خبرگزاری فارس لرستان-نسرین صفربیرانوند، نجیمه حسنوند که ۴۹ سال سن دارد و مدیرعامل شرکت تعاونی و آموزشگاه نجیم بافت است، سال ۷۸ به دلیل فرار از بیکاری و داشتن درآمد آموزشهای فرشبافی را طی میکند، او با راهاندازی یک کارگاه فرش بافی پله پله مراحل پیشرفت را طی میکند، به طوری که شرکت تعاونی او دو بار به عنوانی شرکت تعاونی برتر در کشور انتخاب میشود.
خانم حسنوند که تحصیلات او زمان ازدواج پنجم ابتدایی است، پس از اینکه وارد حوزه فرش میشود، تحصیلاتش را هم ادامه میدهد و امروز مدرک کاردانی و فوق لیسانس دارد.
او که اشتغال افراد به ویژه زنان سرپرست خانوار و یا بدسرپرست برایش شیرینی خاصی دارد، میگوید: نمیگویم از اینکه به استقلال مالی رسیدهام، خوشحال نیستم، اما برای من درآمدی که افراد ضعیف کسب میکنند تا به زخمی از زندگیشان بزنند، شیرینتر است.
این کارآفرین موفق که اثرش در ششمین جشنواره رویش دانشگاه جامع علمی کاربردی کشور مقام کسب کرده است، رمز موفقیت خود را مثبت اندیشی و تحقق جمله من میتوانم، عنوان میکند.
با نجیم حسنوند، مدیرعامل شرکت تعاونی نجیم بافت که تنها راهبر شغلی فرش کمیته امداد امام خمینی (ره) در شهرستان بروجرد هم است، گفتوگویی ترتیب دادهایم که در ادامه میخوانید.
ورود شما به حوزه فرش مانند خیلی دیگر از فعالان حوزه فرش از سر علاقه بود؟
من در سن پایین ازدواج کردم و تا سال ۷۲ در روستا ساکن بودم، زمانی که روستا بودم فعالیت کشاورزی و دامداری داشتیم، تا اینکه سال ۷۲ به بروجرد مهاجرت کردیم.
با دور افتادن از روستا فعالیتی نداشتم و این بیکاری به شدت من را آزار میدادم، به فکر افتادم که برای خودم شغلی دست و پا کنم.
از قبل با حوزه فرش آشنایی داشتید؟
خیر، اما سال ۷۸ تصمیم گرفتم سراغ فرش بافی بروم، در یک شرکت تعاونی روستایی ثبت نام کردم و حدود ۶ ماه مشغول یادگیری بودم و پس از قبولی در آزمون فنی حرفهای توانستم مدرک فرش بافی را بگیرم.
سال ۷۹ بود که مجوز کارگاه غیر متمرکز را با مدیریت ثابت گرفتم و شروع به آموزش فرشبافی در روستاها به ویژه سمت اشترینان کردم.
کار را با چقدر شروع کردید؟
من با ۳ میلیون تومان وام ۴ درصد که از همان شرکت تعاون روستایی گرفتم، کار را شروع کردم، بعد از آن سال ۹۱ با چند نفر از دوستان شرکت تعاونی فرش نجیم بافت را تشکیل دادیم، سال ۱۴۰۰ هم آموزشگاه فرش بافی را راهاندازی کردیم. تاکنون شرکت تعاونی ما دو بار به عنوان شرکت تعاونی برتر در کشور انتخاب شده است.
اشتغالی که شما ظرف این مدت ایجاد کردید، چند نفر بوده است؟
من از سال ۸۹ تاکنون به طور مستمر و بدون وقفه در این حوزه فعالیت داشتم و ظرف این سالها حداقل ۵۰۰ تا ۶۰۰ نفر که بخش عمدهای از آنها هم جزو اقشار ضعیف بودند، آموزش دادهام، تعدادی از آنها برای خودشان کارگاه راهاندازی کردهاند، تعدادی هم به صورت دستمزدی فعالیت دارند، اما حدود ۲۰ نفر به طور مستمر و مداوم برای خود شرکت فرش میبافند.
فرشهایی که یافته میشود، بازار دارد؟
بله، خدا را شکر ما در حوزه بازاریابی هیچ مشکلی نداریم، و فرشی که میبافیم روی زمین نمیماند، بافندگان هم هیچ دغدغهای از این بابت ندارند.
از ابتدای شروع بافت فرش با بافنده همکاری میکنم، یعنی به نحوی در همه مراحل نظارت میکنم، تا فرش بافته شده را سالم تحویل مشتری بدهیم.
با کمیته امداد هم در ارتباط هستید؟
بله، من چند سالی است که تنها راهبر شغلی کمیته امداد در شهرستان بروجرد هم هستم، همین امسال ۹۰ نفر را آموزش و برای دریافت تسهیلات معرفی کردیم، اواخر مهرماه هم نمایشگاه از عرش تا فرش را در خرمآباد داشتیم.
زمانی که تحصیلات شما در ابتدا یعنی وقتی کار را شروع کردید، پنجم ابتدایی بود، ادامه تحصیل دادید؟
بله، وقتی به بروجرد مهاجرت کردیم پنجم ابتدایی را داشتم، اما در حین کار تحصیل را ادامه دادم و امروز مدرک کاردانی و فوق لیسانس را دارم.
شما در ششمین جشنواره رویش دانشگاه علمی کاربردی هم که اواخر مهر ماه برگزار شد، مقام آوردید؟
بله، اثر من که یک فرش ابریشم رج شمار بالا قمی بافت بود که توانست در جشنواره رویش مقام بیاورد.
به علت موفقیت خودتان در این حوزه اشاره میکنید؟
یکی از عوامل موفقیت من به نگرش و دیدگاه مثبت برمیگردد، و نکته دوم عملی کردن شعار من میتوانم بوده است، من همیشه میگویم میتوانم و همین خود باعث شده کارها روی غلتک و روال خود بیفتد، البته همراهی همسرم هم مهم بوده است.
از اینکه این مسیر را انتخاب کردهاید، راضی هستید؟
قطعا، نمیدانید شیرینی لبخند و رضایت کسی که از این سفره که خدا چیده است، سهمی دارد چقدر زیاد است، من بافنده دارم که شام شب ندارد، بافنده هم دارم که صرفا از سر علاقه میبافد.
اینکه استقلال مالی دارم خوب است، اما خوشحالی من بیشتر از این است که زمینه اشتغال افرادی را فراهم کردم که درآمد حاصل از این اشتغال را به زخمی از زندگیشان میزنند.
همین چند وقت پیش زمینه پرداخت وام صد میلیون تومانی را به پدر و دو دخترش فراهم کردیم، تا یک فرش شش متری را ببافند، این برای من شیرین است.
اولین درآمدی که از حوزه فرش گرفتید را یادتان هست؟
بله من یک فرش ابریشم بافتم سال ۷۸ یا ۷۹ بود، بعد از چند سال یک خرمآبادی به قیمت ۱۳ میلیون تومان آن را خریداری کرد، که به سختی هم پولش را داد، درآمدی که برایم شیرین بود.
البته من به هر قیمتی به فکر درآمد نیستم، برای من رضایت بافندگان مهم است، همیشه افرادی که به من مراجعه میکنند از اوضاع مالیشان میپرسم، هوای بافندگان و افرادی که برای آموزش به من مراجعه میکنند، دارم.
پایان پیام/