مسعود پزشکیان نهایتا توانست با کسب بیش از 16 میلیون رای، پیروز انتخابات ریاست جمهوری شود. او در مسیر رقابت های انتخاباتی، فراز و فرود بسیار زیادی داشت اما در نهایت، توانست رقبای اصولگرای خود را شکست دهد.

بسیاری پیروزی پزشکیان بر 4 یا 5 رقیب اصولگرا را امری نشدنی می دانستند اما او توانست به این مهم دست پیدا کند. پیروزی او زمانی جلوه بیشتری پیدا می کند که بدانیم قبل از پزشکیان، دولت شهید رئیسی بر اثر یک حادثه ناگوار کنار رفت و اگر او زنده می ماند می توانست حداقل تا چند سال در مسند قدرت و دولت بماند.

بعد از شهادت ابراهیم رئیسی، اصولگراها امیدوار بودند بتوانند دولت خود را به دولت شهید رئیسی پیوند زده و در انتخابات پیروز شوند اما پزشکیان اصلاح طلب که از قضا منتقد دولت شهید رئیسی هم بود، توانست این طرح و نقشه را نقش بر آب کند.

پیروزی پزشکیان در انتخابات 15 تیر از وجهی دیگر نیز قابل اعتنا است. جراح قلب اصلاح طلب که سالها نماینده مجلس شورای اسلامی بود، برای ورود به مجلس دوازدهم رد صلاحیت شد. مواضع او در مورد حادثه مهسا امینی باعث خشم اصولگرایان و برخی مقامات امنیتی شد و بسیاری گمان می کردند بعد از رد صلاحیت، باید با سیاست خداحافظی کند اما مدت کوتاهی بعد ورق برگشت. رد صلاحیت پزشکیان مورد بازبینی قرار گرفت، شورای نگهبان مجددا او را تایید صلاحیت کرد.

پزشکیان در انتخابات مجلس شرکت کرد و توانست با رای بالایی پیروز شده و به عنوان نماینده وارد مجلس دوازدهم شود. بعد از شهادت ابراهیم رئیسی، پزشکیان وارد رقابت های انتخاباتی شد و برای ریاست جمهوری ثبت نام کرد. او به عنوان تنها نامزد اصلاح طلب تایید صلاحیت شد.

بعد از دو هفته تبلیغ توانست به عنوان نفر اول انتخابات راهی دور دوم شود و در دور دوم نیز با شکست سعید جلیلی به عنوان رئیس جمهور نهم ایران انتخاب شد.

پزشکیان؛ رئیس جمهور بی وعده/ روش خاص جراح قلب در رقابت های انتخاباتی

اما چگونه سیاستمدار ساده زیست و نماینده باسابقه مجلس توانست بر رقبای قدرتمند خود پیروز شود؟ او چگونه توانست سعید جلیلی که از پشتوانه سیاسی خوبی برخوردار بود و محمد باقر قالیبافی را که رئیس مجلس شورای اسلامی بود، شکست دهد؟

شکی نیست که عوامل مهمی در پیروزی پزشکیان تاثیر داشتند. ترس طبقه متوسط از روی کار آمدن جلیلی و جبهه پایداری، عدم اتحاد اصولگرایان و ناتوانی دو جبهه قالیبافی ها و پایداری چی ها در ائتلاف، فعالیت تبلیغاتی ستاد پزشکیان، حمایت همه جانبه از سوی اصلاح طلبان و ... همه و همه در پیروزی جراح قلب عالم سیاست نقش داشتند اما یکی از مهم ترین عوامل پیروزی پزشکیان «ایده انتخاباتی» اصلی او بود.

از انتخابات سال 76 تا انتخابات 1400 وعده های پرشمار و دور از دسترس، در پیروزی نامزدها انتخاباتی نقش بسیار داشتند. سید محمد خاتمی با شعار آزادی اجتماعی و سیاسی حداکثری روی کار آمد. محمود احمدی نژاد وعده آوردن پول نفت بر سر سفره مردم را داد.

حسن روحانی وعده رفع حصر، بهبود وضعیت اقتصادی و ... را طرح کرد و شهید رئیسی هم وعده هایی همچون ساخت 1 میلیون مسکن را ارائه داد. با شکست این وعده ها، مردم سرخورده شده و نسبت به دولت قبل احساس نارضایتی می کردند.

آنها گمان داشتند که دولت ها و نامزدها با وعده های دور و دراز مردم را فریب می دهند تا بتوانند رای جمع کنند. پزشکیان در شرایطی وارد گود انتخابات شد که مردم نسبت به وعده ها و ایده های دور و دراز و غیر واقعی خشمگین بودند. او در این شرایط، روش معکوسی را پیش گرفت که در نهایت، به پیروزی اش انجامید.

پزشکیان اهل «وعده» نبود. او در تبلیغاتش تاکید می کرد که «دروغ» نمی گوید. پزشکیان تاکید داشت که باید با کارشناسان هر زمینه بحث کرده و کارها را به آنها بسپارد. او به وعده های نامزدهای دیگر می تاخت و آنها را دروغین می دانست. پزشکیان خود را نامزدی معرفی کرد که پا روی زمین دارد نه سر در هوا. در حالیکه علیرضا زاکانی وعده یارانه طلایی و کاهش قیمت بنزین را می داد، قاضی زاده هاشمی از لغو سربازی اجباری سخن می گفت و سعید جلیلی هم از صادرات 11.5 میلیارد دلاری صیفی جات به روسیه سخن می گفت، پزشکیان به این وعده ها می خندید و می گفت بدون رفع تحریم ها، نیمی از این وعده ها نیز عملی نخواهند شد.

پزشکیان هیچ وعده دهن پرکنی نداد. او تنها تاکید کرد که «تلاشش» را برای بهبود اقتصاد، رفع تحریم ها، جمع شدن گشت ارشاد و رفع فیلترینگ اینترنت خواهد کرد. جراح قلب اصلاح طلب در مناظره پایانی اش، یکسره به سعید جلیلی تاخت و با پوزخند، وعده های او  را به سخره می گرفت و همه آنها را غیرواقعی و نشدنی می دانست. او تاکید داشت که به قانون مجلس عمل خواهد کرد و پا را فراتر از این «حد» حقوقی نخواهد برد.

در این شرایط، و بر خلاف پیش بینی های سیاسی و تصویر عام از عالم انتخابات، روش آقای جراح جواب داد. مسعود پزشکیان توانست پیروز انتخابات چهاردهم شود. روش او در این آشفته بازار عالم سیاست، به اصطلاح، «گرفت» و او توانست با «واقع گرایی» اصلاح طلبانه خود، «رویا پردازی» اصولگرایانه را شکست دهد.

منبع: خبر فوری