به گزارش رکنا به نقل از مهر، ماه گذشته یک کارشناس از کشف اسنادی به قدمت ۱۴۰۰ سال در روستای دلیجان خبر داد.
مصطفی ده پهلوان رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی نیز درباره غارت اشیای تاریخی و طومارهای غار اعلام کرد: تا چندماه پیش شناختی از وجود این غار نبود. حتی نشانی از آن روی نقشه باستان شناسی هم نبود. تا آنکه یکی از کارشناسان زبانهای پهلوی در خارج از کشور متوجه چرم نوشتههایی شد که اطلاعات تاریخی منحصر به فردی داشت.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی ادامه داد: او متوجه شد بسیاری از آثار این غار از کشور خارج شده است. بعد از این بود که غار هستیجان استان مرکزی شناسایی شد.
پیرو این موضوع نشست اسناد نوشتاری و مدارک نویافته از غار هستیجان استان مرکزی به عنوان برنامهای از سلسله نشستهای تخصصی میراث در خطر ایران به مناسبت هفته پژوهش با همکاری موزه ملی ایران و پژوهشگاه میراث فرهنگی روز ۲۱ آذر از ساعت ۱۴ تا ۱۸ در تالار همایشهای موزه ملی ایران برگزار میشود.
علی دارابی قائم مقام وزارت میراث فرهنگی، احسان قاضی زاده هاشمی عضو کمیسیون فرهنگی مجلس مصطفی ده پهلوان رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی جبرئیل نوکنده رئیس موزه ملی ایران، محمد رضا نعمتی سرپرست گروه کاوش غار هستیجان، خداداد رضاخانی پژوهشگر دانشگاه لایدن هلند، اسماعیل شراهی کارشناس اداره کل استان مرکزی و نیما آصفی پژوهشگر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در این نشست سخنرانی میکنند.
در راستای برگزاری این نشست، حامد وحدتی نسب باستان شناس، متنی از پوست نوشتهای متعلق به اواخر دوره ساسانی از یافتههای این غار منتشر کرده و نوشته است: این پوست نوشته نامهای خصوصی و متعلق به اواخر عصر ساسانی یا آغاز عصر اسلامی است که در منطقهای میان قم و کاشان نوشته شده و نشان از رواج سواد و کتابت در میان عامه مردم ایران پیش از اسلام دارد. این نامه جزئی از بایگانی بزرگی از اسناد پهلوی است که در یک یا چند مرکز اداری در منطقهای میان شهرهای امروز قم و کاشان در اواخر عصر ساسانی تا آغاز عصر اسلامی نوشته شدهاند و امروزه در مجموعههای مختلفی از جمله در برکلی، برلین و لس آنجلس نگهداری میشوند. کهنترین سند از این مجموعه یک سند حقوقی از سال دوم هرمز ساسانی است.
در ترجمه آن نیز آمده است: مروارید خواهر گرامی که ایزدان او را خوشبختتر کنند / هر خوشبختی برای خواهرم باد / من به دست بختک، یک شیشه روغن برائت فرستادم / از تندرستی و آسایش خود و فرخزاد برای من نامه بنویس و از تندرستی من و کودکانم آسوده خاطر باش / روغن را زود بفرست!