خبرنگار الهام کریمی، متهم می‌گوید مادربزرگش را به دلیل بدگویی از مادرش به قتل رسانده است.
نوه ناخلف که مادربزرگش را به خاطر بدگویی پشت سر مادرش به قتل رسانده بود، پای میز محاکمه رفت.
جوان متهم به قتل به دلیل عصبانیت آنی از مادربزرگش، این زن پیر را به قتل رسانده و جسدش را در خانه رها کرده بود.
این پرونده یک سال قبل به جریان افتاد. آن زمان زنی به ماموران گزارش داد مادر ۸۰ ساله‌اش کشته شده است. او گفت: مادرم در خانه تنها زندگی می‌کرد. روز حادثه برای سر زدن به مادرم مقابل در خانه او رفتم. وقتی رسیدم و در زدم، کسی در را باز نکرد. با کلید یدک در را باز کردم و متوجه شدم مادرم فوت شده و وضعیت خانه نشان می‌دهد او به قتل رسیده است.
وقتی ماموران به محل رسیدند جسد زن ۸۰ ساله را به پزشکی قانونی منتقل کردند. در بررسی‌ها مشخص شد جنایت کار یک آشناست. به همین دلیل، ماموران از دختر مقتول خواستند تا اگر کسی را به عنوان مظنون می‌شناسد، معرفی کند. زن میانسال نیز برادرزاده‌اش را معرفی کرد و به این ترتیب شهرام بازداشت شد.
شهرام اتهام قتل را قبول کرد و گفت: مادربزرگم از مادر من خیلی بدش می‌آمد. از طرفی او همه مشکلات پدرم را گردن من می‌انداخت. چند سال قبل پدرم به دلیل اعتیاد شدید جانش را از دست داد. از آن به بعد مادربزرگم می‌گفت تو مقصر مرگ پدرت هستی. من هم چیزی نمی‌گفتم. روز حادثه به خانه مادربزرگم رفتم تا به او سر بزنم. اول کمی صحبت کردیم. او از عمه‌هایم گله داشت که چرا به او سر نمی‌زنند. بعد دوباره بحث به مادر من کشید و او به مادرم فحش داد.
متهم ادامه داد: آن روز مخدر مصرف کرده بودم و حال طبیعی نداشتم. یاد حرف‌های قدیمی مادربزرگم افتادم. در یک لحظه کنترل اعصابم را از دست دادم و او را خفه کردم. بعد از قتل بلافاصله پشیمان شدم. نمی‌دانستم چه کار کنم و برای اینکه پلیس را گمراه کنم تا همه فکر کنند مادربزرگم قربانی سرقت شده، دستگاه اکسیژن‌ساز و گوشی موبایل او را برداشتم و از خانه خارج شدم. حتی نمی‌دانم آنها را چطور در خیابان رها کردم.
بعد از تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. عمه‌های متهم در جلسه رسیدگی در جایگاه قرار گرفتند و خواستار صدور حکم قصاص شدند اما وقتی دادگاه از آنها خواست برگه انحصار وراثت را بدهند آنها این برگه را نداشتند. به همین دلیل، رسیدگی به جلسه بعد موکول شد تا مدارک کامل شود.
