به گزارش "ورزش سه"، هنوز و بعد از نیم قرن، هواداران پرسپولیس با غرور و افتخار از برتری 0-6 در مقابل تاج (استقلال فعلی) یاد کرده و با طرفداران رقیب کری می خوانند. دقیقا 50 سال پیش و در تاریخ 16 شهریور 52، پرسپولیس با هت تریک همایون بهزادی، بریس ایرج سلیمانی و تک گل حسین کلانی، رقیب دیرینه را در هم شکسته و نتیجه ای کسب کرد که هنوز و بعد از پنج دهه با افتخار از آن یاد می کند. استقلال پرستاره آن فصول که چند سال قبل حتی قهرمان آسیا نیز شده بود، در یکی از بدترین روزهای تاریخ خود، هیچ حرفی مقابل پرسپولیس نداشت و حاضران در استادیوم شهادت می دهند شاید اگر بازی چند دقیقه دیگر ادامه داشت، گل های دریافتی آبی پوشان دو رقمی می شد.
چهار بار دروازه منصور رشیدی، گلر دوم استقلال باز شد و حتی ورود ناصر حجازی نیز شرایط را عوض نکرد و او نیز برابر ستاره های بی رحم پرسپولیس دو بار مغلوب شد. اما چند روز بعد از این دیدار جنجالی بود که تیمسار خسروانی، مالک وقت استقلال، دو بازیکن این تیم را عامل اصلی شکست دانسته و آنها را از رختکن اخراج کرد: منصور رشیدی و جواد اللهوردی.
اللهوردی 21 ساله و جوان، بارها در این نیم قرن مدعی شد با مصدومیت بازی کرده و از آمادگی به دور بوده است. به دستور تیمسار خسروانی، فیلم های ضبط شده آن دیدار منهدم شد و تصویری از آن دربی تاریخی وجود ندارد. همزمانی آن بازی با مسابقات کشتی در ورزشگاه آزادی و البته اکران یک فیلم سینمایی پرطرفدار در پیش از انقلاب، 16 شهریور را به یکی از روزهای تاریخی ورزش ایران تبدیل کرده و هنوز و بعد از 50 سال نیز ابهامات زیادی در مورد آن دیدار وجود دارد.
حالا مصاحبه ای از جواد اللهوردی با نشریه کیهان ورزشی وجود دارد که شاید گره از ذهن هواداران دو تیم باز کند. بازیکنی که معتقد است در حقش ناعدالتی صورت گرفته و عوامل زیادی در باخت پرگل تاج در آن دیدار سهیم بوده و در واقع همه چیز به ناحق سر جواد اللهوردی خراب شده است. جالب اینجاست در خلال این مصاحبه، او تاکید می کند که دیگر تمایلی به حضور در ترکیب تاج نداشته و قصد جدایی دارد. اتفاقی که در نهایت رخ داده و جواد اللهوردی به عنوان اولین یاغی تاریخ فوتبال، پیراهن پرسپولیس را به تن می کند تا شایعات در مورد او بیشتر شود. البته در ادامه اللهوردی در ترکیب پرسپولیس عملکرد خوبی داشته و حتی در جام جهانی 1978 نیز برای تیم ملی ایران بازی می کند. با خواندن این مصاحبه جالب و طولانی، شاید بخشی از ابهامات در مورد جواد اللهوردی و البته یکی از عجیب ترین پرونده های تاریخ فوتبال ایران برطرف شود.
در ادامه بخشی از این مصاحبه جذاب را با هم مرور میکنیم:
عصر روز یکشنبه هفته پیش برای اولین ترین بعد از شکست، به ورزشگاه وحیدیه ( محل همیشگی تمرین باشگاه تاج) رفتم . البته دستم شکسته و در گچ بود و نمیتوانستم در تمرین شرکت نمایم. بلکه رفته بودم تا دست شکسته خودرا به مربی نشان دهم و از او اجازه استراحت بگیرم. وقتی به آنجا رسیدم بمن گفتند که رئیس باشگاه برای اولین بار به محل تمرین ما آمده است و میخواهد برای بازیکنان صحبت نماید . بهمین دلیل ما را به تالار غذاخوری ورزشگاه فراخواندند. همه نشستیم و ایشان که بر خلاف همیشه خشمگین و فوقالعاده ناراحت بنظر میرسید، چنین فریاد کشید:
«شکست شما افتضاح بود، در تاریخ باشگاه تاج سابقه نداشته است که تیم من این طور مفتضحانه و ننگ آور ببازد. شما باعث این ننگ بزرگ شده اید. شما که شنیده ام شب پیش از مسابقه در بساط عیش و نوش شرکت داشته اید!» آنگاه ایشان در میان تعجب ما چنین ادامه داد:
شما که از امکانات عالی باشگاه، پول کافی و همه چیز بهره مند هستید، چرا آنچنان ننگ آور بازی کردید و آبروی مرا بردید؟ چرا باعث شدید که مردم بمن حرفهای نامربوط بزنند و بخاطر آن باخت ناسزا بگویند؟ من اگر چنین ادامه پیدا کند، تیم فوتبال تاج را تعطیل خواهم کرد و دستور میدهم عکهای شما را در محلی از این باشگاه نصب کنند و زیر آن بنویسند: اینها باعث ننگ باشگاه تاج و انحلال تیم فوتبال آن بوده اند.»
خلاصه ایشان آنچنان حرفهایی زد و چیزهایی گفت که من نمیخواهم همه آنها را در اینجا تکرار کنم.
بعد از خاتمه حرفهای ایشان انتظار داشتم که کاپیتن تیم ما یا لااقل تنی چند از بازیکنان از حقوق ما دفاع نمایند و احیانا قول بدهند که آینده جبران این شکست را خواهیم کرد. اما هیچکس حرفی نزد و همه سر به زیر انداخته بودند. ولی من نمیتوانستم ساکت بنشینم . این حرفها برای من، برای من که طی دو سال عضویت در باشگاه تاج چندین بار روی تخت بیمارستان خوابیده بودم، برای من که به تصدیق همه در هر بازی تا سرحد جان فشانی فداکاری و از خود گذشتگی نشان میدادم، خیلی گران آمد.
من جوانی ۲۱ ساله و دانشجو هستم . در زندگی هیچگاه سرم را جلوی هیچ کس خم نکرده و همیشه تلاش کرده ام که روی پای خود بایستم . من هیچگاه مثل خیلی از بازیکنان تاج نرفته ام پنهانی تقاضای پول و پاداش نمایم و التماس بنمایم. من بازیکنی هستم که همیشه عقیده ام این بوده است که باید برای باشگاهم جانفشانی نمایم و بدون هیچگونه توقعی بهترین بازیم را ارائه نمایم.
پس نمیتوانستم تحمل نمایم که به من تهمت بیغیرتی یا خیانت زده شود و سکوت کنم. بدین خاطر اجازه صحبت خواستم و تنها از قول خودم به آنچه رئیس باشگاه گفته بود پاسخ دادم. ولی متاسفانه بجای آنکه حرفهای منطقی من موجب تسکین خاطر رئیس باشگاه تاج را فراهم آورد، با عصبانیت دستور داد مرا از آن جلسه اخراج کنند و تهمتهای دیگری نیز بمن زده شد. این ماجرا برای من، برای من که هیچگاه توقعی زیاده از حد خود نداشتم، برای من که هیچگاه چشمداشتی به پول باشگاه نداشته ام و برای من که حتی در همان مسابقه با دست شکسته از زمین خارج شده ام، بسیار ناراحت کننده بود. بدین خاطر تصمیم گرفتم برای چهارمین بار از باشگاه تاج استعفا کنم و همین کار را کردم.»
من از این هیات فوتبال باشگاه سئوال می کنم: اگر شما کارهیی هستید پس چرا عنوان میکنید در اخراج من بیدخالت هستید ؟ اگر شما دخالت ندارید پس چه کسی دخالت دارد و شما چکاره اید؟ اگر هم کارهیی هستید چرا بمن رضایت نامه نمیدهید؟ مگر زور است میخواهم این باشگاه را ترك كنم ، چرا نمی گذارید دنبال کار و زندگی خودم بروم؟ اصلا من نمیخواهم دیگر فوتبال بازی کنم. مگر من تمام زندگی و سرنوشت خود را بشما فروخته ام، مگر شما بمن در ماه مبلغی بیش از ۱۰۰۰ تومان می پردازید ؟
آیا در ازای ۱۰۰۰ تومان من باید همیشه مطیع و برده شما باشم؟ اصولا در حال حاضر پرداختن ماهیانه ۱۰۰۰ تومان به یک بازیکن منتی ندارد. حتی باشگاه های درجه دو و سه نیز این مبلغ را به بازیکنان خود می پردازند. پس چرا همیشه بما میگوئید که از بیشترین و بهترین مزایای فوتبال ایران برخورداریم؟ من و دیگر بازیکنان باشگاه تاج در هر باشگاه دیگری که بازی کنیم مبلغی در حد آنچه که شما بما می پردازید، دریافت خواهیم کرد."
در پایان از اللهوردی سوال شد که بالاخره تصمیم نهائیش چیست و برای آینده فوتبالش چه خواهد کرد؟ او پاسخ داد:
"
وقتی مرا از باشگاه تاج اخراج کردند فردایش نامه یی نوشته آنرا برای رئیس باشگاه تاج فرستادم او مرا بحضور پذیرفت و صورتم را بوسیده از من خواست تا همچنان در عضویت تاج باقی بمانم ولی دیدم حالا که جوان هستم و فوتبالم در اوج میباشد مرا چون يك ته سیگار دور میاندازند و زیرپا له میکند. فردا که فوتبالیم از حد کنونی پائین تر آمد، با من چگونه رفتار خواهند کرد؟
بنابراین خواستم منطقی فکر کنیم و تقاضا نمودم قولهای گفته را که از طرف باشگاه بمن داده شده بود، انجام دهند تا در عضویت تاج باقی بمانم ولی بمن گفتند که آن قولها عملی نمی باشد. من هم به کمیته فوتبال رفتم و چهارمین استعفای خود را روی میز آنها گذاشتم و مصرا خواستم تا با آن موافقت شود. من بر طبق قرارداد هشت ماه دیگر باید در اختیار باشگاه تاج باشم ولی با ماجراهایی که پیش آمده نمیتوانم همچنان در عضویت این تیم باقی بمانم بنابراین مصرا تقاضا دارم این باشگاه با استعفای من موافقت کند و حتی اگر موافقت به تاریخ پایان قرارداد هم باشد از نظر من بلامانع است.
الله وردی افزود: من تصمیم دارم در آینده فوتبال را کنار بگذارم. البته این تصمیمی است که خودم هم زیاد در مورد آن اطمینان ندارم و شاید شرایطی پیش آید که بعد از خروج از باشگاه تاج عضویت تیمی دیگر را بپذیرم. اما مطمئن باشید اگر مجبور شوم فوتبال را در تیمی که وضعی چون تاج داشته باشد ادامه دهم ، ترجیح میدهم آنرا برای همیشه کنار بگذارم زیرا دیگر حاضر نیستم هم سلامت و جوانی خود را بخطر بیندازم، هم پایم چندبار زیر چاقوی جراحی قرار گیرد، هم دنده ام بشکند و هم دستم گچ گرفته شود، آنگاه تهمت غیرت نداشتن و خیانت کردن نیز بمن بزنند."