صادق هدایت چرا مهم است؟ (فیلم)

عصر ایران چهارشنبه 19 آذر 1399 - 03:42
انتشار بوف کور، نقطه عطفی در ادبیات ایران شد؛ داستانی پررمزوراز از مردی که تریاک و شراب او را به دنیای توهم برده.

کیفیت پایین:

کیفیت خوب:

عصر ایران؛ محسن ظهوری ـ «در زندگی زخم‌هایی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می‌خورد و می‌تراشد». این زخم‌ها سال‌ها پیش از ذهن نویسنده‌ای روی کاغذ آمد و شد «بوف کور». داستان بلندی که به گفته منتقدان ادبی، سایه‌اش تا همین امروز روی ادبیات داستانی ایران مانده. ماجرای خلق این داستان را در این قسمت از «ایران به روایت آثار» ببینید.

«ایران به روایت آثار» مجموعه‌ گزارشی ویدئویی است که هر هفته شنبه‌ها و سه‌شنبه‌ها در عصر ایران منتشر می‌شود. قسمت سی و ششم این مجموعه را می‌توانید روز سه‌شنبه ۲۰ آبان ببینید.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

در قسمت قبل منتشر شد:

ایران به روایت آثار؛ قسمت سی و چهارم: سوارکار طاق‌بستان

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

صادق هدایت نویسنده‌ای است که او را از مهم‌ترین آغازگران داستان‌نویسی مدرن در ایران می‌دانند؛ کسی که از حکایت و اندرز و شرح حوادث پیش‌تر رفته، به درون شخصیت‌ها پرداخته. در عین اینکه فضا و حال‌وهوای کارهایش کاملا ایرانی است، اصول داستان‌نویسی غربی در آن‌ها رعایت شده و فضاسازی، نثر، توصیف و اتفاق در هماهنگی با موضوع داستان شکل گرفته.

«اين دردها را نمي‌شود به كسي اظهار كرد چون عموما عادت دارند كه اين دردهاي باورنكردني را جزو اتفاقات و پيش‌آمدهاي نادر و عجيب بشمارند و اگر كسي بگويد يا بنويسد مردم بر سبيل عقايد جاري و عقايد خودشان سعي مي‌كنند آن را با لبخند شكاك و تمسخرآميز تلقي كنند».

هدایت را همین دردها نویسنده کرد؛ دردهایی که در داستان‌هایش بازگو می‌کرد؛ به طنز و به جد، به هرکدام که می‌توانست. پرونده زندگی خود او را هم همین دردها بست؛ کدام‌شان؟ نمی‌دانیم. اما اینجا در آپارتمانی در خیابان شامپیونه پاریس، درز تمام پنجره‌ها را برای ورود هوا بست، شیر گاز را باز کرد و کف آشپزخانه خوابید تا زندگی‌‌اش تمام شود.

«صادق هدایت» نقطه عطفی در تاریخ داستان‌نویسی ایران بود، چرا که او به درون شخصیت راه پیدا کرد، به افکار او و آن‌چه آن را ساخته.

زبان فارسی پیش از او، آثار متنوعی در گنجینه داستان‌نویسی خود داشت؛ از «درخت آسوریگ» و «ماتیکانِ یوشتِ فریان» گرفته تا «سمک عیار» و «داراب‌نامه» و حکایات‌ و داستان‌های کسانی چون «ابن‌سینا» و «سهروردی». پس از انقلاب مشروطه هم برخی نویسندگان همچون «عبدالرحیم طالبوف» و «مرتضی مشفق کاظمی» به نوشتن رمان‌های تاریخی و اجتماعی رو آورده بودند.

گرچه «محمدعلی جمالزاده» با داستان کوتاه «فارسی شکر است» و مجموعه «یکی بود یکی نبود»، نخستین داستان‌های فارسی به شیوه مدرن آن یعنی اروپایی را منتشر کرده بود، اما این «هدایت» بود که یک گام بلندتر برداشت و به درون ذهنیت آشفته یک شخصیت رفت؛ ذهنیتی که تاریخ، جامعه و اتفاقات پیرامونش آن را شکل داده‌اند.

«بوف کور» مهم‌ترین اثر «هدایت» است؛ رمانی پیچیده و در جهانی غیرواقعی؛ نه مثل جهان عجیب حکایت‌های سهروردی که ماورایی و غیرزمینی است؛ دنیای «بوف کور» به شدت زمینی است و آشفتگی‌اش هم به همین دلیل است؛ قصه‌ای است از تکرار سرگذشت مردی که زنی را دوست دارد و آن زن در کنارش می‌میرد. هربار به صورتی. داستان مردی است آشفته‌حال و منزوی که خود را از همه مردم جدا می‌بیند؛ تریاک می‌کشد و توهمات خود را می‌نویسد. توهم یا واقعیت؟ آن‌چه می‌بیند و می‌شنود در خواب است یا بیداری؟ نه او می‌داند و نه ما. همه‌چیز از ذهن او عبور کرده و به ما رسیده. به ما که نه، او برای سایه‌اش می‌نویسد و ما می‌خوانیم:

«سایه‌ام به دیوار شبیه جغد شده بود و با حالت خمیده نوشته‌های مرا به دقت می‌خواند. حتما او خوب می‌فهمید، فقط او می‌توانست بفهمد. از گوشه چشمم که به سایه‌ خودم نگاه می‌کردم، می‌ترسیدم».

نوشتن برای یک سایه. داستانی که حتی دلیل نوشتن آن از توهمی سرچشمه می‌گیرد که نویسنده را گرفتار خود کرده. نوشته‌هایی که در دایره‌ای از تصاویر و اصوات تکرار می‌شوند؛ زن سیاهپوشی با گل نیلوفری در دست. قصابی که گوشت‌ها را تکه تکه می‌کند. خنده‌های رعشه‌آور و خواب‌های مالیخولیایی. همه‌چیز در دود تریاک و توهم ناشی از آن غرق شده‌ تا سایه‌ای بر دیوار شوند از خاطرات مردی که نمی‌تواند به یاد بیاورد چطور به این حال و روز افتاده. سایه‌ای که بی‌صدا هرآنچه‌ نوشته شده را می‌بلعد.

مکان داستان اطراف شهرری در تهران قدیم است. اما نشانه‌های سینمای اکسپرسیونیستی غرب در دهه ۲۰ میلادی و اسطوره‌های ایرانی و هندی در گوشه گوشه قصه دیده می‌شود. هدایت این داستان را در پاریس نوشت؛ در روزگاری که تئوری‌های روانکاوانه بحث روز اروپا بود. او سال‌ها بعد سفری به هند می‌کند و با تغییراتی در داستان و گنجاندن عناصری از فرهنگ این کشور در رمانش، آن را در همان بمبئی و در ۵۰ نسخه منتشر می‌کند؛ سال ۱۳۱۵. با اینکه یک‌سال بعدش به ایران می‌آید اما انتشار آن تا سال ۱۳۲۰ به طول می‌انجامد تا نهایتا در این سال به صورت پاورقی در روزنامه ایران منتشر می‌شود. ۱۰ سال قبل از آن‌که به پاریس برود و آن‌جا خود را بکشد.

«بوف کور» از زمان انتشار تا امروز، با نقدهای تند و مخالفت‌های سرسختانه‌ای هم مواجه شده، اما همچنان تاثیرگذارترین داستان ایرانی در دوره معاصر باقی مانده. کتابی که سرآغاز نوع جدیدی از داستان‌نویسی در ایران است که تأثیر آن تا امروز هم ادامه دارد.

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.