به گزارش بهداشت نیوز، بارها این جمله معروف را شنیدهایم؛ ما فقط یک زمین برای زندگی داریم. اما آیا رفتاری که با زمین و محیط زیستمان داریم، نمایانگر این حقیقت است؟ امروزه دانشمندان و متخصصان علوم مختلف در تلاشاند امکان زندگی گونه انسان را در سیارههای دیگر جستوجو کنند.
بهتازگی شرکت اسپیسایکس با هدف نهایی امکان زندگی بشر در مریخ، سفینه دراگون را با دو سرنشین به ایستگاه بینالمللی فضایی فرستاد؛ پروژهای ۱۰ ساله با هدف نهاییکردن زندگی انسان بر سیاره مریخ. فارغ از اینکه آیا واقعا چنین موضوعی امکانپذیر است یا نه، منطقی است که به کره زمینمان بهعنوان تنها مکان زندگی کنیم.
امروزه مسائل بیشماری درباره محیط زیست وجود دارد؛ گرمایش زمین، مشکل ریزپلاستیکها، کمبود آب آشامیدنی مناسب در همه نقاط، خطر انقراض برخی گونههای جانوری مانند خرس قطبی که زیستبوم طبیعیاش در حال ازبینرفتن است و صدها مشکل دیگری که باید برای آنها راهحلی جستوجو کرد.
یکی از مشکلاتی که در روزها و ماههای گرم سال میتواند رخ دهد، آتشسوزی در جنگلها و علفزارها است. متأسفانه این روزها کشور عزیزمان هم شاهد رخداد چنین آتشسوزیای است. اما آیا راهکاری برای آن وجود دارد؟ اساسا چقدر باید نگران مشکلاتی باشیم که تأثیر فوری و آنی در زندگی ما ندارند.
نقش آگاهی و دانش چقدر میتواند باشد؟ همه این سؤالها مسائلی است که خود نیاز به چندین ساعت و هفته تحقیق و پژوهش دارد. من در این مقاله کوتاه به برخی مشکلات و مسائل محیطزیستی اشاره خواهم کرد. در سال ۱۹۸۵ «جوزف فارمن» برای اولینبار سوراخی در لایه ازن مشاهده کرد و آن را ناشی از آزادسازی کلروفلوئوروکربنها توسط انسانها دانست.
این سوراخ بهخصوص در نیمکره جنوبی خطر ابتلا به انواع سرطانهای پوستی را که ناشی از امواج فرابنفش بود، افزایش داد. بیش از دو دهه طول کشید که تلاش «جوزف فارمن» و همکارانش به ثمر بنشیند و نهایتا قانون منع استفاده از کلروفلوئوروکربنها در سال ۱۹۹۶ اجباری شد.
از آن تاریخ تا به امروز بیش از ۲۰ سال میگذرد و دانشمندان پیشبینی کردهاند که ترمیم کامل لایه ازن شاید نزدیک به صد سال طول بکشد. تصور کنید که تا ترمیم کامل سوراخ لایه ازن، کودکی که همین لحظه نیز به دنیا میآید، به احتمال زیاد از دنیا رفته است! این موضوع شاهدی بر این مدعاست که تخریب و دستکاری در محیط زیست نهتنها عواقب سخت و گاه غیرقابلجبرانی به همراه دارد، بلکه برای جبران آن آسیب (اگر قابل جبران باشد) گاه زمان بسیار طولانیای لازم است.
بگذارید مثال دیگری از تأثیراتی که رفتار ما و حتی نوع سبک زندگی ما در محیط زیستمان میگذارد، بیاورم. در مرداد سال ۱۳۹۸ دانشمندان در قطب شمال موضوعی را کشف کردند که بسیار مهم و غیرقابلباور به نظر میرسید. بررسیها و تحقیقات انجامشده از مشاهده برفی که در قطب شمال باریده بود، محققان را متوجه وجود ریزپلاستیکهایی در آن کرد.
موضوعی که دانشمندان را شگفتزده کرد، وجود بیش از ۱۰ هزار ذره در هر لیتر بود. این به آن معنی است که تنفس حتی در قطب شمال هم میتواند این ذرات را وارد ریه انسان کند. شگفتانگیزتر این است که این محیط جزء آخرین محیطهای بکر کره زمین به حساب میآمد. نکته پایانی که علاقهمند هستم به آن اشاره کنم، لزوم وجود جنگلها و حمایت از گونههای جانوری و گیاهی است.
طبق آمار هر هکتار جنگل سالانه ۲.۵ تن اکسیژن تولید میکند و ۶۸ تن گردوغبار جذب میکند. با توجه به آمار جنگلهای کشور ما بیش از ۱۴ میلیون هکتار جنگل در کشور عزیزمان داریم که نقش بسزایی در تأمین اکسیژن دارند و سالانه چیزی در حدود ۳۵هزارو ۸۸۹ میلیارد کیلوگرم اکسیژن تولید میکنند.
اگر قیمت هر کیلوگرم اکسیژن را دوهزارو ۵۰۰ تومان محاسبه کنیم، متوجه خواهیم شد که جنگلهای کشور چیزی در حدود ۹۰ هزار میلیارد تومان اکسیژن تولید میکنند و ازبینرفتن حتی بخش کوچکی از آن میتواند سرمایه ملی را که متعلق به همه ماست، از ما بگیرد.
ضمن آنکه آتشگرفتن جنگل (صرفنظر از منشأ پیدایش آن که میتواند مصنوعی یا طبیعی باشد) تأثیرات مخربی بر اکوسیستم خواهد گذاشت؛ مانند تأثیراتی که در خاک آن ناحیه میگذارد. رشد مجدد پوشش گیاهی، ازبینرفتن یا کمیابشدن گونههای جانوری و گیاهی و صدها مشکل دیگر موضوعاتی هستند که کشورهایی مانند استرالیا و برزیل کمی قبل با آن روبهرو شدند و هنوز هم با اثرات مخربش دستوپنجه نرم میکنند.
با توجه به آشکارشدن اهمیت مراقبت از محیط زیست، گمان میکنم که مسئولیت اجتماعی تکتک ما برای حفظ و نگهداری از محیط زیست مشخص شده باشد و بر کسی پوشیده نیست که این مهم فقط زمانی رخ میدهد که تمامی افراد و مسئولان دستبهدست هم دهند.
به امید روزی که بتوانیم نقش خودمان را در احتمال ایجاد این آتشسوزیها، با رعایت نکات سادهای همچون نریختن زبالههایمان در طبیعت و روشننکردن آتش در جنگلها به حداقل برسانیم.