۱۰ فیلمی که به خاطر بازیگران نوجوان فراموش نمی‌کنیم

همشهری آنلاین چهارشنبه 13 تیر 1403 - 16:10
حضور کودکان در فیلم‌ها و سریال‌ها راه رفتن روی لبه تیغ است. آنها می‌توانند آنقدر جذاب و شیرین و جذاب باشند و چنان بازی درخشانی ارائه دهند که حتی همبازی بزرگسال مشهور آنها دیده نشود. یا می توانند بسیار نچسب و پردافعه باشند.

همشهری آنلاین: در فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی بازیگران کودک و خردسالی سراغ داریم که نقش‌هایشان ماندگار شده است. این روزها و بعد از باز ماهور نعمتی در نقش بابک در سریال افعی تهران و رایان سرلک در سریال انتهای شب نظرات و خبرهای زیادی از آن دو در فضای مجازی منتشر شده که نشان می‌دهد بسیار مورد توجه قرار گرفته‌اند. پیش از این هم در سال‌های دور مهدی باقربیگی با سریال قصه‌های مجید و آرش نادی در نقش علی کوچک خانه سبز با اقبال زیادی مواجه شده بودند و همچنان هم در یادها مانده‌اند. در این جا نگاهی داریم به چند نقش کودکانه سینمای ایران که ماندگار شده اند:

۱۰ فیلمی که به خاطر بازیگران نوجوان فراموش نمی‌کنیم

امیرو، دونده

امیر نادری در دونده نوجوانی آبادانی را تصویر می‌کند که آرزویش سفر به آن سوی آب است، او برای رسیدن به آرزویش بطری‌های خالی را از سطل‌های زباله جمع می‌کند، کفش‌های خارجی‌ها را واکس می‌زند و شروع به آموختن می‌کند. ابوالحسن داوودی در نقدی بر این فیلم نوشته: «ما نادری شخصیت امیرو را در دونده آن‌چنان شفاف، پر جلا و پرجذبه تصویر می‌کند که هیچ‌گاه به سطح یک عمل نمادین و یا سمبولیک نزدیک نمی‌شود.» امیرو با بازی مجید نیرومند با مسابقه دواش با هواپیما و صدایی که سعی می‌کند از صدای هواپیما بلندتر باشد و با چهره خندانی که در مقابل آتش ایستاده و بر آب می‌کوبد، در یاد ما مانده است. هرچند خودش دیگر هیچوقت بازیگری نکرد.

۱۰ فیلمی که به خاطر بازیگران نوجوان فراموش نمی‌کنیم

باشو، باشو غریبه کوچک

باشودر فیلم بهرام بیضایی نوجوانی بود که از جنوب جنگ‌زده به شمال سرسبز پناه برده بود، بی هیچ خویش و آشنایی. اما زنی برای او مادری می‌کند و به خاطر او در برابر همه روستاییان می‌ایستد.نایی که اسمش هم یاد آور ناهید اسطوره‌ای و محافظ مادران باردار و کودکان است، این کودک جنوبی را می‌پذیرد و در کنار فرزندان خودش از او محافظت می‌کند. باشو هم کم‌کم در کارهای خانه و مزرعه به یاری او می‌آید تا زمانی که همسر نایی از جنگ برمی‌گردد و باشو تبدیل به دست او می‌شود که در جنگ از داده است. مثل امیروی دونده، ‌ عدنان عفراویان هم دیگر در هیچ فیلمی ‌بازی نکرد.

۱۰ فیلمی که به خاطر بازیگران نوجوان فراموش نمی‌کنیم

خانه دوست کجاست؟
خانه دوست کجاست عباس کیارستمی داستان کودکی است که متوجه می‌شود دفتر مشق همکلاسی اش پیش او جا مانده است. او برای یافتن خانه دوستش سفری را در روستا آغاز می‌کند و با لهجه شمالی‌اش از همه می‌پرسد: «خونه محمدرضا نعمت زاده رو بلدین؟»

او خودش در فیلم اسم ندارد و اسم محمدرضا نعمت‌زاده را مدام تکرار می‌کند و در نهایت هم که او را پیدا نمی‌کند، به جای او مشق‌هایش را می‌نویسد و صبح دفتر را به او برمی‌گرداند. به گفته کیومرث پوراحمد، کیارستمی ‌در مرحله پیش‌تولید فیلم خانه دوست کجاست، سفرهای متعددی به مناطق مختلف شمال کرد تا در شهریور ۱۳۶۵ طی سفری به رستم‌آباد رودبار و ماسوله، بابک احمدپور و برادرش را برای بازی در آن فیلم انتخاب کرد. بابک احمدپور بعد از خانه دوست هم در زیر درختان زیتون یک فیلم دیگر از سه‌گانه کوکر(خانه دوست کجاست، زیر درختان زیتون و زندگی و دیگر هیچ) بازی کرد.

۱۰ فیلمی که به خاطر بازیگران نوجوان فراموش نمی‌کنیم

ملیحه، پرنده کوچک خوشبختی

ملیحه پرنده کوچک خوشبختی ساخته پوران درخشنده دختر ناشنوا و لالی بود که بعد از مرگ مادرش با پدرش(امین تارخ) زندگی می‌کرد. او مشکلات روحی زیادی داشت که باعث می‌شد نتواند خواندن و نوشتن را یاد بگیرد، اما معلمش (هما روستا) با محبت و پشتکار زیاد باعث شد بتواند در امتحان قبول شود و از مدرسه اخراج نشود. عطیه معصومی ‌نقش ملیحه را بازی می‌کرد که خودش هم مثل عطیه ناشنوا بود و مشکل گفتاری داشت. این فیلم محبوبیت زیادی برای او ایجاد کرد و از اولین تلاش‌ها برای نشان دادن مشکلات کودکانی در این وضعیت بود.

۱۰ فیلمی که به خاطر بازیگران نوجوان فراموش نمی‌کنیم

ناصر، رابطه

پیش از رابطه پوران درخشنده فیلم دیگری هم در باره مسائل کودکان ناشنوا و لال ساخته بود. رابطه فیلمی ‌بود در باره نوجوانی ناشنوا و لال به نام ناصر که قادر به ایجاد رابطه با اطرافیان خود نیست. پدر و خواهر ناصر به او بی توجه‌اند و دل سوزاندن مادر به حال او بی‌فایده است. ناصر تحت فشار اطرافیان و خانواده از همه کس و همه چیز دلزده است، اما معلمش (خسرو شکیبایی) به او نهیب می‌زند و او را در برقرار نکردن رابطه با دیگران سرزنش می‌کند. از این پس او سعی می‌کند با دیگران ارتباط برقرار کند. نقش این کودک را علیرضا رضاییان بازی می‌کرد.

۱۰ فیلمی که به خاطر بازیگران نوجوان فراموش نمی‌کنیم

مریم، ‌ مریم و میتیل

فتحعلی اویسی در سال ۷۳ فیلم مریم و میتیل را ساخت که در باره مریم یک دختر شش ساله است که خانواده‌اش را در جنگ از دست داده و در پرورشگاه زندگی می‌کند. او به زنی که مقابل پرورشگاه خانه دارد و کودکش را هم از دست داده، ‌ علاقه‌مند می‌شود و دوست دارد او مادرش باشد. اما زن و شوهر دیگری قصد دارند او را به فرزندخواندگی بگیرند و مریم تلاش می‌کند تا این اتفاق نیفتد. نیاز طارمی ‌کودکی بود که این نقش را بازی می‌کرد و بسیار هم محبوب شد و حتی برای این نقش از یازدهمین جشنواره فیلم فجر هم دیپلم افتخار گرفت.

۱۰ فیلمی که به خاطر بازیگران نوجوان فراموش نمی‌کنیم

راضیه، بادکنک سفید

بادکنک سفید جعفر پناهی داستان دختربچه ۶ ساله ای است که با خواهش فراوان پول خرید یک ماهی برای سفره هفت سین را از مادرش گرفته، ‌ اما یک ساعت قبل از سال تحویل که برای خرید ماهی به کوچه می‌رود پولش را زیر پل روی جوی آب گم می‌کند. در نهایت با کمک چوب یک پسر بچه بادکنک فروش اسکناس را از زیر پل بیرون می‌آورند. دختر بچه ماهی را می‌خرد و به خانه می‌رود اما پسرک با بادکنک سفیدی در دست در خیابان راه می‌رود. نقش این دختر بچه را آیدا محمدخانی بازی کرده است که در زمان بازی در این فیلم ۷ سال داشت و برای آن پروانه‌ زرین بهترین بازیگر خردسال دهمین دوره‌ جشنواره‌ فیلم کودک و نوجوان اصفهان و جایزه بهترین بازیگر کودک را از سیزدهمین دوره‌ جشنواره‌ی فیلم فجر به دست آورد.

۱۰ فیلمی که به خاطر بازیگران نوجوان فراموش نمی‌کنیم

علی، بچه‌های آسمان

فیلم فوق احساسی مجید مجیدی در باره خواهر و برادری است در یک خانواده فقیر. آنقدر فقیر که توانایی خرید یک کفش برای بچه‌ها را ندارند. پسرک کفش خواهرش را که خراب شده از کفاشی تحویل می‌گیرد اما میان راه آن را گم می‌کند و از آن روز برای این که پدر نفهمد که این اتفاق افتاده، ظهر از مدرسه تا خانه می‌دود تا کفشش را به خواهرش که شیفت ظهر به مدرسه می‌رود، برساند. او در مسابقه دویی که مدرسه ترتیب داده و جایزه نفر سومش یک کفش کتانی است شرکت می‌کند تا کفش را برای خواهرش به دست بیاورد. اما نفر اول می‌شود. میرفرخ‌ هاشمیان و بهاره صدیقی نقش این دختر و پسر را بازی می‌کردند. ‌هاشمیان ۱۶ سال بعد از این فیلم در سریال کیمیا بازی کرد.

۱۰ فیلمی که به خاطر بازیگران نوجوان فراموش نمی‌کنیم

محمد، رنگ خدا

بعد از بچه‌های آسمان مجید مجیدی فیلم دیگری با محوریت یک کودک ساخت. این بار در باره کودک نابینایی که در روستا زندگی می‌کند و بسیار ناامید است. محسن رمضانی بازیگر این نقش که محصل مجتمع نابینایان شهید محبی بوده و در این مجتمع آموزشی تحصیل کرده، در هفدهمین جشنواره فیلم فجر دیپلم افتخار بازیگر نقش اول مرد را برای بازی در این فیلم دریافت کرد.

۱۰ فیلمی که به خاطر بازیگران نوجوان فراموش نمی‌کنیم

امیر، مهمان مامان

در فیلم مهمان مامان داریوش مهرجویی و در آن تکاپوی حفظ آبرو، یک پسر بچه هم لابه‌لای بزرگترها می‌چرخید که بیشترین کمک‌ها را هم برای پهن کردن آن سفره بزرگ پر از غذا کرد. از مغازه پدر دوستش مرغ و ماهی برداشت و بعد هم با یوسف به خانه‌شان در بالای شهر رفت و از یخچال آنها مواد غذایی به خانه آورد تا شام مهمانی آماده شود. او علیرضا جعفری، برادرزاده امیر جعفری است که همین تازگی در نقش امیر در سریال جنگل آسفالت با او همبازی شده است.

۱۰ فیلمی که به خاطر بازیگران نوجوان فراموش نمی‌کنیم

امیرعلی، دهلیز

محمدرضا شیرخانلو بازیگری را با سریال چک برگشتی در سال ۹۰ شروع کرد و بعد هم در سریال‌های دودکش و پادری واقعا مشهور شد. اما مهم‌ترین نقش او که به یاد مانده نقشش در فیلم دهلیز اولین ساخته بهروز شعیبی است. پسرکی که پدر محکوم به اعدامش بعد از مدت‌ها به مرخصی آمده و او نمی‌تواند با پدر ارتباط برقرار کند.

منبع خبر "همشهری آنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.