خبر ورزشی: واگذار شدن استقلال و پرسپولیس به بانک ملت و تجارت از جمله مسائلی است که طی ۱۵ روز اخیر بحثهای زیادی را در فضای رسانهای و مجازی کشور به راه انداخته است. در همین رابطه با اکبر عباسی ملکی عضو اسبق هیئت مدیره استقلال و یکی از مدیران کلان بانکی کشور طی ۴۰ سال اخیر گفتگو کردیم. او اتفاقاً معتقد است این انتقال اگر درست صورت بگیرد به نفع استقلال و پرسپولیس خواهد بود.
این روزها بحث منتقل شدن استقلال و پرسپولیس به سیستم بانکی سر و صدای زیادی راه انداخته است. شما خودتان عضو هیئت مدیره استقلال بودهاید و دربانکهای کشور هم جزو مدیران ارشد محسوب میشدید. به نظرتان انتقال مذکور قانونی است؟ اگر قانونی است، میتوان به آن امیدوار بود یا اینکه استقلال و پرسپولیس دوباره بعد از چند سال با مشکلات بیشتر به وزارت ورزش برگردانده میشوند؟
ابتدا آرزو میکنم سال جدید برای مردم ایران و به ویژه جوانان سرشار از موفقیت و اتفاقات خوب باشد همچنین برای اهالی رسانه هم آرزوی موفقیت دارم چون شما به نوعی چشم و زبان مردم هستید. در مورد سوالی که پرسیدید از نظر قوانین اگذاری استقلال و پرسپولیس ایرادی ندارد چون این بانکها خصوصی هستند و کارگزاری بورس دارند همانطور که یک بانک میتواند سهام یک شرکت خودروسازی یا کارخانه فولاد را بخرد تواند پس از بررسیهای کارشناسی به این نتیجه برسد که خریدن سهام استقلال و پرسپولیس هم به نفعش میشود بنابراین از نظر قانونی طبق قوانین کشور منعی برای اینکه سیستم بانکی کشور سهام استقلال را پرسپولیس را بخرد، وجود ندارد.
به لحاظ کارایی چطور؟ همه میدانند استقلال و پرسپولیس چقدر بدهکار هستند خرید سهام چنین بنگاههایی برای بانکها از نظر اقتصادی چه سودی دارد و چه کمکی به این دو باشگاه میکند؟
فراموش نکنید که بانکها نیاز به مردم و تبلیغات دارند. این دقیقاً همان مزیت بزرگی است که استقلال و پرسپولیس از آن برخوردار هستند. این دو تیم در کشور ما ۵۰میلیون نفر مخاطب دارند و هیچ رسانهای در ایران با چنین حجم مخاطبی مواجه نیست. آنها مخاطب سراسری دارند و تازه این فقط در مورد ایرانیان داخل کشور است بنابراین از چنین پتانسیلی میتوان استفاده کرد.
بانکها سیستم تبلیغات دارند و سالیانه برای آن هزینه میکنند ولی استقلال و پرسپولیس خودشان جزو بهترین محلها برای تبلیغات هستند. هزینه سالیانه این دو باشگاه در بودجه بانکها عددی قابل ملاحظه محسوب نمیشود و اگر آبی و قرمز توسط دو بانک خریداری شوند حداقل اتفاقی که میافتد این است که بازیکنان و مربیان استقلال و پرسپولیس دستمزدشان را سر وقت خواهند گرفت و دیگر این ماجراها پیش نمیآید چون همانطور که گفتم هزینهای که این دو باشگاه دارند اصلاً مبلغ زیادی برای بانکها به حساب نمیآید ولی یک نکته خیلی مهم در این مورد وجود دارد.
چه نکتهای؟
استقلال و پرسپولیس طرفداران میلیونی دارند و همانطور که میتوانند به لحاظ تبلیغاتی سوژه بسیار خوبی باشند به همان اندازه مدیریت کردن بر آنها نیز دشوار است چون اتفاقاتی که دراین دو تیم میافتد بازتاب بسیار زیادی خواهد داشت و بانکها در عرصه مدیریت استقلال و پرسپولیس این کاره نیستند چون اصلاً کارشان چیز دیگری است بنابراین باید شرکتی تاسیس کنند و مدیریت کلان این دو باشگاه را در قالب چنین شرکتهایی جلو ببرند. باید افرادی را بیاورند که مدیر باشند و علاوه بر آن طرفدار استقلال و پرسپولیس هم محسوب شوند. این مدیران باید با دل جلو بیایند و برای دل خودشان کار کنند. اگر بخواهند برای پول بیایند، هیچ ارزشی ندارد. باید علم این کار را داشته باشند. ما که نمیتوانیم علم را نفی کنیم. دانش یک ودیعه الهی است که بشر آن را کشف میکند تا بهتر زندگی کند. حالا بحث ما بیشتر در مورد استقلال است و باید گفت متاسفانه الان کل باشگاه استقلال یعنی ۵۰ نفر! چرا این باشگاه تیمهای والیبال، بسکتبال، ژیمناستیک و... ندارد؟ استقلال اصلاً برنامهریزی پایهای ندارد. در واقع این باشگاه مشغول تیمداری است و فقط یک تیم بزرگسالان به طور ویژه مد نظر قرار میگیرد. شرایط پرسپولیس هم مشابه است. باید برای استقلال و پرسپولیس یک برنامه ۱۰ ساله تدوین کرد تا بر اساس آن جلو برود. اینطوری کار قطعا جواب میدهد و میشود امیدوار بود آبی و قرمز در مسیری قرار بگیرند که سالها قبل باشگاههای بزرگی مانند منچستر یونایتد و بارسلونا در آن حضور داشتند.
به بحث مدیریت اشاره کردید به نظر شما در همین استقلال چنین مدیرانی را داریم که هم عاشق باشند و هم بتوانند کارایی لازم را ارائه کنند؟
(مکث میکند) بله داریم. به نظر من نمونه آن آقای کاظم اولیایی است. او جزو کسانی است که چنین شرایطی را دارد.
انتقاد دیگری که این روزها مطرح میشود این است که عدهای از هواداران استقلال و پرسپولیس میگویند سیستم بانکی کشور خودش طی چهار دهه گذشته بارها در عرصه ورزش به صورت مستقیم تیمداری کرد و حضورش موفقیت آمیز نبود بنابراین حالا چطور میخواهد با چنین سابقهای وارد عرصه مدیریت استقلال و پرسپولیس شود؟
ببینید من خودم وقتی مدیر بانک کشاورزی بودم مسابقات کشتی و دو و میدانی روستاییان را راه انداختم. من در این مملکت ۳ مجموعه ورزشی ساختم. دو مجموعه برای بانک تجارت در تهران و چابکسر و یک مجموعه هم برای بانک کشاورزی در همین تهران. مگر همین بانک تجارت در ابتدای دهه ۷۰ با هدایت ناصر حجازی عزیز و برخورداری از بازیکنانی همچون: علی دایی، مرحوم رضا احدی و... قهرمان جام باشگاههای تهران نشد؟ یا در عرصه والیبال و.... که بانکها تیمهای خوبی داشتند ولی نکته اینجاست که نین فعالیتهایی قائم به ذات بودند و سیستماتیک نبودند. یعنی یک مدیر در یک بانک چون ورزشدوست بود، سراغ تیم داری میرفت اما یک مدیر دیگر ترجیح میداد چنین کاری را نکند. داستان استقلال و پرسپولیس ولی متفاوت است چون اگر سیستم بانکی کشور آنها را بخرد، حساب سود و زیانش باید دقیقاً مشخص شود. باید مجمع سالیانه برگزار شده و همه چیز به طور دقیق حساب و کتاب شود. این قضیه با تیم داری خود بانکها فرق میکند.
یازدهم فروردین بسیار نزدیک است و هواداران استقلال فوق العاده نگران هستند که مبادا بار دیگر مجوز حرفهای برای تیمشان صادر نشده و نتوانند به لیگ قهرمانان آسیا بروند. به نظر شما این مجوز صادر میشود؟
در همان دو سالی که من عضو هیئت مدیره استقلال بودم هم مجوز حرفهای استقلال در دقیقه ۹۰ صادر شد. یادم نمیرود یک بار باید تا پایان وقت اداری روز جمعه چنین کاری را انجام میدادیم و همه چیز در آخرین لحظات انجام شد. به نظرم باید چنین اتفاقی رخ بدهد چون استقلال در ایران طرفداران میلیونی داشته و یکی از تیمهای کاملاً شناخته شده در آسیا محسوب میشود.
برسیم به شرایط امروز استقلال. این تیم صدر نشین لیگ برتر است اما اختلاف جواد نکونام و علی خطیر بالغ بر هفت ماه است که ادامه پیدا کرده و هنوز تداوم دارد.
به نظرم وزارت ورزش نباید اجازه میداد کار نکونام و خطیر به اینجا کشیده میشد. به هر حال آنها مدیر بالادستی هستند و باید قضیه را کنترل میکردند. خطیر و نکونام دشمن هم نیستند و هدف مشترک دارند به همین خاطر باید در یک مسیر دوستانه قرار بگیرند. آقای خطیر مدیر جوانی است که قطعاً خیلی دلش میخواهد قهرمانی لیگ برتر همراه با استقلال در کارنامه مدیریتی او ثبت شود و جواد نکونام هم یک مربی صاحب سبک، توانمند و استقلالی است که میخواهد دقیقاً مانند فرهاد مجیدی استقلال را مقتدرانه قهرمان لیگ برتر کند. من معتقدم با وجود این بحثهایی که ایجاد شده، استقلال قطعاً میتواند قهرمان لیگ برتر شود.
گروهی از هواداران استقلال میگویند اگر ناصر حجازی یا منصور پورحیدری زنده بودند، نمیگذاشتند قضیه خطیر و نکونام به اینجا برسد.
قطعاً. حتماً همینطور است. من با هر دو عزیز از نزدیک آشنا بودم و به آنها ارادت داشتم. شک نداشتم اگر آنها بودند، داستان نکونام و خطیر به اینجا کشیده نمیشد. البته همانطور که گفتم استقلال هنوز هم شانس بالایی برای قهرمانی در لیگ برتر دارد و میتوان این قضیه را حل و فصل کرد.
اگر استقلال به بانک تجارت واگذار شود، با توجه به سابقه مدیریت شما در این بانک و سیستم بانکی کشور، احتمال اینکه برای حضور در جمع مدیران ارشد استقلال دعوت شوید، وجود دارد آیا اگر چنین پیشنهادی بشود حاضر هستید در استقلال سمت اجرایی بپذیرید؟
من با ورزش و استقلال بزرگ شده ام. دقیقاً ۶۱ سال است که با استقلال زندگی میکنم. حتی اگر به صورت رسمی هم سمتی نداشته باشم اگر کمکی از دستم بر بیاید، برای حل مشکلات استقلال دریغ نمیکنم.
شما استقلالی هستید ولی میدانیم رابطه بسیار خوبی با محمود خوردبین سرپرست پرافتخار و چهره ماندگار پرسپولیس دارید.
بله. خود ایشان هم از جمله افراد سیستم بانکی کشور محسوب میشوند. آقای خوردبین به نوعی اسطوره پرسپولیس است چون فقط ایشان و دو نفر دیگر هستند که همیشه در پرسپولیس بودند و بقیه بازیکنان محترم این تیم در دهه ۴۰ حداقل یک فصل برای پیکان بازی کردند. هنوز هم به صورت هفتگی جویای احوالش میشوم و امیدوارم فدراسیون فوتبال و باشگاه پرسپولیس حواسش بیشتر به این پیشکسوت ارجمند و ارزشمند باشد.
و حرف آخر؟
عاشق جوانان هستم و امیدوارم امسال در تمام عرصهها موفق باشند. دلم میخواهد استقلال نیز قهرمان لیگ برتر شود تا هواداران میلیونی این تیم خوشحال شوند.