به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه هفت صبح، رسیدگی به این پرونده از اوایل سال ۱۴۰۰ به دنبال ناپدید شدن مرد جوانی به نام دانیال آغاز شد. همسر دانیال با مراجعه به پلیس آگاهی پاکدشت و اعلام فقدان همسرش در گزارش خود به پلیس گفت: همسرم هفتهای یک بار به خانه مادرش میرفت تا خریدهای او را انجام دهد. او دیروز صبح باز هم به قصد سر زدن به مادرش از خانه خودمان بیرون رفت و دیگر بازنگشت.
من که گمان میکردم مطابق معمول تا ظهر در خانه مادرش میماند با او تماسی نگرفتم. اما وقتی برای بازگشت به خانه دیر کرد نگران شدم و چند بار به او زنگ زدم که جواب نداد. بعد سراغ او را از برادرش به نام داریوش گرفتم که گفت دانیال ظهر از خانه مادرشان بیرون رفته و چند ساعت بعد هم گوشی موبایلش خاموش شد و هیچ نشانی از او نداریم.» با این شکایت تلاش برای افشای راز ناپدید شدن مرد جوان آغاز شد و پلیس به پرس و جو از برادر کوچک دانیال به نام داریوش پرداخت.
داریوش که از همان ابتدا همراه عروس خانواده برای اعلام فقدان به پلیس آگاهی رفته بود در اولین اظهارات خود گفت: من سالهاست با مادرم زندگی میکنم. دیروز برادرم به خانهمان آمد تا به مادرم سر بزند. مادرم در حال تماشای تلویزیون بود و من به زیرزمین رفته بودم تا وسایل را جمع و جور کنم که متوجه شدم برادرم از خانه بیرون رفته است.
من خبری از او ندارم و نمیدانم چطور ناپدید شده است. دانیال هر هفته یکی دو بار به ما سر میزد و بعد از اینکه کارهای مادرم را انجام میداد بیرون میرفت. دیروز هم بعد از رفتنش متوجه شدم که مقداری خواروبار برای مادرمان خریده که گوشه حیاط گذاشته بود. اول من فکر کردم شاید کار مهمی داشته که با عجله خانه را ترک کرده و از من خداحافظی نکرده است اما وقتی خانم دانیال با من تماس گرفت متوجه شدم که او ناپدید شده است.»
اعتراف به قتل برادر
وقتی تحقیقات پلیس نشان داد آخرین بار گوشی موبایل دانیال در خانه مادریاش آنتن دهی داشته و شواهدی مبنی بر اینکه او خانه مادری را ترک کرده باشد در جریان تحقیقات به دست نیامد؛ تحقیقات وارد مرحله تازه شد.در همین حال با توجه به اینکه به جز مادر سالخورده دانیال، برادرش داریوش تنها کسی بود که در خانه حضور داشت؛ برای همین داریوش بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت.مرد جوان در جریان بازجوییها ضد و نقیض گوییهای داشت که ظن ماموران را برانگیخت. همین کافی بود که تحقیقات وارد فاز تخصصیتر شد و این مرد پرده از جنایت خانوادگی برداشت و به قتل برادرش و دفن جسد او در باغچه اعتراف کرد.
راز جنایت در باغچه خانه مادری
متهم در تشریح جزئیات ماجرا گفت: من و برادرم با هم اختلاف داشتیم و بارها با هم بحث کرده بودیم.او هر بار به خانه مادرمان میآمد با حرفهایش من را ناراحت میکرد و کار به توهین و جرو بحث میکشید.» متهم در ادامه گفت:« آن روز وقتی دانیال به خانه مادرم آمد، من برای اینکه باز هم بحثمان نشود به زیرزمین خانه رفتم و آنجا خودم را با اسباب و وسایل سرگرم کردم. همان موقع دانیال به زیرزمین آمد و از من پول خواست.
من هم برای اینکه دوباره مثل همیشه کار به بحث و دعوا نکشد به او 50 هزار تومان پول دادم. اما او میگفت باید یک میلیون تومان به او پول بپردازم. ما با هم درگیر شدیم و او با سیم به من حمله کرد و میخواست مرا کتک بزند. سیم را از جلوی صورتم با شتاب رد کرد که نزدیک بود به صورتم برخورد کند.خیلی عصبانی شدم و در اوج خشم با همان سیم او را خفه کردم .مادر و خواهرم در خانه بودند. اما چون گوشهای مادرم به خاطر کهولت سن سنگین شده صدای تلویزیون را زیاد کرده بود و برای همین صدای درگیری ما را نشنید.»
متهم در ادامه راجع به دفن جسد گفت:«وقتی دیدم برادرم بی حال روی زمین افتاد نمیدانستم با جسدش چه کنم.نمیخواستم مادر و خواهرم از این ماجرا بویی ببرند برای همین من جسد برادرم را در یک گونی انداختم و در گوشه انباری گذاشتم. بعد منتظر شدم تا خواهرم خانه را ترک کند. وقتی خواهرم از خانه بیرون رفت جسد برادرم را در گودالی که او خودش در باغچه حفر کرده بود دفن کردم.»
چاهی برای دفن قاتل!
متهم در ادامه در ادعای عجیب خود گفت: چند وقت پیش متوجه شدم که گودالی در باغچه خانهمان کنده شده است. وقتی گودال را در باغچه دیدم و درباره آن از خواهرم سوال کردم؛ خواهرم گفت دانیال قصد دارد مرا بکشد و جسدم را در همان گودال دفن کند. من هم جسد خودش را در گودالی که برای دفن جسد من حفر کرده بود انداختم و روی آن را پوشاندم.» با اقرار متهم جسد دانیال در حیاط خانه مادریاش کشف شد و بادستور بازپرس جنایی برای آزمایشها و بررسیهای لازم به سردخانه پزشکی قانونی منتقل شد. در همین حال متهم صحنه جرم را بازسازی کرد و با صدور قرار بازداشت راهی زندان شد.
اختلافهای دنبالهدار
در ادامه تحقیقات قضایی برای روشن شدن انگیزه دقیق قتل؛ پرس و جو از خواهر و برادرهای قربانی راز دیگری را برملا کرد و مشخص شد دو برادر از مدتها قبل با هم اختلاف داشتهاند. برادر دیگر دانیال گفت: خانهای که مادرم در آن زندگی میکرد متعلق به دانیال بود و او میترسید بعد از مرگ مادرمان،داریوش که از سالها قبل همراه مادرمان در آن خانه ساکن شده بود، آنجا را تخلیه نکند و همان جا بماند.
برای همین چند بار دانیال گفته بود که باید زودتر تکلیف خانه را مشخص کند و تا زمانی که مادرمان زنده است خانه را بفروشد و مادر را نزد خودش ببرد.اما داریوش به این موضوع اعتراض داشت و آنها سر همین موضوع با هم درگیر بودند و شک نداریم داریوش با همین انگیزه دانیال را کشته است.»
درخواست قصاص برای برادر
بعد از تکمیل تحقیقات در این پرونده و طی روال قانونی، پرونده داریوش با صدور کیفرخواست به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا به زودی محاکمه شود. این در حالی است که اولیای دم برای متهم حکم قصاص خواستهاند.