نگاه حاج قاسم به رسانه چگونه بود و رسانه از چه جایگاهی نزد او برخوردار بود؟
رسانه اولین خاکریز جنگ در مقابل هر حریفی است
حاج قاسم سلیمانی ارزش خاصی برای رسانه قائل بود، رسانه شاید اولین خاکریز جنگ در مقابل هر حریفی است. رسانه است که میتواند افکار را به درستی هدایت کند. امروز هم در واقع دو یا چند جبهه رسانهای در دنیا وجود دارد. جبهه رسانه نظام مقدس جمهوری اسلامی و جهان انسانیت و جبهه رسانهای که غرب برای منفعت طلبی، جاه طلبی، بی عدالتی و تضییع حقوق انسانی ساماندهی کرده است را میشود دو جبهه رسانهای مهم دنیا بر شماری کرد که کمپانی جنگ روانی و رسانهای با محوریت آمریکا هم منابع دنیا را در سیطره خود دارند هم شرف و انسانیت ندارند بنا بر این جبهه رسانهای با محوریت جمهوری اسلامی ایران خیلی باید فداکاری و ایثار نماید تا در مقابل حریف موثر و اثر گذار بماند.
آشنایی شما با حاج قاسم به چه زمانی و در چه محلی بر میگردد؟
صحبت از شهید سلیمانی کار راحتی نیست خودم در جایگاهی نیستم که درباره این شخصیت بزرگ الهی صحبت کنم اما جامعه انسانیت به حاج قاسم بدهکار است و ما هم به عنوان عناصر نظام مقدس جمهوری اسلامی و ایشان، قطعاً بدهکاری مان به این شهید بزرگوار مضاعف میشود و وظیفه داریم آنچه که در مقام این شهید عزیز است و آورده مادی و معنوی این شهید عزیز برای ملت شریف ایران و جهان انسانیت را در عرصههای مختلف به حوزه ارزشمند رسانه که تکالیف همسوی با ملت شریف ایران اسلامی را دارند اطلاع رسانی کنیم مگر حوزهها و عرصههای که برای دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی ظرفیت و قابلیت سازی مینماید که مطلقاً حق ورود نداریم.
در دوران دفاع مقدس در خدمت یگانهای رزمی بودم. شاید از ارزشمندترین یگانهای رزم ما در آن دوران یگان رزم تیپ ۴۱ ثارالله بود که این یگان نهایتاً به لشگر ثارالله و بعد از آن نیز سپاه ۴۱ ثارالله شد. یعنی سپاه ۴۱ ثارالله از مهمترین و ارزشمندترین یگانهای رزم در دفاع مقدس بود، البته به مبحث دفاع مقدس نمیپردازم چون زمان زیادی برای تشریح آن لازم است فعلاً هم موضوع این جلسه نیست عملکرد شهید عزیز در دفاع مقدس در قالب کتاب انتشار دادم که میتوانید مطالعه کنید.
با پایان جنگ ارتباط شما با حاج قاسم سلیمانی ادامه داشت؟
بعد از دفاع مقدس حاج قاسم سلیمانی عزیز فرمانده قرارگاه قدس سپاه جنوب شرق، یعنی استان خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان، کرمان و استانهای جنوب شرق کشور شدند. یگانی که ما بودم به عنوان یگان عملیاتی نیروی قدس بود. در واقع در آن مقطع زمانی و از سال ۱۳۶۹ به بعد سردار وحیدی فرمانده نیروی قدس بودند. این یگان چون یگان عملیاتی نیروی قدس بود در کنترل عملیاتی حاج قاسم عزیز بود و گردانهای این یگان در سیستان و بلوچستان بودند. آن زمان توفیق بود که مجدداً در خدمت سردار سلیمانی عزیز باشم.
در آن زمان از عناصر نیرو بودم، بر مبنای اقتضائات زمانی که ماموریت در محیط پیرامونی نداشتیم در خدمت قرارگاه قدس با فرماندهی حاج قاسم سلیمانی بودیم اما بعد از مدتی که ماموریتهای نیروی قدس گسترش پیدا کرد در محیط پیرامونی منفک شدیم. بلافاصله بعد اتفاقاتی که در شبه قاره یعنی افغانستان، پاکستان، آسیای میانه، آسیای مرکزی مثل تاجیکستان و ازبکستان اتفاق افتاد، در شورای همکاری خلیج فارس و کشورهای حوزه خلیج فارس، عراق به عنوان یک منظومه و یک دولت - ملت مستقل، شامات و شمال آفریقا ماموریت داشتیم، اما جنگ بالکان در دهه ۱۹۹۰ میلادی مجدداً به حاج قاسم موضوعیت پیدا کرد از این جهت که دو تن از فرماندهان جنگ بالکان، از همرزمان حاج قاسم در لشگر ۴۱ ثارالله بودند. که البته ضرورت ندارد اسم شریف شان عنوان گردد.
در حقیقت مأموریتهای حاج قاسم عزیز به محیط پیرامونی و صحنه بینالملل در هم تنیده بود. همان مقطعی که نیروی قدس در پاکستان و افغانستان مأموریت داشت، حاج قاسم گرانقدر و بزرگوارم در واقع به یک سبک و سیاقی در جنوب شرق این مأموریتها را تدبیر و مدیریت میکرد. البته در آن مقطع زمانی شاید یمن خیلی موضوعیت نداشت و وضعیت اش در جبهه مقاومت منطقهای مثل امروز نبود اما امروز عزیز محور مقاومت است و به فضل الهی عزیز مقاومت خواهد ماند چون انسانهای این جغرافیا به جای بندگی شیطان، بندگی خداوند متعال را پذیرفتهاند و به بشریت خدمت مینمایند.
جمهوری اسلامی در جنگ بالکان وارد میدان شد و توانست حداقل منافع را برای مردم مسلمان بوسنی مهیا کند
بالکان (صربها و کرواتها) در دهه ۱۹۹۰ م با محوریت آمریکا وارد یک جنگ ناجوانمردانه علیه مسلمانان بوسنی شدند و هیچیک از کشورهای مسلمان در میدان عمل هیچ اقدامی برای مسلمانان بوسنی نکردند ولی جمهوری اسلامی این جسارت را داشت وارد میدان جنگ و بازی بینالمللی شد و به عنوان یکی از بازیگران موثر توانست حداقل منافع را برای مردم مسلمان بوسنی مهیا کند.
آنجا بحث صربها یک طرف، بحث کرواتها یک طرف و بحث مسلمانان یک طرف دیگر بود و بحث کوچ اجباری مسلمانان مطرح بود و در واقع اقوام مسلمان، توسط اقوام کروات و صرب قتل عام میشدند. که از این قتل عام جلوگیری به عمل آمد. در آن زمان هم حاج قاسم عزیز نقش کلیدی داشت. هم فرماندهی میدان و هم اقتضائات جنگ را تدبیر میکرد.
حاج قاسم اضمحلال محوریت آمریکا و صهیونیسم و تروریسم نیابتی آنها را در جنوب غرب آسیا رقم زد
حاج قاسم سلیمانی اواخر سال ۱۳۷۶ حکم فرماندهی نیرو قدس را از فرماندهی معظم کل قواء (مدظله العالی) در یافت کرد و مسوولیتهای فوق العاده ملی، منطقهای و بین المللی را عهد دار شد که هندسه (تئوری- پارادایم) نظام نوین جنوب غرب آسیا با محوریت آمریکا را باطل و نظم جدیدی با محوریت نظام مقدس جمهوری اسلامی معماری، مهندسی، طراحی، طرح ریزی و برنامه ریزی کرد و با برنامه ریزی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت در چهار سطح تکنیک، تاکتیک، عملیات و راهبرد تا سال ۲۰۱۹ میلادی به نتیجه رساند و نهایتان اضمحلال محوریت آمریکا و صهیونیسم و تروریسم نیابتی آنها را در جنوب غرب آسیا و نظام بین الملل رقم زد.
در خصوص بنده شایسته خداوند حکیم و عالم سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی گرانقدر، عنصر فوق العاده اعتقادی، دفاعی، نظامی، عملیاتی، اطلاعاتی، امنیتی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، هوشمند، مدیر، مدبر، با درایت، ژرف نگر، آینده پژوه و آینده نگر، با مزیتهای حداکثری انسانی، اخلاقی، قرآنی، عرفانی و…، با اراده مستحکم بنده گان خاص خداوند متعال دارند، اعتماد به نفس بی بدیل و انسان راهبردی ملی، منطقهای و بین المللی داریم صحبت مینمایم. بزرگوار معمار ملی، منطقهای و بین المللی تحقق اهداف نظام بود.
در اواخر دهه ۱۳۷۰( ابتدای ۱۳۷۷) اقتضائاتی که در جنوب غرب آسیا توسط بازیگران موثر منطقهای و بازیگران موثر بینالمللی در حال رخ دادن بود ضرورت داشت که عنصر فوق العاده عملیات هوشمند راهبردی در نیروی قدس اولویت اول شود. با توجه به اینکه عموماً در ساختارهای نظامی و دفاعی کشور و منطقهای و جهانی، حاج قاسم سلیمانی را یک فرمانده فوقالعاده ارزشمند در میدانهای سخت با دشمنان خبیث نظام اسلامی و عنصر فوق العاده هوشمند عملیات میدانستند اما این فرمانده ارزشمند و این انسان الهی در مدت کوتاهی آنچنان درایتی در عرصه امنیتی، اطلاعاتی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حتی در عرصه اقوام و مذاهب به خرج داد و معادلات منطقه و جهان را در مفهوم معماری و مهندسی سیاسی، اطلاعاتی و امنیتی مورد نظر آمریکا و همپیمانان آن تغییر داد که به آنها اشاره خواهم کرد.
چرا در زمان مدیریت سردار سلیمانی در نیروی قدس عملیات اولویت اول شد؟
حاج قاسم سلیمانی در نیروی قدس عملیات را در اولویت اول قرار داد و علمش را بلند و استوار کرد چرا که باید زمینهای بازی که آمریکا و صهیونیسم بین الملل علیه ملت شریف ایران طراحی کرده بودند با اطلاعات عمیق و عملیات هوشمند به نفع ملت سرافراز ایران بازی تمام میشد که شد. از زمانی که طرف مقابل آمریکا و ائتلاف آمریکایی حاج قاسم سلیمانی عزیز شد هرگز آمریکا و صهیونیسم بین الملل روز خوش را ندیدند این واقعیت آمریکا و غرب در مقابل علمدار شهید نظام و ملت شریف ایران است. هم زمان اطلاعات، سیاست، فرهنگ و اجتماع را نیز به عالیترین سطح رساند.
حاج قاسم سلیمانی خودش را فدای ملت عزت مند ایران اسلامی کرد
خداوند متعال از این انتخاب خشنود بود چرا که هم مأموریت نظام مقدس به درستی هدایت میشد و هم خداوند متعال این را مقدر کرده بود و دیدیم که چه اتفاق با ارزشی رقم خورد. حاج قاسم سلیمانی خودش را فدای ملت عزت مند ایران اسلامی و نظام مقدس بر آمده از این ملت بی بدیل، بی نظیر و عزیز کرد.
از ویژگیهای شخصیتی و مدیریتی حاج قاسم برای ما بگویید؟
یکی از خصیصههای حاج قاسم، بودن در کنار شهدا و با شهدا بودن است. حاجی با شهدا راه میرفت، گپ میزد، زندگی میکرد و بدون اذن شهدا قدمی بر نمیداشت. و شهید احمد کاظمی و همه شهدای عزیز همیشه و در همه حال با حاج قاسم عزیز زندگی میکردند و خانوادههای عزیز شهدا برای حاج قاسم سلیمانی همه دنیا و آخرت اش بودند و همه را عزیز خودش تلقی میکرد.
اینکه ما ماندیم و سپهبد شهیدمان به سیدالشهدا پیوستند برای ما سخت است. تنها راه ماندگاری و عاقبت بخیری ما، اینکه آقا و مولای شهید ما، حاج قاسم سلیمانی عزیز سرنوشت خودش را برایمان رقم بزند و ما را از ذلت به عزت بکشاند.
حاج قاسم عزیز باید معماری میکرد، مهندسی و طرح ریزی میکرد و بعد نیروی قدس را با برنامه ریزی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت به عنوان مثال برای مدت پنج، ده یا پانزده ساله و در چهار سطح تکنیک، تاکتیک، عملیات و راهبرد هدایت میکرد. چون مأموریتهای نیروی قدس مأموریتهای نظام مقدس جمهوری اسلامی ست و در مأموریتهای دفاعی، نظامی، اطلاعاتی و امنیتی ساختار کلی را قانون مشخص کرده است. کلاً ساختار به این صورت است که نیروی قدس یکی از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ستاد کل نیروهای مسلح و مجموعه ستاد کل نیروهای مسلح شامل سپاه، ارتش، ناجا یا فراجا و آجا و …، در شورای عالی امنیت ملی تصمیم سازی و تصمیم گیری میشود.
مأموریت نیروی قدس ماموریت نظام است
حاج قاسم سلیمانی مأموریتهای نظام مقدس جمهوری اسلامی را تسهیل کرد. حاج قاسم مورد اعتماد فرماندهی معظم کل قوا مدظلهالعالی رهبر عظیم الشان انقلاب اسلامی مدظله العالی بود. بنابراین بسیاری از روندها تسهیل شد. نمیشود ماموریت نیروی قدس را به اشتراک گذاشت. مأموریت نیروی قدس ماموریت نظام است.
خبیثترین دشمنان زمین و زمان با محوریت آمریکا جنایتکار ۴۶ سال در مقابل نظام اسلامی و ملت شریف ایران آرایش جنگی در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، علمی، تکنولوژیکی، دفاعی، نظامی، اطلاعاتی، امنیتی، رسانهای و…، قرار دارند (البته آمریکا از دهه ۱۳۱۰ به موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژی ملت شریف ایران طمع ورزی داشته و از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ این طمع ورزی حداکثری شد).
آمریکا و محوریت آمریکایی در مقابل نظام اسلامی از سال ۵۷ تاکنون در حال دسیسه چینی هستند.
بنابراین بسیار مهم بود که چطور جنوب غرب آسیا معماری و مهندسی در عرصههای مختلف شود. در آن زمان حاج قاسم سلیمانی فقط حزب الله را داشت یا در افغانستان، پاکستان و عراق بخشی از افراد از مجلس اعلا، حزب الدعوه، بدر و… با او همکاری میکردند. دولت سوریه نیز در قالب سرپل و یک همکار بود ولی سوریه در آن مقطع زمانی خودش به عنوان محور مقاومت نبود، اما همسوی محور مقاومت بود.
اولویت ما در نیروی قدس، بقا و تثبیت نیروهای مقاومت فلسطین در مقابل رژیم صهیونیستی بود
اولویت ما در نیروی قدس، بقا و تثبیت اسلام و همچنین بقا و تثبیت نیروهای مقاومت فلسطین در مقابل رژیم صهیونیستی بود یا به دنبال ایجاد ظرفیت و قابلیت برای عزیزان حزب الله برای تاب آوری در مقابل خوی شیطان صفتی رژیم غاصب صهیونیستی بودیم تا دارایهای عرصه مختلف را بالفعل و بالقوه نمایم برای روز خطر، عموماً هم زیر ساختی در عرصههای مختلف بود. در این زمان هدف اصلی تقویت عده و عده حزب الله و نیروهای فلسطینی بود.
عمق اقدامات سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در محیط پیرامونی و صحنه بین الملل در عرصهها و حوزههای مختلف حداقل برای دو یا سه دهه آینده هرگز قابل بیان نیست، ان شاء الله در زمان و مکان مناسب حق تعالی اراده خواهد کرد برای بشریت قابل فهم خواهد شد. شهید عزیز حاج قاسم سلیمانی، بشریت و انسانیت را از شر شیطان زمین و زمان یعنی آمریکای خبیث و صهیونیسم بین الملل و نیابتی های رژیم غاصب صهیونیستی نجات داد.
آمریکاییها به عراق و صدام بعد از جنگ کویت و عقب نشینی از کویت، یک مجال یک دههای یا بیشتر دادند تا حاکمیت داشته باشد و بحث رابطه ایران در عراق تنها با بدر، اعلا و حزب الدعوه به صورت محدود بود. هنوز اتفاق ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی اتفاق نیفتاده بود و هنوز افغانستان و عراق اشغال نشده بود که حاج قاسم سلیمانی میبایست یک طراحی برای جریان مقاومت در محیط پیرامونی جمهوری اسلامی انجام میداد.
مهمترین هدف حاج قاسم در نیروی قدس سپاه چی بود؟
عالیترین هدف شهید سلیمانی تأمین امنیت و منافع ملت شریف ایران بود
عالیترین و والاترین هدف شهید حاج قاسم سلیمانی تأمین امنیت و منافع ملت شریف ایران بود تا در محیط پیرامونی جمهوری اسلامی هیچ تهدیدی منافع و امنیت ملت شریف و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را به خطر نیندازد و تهدید ننماید.
حاج قاسم سلیمانی برای حزب الله ابداعات، نوع آوری، معماری، مهندسی و طرح ریزی و برنامه ریزی همه جانبه و بلند مدت متناسب با تهدید رژیم غاصب صهیونیستی، آمریکا، ناتو و نیابتی های رسمی و غیر رسمی منطقهای را داشت. سال ۲۰۰۰ میلادی صهیونیستها از جنوب لبنان عقب نشینی کردند البته به غیر از مناطق خاصی که برایشان استراتژیک بود ولی عموماً از لبنان، بیروت، جنوب و شهرهای صور و صیدا عقب نشینی کردند.
این مساله و موضوع برای حاج قاسم سلیمانی یک سؤال اساسی و کلیدی راهبردی بود که آیا عقب نشینی صهیونیستها اجباری و الزامی بود یا بر اساس تدبیر خودشان بود؟ قطعاً صهیونیستها عقب نشینی را خودشان اتخاذ نکرده بودند بلکه به اجبار این کار را انجام دادند. علت این امر اراده مقاومت بود. اشغال فلسطین یک مسأله منطقهای نبود بلکه یک مساله جهانی بود.
حاج قاسم سلیمانی چه تفکر و چه مبانی و اصولی داشت که به عنوان یک فرمانده عملیاتی، یک عنصر فوقالعاده با درایت سیاسی و امنیتی و اطلاعاتی و فراتر از همه وزرای خارجه، نخست وزیران و روسای جمهور دنیا شود و برای نظام مقدس جمهوری اسلامی تصمیم سازی کند. به عنوان فرمانده میدانی فرماندهی معظم کل قوا، در میدان این تصمیم سازی را انجام دهد که ایران با چه تهدیداتی در سطح جهانی از طرف آمریکا، رژیم صهیونیستی، انگلیس و…، مواجه است و در دهههای آینده چطور بایستی از این جغرافیا (ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک حساس و حیاتی) در مقابل تهدیدات محافظت کنیم و دست بلند برای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایجاد کنیم تا این دست بلند برای دولت مجلس قوه قضائیه سیاست خارجه ظرفیت سازی کند تا منافع و امنیت ملی ملت شریف ایران و نظام بر آمده از ملت شریف تامین شود تا استقلال، آزادی و تمامیت سرزمینی این ملت عزیز حفظ و صیانت گردد.
شهادت شهید مغنیه برای ان بود که دشمن میخواست قدرت عملیات را حذف کند
حاج قاسم سلیمانی یک مهندسی حداکثری در خصوص مساله خودی و دشمن انجام داد که این مهندسی بنای مقاومت منطقهای و شبکه مقاومت منطقهای را با محوریت اطلاعات و عملیات و ساخت سیاسی و امنیتی (حکمرانی) شکل داد. در حقیقت عملیات عمود خیمه محور مقاومت منطقهای شد که میبایست سالم میماند و شهادت شهید مغنیه نیز در این منظومه تفسیر میشود که دشمن آمد این قدرت عملیات را حذف کند.
سردار سلیمانی هندسه نظم یک جانبه گرایی را باطل کرد
آمریکا و رژیم اشغالگر صهیونیستی با همکاری مزدوران خود در منطقه و جهان تمرکز بر حذف این مولفه قدرت حاج قاسم سلیمانی شدند. یعنی حذف ارادههای میدانی نظام مقدس، خود سپهبد شهید و علمدار شهید نظام اسلامی بخاطر اراده بودن توسط ترامپ کثیف به شهادت رسید، این اراده در جنوب غرب آسیا منظومه طرح دریزی های آمریکا را باطل کرد، اراده شهید عزیز انسانیت هندسه نظم یک جانبه گرایی را باطل کرد و آن را از تئوری و پارادایم ساقط کرد. اراده شهید عزیز در تمام دو دهه اخیر بخصوص از سال ۲۰۰۱ میلادی به بعد آمریکا را وادار به ذلت و پذیرش شکست در جنوب غرب آسیا کرد.
شهید عزیز نظام اسلامی و ملت شریف و عزیز ایران دشمنی آمریکا و ائتلاف اش را فرضیه نگرفت بلکه فرض مستحکم گرفت و بنا را بر غلبه بر حریف گذاشت و حق تعالی هم به ایشان نصرت و پیروزی عنایت کرد. چرا؟ چون اول به جای بندگی شیطان، بندگی خداوند متعال را مطلقاً نیت خالص کرد پذیرفت و به مبانی و اصول بندگی خداوند متعال پایبند بود و استقامت ورزید تا اراده غلبه بر حریف را از خداوند متعال بستاند. جاماندگان از غافله و کاروان شهادت دنبال مکتب حاج قاسم ادامه طریق دهند تا شوند حاج قاسم سلیمانی، شهید عزیز دیگر.
در کنار این امر مهم حاج قاسم سلیمانی اطلاعات و عملیات را مجدداً یک بار دیگر باز تعریف و باز مهندسی کرد. این اطلاعات در حقیقت شناخت از خودی و دشمن است. حاج قاسم سلیمانی اطلاعاتی را ساماندهی کرد که این اطلاعات خودش بتواند عملیات انجام دهد و به عنوان یک پازل مستقل نبود. اطلاعات باید خودش عملیات را نیز ساماندهی کند جدا از اینکه خود عملیات عمود این خیمه و رکن اساسی شده است.
این طراحیها را حاج قاسم سلیمانی در دهه ۸۰ در حزب الله حتی در جریانهای مقاومت فلسطینی انجام داد. حال اینکه سرمایههای انسانی این سپاه عظیم الهی، تیمها گروهها، گردانها، تیپها و لشگرهای این یگان رزم چطور عناصری باشند، تجهیزات آنها چطور باشد، فرماندهی این یگان رزم چطور باشد، ارتباطات آنها چطور باشد، معاونت آموزش و ساختار آموزش نیروی قدس چطور باید باشد، توسط حاج قاسم سلیمانی ساماندهی شد. او از تمام ظرفیت ملی، منطقهای و حتی بینالمللی استفاده کرد. یک آموزش فوق العاده ارزشمند و همه جانبه ای را طراحی کرد.
آمریکا در سال ۲۰۰۳ از اورانیوم ضعیف شده علیه ملت شریف عراق استفاده کرد
حاج قاسم سلیمانی در حوزه ارتباطات یک ارتباطات شبکهای فوق العاده را بین جریانهای مقاومت منطقهای، یگانهای رزم، پشتیبانی، فرماندهی، اطلاعاتی و عملیاتی و…، ایجاد کرد. عملیات همه عناصر از نیروی تک ور، ادوات تا سلاحهای استراتژیک و سرمایههای انسانی همه عرصهها را در بر میگیرد. دشمن اگر تک بیولوژیک، شیمیایی و سلاحهای غیر متعارف استفاده کرد چطور بتوانیم در مقابل آن بایستیم. در جنگ عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی آمریکاییها به راحتی از سلاحهای غیر متعارف، سلاحهای تاکتیکی مثل خمپاره، موشک، توپخانه و بمبارانها از اورانیوم ضعیف شده علیه ملت شریف عراق استفاده کردند.
حاج قاسم سلیمانی عناصر را به خوبی ساماندهی کرد، آموزش داد، یک فرماندهی بسیار مطمئن را ایجاد کرد و یک آماد و پشتیبانی ارزشمند را از دریا، کریدور زمین، هوا و… ساماندهی کرد. در هر شرایطی بایست به نیروهای خط مقدم ادوات، پشتیبانی، سرمایههای انسانی و…، برسد. دشمن (آمریکا و همپیمانان آن و نیابتی های رسمی و غیر رسمی آمریکایی در قالب تروریسم) توسط جنگ هیبریدی، چند بعدی، ترکیبی و توسط ارتشهای دنیا در مقابل حاج قاسم سلیمانی قرار گرفت.
حاج قاسم سلیمانی به قدری از بندگی خداوند متعال رسیده بود که خداوند هم حاج قاسم سلیمانی را نمیخواست از دست دهد. او فقط به بندگی خداوند فکر میکرد. صد درصد توکلش به خداوند متعال بود. ماموریت اش را کامل و کمال انجام میداد و به لطف و فضل الهی امیدوار بود. چون بنده خدا بود. مبانی و اصول حاج قاسم سلیمانی، سبک فرماندهی، مدیریت، راهبری و اینکه مأموریت فرماندهی معظم کل قوا را به صورت تصریحی و استنتاجی کامل درک و انتاج میکرد سپس پیش میبرد و خودش اقدام قاطع با اراده و اعتماد به نفس حداکثری میدان را تدبیر و مدیریت و راهبری و فرماندهی میکرد.
در دهه ۸۰ حاج قاسم در بحث حزب الله یک چنین ساماندهی را با لطف خدا، هدایت رهبر معظم انقلاب و فرماندهی معظم کل قوا (مدظله العالی) و با تدبیر و درایت سید حسن نصرالله (مدظله العالی) ایجاد کرد و میدانست که رژیم صهیونیستی سکوت نخواهد کرد و به فکر اقدامات ترکیبی، هیبریدی و جهانی علیه حزبالله و مقاومت فلسطین خواهد بود.
سال ۱۳۹۶ در یک جلسه بالا دستی چون از طرف حاج قاسم سلیمانی در سطح ملی در جلسات شرکت میکردم، عزیزی گفت: مأموریت نیروی قدس را تبیین کن. از بزرگوار معذرت خواهی کردم و گفتم: یک عنصر، یک سرباز و یک بسیجی هستم و اصلاً این جایگاه را ندارم فقط مأموریتی که به ام ابلاغ میشود به ام مربوط میشود. اما شاید یک روزی ماموریت نیروی قدس را در سه دهه اندی گذشته شخص حاج قاسم سلیمانی، فرماندهی معظم کل قوا (مدظله العالی) یا خالق هستی برای زمین و زمان تبیین کنند.
یک ماه بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی، آن عزیز زنگ زد و گفت: سید آن روز در آن جلسه چطور شما این حرف را زدی؟ گفتم: نمیدانم ولی عقل ام در همین حد به ام اجازه میداد که بگویم شاید یک روزی خداوند متعال مأموریت حاج قاسم سلیمانی و نیروی قدس را برای زمین و زمان تبیین کند و مخلوقات قادر متعال متوجه اراده علم دار شهید نظام اسلامی شوند و این مظلومیت شهید عزیز ملت شریف ایران و جهان انسانیت بود که ماموریت اش، آمریکا خبیث و بانیانش را در جهان خلقت استیضاح کند و اراده حاج قاسم سلیمانی عزیز را به رخ همه مخلوقات خداوند متعال در عصر حاضر و زمانه خودش بکشد.
مهمترین ماموریت حاج قاسم در یک دهه گذشته چه بود؟
ماموریت مهم حاج قاسم سلیمانی مبارزه با تروریسم نیابتی بود
ماموریت مهم حاج قاسم سلیمانی مبارزه با تروریسم نیابتی بود. آمریکاییها بیش از نیم قرن است که دارند از تروریست برای اهداف منطقهای و بین المللی خود استفاده میکنند. هر کس در قالب استقلال طلبی، تمامیت ارضی، حق آزادی، تعیین، سرنوشت، حاکمیت و حکومت در مقابل آمریکا بایستد میگوید تروریست است اما تعاریف آمریکا از تروریسم متفاوت از تعاریف جهان انسانیت از تروریسم است آمریکا تروریسم نیابتی رسمی و غیر رسمی را ساماندهی و سازماندهی مینماید برای اهداف و منظورهای راهبردهای آمریکا برای سیطره بر دولت – ملتهای مستقل دنیا که این دولت – ملتهای غیر همسو با آمریکا را یا میانه رو کنند مثل انقلابهای مخملی اروپای شرقی در دهه ۱۹۹۰ میلادی (اقمار اتحاد جماهیر شوروی سابق و روسیه فعلی) یا مهار کنند و یا اینکه کلاً ساقط کنند که برای جمهوری اسلامی به دنبال ساقط کردن میباشند البته گام به گام اگر اول امثال سازش کارها را حاکم کنند نهایتاً دکترین اسقاط را رقم بزنند.
آنچه تروریسمهای نیابتی در منظومه جنوب غرب آسیا از آمریکا ماموریت داشتند عبارتند از؛ ا. سرزمین سوخته، ۲. تجزیه کشورها، ۳. نهایتاً اسقاط بود با بهانه خلافت اسلامی تروریسم تکفیری و داعش.
حاج قاسم سلیمانی زحمات بسیار زیادی برای ملت شریف ایران و جهان انسانیت کشید. او وظیفه خود میدانست که برای این ملت، این جغرافیا و این ژئوپلیتیک و ژئواستراتژی هر آنچه که خداوند به او عنایت کرده در معرض اخلاص بگذارد که مهمترین داشتهها جانش عزیزش بود. هدیه ملت شریف ایران و جهان انسانیت کرد.
در مقطعی که بیداری اسلامی اتفاق افتاد حاج قاسم سلیمانی محوریت این بیداری اسلامی بود. جهان عرب نظراتشان محترم است. ما با بیش از پانصد میلیون ملت شریف عرب مسلمان از شورای همکاری خلیج فارس تا شما آفریقا همسایه هستیم و نقاط اشتراک زیادی داریم از جمله اعتقاد به اسلام عزیز، قرآن کریم و سنت نبی گرامی اسلام و فرهنگ قرآنی و اسلامی. آنها مسلمان هستند برادر و خواهر ما هستند و بایست تا جایی که نیاز باشد برایشان فداکاری کنیم اما به شرطی که به منافع و امنیت ملت عزیز ما صدمه نرسد. ما هر اقدامی که انجام میدهیم بایست بسنجیم که چه دستاوردی برای ملت شریف مان دارد. حاج قاسم سلیمانی برای ملتش دستاورد مادی و معنوی میخواست. اگر روزی انشاالله خداوند متعال توفیق دهد خواهیمگفت که حاج قاسم سلیمانی شهید عزیز چه دستاوردهای مادی و معنوی عظیمی برای ملت شریف ایران رقم زد و بجا گذاشت.
ملت عزیز ما نبایست فقط به این فکر کنند که ما منابع را خرج میکنیم بایستی برای ملت شریف این اطمینان به وجود بیاید که چه آوردهای داشته است امروز بیشتر از دوازده میلیارد دلار تبادل اقتصادی با کشور جمهوری عراق و تعامل چند میلیون زائر اربعین سید الشهداء (ع) نمونهای از جهاد فی سبیل الله حاج قاسم سلیمانی شهید عزیز ملت شریف ایران میباشد. شهید عزیز اجازه نداد یک عنصر آمریکای، انگلیسی و یا صهیونیستی در طول ۱۴۰۰ کیلومتر مرز مشترک ما با کشور عراق مستقر شوند یکی از اهداف آمریکاییها در سال ۲۰۰۳ م از اشغال عراق این مساله مهم و حیاتی بود که با شکست مواجه شد. به ععبارتی اراده شهید عزیز ملت شریف ایران مانع این اراده آمریکاییها شد و اراده آمریکا را خاک کرد.
بیداری اسلامی از تونس، لیبی، مصر و بخشی از شمال آفریقا، اردن و کشورهای حوزه خلیج فارس شروع شد و علیه حکام همسو با غرب و آمریکا برخواسته بود که از هفت دهه پیش با ساختارهای امنیتی و سیاسی هماهنگ با آمریکا کار آمده بودند. ساختار امنیتی و سیاسی به یکدیگر نزدیک هستند، امکان ندارد حکومتی بر روی کار بیاید و ساختار امنیتی پشت آن نباشد و یا کودتایی شکل بگیرد اما یک بازیگر منطقهای یا بین المللی پشت آن نباشد. عموم این حکامی که در مصر و اردن و…، بودند نیز کودتایی بودند و با دموکراسی و رای مردم روی کار نیامدند.
در بیداری اسلامی سران حکومتهای عرب از خلیفه کشی در جهان عرب جلوگیری کردند
در بیداری اسلامی خلیفهها و سران حکومتهای عرب یک کار مهم انجام دادند و آن هم این بود که به شدت پول خرج کردند و منابع هزینه کردند اما از خلیفه کشی در جهان عرب جلوگیری کردند، حتی حسنی مبارک را هم اعدام نکردند. چون میدانستند یک خلیفه یا یک رییس جمهور همسو با آمریکا کشته و اعدام شود بقیه نیز کشته یا اعدام خواهند شد بنا بر این با محوریت آمریکا مانع خلیفه کشی در جهان عرب شدند.
حاج قاسم سلیمانی با درایتی که داشت متوجه شد این بیداری که علیه حکام همسو با آمریکا و اسراییل بود بر عکس شد. ششصد میلیون جمعیت جهان عرب در سوریه میخواهند دموکراسی سازی مثلاً آقای بشار اسد را سرنگون کنند و یک حکومت دموکرات بیاورند. اما با انقلاب عسگری (نظامی) با انرژی جوانان عرب که انگیزه زیادی برای تخلیه انرژی متراکم خود داشتند توسط آمریکا، رژیم صهیونیستی و سران کشورهای عربی با فرصت طلایی گسیل شدن برای ساقط کردن حکومت سوریه با نیات پنهان غرب که راهبرد عظیمی را در جنوب غرب آسیا تعقیب میکردند به دنبال انتقام از ملت شریف ایران و انتقام از اراده حاج قاسم سلیمانی بودند که توانایی رویارویی با ایشان را در میدانهای سخت افغانستان، عراق، یمن و… نداشتند.
فکر میکردن با جنگ درون تمدن اسلامی و اختلاف اقوام و مذاهب بین مسلمانان این راهبرد غرب صد در صد پیروز خواهد شد و تروریسم اهداف غرب را محقق خواهند کرد و غرب نفس راحت خواهد کشید که اراده شهید عزیز این زمین طراحی شده بازی را هم به نفع ملت شریف ایران و نظام اسلامی ختم به خیر کرد.
آن مقطع زمانی در شامات حضور داشتم و آخرین وضعیت لبنان، سوریه، فلسطین اشغالی و شمال آفریقا و همچنین آمریکا، رژیم صهیونیستی و جهان عرب را احصاء و رصد میکردم برای حاج قاسم ارسال میکردم. آنجا برای حاج قاسم سلیمانی یک متنی با عنوان "سوریه در دام رژیم صهیونیستی یا آمریکا" و یا "در مسیر استقلال و پایداری" در حدود بیست صفحه نوشتم. در شهرهای سوریه که میگشتیم، دیدیم که از مساجد دوشکا بیرون میآورند. البته بعد از دنیا رفتن حافظ اسد، صهیونیستها خوب کار کرده و امکانات را برای یک جنگ آماده کرده بودند که اگر روزی حزب الله با صهیونیستها درگیر شد و جمهوری اسلامی و سوریه به پشتیبانی حزب الله درآمدند، از این ظرفیت به عنوان ستون پنجم برای خودشان استفاده کنند.
بیداری اسلامی که پیش آمد دیدند که این بهترین موقعیت است که موج سواری کنند و بگویند این بهترین فرصت است آقای بشار اسد را سرنگون کنید تا باصطلاح دموکراسی حاکم شود. طرح پنهان آنها نیز استقرار تروریست از هر ملیت و مذهبی و اقوامی در جغرافیای سوریه بود. تروریست سه هدف غایی و سناریو را تعقیب میکردند. یک جمهوری اسلامی از سوریه خارج شود؛ دوم عربستان این نقش را بپذیرد و سوم اسقاط حاکمیت سوریه (سرزمین سوخته شدن دولت – ملتهای محور مقاومت، تجزیه آنها و اسقاط حکومتهای که همسوی غرب نیستند) از ماموریتهای ابلاغی به تروریستها بود باید بنفع آمریکا رقم میزدند. آن زمان سوریه محور مقاومت نبود بلکه همکار و همسو با مقاومت بود.
تروریست سوریه از ۸۲ ملت به خصوص اروپا، آسیای میانه، قفقاز شمال آفریقا شکل گرفت
تروریست از ۸۲ ملت به خصوص اروپا، آسیای میانه، قفقاز شمال آفریقا شکل گرفت. آمریکا هنوز هم برای بقای تروریست تنف یا الولید، شرق فرات را اشغال کرده، نفت سوریه را در اختیار دارد استان ادلب، الانبار، نینوا، صلاحالدین و دیاله را در اختیار دارد و میخواهد به هر نحوی به این تروریست یک انگیزه و اراده برای زنده ماندن بدهد که هرگز چنین اتفاقی نخواهد افتاد ضمن اینکه اضمحلال تروریسم را حاج قاسم سلیمانی رقم زد و امروز با ۱۲ پایگاه فعال در عراق و پایگاههای شرق فرات سوریه خود آمریکا اقدامات و ماموریت تروریسم نیابتی را با همکاری انگلیس و رژیم صهیونیستی در حال انجام میباشد.
حاج قاسم سلیمانی هم تروریسم نیابتی و هم تروریسم دولتی را در دنیا شکست داد
حاج قاسم سلیمانی هم تروریسم نیابتی و هم تروریسم دولتی را در دنیا شکست داد. صهیونیستها به همه این تروریستها از طریق قنیطره کمک میکردند. کل مرز سوریه و ترکیه (۸۰۰ کیلومتر) توسط ترکیه در اختیار تروریسم بوده و هست.
مرز اردن از سمت شمال غربی عربستان هنوز در اختیار تروریستها ست ولی تروریست آنچنان شکستی خورده که حتی نمیتواند عملیات حداقلی داشته باشد. بعثیها که به صورت ذاتی دست نشانده آمریکا بودند و آمریکا آنها را راضی کرده بود که علیه جمهوری اسلامی بجنگند و عمده سازماندهی و ساماندهی داعش توسط بعثیها بود.
راز موفقیت حاج قاسم در برابر تروریستها که به شدت از سوی آمریکا و برخی کشورهای منطقه حمایت مالی و تسلیحاتی میشدند چه بود؟
حاج قاسم سلیمانی با چه عده و عدهای توانست تروریستی که خط و حد ثابتی نداشت شکست دهد. بر مبنای آن معماری و طرح ریزی که دهه ۱۳۸۰ برای حزب الله و جریان و شبکه مقاومت منطقهای داشت از جمله حیدریان، فاطمیون، حشدالشعبی، دفاع الوطنی و…، داشت به این مهم دست پیدا کرد.
در سوریه یک بسیج مردمی بنام دفاع الوطنی شکل گرفت و ساختار حاکمیت سوریه این امر را پذیرفت. در اشغال موصل در سال ۲۰۱۴ میلادی با مرجعیت شیعه در نجف اشرف به خصوص آیتالله سیستانی مدظله العالی، قانونی مبنی بر تشکیل حشدالشعبی در عراق تصویب شد. حاج قاسم توانست فرماندهی سپاهی به این بزرگی را به عهده بگیرد که ترکیبی از جنگ ارتشهای حرفهای کشورهای مدعی دنیا از تمام قارهها ی دنیا علیه مسلمانان را شکست دهد. آموزش، تجهیزات، آرایش عملیاتی، اطلاعاتی، ارتباطات، کنترل و فرماندهی آنها را ساماندهی کرد. در صورتی که آنها بر هوا و فضا مسلط بودند از تکنولوژی ماهواره و هدایت ماهواره بهرهمند بودند تکنولوژی پیشرفته و فن آوری روز دنیا را داشتند و آمریکا، انگلیس، رژیم صهیونیستی و ناتو همه با هم بر علیه ایران متحد شده بودند. اما اراده حاج قاسم سلیمانی با جهاد الهی خودش بر غرب پیروز شد.
چطور یک انسان میتواند این همه به ملت خود و منطقه و جهان خدمت کند؟
حاج قاسم سلیمانی در دو دهه گذشته پشت آمریکاییها را در زمینهای مختلف بازی جنگ ترکیبی و هیبریدی در جنوب غرب آسیا به خاک مالید
آمریکاییها سال ۲۰۰۱ م افغانستان و ۲۰۰۳ عراق را با به بهانه به اصطلاح ۱۱ سپتامبر ساختگی اشغال کردند و با درایت حاج قاسم سلیمانی ۲۰۲۲ از افغانستان عقب نشینی کردند از عراق هم باید بروند و از سوریه هم باید بروند این باید یک اخطار و الزام میباشد راه دومی برایشان نخواهد بود. با فضاحت رفتند و خواهند رفت. افغانستان و عراق برای آمریکا بسیار مهم بود. آنها به دنبال گفتمانی هستند که در مقابلشان قرار دارد. اینکه آمریکا با فضاحت از افغانستان عقب نشینی میکند یک پدیده فراتر از طالبانی است.
آیا چینیها، روسها، هندیها و یا پاکستانیها این پدیده را رقم زدند؟ آیا تضاد پاکستان و هندوستان باعث شد پاکستان دیگر به آمریکا کریدور ندهد؟ جنگ اوکراین باعث شد آمریکا دیگر کریدور نداشته باشد؟ دلایل این اتفاق را باید بررسی کرد. اما به طور ذاتی آمریکاییها بعد بیست سال، البته مذاکراتشان با طالبان خیلی قبلتر در امارات و قطر شروع شده بود، اما آمریکاییها باید از افغانستان میرفتند. یعنی دیگر نمیتوانستند از پس هزینههای بالای خود بربیایند و اهدافشان با شکست مواجه شد.
حاج قاسم سلیمانی در دو دهه گذشته پشت آمریکاییها را در زمینهای مختلف بازی جنگ ترکیبی و هیبریدی در جنوب غرب آسیا به خاک مالید. رفتن آمریکاییها الزامی بود و اجباری نه اختیاری و منبعد هم همین خواهد بود.
در سال ۲۰۰۳ آمریکاییها بدون اجازه آمدند عراق را اشغال کردند. در ابتدا فرماندار نظامی آوردند. فرماندار نظامی در روابط و حقوق بینالملل تعاریف خاص خود را دارد. در واقع مجوزهایی که بر اساس قوانین ملی خودش از شورای امنیت میگیرد آن مجوزها را برای خودشان یک فرض میدانند نه فرضیه. فرض یعنی باید این مجوزها را رعایت کنند در واقع امریکا برای یک دولت - ملت مستقل فرماندار نظامی گذاشت. بعد از اینکه فرماندارشان افتضاح به بار آورد و استیضاح شد، یک فرد غیر نظامی گماشتند. بعد پترائوس طرح همکاری با بعثیها را ارائه کرد و گفت باید کاری کنیم که همه بعثی هایی که علیه ما هستند باید علیه جمهوری اسلامی شوند و پیوند استراتژیک بین آمریکا و بعثیها اتفاق افتاد خروجی اش شد داعش برای اسقاط دولت مرکزی عراق و ادامه خباثتهای آمریکا در عراق برای مانگاریش گام بر میداشت که حاج قاسم سلیمانی ناجی عراق شد و داعش و امریکا و بانیانش را پیش ملت شریف عراق استیضاح کرد.
حاج قاسم در طول این سالها در عراق چه کرد که امروز پنج میلیون ایرانی برای زیارت اربعین سیدالشهداء (ع) به عراق میروند؟
مقاومت و اراده حاج قاسم نبود ظلم استکبار، تجاوز در منطقه ادامه پیدا میکرد
حاج قاسم تمام اقوام، مذاهب، عشایر، اجتماع و فرهنگ را به یکدیگر پیوند زد. حاج قاسم فراتر از مأموریتهای ملت شریف ایران، نظام مقدس جمهوری اسلامی و ماموریت جهان اسلام، ماموریت انسانیت را انجام میداد. ماموریت حاج قاسم سلیمانی ماموریت انسانیت، حریت، آزادی، استقلال، حق تعیین سرنوشت و…، بود که خداوند متعال این ماموریت را در قالب نظام مقدس جمهوری اسلامی به فرمانده میدانی اش حاج قاسم سلیمانی عزیز سپرده بود و حاج قاسم سلیمانی با بندگی، ظرفیت و قابلیتی برای خود به وجود آورده بود وبا توان بالقوه و بالفعل این ماموریت الهی را در غرب آسیا انجام میداد. با درایت حاج قاسم سلیمانی عراق و سوریه یعنی دو دولت - ملت، در نهایت به متن محور مقاومت تبدیل شدند. حتی دولت لبنان با اینکه دولت فرانسه بالای سرش هست، به مقاومت احترام میگذارد. امروز شاید دولتهای مقاومت در حال شکل گیری است. اگر مقاومت و اراده حاج قاسم سلیمانی نبود بی عدالتی، ظلم، استکبار، تجاوز، کوچ اجباری، بردگی، اسارت و یا غصب سرزمینها در عراق، سوریه، یمن، لبنان، غزه، کرانه، افغانستان و پاکستان ادامه پیدا میکرد.
در این سالها دشمنان همواره بر موضوع کمک ایران به سوریه شبه وارد و تلاش داشتند با طرح این موضوع مردم و به ویژه جوانان را نسبت به اقدامات نظام بد بین کنن، پاسخ شما در این خصوص چیست؟
همه میگفتند که چرا شما به سوریه کمک میکنید اما در حقیقت جنگ تروریست در سوریه یک جنگ جهانی و فراتر از آن بود. اگر دفاع مقدس که توسط نظام مقدس جمهوری اسلامی مدیریت شد را جنگ جهانی سوم بدانیم، جنگ تروریست در سوریه جنگ جهانی چهارم است. حاج قاسم سلیمانی توانست از تجزیه این جغرافیای پهناور جلوگیری کند. اگرچه سوریه به یک سرزمین سوخته تبدیل شد اما توانست نیت شوم دشمن را باطل کند و کشور سوریه با هویت سوری بماند نه اسراییلی.
در رابطه با زوایای پیدا و پنهان ترور حاج قاسم سلیمانی بفرمایید؟ ساعاتی که منتهی به ترور شد شما کجا بودید؟ آخرین باری که حاج قاسم را دیدید چه زمانی بود؟
صهیونیستها از دو دهه قبل آمریکاییها را وادار میکردند عناصر کلیدی جمهوری اسلامی را به شهادت برسانند
صهیونیستها از دو دهه قبل آمریکاییها را وادار میکردند عناصر کلیدی جمهوری اسلامی را در عرصههای مختلف به شهادت برسانند. در ساختارهای امنیتی، اطلاعاتی، سیاسی و عملیاتی شان چنین تصمیمی اتخاذ کرده بودند، اطلاعات و امنیت تصمیم سازی کردند بعد این تصمیم در ساختار دفاعی نظامی و نهایتاً در ساختار سیاسی اجرا شد. یکی از محورهایی که برای صهیونیستها بسیار مهم است این است که عناصر کلیدی طرف مقابل و حریف را از پای در بیاورند. مزیت این کار برای آنها این است که وقتی عنصر کلیدی، شایسته و خاص حذف میشود عناصر بدنه در اجرای فرامین دچار تزلزل میشوند و یا به عبارتی عرصه اراده و اقتدار و عرصه تصمیم سازی و تصمیم گیر دچار مشکل میشود.
این اتفاق فقط در عرصه نظامی نمیافتد، آنها حتی در عرصه علمی نیز پزشکان و متخصصان ما را ترور بیولوژیک و…، کردند. صهیونیستها در طول هفت دهه گذشته از تمام دولت و ملتها ی جنوب غرب آسیا در تمام عرصهها، سرمایههای انسانی با مزیت و کلیدی را حذف کردند.
صهیونیستها عنصر کلیدی حزب الله که تربیت شده سید حسن نصرالله بود و در واقع جز فرماندهان حاج قاسم سلیمانی در میدان بود، یعنی شهید عماد مغنیه را به شهادت رساندند. روزی که شهید مغنیه را به شهادت رساندند میتوانستند حاج قاسم و سید رضی را هم شهید کنند. این عزیزان همه در کفر سوریه در کنار هم بودند. آنها به طور دقیق شهید عماد مغنیه را مورد هدف قرار دادند و به شهادت رساندن اما جرات نمیکردند ملیت ایرانی را در سطوح راهبردی به شهادت برسانند و اصرار داشتند آمریکاییها این جنایتها را مرتکب شوند.
اما اینکه چرا این کار را نکردند، چون بحث بین آمریکاییها و صهیونیستها بود. در حقیقت بحث میان سازمان موساد و سیا و پانزده دستگاه اطلاعاتی امنیتی آمریکا و بقیه دستگاههای اطلاعاتی امنیتی رژیم صهیونیستی بود. صهیونیستها به آمریکا اصرار میکردند عناصر حیاتی در خارج از جغرافیای ایران توسط عناصر امنیتی و اطلاعاتی آمریکا به شهادت برسند تا تهدید متوجه رژیم غاصب از سوی ایران اتفاق نیفتد و تصور قطعی داشتند که ایران ضربه حیاتی به آمریکا نخواهد زد.
در طول چهار دهه گذشته تمام برخوردهای با آمریکاییها، کنش و واکنش تاکیکی بود، یعنی حتی شهدای هفتاد و تن مجلس ما هم به طور تاکتیکی و با بمب گذاری شهید شدند. شهدای نخست وزیر و رییس جمهور ما هم طی اقدامات تاکتیکی به شهادت رسیدند.
کنش تاکتیکی در روابط و حقوق بینالملل به خصوص در عرصه دفاعی، نظامی، اطلاعاتی، امنیتی و سیاسی معنای خاص خود را دارد و گسترش پیدا نمیکند، یعنی منتج به جنگ نمیشود. وقتی کنش تاکتیکی باشد واکنش هم باید تاکتیکی باشد. کنشهای دشمن همگی تاکتیکی بود.
حاج قاسم سلیمانی و اراده و اعتماد به نفس شهید عزیز ملت شریف ایران دیگر برای آمریکا، انگلیس، فرانسه، رژیم غاصب صهیونیستی، تروریستهای نیابتی منطقهای، جریان همسو با آمریکا در جنوب غرب آسیا قابل تحمل نبود. چرا؟ بخاطر اینکه دو دهه تمامی راهبردهای شیطان بزرگ را در جنوب غرب آسیا با شکست مواجه کرده بود و در تمام لحظه لحظه این دو دهه سردار حاج اسماعیل قاآنی به عنوان یک برادر بی بدیل برای حاج قاسم سلیمانی راهبردهای نظام مقدس را در جنوب غرب آسیا به نتیجه مطلوب و حداکثری رساندن و امروز هم آخرین وضعیتهای جنوب غرب آسیا این بالندگی را با فرماندهی جانشین بحق (سردار حاج اسماعیل قاآنی) شهید بزرگوار ملت ایران برای نظام مقدس رقم میزند.
حاج قاسم چه خصیصههای شخصیتی داشت که او را با دیگر فرماندهان نظامی متفاوت میکرد؟
آقای شهید ما حاج قاسم، چند خصیصه مهم داشت. او در دشمن بودن دشمن، تردید نمیکرد، یعنی دشمنی دشمن را فرض میگرفت نه فرضیه. فرض و فرض یه یه با هم تفاوت دارند. بسیاری از دولتمردان ما دشمنی آمریکا با ملت شریف ایران، نظام مقدس جمهوری اسلامی و حکومت اسلامی را فرضیه میدانند و میگویند بایست اثبات شود، در صورتی که دشمن چندین بار چهره اصلی خود را نشان داده است از جمله در دفاع مقدس ۸ ساله، قبل آن موضوعات منافقین و تجریه طلبها، موضوعات تحریم همه جانبه اقتصادی، فتنههای داخلی ۷۸، ۸۸ و… تا ۱۴۰۱، سرآب برجام و موضوعات هستهای، موضوعات حقوق بشری و…، بنا بر این نظام لیبرال دمکراسی غرب و صهیونیستها دشمن بودند.
حاج قاسم سلیمانی آنقدر هوشمند بود که ساختار فکر هوشمند آمریکاییها را فراتر از خودشان تحلیل، ترسیم، توصیف و تبیین میکرد. چه کسی فکر میکرد که در سال ۲۰۱۱ قرار است در سوریه چه اتفاقی بیفتد. حاج قاسم سلیمانی مأموریت خود را حفظ و تثبیت این جغرافیا قرار داد.
صهیونیستها شهید عماد مغنیه را به شهادت رساندند اما قرار نبود سردار حاج قاسم سلیمانی را شهید کنند. در تمام این مدت آمریکاییها دنبال شهادت حاجی بودند. اما شاید زمان و مکان برایشان مناسب نبود. در نهایت شهادت حاجی برای آمریکا باید شد و تقدیر خداوند هم اینطور رقم خورد که حاجی به دست خبیثترین انسانهای زمانه خودش همچون جدش سید الشهداء (ع) و آقا ابوالفضل العباس (س) و علی اکبر سید الشهداء (ع) و همچون عاشورایان به شهادت برسد.
آمریکاییها زمانی دست به این اقدام ذلیلانه خود زدند که اراده سیاسی هماهنگ با غرب بود. میدانستند و مطمئن بودند اتفاقی برای آمریکاییها نمیافتد. همچنین مطمئن بودند در جمهوری اسلامی هم هم اتفاقی نمیافتد و وجود ارزشمند رهبر عظیم الشان انقلاب اسلامی و فرماندهی معظم کل قواء (مدظله العالی) این نظام الهی را حفظ، رهبری و هدایت میکند و جانشین بحق شهید مظلوم ملت شریف ایران را (سردار حاج اسماعیل قاآنی، بنده مخلص خداوند متعال) مشخص و به زمین و زمان معرفی خواهد کرد تا چالشی در روندهای ماموریت نظام در محیط پیرامونی ایجاد نگردد و همچنان فرماندهی آن انسان الهی بر ساختار و سازمان اش حاکم باشد.
حاج قاسم سلیمانی یک معمار فوق العاده ارزشمند در عرصههای مختلف بود
حاج قاسم سلیمانی یک معمار فوق العاده ارزشمند در عرصههای مختلف بود. وجود ایشان برای ملت شریف ما برکات اقتصادی فوقالعادهای داشت امروز حدود ده تا دوازده میلیارد دلار مبادلات اقتصادی ایران از عراق است. زمانی که آمریکاییها عراق را اشغال کردند یک نفر جرات نداشت به عراق برود. این یکی از دستاوردهای حاج قاسم سلیمانی است. این در حالی است که تبادلات اقتصادی ما با برخی کشورهای اروپایی زیر دویست میلیون دلار است. ده میلیارد دلار بودجه یکسال کشوری مثل سوریه است و درآمدی کمی نیست.
آمریکایی سه دهه برای شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی برنامه داشتند
آمریکایی نزدیک سه دهه برای شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی برنامه داشتند. حاج قاسم ۲۳ سال در نیروی قدس بود، سه سال بعد حضور حاجی در نیروی قدس، آمریکا انگلیس، فرانسه، صهیونیست و بعضی کشورهای پیرامونی وابسته به غرب، برای شهادت حاجی برنامه ریختند، اما اینکه چرا زودتر دست به اقدام نزدند به خاطر زمان و مکان مناسب بودند.
دستگاههای امنیتی اسراییل به آمریکا اطمینان دادند که اگر عناصر جمهوری اسلامی را خارج از خاکشان مورد هدف قرار دهید، هیچ اتفاقی برای شما نمیافتد.
صهیونیستها به آمریکا اطمینان دادن جنگی علیه آمریکا شروع نخواهد شد و دشمن صهیونیستی چهار دهه به منافع و امنیت ملت شریف ایران صدمه میزند بلندگوهای همسو بین آمریکا و رژیم صهیونیستی تمیز و تفاوت قائل هستند چون همسوی آنها هستند بزک میکنند و منافع میبرند.
صهیونیستها آمریکاییها را فریب ندادند بلکه خود ترامپ به طور ذاتی ظرفیت این را داشت که این ماموریت را انجام بدهد. شهادت حاج قاسم سلیمانی باعث شکست ترامپ در انتخابات شد و آمریکاییها به شدت انسجام خود را به نفع ترامپ از دست دادند. در واقع اقدامات ترامپ و عدم قطعیتش برای آمریکا مشکل ساز بود. صهیونیستها نیز به خوبی از ترامپ استفاده کردند. آنها میدانستند رئیس جمهوری به جز ترامپ چنین غلطی نمیکند.
در رابطه با آخرین باری که حاج قاسم را دیدید بفرمایید؟
تحولات عرصههای مختلف شامات، شمال آفریقا، لبنان، فلسطین، یمن و عراق را از سال ۱۹۸۲ میلادی تا ۲۰۱۸ میلادی مورد بررسی و تحلیل، ارزیابی و نتایج قرار میدادم و نتایج را در اختیار حاجی قرار میدادم. حتی رساله دکتری ام "راهبرد حل مساله فلسطین بود. راهبرد مقاومت اسلامی با دکترین مقام معظم رهبری" بود یعنی مقاومت باید اراده خود را به صهیونیستها تحمیل کند تا حق رای برای کل فلسطینیان صورت بگیرد و تمامی فلسطینیان از جمله آوارگان باید حق رای داشته باشند بر اساس ارزشهای نظام لیبرال دمکراسی غربی که شعارش را میدهند اما شعورش را ندارند. در حوزه بالکان هم دهه ۱۹۹۰ در خدمت حاج قاسم بودم.
در آن مقطع زمانی در بغداد بودم و منتظر بودیم که حاج قاسم سلیمانی تشریف بیاورند. بنا به دستور حاجی در بعضی جلسات شرکت میکردم. برای من بسیار سخت بود من اواخر ماموریت در عراق بودم. مستشاری امنیتی را برای آقای شهیدم طراحی و طرح ریزی و معماری و مهندسی کرده بودم برای محیط پیرامونی و جنوب غرب آسیا و حاجی شخصاً این امور را تدبیر و مدیریت میکرد به اتفاق سردار حاج اسماعیل قاآنی گرانقدرم. یک بحث مهمی به نام کنترل در مستشاری امنیتی نهفته است. وقتی بازیگر منطقهای و بین المللی شدی مستشاری امنیتی و کنترل معنی پیدا میکند که اگر این اصول را در روابط و تعاملات منطقهای و بین المللی رعایت نکنید بازنده بودن قطعی خواهد بود و پیروزی حریف تضمین میشود.
یکی از تکالیف مهم حاج قاسم سلیمانی مساله مستشاری امنیتی در محیط پیرامونی بود. او در اواخر شهادتش میخواست بحث روابط نظام مقدس جمهوری اسلامی با عربستان را سامان دهد و این طور اقدامات نیاز به پخت و پز امنیتی دارد و نیاز به یک عنصر امنیتی که تابلوی یک کشور باشد دارد. عنصری که ملت او را به رسمیت بشناسد. منطقه برسمیت بشناسد و دنیا به رسمیت بشناسد و حاجی چنین جایگاهی را با بندگی خداوند متعال تصاحب کرده بود برای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران که دنیا با ایشان مسالهای را میبست اعتماد داشت به قول و فعل این عزیز الهی و نظام مقدس و ملت شریف ایران هم اعتماد داشت. چرا؟ چون اراده و اعتماد به نفس تحقق اش را هم داشت و دشمن توان رویاروی با این عزیز سفر کرده به حق تعالی را نداشت.
سردار حاج قاسم سلیمانی تابلو امنیتی، سیاسی، اطلاعاتی، عملیاتی، دفاعی، نظامی نظام مقدس جمهوری اسلامی بود. او امین نظام و ملت بود. منافع و امنیت ملت برایش مهم بود. همه قدرتهای جهان او را به رسمیت شناخته بودند و این یکی از علتهای شهادت حاج قاسم بود. نظام استکباری غرب میخواست این تابلو سیاسی، اطلاعاتی، امنیتی و… را از نظام اسلامی بگیرد که گرفت.
مهمترین خط قرمز حاج قاسم چه بود؟
خط قرمز حاج قاسم این بود که آمریکاییها در ۱۴۰۰ کیلومتر مرز مشترک ما و عراق حائل شوند. اینکه صهیونیستها در سلیمانیه و اتحادیه میهنی مستقر شوند خط قرمز حاج قاسم بود چرا که اقتصاد و امنیت ما صدمه میدید. حاج قاسم تابلوی نظام مقدس بود، اگر با پوتین پیمان میبست یعنی نظام با پوتین پیمان بسته است.
حاج قاسم تئوری ائتلاف میان کشورهای عربی و کشورهای غربی را باطل کرد. ائتلافهای زیادی در منطقه شکل گرفت که پشتشان به خاک مالیده شد و امروز دیگر محلی از اعراب ندارند. امروز دیگر جرات نمیکنند در طوفان الاقصی به طور مستقیم به صهیونیستها کمک کنند. در سال ۲۰۰۶ میلادی و جنگ ۳۳ روزه، در جنگ ۲۲ روزه غزه، جنگ ۵۱ روزه غزه، اینها به طور مستقیم از صهیونیستها حمایت میکردند. ولی حالا همه در خفا کمک اطلاعاتی و امنیتی میدهند.
حاج قاسم سلیمانی یک منظومه ساخت که این منظومه تبدیل به ائتلاف ماندگار بنام محور مقاومت شد
حاج قاسم سلیمانی یک منظومه ساخت که این منظومه تبدیل به ائتلاف ماندگار بنام محور مقاومت شد. محور مقاومت صرفاً لقلقه زبان نیست. محور مقاومت برای جمهوری اسلامی دستاوردهای بزرگ مادی و معنوی دارد. محور مقاومت باعث شد چین، روسیه، جنوب شرق آسیا به سمت ما بیایند، همچنین میان اروپاییها اختلاف بیفتد، تا دیگر سراب برجام را مدام تکرار نکنند و کارایی هویج و چماق اروپا، امریکا و صهیونیستها را باطل و استیضاح کرد، محور مقاومت آمریکاییها را در جنوب غرب آسیا تضعیف کرد، اینکه آمریکا از افغانستان رفت به خاطر ضعف و مسائل داخلی اش بود وگرنه لزومی نداشت که هشتاد میلیارد دلار صادرات مواد مخدر را رها کند و برود.
ان شاء الله روندهای ساختاری و سازمانی به یادگار مانده از سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی توسط برادر ارزشمند ایشان و یار و یاور همیشگی این انسان الهی (چند دهه گذشته) سردار حاج اسماعیل قاآنی بالنده در جنوب غرب آسیا ادامه طریق خواهد داد و تمامی آرزوهای آقای بزرگوارمان با تدبیر فرماندهی معظم کل قواء (مدظله العالی) و فرماندهی انسان مخلص و بنده حق تعالی سردار حاج اسماعیل قاآنی تحقق خواهد یافت.
در چند روز گذشته شاهد ترور سردار سید رضی موسوی در سوریه بودیم، شما تا چه حد ایشان را میشناختید؟
تمام مأموریتهای حاج قاسم سلیمانی بدون واسطه به آقای سید رضی موسوی محول میشد
شهید عزیز آقای سید رضی موسوی از سال ۱۳۶۴ یعنی بعد از شهید متوسلیان در سوریه مستقر شدند. ایشان فرمانده میدانی حاج قاسم سلیمانی در عده و عده برای محور مقاومت بودند. تمام مأموریتهای حاج قاسم سلیمانی بدون واسطه به آقای سید رضی موسوی محول میشد. آقای سید رضی موسوی حق بزرگی بر گردن همه ما، ملت اسلام و جهان انسانیت دارد. بین ما و آقای سید رضی موسوی یک پیوند خویشاوندی هست و ارادت خاصی به او داشتیم. صهیونیستها او را به شهادت رساندند.
یک مسأله مهم در اینجا وجود دارد که نظام مقدس، شورای عالی امنیت کشور و جمیع جهات حکومت بایست دقت کنند که آمریکاییها حاج قاسم سلیمانی را شهید کردند اما حالا عناصر نظام مقدس را صهیونیستها به شهادت میرسانند و بایست جلوی این امر گرفته شود. شهادت آرزوی دیرینه آقای سید رضی موسوی بود اما باید صهیونیستها و آمریکاییها از اقدامات شان پشیمان شوند و این جنایتها تکرار نشود به عبارتی اراده باید مانع اقدامات دشمنان شود.
صهیونیستها و غربیها آنقدر سرمایههای انسانی را در عراق به شهادت رساندند که تا پنجاه سال آینده چنین انسانهای با اراده و با اعتماد به نفسی نخواهند آمد. آنها میخواهند اراده را از ما بگیرند.
سید رضی که بود و چرا رژیم صهیونیستی اقدام به ترور او کرد؟
بدیل و همتایی برای برای سید رضی موسوی وجود ندارد
واقعاً همانطور که بدیل و همتایی برای حاج قاسم سلیمانی وجود ندارد، برای سید رضی موسوی هم همینطور است. بایست خیلی در سطح ملی و محیط پیرامونی تلاش کنند تا بتوانند شخصیتی مثل او را تربیت کنند. حاج قاسم سلیمانی بدون واسطه ماموریت نظام مقدس و ملت شریف ایران را انجام میداد سردار آقا سید رضی موسوی با یک واسطه و آن واسطه کسی نبود جز حاج قاسم سلیمانی شهید عزیز ملت شریف ایران. نمیشود از سوریه گفت اما از شهید آقا سید رضی موسوی نگفت.
در خصوص نقش سید رضی در پشتیبانی از جبهه مقاومت برای ما بگویید؟
شهید ارزشمند آقای سید رضی موسوی اراده پشتیبانی میدانی سرمایههای انسانی و تجهیزات از مقاومت بود. این اراده بایست جایگزین شود. نبایست صهیونیستها جرات این کار را پیدا میکردند. آنها از خط قرمزها عبور کردند. بایست مخاطراتی که آنها احتمال میدادند برایشان تبدیل به یقین کنیم. باید به آنها صدمات حیاتی وارد کنیم. وقتی آنها یک عنصر کلیدی را از بین میبرند مطمئناً دیگر برای آن جایگزین به وجود نخواهد آمد.
همانطور که حاج قاسم سلیمانی بی بدیل است آقای سید رضی موسوی نیز بی بدیل است. باید هم آمریکا و هم صهیونیستها را از کرده شان پشیمان کنیم. در غیر این صورت سایر کشورها همچون انگلیس فرانسه و آلمان دست به چنین اقدامات مخاطره آمیز میزنند.
پاسخ باید فراتر از عناصر حیاتی ما باشد. بایست همین اقدام را در رابطه با عناصر حیاتی آمریکا و صهیونیستها در عرصههای دفاعی، نظامی، اطلاعاتی، امنیتی، سیاسی، اقتصادی، رسانهای و… انجام دهیم. چرا بایست اجازه دهیم این اتفاقات به راحتی رخ بدهد. مهمترین قدرت هر ملتی سرمایههای انسانی هستند. سرمایه انسانی جایگزین ندارد.
آقای سید رضی موسوی اگر نبود ما در سوریه مانده بودیم. او اگر نبود حاج قاسم سلیمانی در مبارزه با تروریسم با مانع مواجه میشد.
در رابطه با آشنایی تان با شهید سید رضی و ویژگیهای شخصیتی شان بفرمایید؟
در مورد سید صحبت کردن کار بسیار دشواری ست. آقای سید رضی چون قبل از اینکه نیروی قدس شکل بگیرد، ایشان از طرف سپاه در سوریه بود. در آن مقطع خود سپاه یک معاونت داشت و نیروی قدس سپاه سال ۱۳۶۹ ساماندهی و سازماندهی شد. در آن مقطع در دولت سوریه و حکومت آقای حافظ اسد یک رابط داشتیم. این رابط یک عنصر آمادی، پشتیبانی، اطلاعاتی و امنیتی بود. در آن زمان عموماً آموزشهای این عناصر در تهران برگزار میشد و این افراد به جمهوری اسلامی میآمدند.
نظام مقدس جمهوری اسلامی مکتب الهی است و آمریکا و ائتلاف آمریکایی یک مکتب شیطانی است. مکتب الهی، مکتب اسلام، قرآن، انبیاء الهی و ائمه معصومین (ع) است، این مکتب الهی همان مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی است و مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی همان مکتب اسلام، مکتب عاشورا و اربعین و مکتب انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی است.
سال ۲۰۱۱ میلادی بحث تروریسم در سوریه پیش آمد. سناریوی دشمن این بود که یا جمهوری اسلامی همانند سایر کشورها بر مبنای قوانین و مقررات سوریه وارد سوریه شود یا این حقی که دولت سوریه برای جمهوری اسلامی در نظر گرفته بود همین حق را به ملک عبدالله و بندر بن سلطان هم بدهد، اما آمریکاییها و صهیونیستها به دنبال این بودند که این حق کلاً از جمهوری اسلامی گرفته و به عربستان یا ترکیه داده شود و گرنه اسقاط جناب بشار اسد توسط آمریکا، انگلیس، فرانسه، رژیم صهیونیستی، بانیان منطقهای آنها و تروریسم رسمی و نیابتی از ۸۲ ملیت جهان در قالب جنگ ارتشهای دنیا علیه حاکمیت جناب آقای بشار اسد اتفاق افتاد و یک جنگ پیچیده جهانی بود علیه یک دولت – ملت نافرمان نسبت به فرامین رژیم صهیونیست و فرامین و اهداف منطقهای آمریکا و اینکه به طرح سازش (جهان عرب) با رژیم صهیونیستی نپیوسته بود.
در سال ۲۰۱۰ میلادی شورای امنیت قطعنامهای مبنی بر مجرم بودن سوریه، به دلیل ترور آقای رفیق حریری صادر کرد. کل ارتش سوریه داشت از لبنان عقب نشینی میکرد. آمریکا، ترکیه و کشورهای عربی یک ظرفیتی آماده کرده بودند که اگر جنگ شد به عنوان ستون پنجم، ارتش سوریه را از پای دربیاورند. گرچه برای رژیم صهیونیستی هم کار خیلی سختی نبود. در آن زمان در بیروت بودم. یک هیئت از ملک عبدالله با بندر بن سلطان پیش آقای بشار اسد رفتند، ملک عبدالله دست بشار اسد را میگیرد و به لبنان میبرد و میگوید شما در ترور رفیق حریری مجرم باشید یا نباشید، من نمیگذارم اتفاقی برای شما بیفتد. یک هیئت بلند مرتبه نیز از سوی آمریکا شامل کنگره آمریکا، مجلس نمایندگان، پنتاگون، سازمان سیا و دستگاههای امنیتی ذیل سازمان سیا، وزارت دفاع و شورای امنیت ملی به سوریه آمدند. و به آقای بشار اسد گفتند که ما به شما اجازه میدهیم ده لشگر به جنوب لبنان ببرید و مستقر کنید فقط از جمهوری اسلامی بگذرید.
هایت سوم نیز آقای اردوغان بود که با عبدالله گل و داود اوغلو به سوریه رفتند. اردوغان به استادیوم ورزشی حلب رفت و برای مردم حلب سخنرانی کرد و گفت ما به زودی این نشست را در دمشق برگزار میکنیم. بشار اسد متوجه میشود که آنها با حسن نیت نیامدهاند بلکه با سوءنیت آمدهاند.
فقط به آمریکاییها میگوید اینکه شما فکر میکنید من جوان هستم درست است ولی اینکه فکر کنید من … هستم اشتباه است. اینجا بشار اسد یک تصمیم باید میگرفت که بسیار مهم بود آیا کلاً حکومت را رها کند و برود و یا در کنار جمهوری اسلامی بماند، که در واقع در کنار جمهوری اسلامی ماند و برای اهداف نظام اسلامی ماند چون میدانست این نظام اگر نباشد بسیاری از دولت - ملتها در جنوب غرب آسیا نخواهند بود. عامل این تصمیم سازی شهید سید رضی موسوی بود. سید رضی موسوی با شخص رئیس جمهور با دولت، پارلمان، با آقای مملوک با آقای مرحوم ولید معلم و مقداد و…، رفیق عمیق بود. آقا سید رضی موسوی یک جوری حقیقت نظام جمهوری اسلامی در سوریه بود.
اقدامات راهبردی ۲۰۰۰ م ۲۰۱۹ م (دو دهه) سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در جنوب غرب آسیا و صحنه بین الملل در مقابل یکجانبه گرایی آمریکا و محوریت آمریکایی از جمله ناتو و تمامیت خواهی رژیم غاصب صهیونیستی و مبارزه با تروریسم نیابتی غرب و بانیان منطقهای و بین المللی تروریسم نیابتی از جمله داعش در قالب نتیجه گیری؛
۱. نظم نوین جدید شکل گرفته از ۲۰۰۰ م به بعد در جنوب غرب آسیا و صحنه بین الملل به میل محوریت آمریکا نیست و با فرامین یکجانبه گرایی آیکا ادامه روند نخواهد داد و این مهم و نمودار از سال ۲۰۱۸ م برای امریکا سیر نزولی پیدا کرد و همچنان این روند نزولی ادامه روند خواهد داد.
۲. سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی تروریسم نیابتی با محوریت آمریکا و بانیانش را در جنوب غرب آسیا و صحنه بین الملل استیضاح و اضمحلال کشاند و شکست راهبردی بر روندهایشان حاکم کرد که به دنبال متناظر سازی نظام جمهوری اسلامی ملت شریف ایران در قالب با صطلاح خلافت اسلامی در منطقه و…، بودند.
۳. سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی از جنگ ساماندهی و سازماندهی شده غرب با محوریت آمریکا و صهیونیسم بین الملل در درون تمدن اسلامی در قالب جنگ بین مذاهب اسلامی، اقوام، عشایر، فرهنگها و گروه بندیهای کاذب فکری، علمی، سیاسی، اقتصادی و…، (جنگ ترکیبی و. هیبریدی) جلوگیری بعمل آورد.
۴. سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی از تغییر ژئوپلیتیک و ژئواستراتژی منطقه جنوب غرب آسیا توسط محوریت آمریکا و صهیونیسم بین الملل جلوگیری به عمل آورد.
۵. سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی از تجزیه و سقوط دولت – ملتهای مستقل جنوب غرب آسیا (جغرافیای مستقل) توسط محوریت آمریکا، صهیونیسم بین الملل و نیابتی های تروریسم و بانیان منطقهای تروریسم جلوگیری بعمل آورد.
۶. سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی ائتلافهای منطقهای و بین المللی عرصههای دفاعی، نظامی، اطلاعاتی، امنیتی، سیاسی، رسانهای، فرهنگی، اجتماعی، علمی، اقتصادی و تکنولوژیکی بزرگ در قالب قدرتهای موثر و اثر گذار در مقابل ائتلافهای امریکای و صهیونیستی در قاره آسیا و جنوب غرب آسیا شکل داد.
۷. سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی تئوریهای مستحکم دفاعی، نظامی، اطلاعاتی، امنیتی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و رسانهای برای نظام جمهوری اسلامی ملت شریف ایران در جنوب غرب آسیا و صحنه بین الملل معماری، مهندسی، طرح ریزی، طراحی و عملیاتی کرد که ۱۲ میلیارد تبادلات اقتصادی با کشور عراق، ترانزیت زمینی، ریلی، هوایی و دریایی به سواحل دریای سرخ و دریای مدیترانه، نگاه به محیط پیرامونی و قاره آسیا از جمله آوردههای مادی و معنوی برای ملت شریف ایران است که با اراده علمدار شهید نظام اسلامی در سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ در اوج مذاکرات سازش و سرآب برجام (تمام منفعت برای آمریکائیها) و حضور تمام قد جاسوسان سرویسهای سیاه، موساد، MI6 و سرویسهای منطقهای غرب در ایران و زنگ تفریحی بخشی از ساختارهای کشور از جمله بخش مدیریتی، امنیتی، اقتصادی، سیاسی و…، محقق شد. به عبارتی عملکرد میدانی سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی به عنوان تابلوی دفاعی، نظامی، امنیتی، اطلاعاتی، سیاسی نظام در مقابل امریکا این اراده به آمریکا، محوریت آمریکا، صهیونیست بین الملل و تروریسم نیابتی غرب تحمیل شد و این آوردهها بنام ملت شریف ایران اسلامی عملیاتی شد.
۸. سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی دشمنی آمریکا، محوریت آمریکا، صهیونیسم بین الملل و تروریسم نیابتی را فرضیه تلقی نکرد بلکه فرض مطلق تلقی کرد تا عدم قطعیت هایش به حداقل تقلیل پیدا کند تا بتواند با اراده مستحکم به طراحیها و طرح ریزی های عرصههای مختلف بپردازد و با اعتماد به نفس الهی حریف را شکست دهد و تهدید را به خودش برگرداند و فرصتهای اساسی و حیاتی برای همه عرصههای نظام اسلامی و ملت شریف و عزیز ایران اسلامی رقم بزند که زد.
۹. سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی این بنده مخلص خداوند حکیم و این انسان الهی محور مقاومت و شبکه منطقهای و جهانی محور مقاومت را از عرصههای اجتماعی و امتدادهای مردمی در سه دهه گذشته تا سال ۲۰۱۸ م ساماندهی کرد که فراتر از دولت – ملتها کارکرد و اثر گذاری در موضوعات منطقهای و بین المللی دارند و بعنوان ظرفیتها و قابلیتها بالفعل و بالقواه جهان اسلام و فراتر از آن برای جهان انسانیت و بشریت کارکرد و آورده در عرصههای مختلف دارند و در جبهه حق تعالی و مکتب الهی تفسیر و تحلیل و ارزیابی میشوند و در چشم انداز به کمال خواهند رسید.
۱۰. سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی از شهید و شهادت معنی قرآنی و کارکرد میدانی در قالب ارزشهای انسانی، اخلاقی، عرفانی، قانون مداری، تقوای الهی، تکلیف گرایی الهی، اراده الهی، عمیق نگر، آینده نگر، عالم بصیر، مجاهد فی سبیل الله، اعتماد به نفس عاشورایی وفنا شدن برای اهداف ملت شریف و ملتهای آزاده دنیا ارائه داد و به این ابعاد، مولفه ها و شاخص عمل کرد تا دشمن (آمریکا و صهیونیسم بین الملل) از چنین بنده مخلص و عارف حق تعال انتقام گرفت و به شهادت رساند تا اراده ملت شریف ایران را در میدان حذف کند به خیال باطل خود.
۱۱. الحمدالله با انتخاب برادر شهید بزرگوار، امین چهار دهه بخصوص دو دهه اخیر در نیروی قدس سپاه که در تمام دوران فرماندهی شهید عزیز گام به گام در کنارش نقش آفرینی راهبردی داشت، انسان مخلص و بنده با تقوای خداوند متعال سردار حاج اسماعیل قاآنی از طرف فرماندهی معظم کل قواء (مدظله العالی) به عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه این ساختار و سازمان به یادگار گذشته از آقای شهید ملت شریف ایران با اراده مستحکم و اعتماد به نفس حداکثری در جنوب غرب آسیا و صحنه بین الملل ادامه روند و طریق به فضل الهی خواهد داد.
۱۲. سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی اراده و اعتماد به نفس الهی را در معیت نظام مقدس جمهوری اسلامی در قالب مکتب شهیدان (تمام شهیدان اسلام و قرآن و انسانیت) برای همه کارگزاران ملت شریف ایران از تاکتیک تا راهبرد به ارث و میراث گذاشت تا در تمامی روندهای سازمانی از حاج قاسم سلیمانی شهید عزیز ملت شریف ایران بیاموزند همانطور که آقا سیدرضی موسوی شهید عزیز حاج قاسم سلیمانی از ایشان آموخت و عمل کرد تا دشمن این اراده را از ملت شریف ایران اسلامی و نظام مقدس گرفت و دیگر تاب تحمل اش را نداشت همانطور در عاشورا یزیدیان دیگر تحمل عاشورایان را نداشتند.