به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، در ابتدای مراسم رونمایی و اجراخوانی نمایشنامه سَنت لائوکوئون نوشته بهرام شادانفر دکتر محمودرضا رحیمی، پریسا محمدی، علی نجفیزاده، علی ضیایی، امیر نیکسرشت، حسام کلانتری و فرزانه کاظمی حاضران در سالن را با اجرای نمایشنامهخوانی این اثر میزبانی کردند و در ادامه بهرام شادانفر به سوالات حاضران درباره نمایشنامه سَنت لائوکوئون پاسخ داد.
جلسه نقد این نمایشنامه با مدیریت محمودرضا رحیمی مدرس دانشگاه و کارگردان تئاتر که خوانش نقش لائوکوئون را برعهده داشت برگزارشد که در ابتدا مساله روند اقتباس این اثر و تخیل نویسنده در نگاه به رویدادهای ثبت شده تاریخی و اسطورهای را به عنوان آغاز بحث مطرح کرد.
بهرام شادانفر در این باره توضیح داد: وقایع تاریخی و ارجاعات اسطورهای آن طور که در کتابها ثبت شدهاند، در این نمایشنامه ثابت هستند از رویدادهای تروا گرفته تا قرن پانزدهم که زمان زیست میکلآنژ است. تنها زاویه نگاه به این رویدادها تغییر کرده است.
بخشی از تغییرات عمدی و بخش از مسیر اقتباس مستند به اسناد تاریخی است
امین خرمی مدرس دانشگاه و منتقد تئاتر به عنوان یکی از اعضای نقد این اثر نمایشی درباره شکست زبان و حرکت بین دو بیان محاوره و رسمی، همچنین نیاز متن به معرفی شخصیتهای تاریخی و اسطورهای برای شناخت بیشتر مخاطبی که کمتر به مطالعه در این باره میپردازد اشاره کرد.
شادانفر درباره بیان محاوره و رسمی در نمایشنامه توضیح داد: در نمایشنامه بهعمد این تغییر و حرکت بین دو بیان وجود دارد که روند کارگردانی و بازی به آن شکل میدهد. جایی که بازیگر با خودش صحبت میکند، طرح دروغی را میچیند و جایی که آن را بیان میکند دو بیان متفاوت دارند. زیاد اهل توضیح صحنه نوشتن نیستم و دیالوگ باید خودش نشان بدهد صحنه به چه صورت است.
وی در این نشست که شامگاه جمعه (۱۵ اسفند) در سالن کنفرانس مجموعه تئاتر شهر برگزار شد، با اشاره به ویراستاری دقیق و حرفهای شیرین رضاییان روی این نمایشنامه گفت: در ویراستاری دقت بسیاری شده تا این فضاهای چندگانه بازی شخصیتها و تغییرات بیان و زبان حفظ شود.
چرا هنرمندان تئاتر در غرب از اساطیر خود فراری هستند؟
خرمی با بیان این نکته که اقتباس یک حلقه مفقوده در ادبیات دراماتیک ماست و موانعی بر اقتباس موشکافانه در ادبیات دراماتیک وجود دارد از رحیمی در مقام استاد و مدرس تئاتر و نه نقش خوان این نمایشنامه پرسید تا چه حد سنت لائوکوئون می تواند اقتباسی هنرمندانه باشد؟
محمودرضا رحیمی پاسخ به این سوال را سخت دانست و افزود: یکی از مسائلی که اواخرقرن نوزدهم ملال در تئاتر اروپا به وجود میآورد و از دل آن هنرمندی مانند میرهولد پدید میآید که از خدایان یونان فراری بوده، همین است که دیگر خدایان کنشهای خودشان را از دست دادهاند. او از بیست شش یا بیست و نه داستان فولکلور استفاده میکند و اتودهایی برای جایگزینی این رفتار اسطورهای ایجاد میکند. تا مدت ها این اسناد گم میشود ولی بعدها در ۱۹۶۰ تعدادی از آن ها به آلمان میرسد و برتولت برشت به خوبی از آن ها استفاده میکند. تا مدتی هم آن اسناد به نام برشت شناخته میشد.
وی ادامه داد: سختی کار روی اسطورهها آنجا مشخص میشود که خود آنها هم به این نتیجه رسیدهاند که این اسطورهها دیگر کنشمند نیستند. نظر شخصی من این است که اسطوره ها در یک صورت جواب میدهد؛ این که به گونهای استفاده بشوند که به اندازه کنشی که در نقش دارند بتوانند خودشان را معرفی کنند که این مهم در این نمایشنامه رخ دادهاست. اگر قرار باشد ارجاعات به دامنه میتولوژی باشد، نه این تماشاگر و نه تماشاگر آن سو که این خدایان جزء فرهنگشان هم بودهاند، نمیتواند با اثر هنری ارتباط برقرار کند.
تمرکز غرب بر اساطیر شرقی و ما هنور دنبال اساطیر غربی هستیم
رحیمی در ادامه با بیان این جمله که مسئله من این است که غرب دوباره به سراغ اسطورههای شرقی آمده ولی ما همچنان برای زدن حرفهایمان از ربالنوعهای غربی استفاده میکنیم به اقتباس در آثار نویسندگان معاصر انتقاد کرده و به بیش از ۱۳۰ ربالنوع دوره ایلامی و عصر چغازنبیل اشاره کرد که هیچ گاه مورد توجه نویسندگان آثار دراماتیک قرار نگرفتهاند.
نمیتوانیم از اساطیر و شخصیتهای تاریخی سرزمین خودمان استفاده کنیم . این ها آنقدر مالک و نگران دارند که نمیتوان هیچ نگاه دراماتیک تازهای به شخصیتها داشت یا اقتباس تازهای از آنها ارائه داد. داستان رستم و سهراب به طور نمونه، آیا کسی جرات کرده از آن یک پارودی بسازد؟ هزار نفر مدعی می شوند که رستم افتخار ماست و اعتراضاتی از این دست.
وی تاکید کرد: در آثار دهه گذشته شاهد آثار پارودی از روی آثار ادبی و شخصیتهای معروف بودیم که توسط گروههای خارجی در جشنوارههای داخلی ما هم شرکت کردند و هیچکس هم از آن ناراحت نشد. متاسفانه ما روی آنچه اسمش را فرهنگ ایرانی و شاخصههای فرهنگ ایرانی میگذاریم تعصب بالایی داریم. به عنوان مثال، سازهای سنتی ایرانی در طول این سالها چقدر به روز شدهاند؟ هنوز در شیوه نواختن و نحوه مضرابگیری بین اساتید موسیقی سنتی، وحدت رویهای وجود ندارد و هرکدام روی روشی متفاوت از بقیه تعصب دارند.
شادانفر با طرح این پرسش که عروسک مبارک طی این سال ها چه تغییری کرده؟ چه حرکت رو به جلویی داشته؟ گفت: حتی اگر تونالیته رنگ لباسش اندکی در محدوده قرمز تغییر کند عدهای جامه می درند که بدعت شده است. این نمونهها مشتی از خروار دلایلی هستند که باعث میشوند تغییر نگاه به آثار ایرانی و اقتباس از آنها بسیار سخت شود.
این مراسم با امضا نمایشنامه سَنت لائوکوئون توسط نویسنده و عکس یادگاری گروه اجرایی با مهمانان به پایان رسید.
علاقهمندان می توانند این نمایشنامه را از طریق انتشارات نمایش و کتابفروشیهای معتبر تهیه کنند. نسخه الکترونیکی نمایشنامه نیز در سایت انتشارات نمایش عرضه شده و در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است. این کتاب در هزار نسخه توسط انتشارات نمایش به چاپ رسیده است.