یزدی‌ها «مقتصد» هستند نه «خسیس»

خبرگزاری ایسنا شنبه 12 اسفند 1402 - 12:31
محقق و پژوهشگر حوزه فرهنگ عامه یزد با برشمردن ویژگی‎ها و سبک زندگی یزدی‌ها، «پشتکار، قناعت و سخت کوشی» را از شاخصه‎های بارز و عوامل موفقیت مردم دارالعباده در طول ادوار گذشته می‎داند.

«حسین مسرّت» در گفت‌وگو با ایسنا، راجع به وجوه مشخصه‌ی یزدی‌ها، اظهار می‎کند: یزدی ها در ادوار گوناگون تاریخ، آن چنان که در نزد اهل قلم هم آمده و آنچه معروف است، مردمی «مقتصد» بودند البته این «مقتصد بودن» به معنی «خسیس بودن» نیست چرا که یزدی‌ها مثلاً در مسافرت «پول خرج کن ترین» ها هستند.

وی با اشاره به ضرب المثل معروف «حساب به دینار، بخشش به خروار»، می‎گوید: در واقع یزدیها به این دلیل «مقتصد» هستند که قدر چیزی که دارند را خوب می‌دانند و شاید بتوان این موضوع را نهادینه شدن این باور در یزدی‌ها که وقتی آب را با مشقت مثلاً با حفر چاه چهل گز(چهل متری) درمی‎آورند، قدر همین آب را می‎دانستند، مرتبط دانست.

وی ادامه می‎دهد: شاید به همین دلیل نیز باشد که بزرگ‌ترین ثروتمندان و تجار ایران و بعضاً در برخی کشورهای دیگر نیز یزدی هستند چرا که اقتصاد به معنی «قدر چیزی را دانستن» در آنها نهادینه شده است.

مسرت با بیان این که ویژگی «مقتصد بودن» یزدیها باعث شده تا آنها قانع نیز تربیت شوند، تصریح می‎کند: طبعاً مردم هر منطقه و شهری را با ویژگی‌ها، رفتارها و کنش‌های غالب مردمانش می‌شناسند و آنچه در در یزد غالب است، سازگاری با طبیعت و تلاشی است که نتیجه‎ی آن مثلاً حفر قناتی به طول ۶۰ کیلومتر توسط سه نسل برای تامین آب مورد نیاز نسل‎‌های بعدی آنهم شاید یه اندازه شیر سماور است.

وی بیان می‎کند: البته قنات‌هایی با آب بیشتر نیز در یزد وجود داشته و دارد ولی یزدیها حتی به همین اندازه کم آب هم قانع بودند و در واقع یزدی‎ها از همین کوچک‌ها شروع کردند و به موفقیت‌های بعدی‎شان دست یافته‎اند.

این پژوهشگر استان، «پشتکار، قناعت و سخت کوشی» مردم یزد را عامل موفقیت آنها در طول ادوار می‎داند و می‎گوید: «یزد، بندری سرسبز بر ساحل کویر» است به طوری که از دوره‌ صفویه به این طرف، بار باراندازهای ایران به جای این که در بندرهای جنوب خالی شود، در یزد خالی می‌‎شد.

به گفته وی، انبوه کاروانسراهای یزد به گونه‌ای بوده که بار از سراسر ایران و دیگر کشورها (مانند ادویه هند) به یزد آورده و به دلیل وجود تجّار قوی که داشت ، از اینجا پخش می‌شد.

وی در این باره می‎گوید: وقتی در یک کوچه، پنج تا کاروانسرا هست و هر کاروانسرا حدود ۱۰۰ حُجره دارد، دلیلی داشته و این حجم کاروانسرا به دلیل نیاز آن دوران ساخته شده است که این‌ها دلیلی بر وجود کارهای تجاری بزرگ در مسیر یزد بوده است.

مسرت در ادامه یزد را یکی از مسیرهای جانبی جاده معروف ابریشم برمی‎شمارد و می‎گوید: اگر در دوره پهلوی اول به ویژه از سال ۱۳۱۲، نخستین کارخانه نساجی به نام اقبال و سپس در سال ۱۳۱۴، دومین کارخانه نساجی درخشان و بعداً هراتی و سایر واحدهای نساجی در یزد ایجاد می‎شود، به این دلیل بود که در آن زمان،  یزد قطب نساجی کشور محسوب می‎شد و ابریشم از استرآباد به  یزد می‌آمد و بافته می‌شد.

وی با اشاره به این که بهترین حنای جهان مربوط به یزد است ولی هیچ ماده‌ای از آن برای یزد نیست، تصریح کرد: مکانی یزد به نام کوچه‎ی مازاری‎ها وجود دارد که زمانی ۴۰ مازاری(حناسابی) و اکنون ۲۰ مازاری در آن مستقر است. برگ حنا و تخم آن از بم و نرماشیر به یزد می‎آید و در این مازاری‎ها به حنا تبدیل و به آذربایجان، روسیه، تایلند و ایتالیا صادر می‌شود؛ قرن‌هاست یزدی‎‌ها این کار را انجام می‌دهند و این ناشی از قدرت هوشمندی و اقتصادی آنهاست.

وی این که در بسیاری از مناطق خشک کشور سکونت مردم فقط به اندازه‎ی ظرفیت آب در اختیارشان است ولی جمعیت یزد طی ادوار مختلف بیش از میزان آب آن شده را یک هوشمندی از سوی یزدی‌ها می‎داند.

وی یکی دیگر از ویژگی‌هایی که یزدی ها در همه جای ایران  به آن معروف هستند را جنبه‌ی درستکاری و امین بودن مردم یزد ذکر می‎کند و می‎گوید: سالیان سال به ویژه در دوره‎ی پهلوی که چک و سفته تازه مطرح شد، وقتی که بازرگان و کسبه‎ی یزدی به تهران می‌رفتند و هنگام پرداخت هزینه می‌گفتند: «ما یزدی هستیم»، طرف‌های تهرانی می‌گفتند: «برو یزد و بعد پول را بفرست» یا وقتی یک یزدی با لهجه‎ی خود می‌گفت: «پولی یا  چکی همراهم نیست» حتی اگر برای روستاهای یزد هم بود، می‌گفتند: «برگرد یزد و از آنجا پول را بفرست» در حالی که به خریداران شهرهای دیگر می‌گفتند: «حساب کن و بعد برو.»

وی ادامه می‎دهد: نمونه‎ یکی از بارزترین و سالم‌ترین این روحیات در شخصی به نام «آقا سید حسن کرباسی» از بازاریان معتمد بود که مثلاً ساعت ۱۱، یک دفعه مغازه‌اش را می بست و می‌گفت: «من به اندازه‌ی امروزم فروش کردم، بقیه‎ی مغازه‌دارها هم باید کسب کنند.» یا این که مشتری خود را به مغازه همکارانش برای خرید از آنها می‎فرستاد.

وی دین‎داری و درستکاری یزدیها را مختص زمان خاصی نمی‎داند و در این باره اظهار می‎کند: نام «یزد» از «ایزد» یا بنا به برخی منابع از فرشته‌ای به نام «یَزِت» گرفته شده است.

مسرت به ملقب شدن یزد به دارالعباده نیز اشاره و عنوان می‎کند: وقتی حاکم سلجوقی، حاکم دیلمی را برکنار می کند؛ حاکم دیلمی می‌گوید: من را یک جایی بفرستید که به عبادت مشغول شوم و حاکم سلجوقی می‌گوید: «مردم یزد مردم خداجویی هستند. برو یزد که یزد بشود دارالعباد تو.» و یزد بعد از به دارالعباده آن ملقب می‌شود هرچند که یزد در طول تاریخ، دارالعباده بوده است.

این محقق یزدی سیاست تبدیل یزد به شهری صنعتی را اشتباه می‎داند و با اشاره به تبعات فرهنگی آن از جمله مهاجرت افراد غیربومی و آسیبهای ناشی از آن و سبک و صیاق مردمان اصیل این دیار، می‎گوید: البته برخی عوامل کلی دیگر مانند تجمل گرایی و فضای مجازی نیز در تغییر سبک زندگی یزدیها موثر بوده است.

انتهای پیام

منبع خبر "خبرگزاری ایسنا" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.