چه ارتباطی بین بقای یوزها با کاندیدای «مسعود پزشکیان» برای وزارت راه و شهرسازی وجود دارد؟ یا چرا این روزها کارشناسان حیاتوحش و اساتید محیط زیست و تنوع زیستی از این گزینه حمایت میکنند؟ آمارهایی که مرضیه موسوی کارشناس پستانداران گوشتخوار دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست مطرح کرده نشان میدهد نیمی از حیاتوحش ایران در جادهها تلف میشوند و ۵۲ درصد جمعیت یوزها را به واسطه تصادفات جادهای از دست دادهایم. از ۱۹ قلاده یوزپلنگی که در جادهها از دست رفتند، شش قلاده مربوط به جاده یزد به کرمان در منطقه کالمند- بهادران، یک قلاده جاده بافق- بهاباد، یک قلاده در جاده سنخواست– جاجرم در منطقه درهانجیر میاندشت، یک قلاده در پناهگاه دربند راور در استان کرمان و یک قلاده نیز در جاده نایبندان است. هشت قلاده یوز را هم در جاده عباسآباد از دست دادهایم. عدد ۱۹ قلاده زمانی مهم میشود که بدانیم تعداد کل یوزهای آسیایی یا ایرانی شاید ۲۰ قلاده در کشورمان و در جهان باشد و باز عدد جاده عباسآباد با ۸ قلاده زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکند که بدانیم زیستگاه زادآور یوز یعنی پارک ملی توران در حوالی همین جاده قرار دارد.
آیا وزارت راه و شهرسازی و فردی که در راس آن قرار میگیرد میتواند در کاهش این تلفات مهم باشد؟ پاسخ به این گزاره مثبت است. در ابتدای سال ۹۰، پژوهشی با عنوان «تعیین محدوده خطر تصادفات جادهای یوزپلنگ آسیایی به منظور ارائه راهکارهای اجرایی جهت کاهش تلفات جادهای در محدوده ذخیرهگاه زیستکره توران» به سفارش پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی و سازمان حفاظت محیط زیست توسط کارشناسان محیط زیست انجام شد. این پژوهش نقاط داغ را مشخص کرد و در ادامه با رایزنیهای مختلف بخشی از فنسکشی جاده عباسآباد توسط وزارت راه و شهرسازی پس از رایزنیهای متعدد انجام شد. با این حال مذاکرات برای ایمنسازی این جاده همچنان ادامه دارد و در مواردی به انتقادات تند سازمان حفاظت محیط زیست و کارشناسان حیاتوحش از وزارت راه و شهرسازی به واسطه تعلل این وزارتخانه منجر شده است. آنها میگویند وزارت راه و شهرسازی عزم کافی برای ایمنسازی این جاده را ندارد زیرا اصولا برای آنها تنوع زیستی مساله مهمی نیست که بخواهند برایش هزینه کنند.
همچنان که گفته شد یوزها تنها گونههایی نیستند که در جادههای ایران کشته میشوند، ۵۰ درصد از تلفات گونههای مختلف در جادهها اتفاق میافتد، تصادفاتی که میتوان با راهکارهای مختلف آنها را کاهش داد و به این ترتیب از تنوع زیستی کشورمان حفاظت بیشتری کرد. البته تقابل محیط زیست و وزارت راه و شهرسازی تنها به این مورد خلاصه نمیشود، انواع و اقسام پروژههای کلان عمرانی و... معمولا بدون در نظر گرفتن وضعیت مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست تعریف میشوند و در ادامه شاهدیم که در یک نبرد فرسایشی، بخش زیادی از انرژی و توان هر دو سازمان و وزارتخانه گرفته میشود تا به انتقادات رسانهها و خبرنگاران پاسخ دهند. در حالی که وزیری که توسعه را از منظر توسعه پایدار نگاه کند، قطعا در سیاستگذاریهای مرتبط به راه و شهرسازی مقولاتی مانند محیط زیست و ... را لحاظ کرده و این تقابل همیشگی را کاهش میدهد.
در همین راستاست که این روزها کاندیدای معرفیشده از سوی رئیسجمهور منتخب توانسته گروهی از فعالان و کارشناسان توسعه پایدار و محیط زیست را همراه خود کند. آنها در نامهای آوردهاند: «فقدان نگاه همهجانبه در امر توسعه باعث شده تا شرایط زیستی در کشور روزبهروز دشوارتر و مشکلات وسیع زیست محیطی مانند فرونشست اراضی، خالی شدن بسیاری از مناطق از سکونت، تغییر کاربری اراضی، تخریب باغها، بحران آب، کاهش زیستپذیری شهرها و ... افزایش یابد.زمان آن رسیده تا سیاستگذاران و تصمیمسازان کشور در هنگام انتخابهای سرنوشتساز به این مساله حیاتی توجه کافی نشان داده و حساسیتهای کافی را بهعمل آورند. اکنون که مجلس شورای اسلامی در معرض این آزمون مهم قرار گرفته بر خود لازم دانستیم تا حمایت قاطع خویش را از نامزد معرفیشده توسط رئیسجمهور محترم و منتخب مردم برای وزارت راه و شهرسازی اعلام کنیم. ماموریتهای مهم توسعهای این وزارتخانه درتعریف و اجرای پروژههای کلان عمرانی و نیز مدیریت کلان و راهبردی شهرداریهای کشور چنانچه با راهبردهای اساسی و بنیادی زیست محیطی ممزوج نباشد با شرایطی دشوارتر مواجه خواهیم شد.»