به گزارش خبرگزاری فارس از قزوین، فاطمه محمدبیگی نماینده مردم قزوین، آبیک و البرز در مجلس شورای اسلامی است. او پیشتر بهعنوان یک بانوی پزشک با فعالیتهای جهادی در درمان مردم در مناطق محروم و نیز فعالیت در بنیاد عفاف و حجاب شناخته شده بود. محمدبیگی در اسفند ماه ۱۳۹۴ از سوی ائتلاف بزرگ اصولگرایان بهعنوان کاندیدای انتخابات معرفی شد اما با کسب بیش از ۶۰ هزار رأی از حضور در پارلمان باز ماند. وی در انتخابات اسفندماه ۱۳۹۸ نیز بار دیگر از سوی شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی بهعنوان کاندیدای انتخابات معرفی شد و اینبار موفق شد با کسب بیش از ۱۰۹ هزار رأی به مجلس یازدهم راه پیدا کند. او اکنون دبیر کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی است. پس از گذشت یک سال از انتخابات مجلس بدون تعارف با او به گفتوگو نشستیم.
یک سال از انتخابات مجلس و پیروزی شما گذشت. شعارها و وعدههایی که به مردم دادید را به خاطر دارید؟ چه کارهایی برای تحقق آنها انجام دادید؟
عمده وعدههایی که من به مردم دادم موضوعاتی مانند محرومیتزدایی، عدالت اجتماعی، شفافیت آراء، جبران عقبماندگیهای استان و پیگیری آرمانهای اسلام انقلابی در مجلس بوده و اینکه ما ارتباط مردمیمان هم قوی باشد. همیشه سعی میکنم در راستای تحقق همین وعدهها کار کنم، ارتباط دو طرفه با مردم داشته باشم و نزد خدای متعال احساس رضایت کنم.
تا حالا شده به این فکر کنید که چون نماینده مجلس هستید، باید حقوق و امتیازات ویژهتری نسبت به مردم برخوردار باشید؟
اولاً نماینده هرچقدر شبیه سایر مردم زندگی کند و با آنها عجین باشد نیازهای مردم را بهتر درک میکند و در معرض اتهام هم قرار نمیگیرد. من در زندگی شخصی، امروز نسبت به قبل بیشتر قناعت میکنم، چون هم هزینههایم افزایش پیدا کرده و هم درآمدم نسبت به قبل نمایندگی کاهش پیدا کرده است. خب من دیگر به صورت قبل به مطب نمیرسم و ماهی یک دوبار برای بیمارانی که پزشک خانوادگی آنها بودم وقت میکنم به مطب بروم. اما شمایل زندگیام همان سادگی را دارد که قبلاً داشت و چیزی ویژهتر و خاصتر هم نخواهد بود. اما در کنار همه اینها باید دقت کنیم که گذشته از وظیفهٔ اسلامی مسئولین برای زندگی شبیه مردم، ایفای وظایف نمایندگی نیازمند امکاناتی است که در مسیر خدمت باید به کار گرفته شوند، لذا امکان و دسترسی خاص در مسیر انجام خدمت را نباید با ویژهخواری یا دارا بودن امتیازات خاص شخصی اشتباه گرفت.
یعنی در زندگی شخصی از امکانات خاص و ویژه بهرهمند نشدید؟
کسانی که در کشور مسئولیتی برعهده میگیرند، اگر بخواهند مسیر صحیحی را بروند، زندگی بسیار سختی دارند. اگر اهل رعایت دستورالعملهای اسلامی برای زندگی مسئولین باشند، کمی زندگی برایشان سختتر هم میشود. ممکن است دیگران بگویند که شما خانواده و بچههایتان غرق در نعمت هستند و یا مثلاً میگویند شما هر امکاناتی بخواهید برایتان فراهم است. اما واقعاً اینطور نیست، نه ما خواستهایم و نه فراهم است. بله برای یک عده که بخواهند به سمت چنین مسائلی بروند فراهم میشود. ولی ما تا حالا سراغ چنین امکاناتی نرفتیم که مثلاً بچههای ما امکانات ویژه داشته باشند و یا بهرهمندی خاصی نسبت به سایر مردم داشته باشیم.
یعنی بچهها در مدارس ویژه و خاص درس نمی خوانند؟
نه، مدارس ویژه و خاصی در کار نیست. پسر من در قزوین هم مدرسه تیزهوشان میرفت، برای تهران هم آزمون داد و از طریق آزمون در مدرسهٔ علامه حلی قبول شد.
یعنی از جایگاه نمایندگی برای قبولیاش در آزمون توصیه نکردید؟
نه براساس ضوابط آنجا قبول شده و دیگر فرزندانم را هم در تهران در مدرسه معمولی دولتی ثبت نام کردیم.
در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی چقدر همسرتان همراه شما است؟
ایشان فوق العاده همراه است، خیلی دارد پشتیبانی میکند و کمک فکری خوبی به من میدهد و کمک اجرایی هم به من میدهد، البته امروز بخش مهمی از بار زندگی که بر عهدهٔ من بوده الآن ایشان برعهده گرفته. بحث نگهداری بچهها و پیگیری امور درسی و سلامت بچهها هم برعهده همسرم قرار گرفته. با این حال او بسیار مشوق خوبی برای من است و همیشه من را پشتیبانی کرده و واقعاً یک همسر نمونه است. من مدیون ایشان هستم.
چقدر از حواشی دور خودتان خبر دارید؟
حاشیه که ساخته میشود، اما جالبترینش که شنیدم این بود که شنیدم تصور میکردند حقوق نجومی داریم و در قصر زندگی میکنیم. میدانید برخی تصور میکنند که ما کارت میتیکومان دستمان است و هرکجا برویم اختیارات ویژه داریم. یعنی تصور میکنند که نماینده هرکجا برود و هرکاری بخواهد میتواند انجام دهد. این تصورات جالب است اما واقعی نیست.
نماینده مجلس جزو حقوق بگیران نجومی است؟
نه، من یک دریافتی ۱۱ میلیون و ۶۰۰ هزار تومانی دارم و یک دریافتی ۱۱ میلیون و ۲۰۰ هزار تومانی که خب گاهی بالا و پایین میشود. اولی حقوق نمایندگی است و دومی مربوط به هزینهٔ جاری ادارهٔ دفاتر و استخدام پرسنل دفتر برای سه شهرستان قزوین، آبیک و البرز است. خب با یک معادلهٔ ساده هم میتوان فهمید که این مبلغ بودجهٔ کافی برای حقوق پرسنل دفتر و تأمین هزینههای جاری یک دفتر ساده هم نیست.
خب چرا باید این هزینه به نماینده پرداخت شود؟ چرا مجلس زیرساخت لازم را در خود حوزههای انتخابیه ندارد؟ مثل ساختمان خانه ملت و پرسنل قوه مقننه؟
ما اینها را به هیئت رئیسه هم منتقل کردیم. هر قوهای ساختمان و زیرساخت و پرسنل خاص خودش را در سراسر نقاط کشور دارد و طبیعی است که مجلس بجای اینکه بخواهد هزینهٔ جاری آن را به نمایندگان پرداخت کند، باید چنین امکانات و نیروهایی داشته باشد. این زیرساخت باید در این ۱۰ دوره ایجاد میشد. اما متأسفانه تاکنون محقق نشده. اگر مجلس نتواند این ساختار را در حوزههای انتخابیه ایجاد کند، مشکل خواهیم داشت.
مالک هستید با مستأجر؟
من و همسرم سال 82 ازدواج کردیم و در سال 96 موفق شدیم منزل مسکونی خریداری کنیم و در آن مستقر شویم.
خودروی شخصیتان چیست؟
خودرویمان ال 90 است که البته خودروی همسرم است. من یک خودروی دنا داشتم که ثبت نام کرده بودم و ابتدای دورهٔ نمایندگی 147 میلیون تومان فروختم تا بتوانم هزینههای انتخاباتی که انجام شده بود را پرداخت کنم و بخشی از نیازها مانند اجاره و تشکیل دفتر نمایندگی را تأمین کنم. االآن خودم خودرو ندارم. اما همسرم همان ال90 که گفتم را دارد.
شما شاستی بلند نمیخواهید؟
ببینید هیچ کس از وجود امکانات، ابزار و تکنولوژی بدش نمیآید، اما من هیچگاه برای خودم تصور نکردم که بخواهم سوار ماشین شاستی بلند بشوم.
گفتید حقوقتان نسبت به پیش از نمایندگی کم شده و حتی خودروی شخصیتان را هم برای انجام وظایف نمایندگی فروختید، یک مقدار درک آن سخت است. برای چه نماینده شدید؟ این از نظر فردی و اقتصادی چه توجیهی برای شما داشته است؟
بستگی دارد که نمایندگی را چه شغلی فرض کنیم. اگر آن را به شکلی که رهبر معظم انقلاب بهعنوان مجلس امید و انتظار از نمایندگان میخواهند تصور کنیم، نمایندگی یک تکلیف است و راهی است برای خدمت که ادامهٔ مسیر امام و شهدا و حاج قاسم سلیمانی است. بنابر این هرچقدر جهاد مالی کنیم در این راه باز هم کم است. به نظر من هنر این است که در راه احقاق حق، در راه عدالت، در راه رفع تبعیض و حمایت از مردم مظلوم و محرومیتزدایی، از جان و مال خود بگذریم، و اگر گذشتیم این یک توفیق است. تا جهادمالی نکنی شاید کمی سخت باشد که بتوانی برای خدمت به مظلومان حتی از آبرو و جان خودت مایه بگذاری.
شب انتخابات در گفت و گو با رسانهها اموال و دارایی خود را شفاف به مردم اعلام کردید، آیا حاضر هستید چهار سال دیگر که مسئولیت شما به اتمام رسید، گذشته از آن سامانه دستگاه قضایی، اموال و دارایی وقت خود را همینطور شفاف به مردم اعلام کنید؟
بله حتما اعلام میکنم. بحث شفافیت با مردم است و باید اعلام شود. ببیند نماینده هم مانند دیگر مردم این سرزمین، ممکن است اهل تولید، سرمایهگذاری و کارآفرینی باشد چه اشکالی دارد، ولی اینها باید شفاف باشد و به مردم صریح بگوید در این زمینهها فعال است. من پیش از دوران نمایندگی زمین کشاورزی تهیه کردم به میزان دو هکتار، دوست داشتم برای فعالیت جهادی و کارآفرینی یک پروژهٔ تولیدی مثل گلخانه داشته باشم و فعالیت کنم. با این هدف این زمین را خریدم، ولی هنوز نتوانستم حتی به آن زمین دست بزنم. آنقدر که حواشی زیاد است و مجلس را متهم میکنند که بعضیها گفتند نکند شما گلخانه بزنید و بیایند شما را متهم کنند. لذا در زمینه کشاورزی و کارآفرینی از قبل قصد کارآفرینی داشتم. لذا چهارسال بعد هم شفاف به مردم اموالم را خواهم گفت.
شما قبل از مجلس یک پزشک با چهرهٔ جهادی بودید و برای درمان محرومان به مناطق کمتر برخوردار میرفتید. آیا هنوز هم فرصت میکنید به اردوهای جهادی بروید؟
از زمان نمایندگی توفیق داشتم که سه جلسه برای مرکز غربالگری شهید حجت اسدی و شهید حسین محمدی شرکت کنم و اکنون هم گروه جهادی شهید حجت اسدی در استان به خوبی فعال است؛ البته من مسئولیت این گروه را برعهده داشتم که بعد از نمایندگی به دوستان واگذار کردم و اکنون در جلسات آنها شرکت میکنم و برنامهریزیهای خوبی وجود دارد. اقدامات جهادی این گروه هم در استان و هم در کارهای حوزهٔ ملی ادامه دارد. ولی خب حضورم در اردوها به شکل قبل یعنی سه روزه و ده روزه که میرفتم وجود ندارد و باید به کارهای مردم برسم. در هر حال برنامههای گروههای جهادی نه تنها تعطیل نشده بلکه فعالتر هم شده است.
میبینیم که مراجعات زیاد مردمی دارید. متأثر کنندهترین مشکلی که مردم نزد شما مطرح کردند و بابت آن متأثر شدید چه بوده؟
بیشتر وقتی شرمندهٔ مردم میشوم که مشکل آنها توسط نماینده قابل حل نیست. مثلاً سختترین مشکلی که با آن برخورد میکنم و باعث رنجم میشود مشکلات خانوادگی است، مثلا در حال طلاق هستند و به من مراجعه میکنند و من نمیتوانم برایشان کاری کنم. واقعا فکر من مشغول میشود و پیگیری میکنم میبینم که شاید علت این طلاق بیکاری مرد خانواده است یا علت آن سوءمدیریت در خانواده است یا حتی گاه زن و شوهر نیاز به مهارتهایی در زندگی داشتند که آموزش ندیدند و نتوانستند زندگی خود را کنترل کنند.
مراجعات تلخی هم داریم مثل کسانی که دچار بیماریهای صعب العلاج مثل سرطان میشوند و برای کمک مراجعه میکنند و ما هم معمولاً سعی میکنیم از طریق وزارت بهداشت یا کمیته امداد و بهزیستی کمک کنیم. اما معمولاً مردم مشکلات، غمها و درخواستهایشان را اینجا میآورند و این خب سخت است و باید تلاش کنیم که این رنجها را با همدلی سبکتر کنیم.
یکی از محورهای شعارهای شما نجات اقتصاد و معیشت بود. برای مشکلات معیشتی در این ۹ ماه چه کارهایی کردید؟
چون من خودم هم مثل باقی مردم زندگی میکنم، این فشار زندگی را حس و درک میکنم. کاری که در مجلس کردیم خب اقدامات بنیادین بود. برای مثال قانون اقدام راهبردی برای رفع تحریمها را یک اقدامی میدانیم که اثرات معیشتی نیز خواهد داشت، به این معنا که ما تولید قدرت کنیم در حوزهٔ استفاده از انرژی صلح آمیز هستهای، این تولید قدرت باعث میشود که کشورهای غربی نتوانند بیش از این تهدیدات خود را عملی کنند و الآن ما گزارشهایی داریم که پیشنهاد خرید نفت از ایران دارد بیشتر میشود.
در کنار این مسیر بهبود وضعیت معیشتی از اصلاح لایحهٔ بودجه میگذرد، عزم مجلس برای اصلاح ساختار بودجه جدی است و برای سال پیشرو هم دیدیم که مجلس لایحهٔ فاجعهبار دولت را رد کرد و دولت لایحهٔ اصلاح شدهای به مجلس فرستاد که باز این لایحه هم مطلوب مجلس نیست. اما در هر حال گامهای خوبی برای اصلاح بودجه برداشته شده و در بودجه سال ۱۴۰۱ انشاءالله میتوانیم ثمرهٔ آن را ببینیم.
در قانون جوانی جمعیت هم تسهیلات خوبی برای والدینی که میل به فرزندآوری دارند بهصورت وام، تسهیلات بیمهای و معیشتی و مسکن دیدهایم، یکی از آنها سبز شدن فرم جیم مسکن است. یعنی خانوادهها میتوانند یک بار دیگر از تسهیلات مسکن دولتی استفاده کنند. در حوزهٔ نظارتی طرحی برای جهش در تولید مسکن داریم که الآن در مجلس در حال بررسی است و بندهای خوبی دارد تصویب میشود و ما یکی از اولویتها را گذاشتیم برای مسکن عمومی و الحمدلله با مشارکت نمایندگان این طرحها دارد خوب جلو میرود. متأسفانه تعطیلی شش هفت ساله در حوزه تولید انبوه مسکن، تورم شدیدی در این حوزه ایجاد کرده که ما چوب سیاست غلط آن را میخوریم. بحث تصویب مالیات بر خانههای خالی هم با هدف کنترل بازار مسکن و پایین آمدن قیمت مسکن و نیز دریافت مالیات از افرادی که مسکن مازاد دارند تصویب شد.
تصویب طرح یارانهٔ کالاهای اساسی هم یک اقدام مثبت و حمایت فوری از اقشار کم درآمد کشور بود که رقم خورد. یک بحث دیگر هم افزایش نظارت است، ما از طریق کمیسیون اصل نود تمامی شکایتهای مردمی به ویژه حوزهٔ معیشتی را با جدیت تقویت میکنیم و ارتباط بسیار خوبی با این کمیسیون و رئیس آن آقای پژمانفر داریم. برای مثال یکی از کارهای مهم پیگیری شکایت مردم از افرادی است که مسئولیتی بر عهده گرفتند ولی مسئولیت خود را انجام نمیدهند. مجلس در حوزهٔ ترک فعل وارد شده، لذا هرکسی که مسئولیت قانونی دارد و از ایفای وظایف خود استنکاف کرده، این بدون پاسخ نمیماند. دورهٔ تنبلی مسئولان و دورهٔ شعار دادن و در رفتن تمام شده است.
برخی میگویند خانم دکتر در حوزههایی که تخصص ندارد اظهار نظر میکند، خودتان چه فکر میکنید؟
من این را نشنیدم. نماینده مردم در همهٔ حوزهها باید ورود کند. طبق وظایفی که قانون اساسی و قانون آییننامهٔ داخلی مجلس بر عهدهٔ نمایندگان گذاشته، نماینده حق نظارت دارد. از رفتار رئیس جمهور گرفته تا اقدامات وزارتخانهها و حتی حق تحقیق و تفحص در تمامی امور مجلس میتواند ورود پیدا کند. من براساس نظرات کارشناسی، کمک گرفتن از کارگروههای تخصصی و نظرات افراد صاحب اندیشه و کارشناس در آن حوزه ورود میکنم و بعد نظرم را اعلام میکنم. اگر بخواهم در حوزهای نظر بدهم این نظر از کانال مشورت با متخصصان عبور میکند.
انتقاد پذیر هستید؟
من خودم تصور میکنم انتقاد پذیریام خوب است، البته این را باید دیگران نظر بدهند و بگویند. من وقتی انتقادات را نسبت به خودم میشنوم سعی میکنم در مورد آن فکر کنم و با دیگران هم مشورت میکنم.
شنیدیم در مسیر یکی از بازدیدها یک خانمی را از خودکشی نجات دادید. آیا این صحت دارد؟
بله، یک روزی در مسیر انجام نظارت میدانی به شهر الوند میرفتم. دیر هم کرده بودم و عصرهنگام هم بود. بالای پل پیامبر اعظم(ص)، من یک صحنهٔ خودکشی دیدم و متوجه شدم که نیروی انتظامی در اطرف پل ایستاده و یک خانم جوان زیبایی هم آن سمت پل روی لبه و با وضعیت حالت خودکشی ایستاده. من چون پیشتر سه ماه دورهٔ روانپزشکی را در دورهٔ پزشکیام گذراندم و مواجهه با بیمارانی که اقدام به خودکشی کرده بودند داشتم، با این زمینهٔ ذهنی پیاده شدم. البته بعضی از همراهان دفتر گفتند که خانم دکتر اگر بروی و نتوانی کمک کنی این خانم خودکشی کند به نام تو تمام میشود و برایت بد میشود. اما توکل به خدا کردم و تصمیم گرفتم که کمک کنم که نجاتش بدهم.
من صدمتر فاصله با او داشتم و آرام آرام به او نزدیک شدم، خودم را به او معرفی کردم و اجازه گرفتم به او نزدیک شوم و میگفتم من تو را دوست دارم. او هم میگفت هیچکس من را دوست ندارد. با او صحبت کردم و آرام آرام کنارش رفتم، در مورد مشکلاتش صحبت کردیم، به او قول دادم که کمکش کنم و الحمدلله بعد از مدتی از اقدام به خودکشی منصرف شد.
الآن ۹ ماه است که در مجلس هستید. آیا نسبت به فاطمه محمدبیگی پیش از مجلس تغییری داشتید؟
امروز محمدبیگی نماینده مجبور است در مدت زمان کوتاهی خیلی بزرگتر بشود، زندگی بسیار سخت و فشردهای دارد و باید به رشد فکری و شخصیتی بیش از گذشته برسد و امروز باید کلانتر فکر کند و کلانتر عمل کند.
انتهای پیام/