه پایه، قوچک و بیبی شهربانو و در ادامه مسدود به رودخانه شور تا محمودآباد خرابه و از غرب به محدوده دشت کرج، یعنی از وردآورد به شهریار و در امتداد جاده شهریار به رباطکریم محدود میشود. در بعضی نواحی شمال اصفهان و جنوب غربی تهران - شهریار- و جنوب ورامین در استان تهران، از سال 1400 سفرههای آب بهطور کلی حذف شده و چاههای آب عمیق درنهایت به سنگ کف میرسند، ولی آبی پیدا نمیکنند. دو روند افت شدید آب در حوضه فلات مرکزی -دریاچه نمک و کویر مرکزی- وجود دارد. این دو منطقه بیشتر در مناطق خشک و نیمه خشک قرار دارند. برخی از پرجمعیتترین شهرهای ایران ازجمله تهران و کرج در پیرامون این حوزه قرار دارند. مسعود مجرب، پژوهشگر مخاطرات زمینشناختی به «اعتماد» درباره آخرین وضعیت آبخوان تهران توضیح میدهد و میگوید که «ما مجبور هستیم برای کسری آب شرب و کشاورزی به منابع آب زیرزمینی فشار وارد کنیم. اثر وضعیت نامساعد آبخوان در فرونشستها خودش را نشان میدهد که هر سال افزایش پیدا میکند و الان در شرایط حداکثر خود قرار دارد؛ یعنی به حدود 20 سانتیمتر در سال رسیده است. تقریبا همه جای آبخوان در حال نشست است و تاثیر آن در جنوب غربی تهران و بخشهایی از مناطق 22گانه 17، 18، 19 و بخشهایی از منطقه 9 قابل مشاهده است. منطقه جنوب غربی و جنوب شرقی تهران هم درگیر فرونشست شدهاند. ما آثار ترکهای ناشی از فرونشست را در ساختمانها و سایر نقاط شهر میبینیم. برای مثال اگر از بزگراه آیتالله سعیدی به سمت میدان نماز برویم، تیرهای برقی را میبینید که کج شدهاند و اداره برق آنها را با بتن ثابت نگه داشته است. گاهی برای یک تیر برق به اندازه دو متر در دو متر بتن زدهاند. نقاطی مثل ملارد که فرونشست پوشیده نیست، ترکها در دشتها قابل رویت است.»
به گفته او تهران پنج سد دارد که برای آب شرب و کشاورزی استفاده میشود و نسبت آنها هم تقریبا مساوی است. در کلانشهرها به خصوص شهر تهران، مشهد، اصفهان و... تقریبا برابر است. این سدها کسری قابل توجهی هم دارند، باقیمانده نیاز آبی تهران را از آبهای زیرزمینی استفاده میکنیم. به دلیل بارگذاری جمعیتی، خشکسالی و مصرف بیرویه و مواردی دیگر هیچوقت سهم برداشت از آن کاهش پیدا نکرده است. باتوجه به اینکه فرونشست متوقف نشده و الگوی آن تغییر کرده، میتوانیم بگوییم که همچنان فشار زیادی روی آبخوان تهران وجود دارد و فعلا هم کار خاصی برای آن انجام نشده است. نرخ فرونشست به جنس خاک وابسته است و تغییرات سطح آب زیرزمینی همیشه در همه نقاط ثابت نیست و ممکن است تغییر کند. ممکن است نقطهای الان خطرناک نباشد ولی در سالهای آینده به دلیل تغییر الگوی برداشت و رفتار زمین در آن منطقه دچار فرونشست شویم. مرز فرونشست تا امروز در حال افزایش است.
مجرب درباره تاثیر تدوام شرایط فعلی میگوید که «تداوم فرونشست که روزبهروز هم بیشتر میشود چند نتیجه دارد: یکی از نتایج آن این است که دیگر آبخوانی نخواهیم داشت. ممکن است به صورت منطقهای آبی نداشته باشید که به مناطق جنوبی تهران برسانید. چاههایی که از آنها برداشت صورت میگیرد هم عمیقتر میشوند و در نتیجه فرونشست بیشتر میشود. هرقدر فرونشست افزایش پیدا کند، حجم آبی که با سیستم غلط برای کشاورزی استفاده میشود، بیشتر میشود؛ مثلا زمینی در ورامین قرار است با یک متراژ مشخص آبیاری شود، به دلیل وجود ترکها دیگر با آن مقدار آب سیراب نمیشود؛ چون این ترکها باعث میشوند ارتباط زمین با سایر نقاط قطع شود و آبها فرار کنند. در این صورت آبها دیگر مستقیم به آبخوان برنمیگردد و بخشی از آن در لایههای سطحی میماند و تبخیر میشود. به همین دلیل باید به سمت سیستم آبیاری نوین برویم.»
او ادامه میدهد: «علاوه بر آن ممکن است مخزن یا همان آب استراتژیک خود را از دست دهیم؛ یعنی میزان آبی که هر شهر برای بقای خود استفاده میکند. این خشکسالیها باعث میشوند ترکهایی ناشی از فرونشست در ساختمانها پیدا شود. خانههای زیادی وجود دارد که بابت همین موضوع قیمتشان دچار افت شده و زمینهای زیادی تغییر قیمت دادهاند که در طولانی مدت منجر به مهاجرت اجباری میشود که توازن شهرها را بههم میزند. این هم در شرایطی است که ما هنوز موج بزرگ را ندیدهایم.»
مجرب یکی از تبعات ادامه وضعیت فعلی را آسیبپذیری بیش از پیش در برابر زلزله میداند و توضیح میدهد که «شهر با یک زلزله کوچک آسیبپذیر میشود؛ یعنی وقتی زمین دچار فرسایش میشود و به دلیل از دست دادن آب توانش را از دست میدهد. در این شرایط زمینی که در شرایط عادی در برابر یک زلزله 6 ریشتری مقاوم بود، توان مقاومت در برابر زلزله کمتر از آن را هم ندارد. بیشتر شریانهای حیاتی که خطی هستند، مثل مترو، خطوط انتقال آب، برق و آب و راهآهن تحتتاثیر قرار میگیرند و شناسایی و جبران آن هزینه بسیار زیادی دارد.»
این پژوهشگر مخاطرات زمینشناختی درباره فرصت باقیمانده برای جلوگیری از تشدید بحران میگوید: «برای این موضوع قانون هم وجود دارد، ولی اجرا نمیشود؛ اگر همین الان هم به فکر بیفتیم میتوان جلوی آن را گرفت؛ چون هنوز کسی درباره مرگ آبخوان صحبت نکرده است. دادهای هم وجود ندارد که بتوان درباره آن صحبت کرد. بنابراین اگر دولت و مردم رویه خود را تغییر دهند، فکر میکنیم میشود با این پدیده مقابله کرد. در کوتاهمدت که باید نقاط تحتتاثیر را مقاوم کرد، اما در طولانیمدت دولت باید برنامهای برایش داشته باشد، اما فقط به دنبال راهکارهای کوتاهمدت و زودبازده هستیم. اگر بخواهیم با این شیوه جلو برویم بسیاری از طرحها مثل انتقال آب باید متوقف شود. 30 تا 40 میلیون مترمکعب تراز منفی آب در تهران وجود دارد و حتی با انتقال آب از نقاط دیگر اطراف استان هم جبران نمیشود. این روش علمی هم نیست؛ چون حق نداریم از یک حوضه آبریز به حوضه دیگر آب منتقل کنیم. این نوع توسعه پایدار نیست و سیاستهای توسعه جمعیتی و از بین بردن روستاها و مهاجرت به سمت شهرها و طرحهایی برای اسکان جمعیت و انبوهسازی فکر خاصی برای تامین آب آنها نشد.
او به ادامه برداشت از دشتهای بحرانی کشور هم اشاره میکند و میگوید: «وقتی دشت ممنوعه دارید، نباید هیچ برداشتی انجام دهیم، اما تقریبا 100 هزار چاه داریم که به صورت قانونی و غیرقانونی از آنها برداشت میشود. در شرایطی که آبخوان تراز منفی دارد و دشتها برای برداشت آب ممنوعه اعلام شدهاند، باید با مدیریت منابع آب جلو رفت و از آن برداشت نکرد. اولین کاری که باید برای این مساله انجام داد، تغییر سیاستهای کلی است که اصل اول آن این است که خودکفایی در برخی محصولات مثل گندم معنی ندارد؛ در واقع یک چرخه باید اصلاح شود. بین مدیریت پسماند، مصرف مردم، کشاورزی و تامین حقابه باید تعادلی برقرار کنید. از طرف دیگر مردم نقشی اساسی در مدیریت مصرف آب دارند و ممکن است تا حد قابل قبولی به خصوص در کلانشهرها جبران شود.»
مجرب به وضعیت آبخوان دشت تهران هم اشاره میکند و درباره وضعیت آن میگوید: «ما فقط میدانیم تهران دشت ممنوعه است و نباید از آن آب برداشت شود و تراز منفی است. شرایط بحرانی زمانی پیش میآید که بدانیم آبخوان دیگر برگشت پذیر نیست. یعنی مخزنی که قرار بود آب را گردآوری کند از دست میرود که خود آن هم معضلاتی زیادی به دنبال دارد. آبخوان مثل اسفنج نیست که بعد از خالی شدن، دوباره به آن آب دهیم و منابعش جبران شود. یکی از نتایجش هم این است که دیگر جایی برای ذخیره کردن آب در آبخوان ندارید. حتی ممکن است در بعضی از نقاط بالازدگی آب داشته باشیم؛ یعنی آب امکان نفوذ به برخی آبخوانها را هم ندارد. البته هنوز کسی درباره آن صحبت نکرده است و هیچ اطلاعاتی نداریم که بتوانیم طبق آن بگوییم آبخوان تهران به مرگ نزدیک شده است. از نظر زمینشناسی به سمت آن در حرکت هستیم، اما اینکه در کدام نقطه آن قرار داریم، چون اطلاعات درستی نداریم، مشخص نیست. تنها اطلاعات قابل اعتمادی که فعلا در دست داریم تصاویر ماهوارهای است که نشان میدهد نرخ فرونشست نه تنها ثابت نشده، بلکه در حال افزایش و پیشروی است.»