فعالیت های فرهنگی و هنری برای شناساندن قیام ۱۵ خرداد به مردم ناکافی است

خبرگزاری ایسنا دوشنبه 14 خرداد 1403 - 03:07
مؤلف دو کتاب درباره قیام تاریخی ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ اعتقاد دارد که حق مردم دیار ۱۵ خرداد استان تهران ادا نشده و فعالیت‌های فرهنگی و هنری برای شناساندن قیام ۱۵ خرداد به مردم، اندک و بعضا بدون حمایت مسئولان است.

 علی‎رضا مهدی زاده بیش از ۳۳ سال سابقه فعالیت‌های مطبوعاتی، فرهنگی و هنری با تألیف ۹ عنوان کتاب، ازجمله دو کتاب «بهارِ سُرخ» و «۱۵ خرداد ۴۲ چرا و چگونه؟» درباره قیام تاریخی ۱۵ خرداد را در کارنامه خود دارد که به واسطه قرار گرفتن در سالروز این قیام با وی به گفت‌وگو نشستیم.

وی با اشاره به کتاب‌هایی که در مورد قیام مردم دشت ورامین در ۱۵ خرداد نوشته است، گفت: کتاب «بهارِ سُرخ» در خرداد ۱۳۹۱، در قالب ۱۳ فصل منتشر شد که فصل اول به کلیات قیام ۱۵ خرداد  ۱۳۴۲، فصل دوم به ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ در پیشوا، فصل سوم به ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ در ورامین، فصل چهارم به ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ در محمدآباد عرب‌ها (جوادآباد)، فصل پنجم به ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ در باقرآباد قرچک، فصل ششم به ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ در شهرری، فصل هفتم به ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ در تهران، فصل هشتم به ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ در قم، فصل نهم به ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ استان تهران به روایت اسناد ساواک، فصل دهم به زندگی‎نامه برخی از شهدای ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، فصل یازدهم به واکنش‌ها و ویژگی‌های قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، فصل دوازدهم به نتایج، درس‌ها و پیامدهای ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و فصل سیزدهم به ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به روایت تصاویر پرداخته است.

مهدی زاده ادامه داد: اگرچه حرکت چشمگیر مردم در شهرهای تهران، قم، شهر ری و... به واسطه دستگیری امام خمینی(ره) در شامگاه ۱۴ خرداد ۴۲، شاه را مجبور به کشتار بی‎رحمانه مردم قیام کننده کرد، اما این قیام در ورامین آن موقع و شهرستان‌های ورامین و پیشوا و قرچک فعلی، نِمود بیشتری یافت؛ قیام کفن‌پوشان از صحن مطهر امام‎زاده جعفربن موسی الکاظم(ع) واقع در پیشوا و پیوستن سیل خروشان مردم جوادآباد و ورامین به آن‎ها و حرکتشان به سوی تهران زمینه‌ساز خشم رژیم ستم‎شاهی به مردم شریف و انقلابی این منطقه و کشتار بی‎رحمانه ده‌ها زن و مرد بر روی پل باقرآبادِ قرچک شد.

وی افزود: این اثرِ مختصر، بیشتر برای آشنایی قشر نوجوان و جوان کشور که تنها نام ۱۵ خرداد ۴۲ را شنیده‌اند، نگاشته شده و نکات مهمی نیز در آن مراعات شده تا به بهترین وجه بتواند برای این قشر فهیم، مُثمرِ ثَمَر و مفید باشد؛ اولین نکته‌ای که مدنظر قرار گرفته، روش خاطره‌گویی و روایی قیام ۱۵ خرداد ۴۲ در نقاط مختلف است؛ دومین نکته، خلاصه‌گویی و سعی بر عدم ملال و خسته نکردن خوانندگان است؛ سومین موردِ مدنظر قرار گرفته شده نیز ساده‌گویی و حتی‌المقدور ارائه مفاهیم برخی کلمات نامأنوس و غیرقابل فهم برای نوجوانان و جوانان عزیز است؛ چهارم این‎که تصاویری هر چند اندک از این قیام خونین و مردمی، برای آشنایی خوانندگان محترم با حال و هوای آن روز تاریخ ساز و درک صحیح نحوه مقابله دژخیمان پَهلَوی با مردم قیام کننده، در فصل سیزدهم پیوست شده تا در مجموع، کتابی کامل – به زعم محققان و مؤلفان این کتاب – تقدیم شود.

مهدی زاده تصریح کرد: در این میان، باید اعتراف کرد که ریشه‌ها، ابعاد، پیامدها و نتایج قیام تاریخی ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ حتی در صدها جلد کتاب مفصل نیز نمی‌گنجد و نیاز به کالبدشکافی‌های دقیق‌تر و بیشتر دارد؛ اگرچه تاکنون صدها جلد کتاب ارزشمند در این خصوص منتشر شده و سایت‌های اینترنتی مختلفی نیز به نوبه خود، در بیان ابعاد و ریشه‌های این قیام خونین تلاش کرده‌اند.

وی اضافه کرد: محققان و مؤلفان این اثر، به همراه مجموعه فعالان و مشاوران انتشارات مختلف، کتاب «بهارِ سُرخ» را به نشانیِ قرار گرفتن تاریخ این قیام در ماه پایانی فصل بهار و به یاد شهدای گلگون کفن ۱۵ خرداد ۴۲ که بسیاری از آنها غریبانه در اماکنی مانند مسگرآباد، حتی شبانه مدفون شدند و تعدادی نیز هیچ‎گاه اثری از جسم مطهرشان یافت نشد، به این نام، مُزین کرده اند.

فعالیت های فرهنگی و هنری برای شناساندن قیام ۱۵ خرداد به مردم ناکافی است

این پیشکسوت رسانه‌ای استان تهران درخصوص کتاب «۱۵ خرداد ۴۲ چرا و چگونه؟» نیز بیان کرد: این کتاب شامل هفت فصل است که فصل اول به وقایع مرتبط سال ۱۳۴۰، فصل دوم به سال ۱۳۴۱، فصل سوم به سال ۱۳۴۲ تا قبل از قیام، فصل چهارم به قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، فصل پنجم به بیانات امام خمینی(ره) در مورد قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، فصل ششم به بیانات مقام معظم رهبری در مورد قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و فصل هفتم به مسابقه کتابخوانی اختصاص دارد.

وی افزود: نگارش این کتاب با هدف تشریح روز قیام مردم نبوده و تنها به چرایی و چگونگی وقوع این قیام تاریخی، آن‎هم از مقطعی مشخص، می پردازد؛ روشی که برای نگارش این کتاب در نظر گرفته شده، تنها سیر تاریخی وقایع و اتفاقاتی است که از ابتدای سال ۱۳۴۰ روی داده و منجر به قیام انقلاب ساز ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ شده و با این روند، هیچ تحلیل خاصی بر روی این وقایع ارئه نشده تا خوانندگان فهیم این کتاب، علاوه بر آشنایی با ظلم و فساد و تبعیض رژیم ستم‎شاهی، به طور مستقیم با فریبکاری شاه و سیر تاریخی منتج به این قیام آشنا شوند.

مهدی‎زاده توضیح داد: در این سیر تاریخی، چگونگی مرجعیت مقبول و شایسته شدن و رهبری قیام توسط امام خمینی(ره) از سال ۱۳۴۰ به بعد، روند دوستی ایران با آمریکا و رژیم غاصب صهیونیستی و همچنین روابط ایران و کشورهای اروپایی بلوک شرق و غرب از جمله شوروی سابق، نشان دادن اوضاع وخیم اجتماعی و اقتصادی در ایران و اعتراف شاه و مسئولان ارشد کشور به وجود فقر و فساد و تبعیض در کنار فساد مالی-اداری در دستگاه حاکمیتی نیز در این مرور تاریخی به خوبی نمایان است.

وی اضافه کرد: اعتراف مدیران دولتی و شاه به ناگوار بودن اوضاع اقتصادی و فرهنگی کشور در دوران حکومت پهلوی‌ها، مبارزات سیاسی روحانیت، دانشجویان و روشنفکران در مقابل ظلم شاه و دستگاه حاکمه را بیشتر توجیه می‌کند؛ فریب دادن و سرگرم کردن جوانان با حربه‌هایی مانند ایجاد کاخ جوانان، وعده ساخت استادیوم جوانان و دادن آزادی‌هایی به آن‎ها؛ عوام‎فریبی شاه و درباریان با بازدید از مناطق محروم تهران و برخی شهرستان‌ها و همچنین بازداشت صوری مقامات فاسد دولتی و نظامی در امور مالی و اقتصادی نیز در کنار ریخت و پاش‌های شاه و درباریان و تفریحات سلطنتی آن‎ها به چشم می‌آید.

فعالیت های فرهنگی و هنری برای شناساندن قیام ۱۵ خرداد به مردم ناکافی است

نویسنده کتاب «۱۵ خرداد ۴۲ چرا و چگونه؟» گفت: در این نوشتار، نشان دادن اوضاع معیشتی مردم در آن سال‌ها و وابستگی مطلق ایران به کمک‌های بلاعوض و وام‌های خارجی، علی‎رغم درآمدهای سرشار نفتی، عدم خودکفایی کشور را بیان می‎کند که در همین روند، ثروت بی حد و حصر مالی، جواهراتی و املاکی خاندان پهلوی نیز بیان شده تا بر عوام فریبی خاندان سلطنتی تأکید شود.

وی افزود: حضور پررنگ خاندان پهلوی در قاچاق موادمخدر که دو نمونه بزرگ آن‎ها در ۲۶ آبان و ۱۴ آذر ۱۳۴۰ بیان شده، دست شاه را در این‎گونه موارد نیز رو می‌کند که شاید بتوان اوضاع وخیم انواع فساد و فحشا در ایران آن روز را که مورد اعتراض علما و مراجع شیعه و  مردم متدین کوچه و بازار بود، به همین نوع حضورهای پررنگ شاهنشاهی گره زد.

مهدی‎زاده بیان کرد: عوام فریبی مذهبی توسط شاه و حکومت ستم‎شاهی نیز بارها در این روند تاریخی بیان شده و در مقابل، فضای عمومی مذهبی کشور در آن سال‌ها گفته شده است؛ از طرفی نقش ارزنده بازاریان، معلمان، اساتید دانشگاه، دانشجویان و دانش‌آموزان نیز در شکل‌گیری مبارزات ضد استبداد و فساد و زورگویی آن سال‎ها بیان شده است.

این محقق قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ ادامه داد: تاراج اموال و سرمایه‌های ایران و هدیه میراث فرهنگی کشور به پادشاهان و حکام بیگانه نیز از جمله موارد خیانت‌آمیز رژیم پهلوی بوده که چند نمونه در آن سال‎ها دیده می‌شود؛ از سوی دیگر، اطلاعات و نقشه‌های شوم ساواک که ناشی از ترس «سازمان اطلاعات و امنیت کشور» از مرجعیت امام خمینی(ره) و رهبری ایشان و علمای دیگر بود، به طور برجسته در این سیر تاریخی مشاهده می‌شود؛ البته دوگانگی شریعتمداری (یکی از مراجع تقلید آن زمان) که در مقطعی (۲۹ اردیبهشت ۱۳۴۲) مدعی مرجعیت تام بود، برخی اوقات با نمایندگان دولت مراوده داشت، شاه را عامل خیانت‌ها نمی‌دانست و فقط دولت را مسئول می‌دانست، نیز عنوان شده است.

وی تصریح کرد: در این میان، روند تصویب قانون «اصلاحات ارضی» که توسط مراجع عظام و علما، طرحی برای فریب مردم، غیر قانونی و غیر شرعی تعبیر شد، تصویب قانون «انجمن‌های ایالتی و ولایتی» که با مخالفت امام خمینی(ره) در کنار مراجع و بزرگان دینی و سیاسی روبرو شد و رفراندوم فرمایشی شاه برای اصلاحات (انقلاب سفید) که بنا به دلایل متعددی از جمله حذف قرآن از قانون و استفاده ابزاری از زنان، با مخالفت شدید بزرگان و علمای مذهبی روبرو شد، همگی زمینه‌ساز قیام تاریخی ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ محسوب می‎شوند که شرح همه این موارد در این کتاب، به صورت روزشمار آمده است.

مهدی‎زاده تأکید کرد: شاه دو روز بعد از نهضت ۱۵ خرداد، قیام مردم را بلوا و اقدامی وحشیانه و نتیجه اتحاد «ارتجاع سرخ و سیاه» نامید و سعی کرد تا آن را به خارج از مرزها و کسانی همچون «جمال‌عبدالناصر» رئیس جمهور مصر نسبت دهد؛ البته سستی ادعاهای شاه بر هیچ کس پوشیده نبود و برخلاف ادعاهای مکرر شاه، عناصر چپ و کمونیست‌ها نه تنها هیچ‏گونه مشارکتی در این قیام نداشتند، بلکه حزب توده و دیگر کمونیست‎های ایران در نوشته‌ها و مواضع خویش، به تکرار تفسیر رادیو «مسکو» و روزنامه‌های شوروی از وقایع ۱۵ خرداد می‏‌پرداختند؛ استقلال تمام ‏عیار قیام ۱۵ خرداد آن‎چنان برملا و فاحش بود که این‎گونه اَنگ‎ها نمی‏‌توانست کم‎ترین لطمه‌ای بِدان وارد سازد.

وی اضافه کرد: اولین سالگرد این قیام، با صدور بیانیۀ مشترک امام خمینی(ره) و دیگر مراجع تقلید و بیانیه‌های جداگانۀ حوزه‌های علمیه گرامی داشته شد و به‏ عنوان روز عزای عمومی معرفی شد تا ۱۵  خرداد ۴۲ مبدأ انقلاب اسلامی مردم ایران در بهمن ۱۳۵۷ لقب بگیرد.

مهدی‎زاده تأکید کرد: رژیم ستم‎شاهی تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، دیار ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ را تحت بایکوت عمرانی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی خود قرار داده بود و متأسفانه از سال ۱۳۵۷ تاکنون نیز علی‎رغم تمام همت و تلاش حاکمیت و دولت‌های جمهوری اسلامی، کمبودهای مهمی همچون آب شرب و کشاورزی، راه‌ها و جاده‌ها، حمل و نقل عمومی از جمله مترو، تخت‌های بیمارستانی و... بسیار به چشم می‌آید که باید رفع شود.

وی گفت: در بخش فرهنگی و هنری نیز نه تنها مشکلات عدیده سخت افزاری و نرم افزاری زیادی در این دیار مشهود است، بلکه عدم تکمیل فضاهای فرهنگی مصوب و کلنگ زده ‎شده مانند فرهنگسرای پیشوا یا هبه دو سه ساله دو فرهنگسرای ورامین و قرچک برای دو نهاد انتظامی و قضایی در اوایل دهه ۹۰ شمسی و عدم بازپس‎گیری آن‎ها که بیش از ۱۰ سال طول کشیده، از نقاط ضعف است.

انتهای پیام

منبع خبر "خبرگزاری ایسنا" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.