خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: یکی از کتابهای عاشورایی بازار نشر کشور، «سیمای امام حسین (ع)» نوشته محمدرضا اکبری است که توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر شده است. اینکتاب سال ۱۳۸۲ منتشر شد و سال ۱۳۸۷ به چاپ پنجم رسید. سال ۱۳۹۵ هم چاپ هفتم آن به بازار عرضه شد. مجموع شمارگان چاپ اول تا ششم اینکتاب، به ۱۰ هزار نسخه رسید.
کتاب پیشرو ۱۲ فصل دارد که عناوینشان به اینترتیباند: «از طلوع تا عروج»، «امام حسین (ع) در آینه وحی»، «حسین (ع) در نگاه اندیشمندان»، «محبت به امام حسین(ع)»، «امامت حسین بن علی (ع)»، «صحنههای اعجاز»، «جلوههای فضیلت»، «منشور اخلاقی حسین بن علی (ع)»، «سیمای یاران»، «سیمای دشمنان»، «نهضت عاشورا»، «درسها و عبرتهای عاشورا».
محرم ۱۴۰۱ در مطلبی که در قالب پرونده «مطالعه و مرور عاشورایی» منتشر شد، نگاهی به اینکتاب داشتیم. اما محرم ۱۴۰۳ فرصت دیگری است به اینکتاب نگاهی داشته باشیم؛ کتابی که نویسندهاش معتقد است از آنجایی که انقلاب کربلا درخشندهترین فصل زندگی امام حسین را تشکیل میدهد، اکثر تالیفات مربوط به اینشخصیت بزرگ، به آن تحول تاریخساز و تاریخ زندگی او اختصاص دارند و به سایر ابعاد و صفات آن حضرت کمتر پرداخته شده است. اکبری میگوید شخصیت آنحضرت تنها به نهضت کربلا خلاصه نمیشود.
مطلبی که پیشتر در محرم دوسال گذشته درباره اینکتاب منتشر کردیم، در پیوند «امام حسین چگونه حاکمیت شمشیر را به فرمانده شامی نشان داد» قابل دسترسی و مطالعه است.
اما طی روزهای عزای محرم و صفر ۱۴۰۳ نگاهی دیگر به اینکتاب داریم؛
******
«زندگی امام حسین (ع) در شرایط سختی که به آن اشاره گردید طی میشد و گاهی برخوردهایی میان او و معاویه روی میداد. در یکی از نامههای آن حضرت به معاویه آمده است:
ای معاویه! آماده قصاص باش و روز قیامت را باور کن و بدان که خدای بزرگ کتابی دارد که هیچ کار کوچک و بزرگی را فروگذار نکرده و به حساب میآوردمن هیچ فتنهای را بر این امت، بزرگتر از حکومت تو بر آن نمیدانم و هیچ نظری را برای خود و دینم و امت محمد (ص) بهتر از جهاد با تو نمیدانم. اگر با تو مبارزه کنم این مبارزه نزدیککننده من به خداست و اگر آن را ترک کنم به خاطر آن از خداوند آمرزش میخواهم و برای هدایت در کارم از او درخواست توفیق دارم...
ای معاویه! آماده قصاص باش و روز قیامت را باور کن و بدان که خدای بزرگ کتابی دارد که هیچ کار کوچک و بزرگی را فروگذار نکرده و به حساب میآورد. و خداوند فراموش نمیکند که تو را به خاطر تهمتهایی که زدی و قتلهایی که به اتهامهای ناروا مرتکب شدی و دوستان او را از خانههای خود به دیار غربت تبعید کردی و مردم را به بیعت فرزند جوانت اجبار کردی مواخذه کند، جوانی که شراب میخورد و سگبازی میکند.
من درباره تو چیزی نمیدانم مگر اینکه به خود زیان رساندی و دین خود را از میان بردی، به مردم خیانت کردی و امانت خویش را ضایع گرداندی و به سخنان آن گستاخ نادان (عمر بن عاص) گوش فرا دادی و مردم وارسته و با تقوا را ترساندی.
مخالفت امام حسین (ع) با معاویه بسیار روشن بود به گونهای که عدهای از آن حضرت خواستند علیه او قیام کند.» (صفحه ۲۲ به ۲۳)
******
در میان متفکران، کسانی به بلندای شخصیت او اشاره کردهاند که حتی کمترین سنخیت دینی با او ندارند و برخی از آنان از مخالفان او به حساب میآیند ولی در عین حال او را ستودهاند.
گاندی میگوید: من برای مردم هند چیز تازهای نیاوردم، فقط نتیجهای را که از مطالعات و تحقیقات خود درباره زندگی قهرمانان کربلا به دست آورده بودم، برای ملت هند به ارمغان آوردمگاندی مصلح بزرگ و نجاتدهنده هندوستان میگوید: من برای مردم هند چیز تازهای نیاوردم، فقط نتیجهای را که از مطالعات و تحقیقات خود درباره زندگی قهرمانان کربلا به دست آورده بودم، برای ملت هند به ارمغان آوردم. اگر بخواهیم هند را نجات دهیم باید همان راهی را بپیماییم که حسین بن علی پیمود.
محمدعلی جناح، آزادیخواه معروف و موسس پاکستان میگوید: هیچ نمونهای بهتر از آن که امام حسین (ع) از لحاظ شجاعت، فداکاری و تهور نشان داد در عالم پیدا نمیشود. به عقیده من تمام مسلمانان باید از سرمشق شهیدی که خود را در سرزمین عراق قربانی کرد پیروی نمایند.
ابن ابیالحدید شارح مشهور نهجالبلاغه میگوید: سرور آزادگان که مردانگی و مرگ در زیر شمشیرها را به مردم آموخت، اباعبدالله حسین بن علی بن ابیطالب (ع) بود. (صفحه ۳۴ به ۳۵)
******
علامه طباطبایی صاحب کتاب تفسیر المیزان گوید: مرحوم سید السالکین، عارف وارسته، آقای سیدعلی قاضی قُدس سره فرمود: هنگام مکاشفه برای من روشن و آشکار شد که وجود مقدس حضرت سیدالشهدا اباعبدالله الحسین (ع) مظهر رحمت کلیه الهیه در عالم هستی است.
آنطون بارای مسیحی گوید: اگر حسین از آن ما بود در هر سرزمینی برای او بیرقی میافراشتیم و در هر روستایی برای او منبری برپا میکردیم و مردم را با نام حسین به مسیحیت فرا میخواندیمسید قطب دانشمند، متفکر و مفسر معروف مصری مینویسد: آیا نهضت حسین (ع) پیروزی بود یا شکست؟ در دایره و مقیاس کوچک، شکست بود ولی در جهان حقیقت و در مقیاس وسیع، پیروزی. چه بسیار از انسانهایی که برای آنها ممکن نبود تا عقیده و دعوتشان را پیروز کنند هر چند هزارسال زندگی میکردند ولی حسین (ع) عقیده و دعوتش را به شهادتش پیروز کرد. خطبه آخر حسین (ع) که آن را با خونش امضا کرد برای همیشه موجب حرکت و تحول توده مردم گردید و خط صحیح همیشه تاریخ را ترسیم کرد.
عباس عقاد نویسنده معروف جهان عرب مینویسد: آثار کوبندهای که قیام حسین (ع) به جای گذاشت و موجب نابودی طاغوتیان به دست آزادگان شد بسیار است و حکومت ستمکار و گسترده امویان از نظر زمان و مکان، بر اثر قیام یک نفر، در یک روز به هم ریخت و نابود شد زیرا شیعیان و آزادگان همواره خواهان هدف حسین بن علی (ع) بودند و آن را دنبال کردند و در نتیجه خسارت و ضایعات حقیقی دشمنان در روز عاشورا و در کربلا زیادتر از خسارت شکست ظاهری حسینیان بود.
مسیو ماربین نویسنده و دانشمند مشهور آلمانی گوید: در ظاهر یزید، حسین و انصارش را کشت اما در باطن حسین (ع) یزید و همه بنیامیه را بدتر از هزار بار کشت. یزید آنها را یک روز به شهادت رساند اما امام حسین (ع) او و طرفدارانش را تا ابد و هر روز کشت.
آنطون بارای مسیحی گوید: اگر حسین از آن ما بود در هر سرزمینی برای او بیرقی میافراشتیم و در هر روستایی برای او منبری برپا میکردیم و مردم را با نام حسین به مسیحیت فرا میخواندیم. (صفحه ۳۷ به ۳۸)
******
امام باقر (ع) فرمود: وقتی نصرت خداوند برای حسین بن علی (ع) فرود آمد تا آنجا که میان زمین و آسمان قرار گرفت و خدا او را در انتخاب پیروزی و لقاء خود آزاد گذارد، لقاء خدا را برگزید. (صفحه ۸۱)
و هنگامی که حر به او گفت بنیامیه قصد کشتن تو را دارند در اوج عزت و افتخار به او فرمود: آیا بیش از این که مرا میکشید؟ مرحبا به مرگ در راه خدا. ولی شما بدانید که نمیتوانید بزرگواری و عزت و شرف مرا نابود کنید، در این صورت باکی از کشتهشدن ندارم. (صفحه ۸۴)
******
علامه مجلسی گوید: یزید فردی به نام عمر بن سعید بن عاص را امیر حجاج کرده و با لشکری عظیم مسئولیت اداره مراسم حج را به او سپرده بود و دستور داده بود که حسین (ع) را در پنهان دستگیر کند و اگر نتوانست، او را از روی مکر و حیله به قتل برساند. سی نفر از شیاطین بنیامیه را نیز بهطور جداگانه به همراه حجاج فرستاد و به آنها دستور داد که حسین (ع) را که به مکه میآید به قتل برسانند و به هرحال قتل او تحقق پیدا میکرد. از همین رو، امام (ع) که از توطئه قتل خود آگاه گشت از احرام حج بیرون آمد و آن را عمره مفرده قرار داد و از مکه خارج شد. (صفحه ۱۵۱)
******
یکی از کسانی که به حماقت و فساد مشهور بود ولید بن عقبه بود. قرآن کریم درباره او میفرماید: ان جائکم فاسق بنباء فتبینوا. (اگر فاسقی خبری برای شما آورد تحقیق کنید.)
وقتی عثمان ولید را والی کوفه قرار داد برای همه شگفتآور بود. عبدالله مسعود صحابی رسول خدا (ص) به او گفت: آیا تو پس از ما اصلاح شدی یا مردم فاسد شدند که تو را امیر کوفه قرار دادند؟مراد از فاسق در اینآیه ولید است که مصداق بارز آن است. حال کسی را که قرآن معرفی کرده است و مردم همواره این آیه را میخواندند و میدانستند که در ارتباط با ولید است، به قدرت میرسد تا بر کوفه حکمرانی کند.
وقتی عثمان ولید را والی کوفه قرار داد برای همه شگفتآور بود. عبدالله مسعود صحابی رسول خدا (ص) به او گفت: آیا تو پس از ما اصلاح شدی یا مردم فاسد شدند که تو را امیر کوفه قرار دادند؟ صحابی دیگر سعد بن ابیوقاص هم در جملهای به او گفت: آیا تو پس از ما زیرک شدی یا ما بعد از تو احمق شدیم؟
ولید گفت: ناراحت نشو نه من زیرک شدم نه شما احمق شدید بلکه مساله، مساله پادشاهی و سلطنت است که صبح عدهای آن را در دست دارند و شب گروهی دیگر به آن دست مییابند. سعد که این سخن بر او دشوار آمد به او گفت: اراکم جعلتموها ملکا (میبینم که شما خلافت را به پادشاهی تبدیل کردید.) (صفحه ۱۸۶ به ۱۸۷)