به گزارش اقتصادنیوز، هوای داغ مرداد میرفت تا در خنکای کوهستان دنا تنی به باد دهد و فروکش کند که خبری پیچید و پژواکش در تمام پهنه ایران شنیده شد و غوغایی به پا کرد؛ مدیریت پارک ملی دنا، یکی از گنجینههای باارزش ژنتیکی ایران، به دلایلی که ابعاد آن روشن نبود، بین دو استان اصفهان و کهگیلویه و بویراحمد تقسیم شد! مثل خیلی از رخدادهای با منافع پشت پرده و بعضاً رازهای ناگفته، این خبر نیز خیلی دیر به رسانهها درز کرد. «روز ۱۴ اردیبهشت 1403، شورای عالی محیط زیست، مصوبهای را تصویب کرده که مدیریت بخش بزرگی از رشتهکوههای دنا باید به اصفهان داده شود.» محمد بهرامی، نماینده مردم بویراحمد، دنا و مارگون در مجلس شورای اسلامی در یک افشاگری غیرمنتظره اعلام کرد؛ «فعلاً در همین حد بگویم که آنقدر مدیریت ما] محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد[ در محیط زیست ضعیف بوده که حتی مدیرکل ما را چندینبار به جلسات دعوت کردند اما وی در این جلسات حاضر نشد؛ تا چنین تصمیمی گرفته شد.»
بعد از افشای واگذاری دنا به اصفهان، زمزمههایی در شهر و در میان مردم در بویراحمد پیچید و آنها را به تکاپویی احساسی واداشت که دنا برای مردم فقط یک دیوار بلند سنگی نیست. دنا شکل یک معشوقه بلندبالاست در ذهن مردمانی که قرنها در نشیب این کوهسار زیسته و تن شستهاند. مردم برای دنا شعر سرودهاند، ترانه خواندهاند. نام دخترانشان را چون نام او دنا گذاشتهاند. دنا برای مردم بویراحمد و کهگیلویه و البته پادنا و سمیرم، نشان راه شاهی است. دنا شاهراه گذر کیخسرو دادگر و دلیر است. سوشیانت گمگشته ایرانیان به روایت مردم بومی، در سفیدی برف دنا ناپدید شده است، ولی او خواهد آمد... شوربختانه دنا به خون مسافران «هواپیمای آسمان» هم گلگون شد و ارتفاعاتش قبرستان عزیزی است در آسمان برای مردم کهگیلویه و بویراحمد که فرزندانشان را در آن حادثه از دست دادند. اما دنا فقط نشان هویت بومی نیست، بلکه نمادی ملی هم هست. دنا در واقع یک رشتهکوه است با ۵۲ قله بالای چهار هزار متر. بیشترین مجموعه قلههای بالاتر از چهار هزار متر در ایران به این رشتهکوه تعلق دارد.
به گزارش تجات فردا، بلندترین قله رشتهکوه دنا، بیژن ۳ یا «قاشمستان» در مرز شهر سی سخت در بویراحمد و پادنا در سمیرم اصفهان و در ۳۵کیلومتری شمال غربی یاسوج قرار دارد. نامهای زیبای قلههای دنا ریشه در تاریخ و طبیعت بویراحمد دارند؛ مورگل، برج آسمانی، بن رو، پازن پیر، رمبسه و... پس مردمی که چنین تلمیحوار به این کوهستان جان بخشیدهاند، از خبر واگذاری بخشی از آن به استان اصفهان باید هم شوکه باشند. چرا که زمزمههایی هم گوش به گوش میچرخید که این واگذاری یک تصمیم خردمندانه و فنی در نهاد پایداری محیط زیست ایران نیست. بلکه نشان از نقشهای دیگر برای انتقال آب رودخانه ماربر برای تامین سد ماندگان در استان اصفهان است.
البته محمد بهرامی، نماینده بویراحمد در تکاپویی برای بازگرداندن دنا به منطقه تحت حفاظت استان کهگیلویه و بویراحمد، علاوه بر اهمیت نگاه مردم و اینکه آنها دنا را مادر خود میدانند و در دامان رنگارنگ او پرورش یافتهاند؛ به «تجارت فردا» گفته است: یک ایراد فنی بسیار جدی که به مصوبه شورای عالی محیط زیست وارد است، این است که آنها با این مصوبه یک گسست اکولوژیک و ازهمپارگی در یکپارچگی مدیریت حفاظت از پارک ملی دنا ایجاد کردهاند. چرا که قوانین حفاظت از پارکهای ملی و مناطق حفاظتشده در ایران و البته درجان بر یکپارچگی مدیریت این مناطق تاکید دارد.
او گفته است که «بهمحض اطلاع از این اقدام، تلاشهای متعددی را انجام دادیم و تا این لحظه اجرای این مصوبه متوقف شده و به زودی با اعضای شورای عالی محیط زیست جلساتی خواهیم داشت و جزئیاتی را از این اتفاقات پیرامون این موضوع با مردم در میان خواهیم گذاشت». بهرغم دعوت به آرامش از سوی نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد و البته واکنش سازمان محیط زیست که واگذاری این منطقه را منتفی دانسته و آن را صرفاً یک خبر رسانهای توصیف کرده، اما در هفته گذشته یاسوج و دیگر مناطق در محدوده دنای جنوبی برای واگذاری دنای شمالی به اصفهان، شاهد اعتراض خیابانی مطالبهگرانی بود که دستاندازی به دنا را بسیار خطرناک توصیف کرده و مدیرانی را که در این زمینه کمکاری کردهاند مورد عتاب قرار دادهاند.
البته حسن اکبری، معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست به خبرگزاریهای مختلف گفته است: «اصل مصوبه اینطور نبوده که مدیریت ارتفاعات اصلی و پارک ملی دنا به اداره کل محیط زیست استان اصفهان واگذار شود، بلکه در آخرین جلسه شورای عالی محیط زیست، برای ۳۵ هزار هکتار از ارتفاعات پادنای سمیرم، مصوبه ارتقای سطح گرفته شد که این برای ما بسیار اهمیت داشت و تلاش سازمان بهطور کلی روی این مسئله متمرکز بود. زیرا منطقه پادنا بخشی مهم بوده و پشتوانه محکمی برای ارتفاعات دناست. طبق مصوبه شورا، قرار بود با ارتقای ۳۵ هزار هکتار منطقه پادنا در کنار حدود کمتر از ۳۰ هزار هکتار از عرصه مناطق حفاظتشده دنا، یک مجموعه یکپارچه تشکیل شود که اجرای بخش دوم که یکپارچه شدن این منطقه بود، فعلاً با توجه به مسائلی که نمایندگان مجلس مطرح کردند، مسکوت گذاشته شد.
تصمیمگیری پیرامون این موضوع، در جلسات فنی سازمان اتفاق خواهد افتاد و حتماً در آن جلسات از نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد نیز دعوت خواهد شد تا هم مطالبهگری مردم و هم مسائلی را که مدنظر دارند، مطرح کنند. حتی اگر لازم باشد این موضوع در شورای عالی محیط زیست مطرح شود، مباحث فنی نیز دنبال میشود. بههرحال، ضوابط و قوانین اینطور نیست که یک منطقه تحت مدیریت سازمان محیط زیست با تغییر مدیریت آن از یک استان به استانی دیگر، از محیط زیست حذف شود و جابهجایی مدیریت این دو استان، در مسائلی مانند طرحهای انتقال آب یا واگذاری معدن و... تاثیری ندارد.» اما محمد بهرامی، نماینده بویراحمد و نایب رئیس کمیسیون انرژی مجلس به تازگی ابعاد دیگری از این مصوبه را یادآوری کرده که تامل در آن میتواند به رازهای این مصوبه مشکوک شورای عالی محیط زیست با همراهی سازمان محیط زیست رنگوبوی دیگری بدهد. به گفته بهرامی از سال 1396 بحث جداسازی دنا از سوی مسئولان استانی در اصفهان مطرح شده بود و تعدادی از مدیران در تلاش بودند تا این بخش از منطقه حفاظتشده دنا به استان اصفهان بپیوندد. پیام ما در گزارشی به نقل از محمد بهرامی نوشته است: آن زمان مدیران استانی اصفهان در تلاش برای جدا کردن دنا بودند. آن سال یکی از مدیران استان اصفهان چنین درخواستی را مطرح کرد، اما این درخواست در سازمان حفاظت محیط زیست با مخالفت روبهرو شد و کنار گذاشته شد، اما در ماههای اخیر، مجدداً برخی در استان این مسئله را مطرح کردند. شنیدهها میگوید استاندار و تعدادی دیگر از مسئولان، پیگیر این مسئله هستند.
یک کنشگر آب و محیط زیست به تجارت فردا میگوید: «یکی از اهداف پشت پرده جداسازی دنا به بهانه ارتقای منطقه شکار ممنوع در پادنا به منطقه حفاظتشده در واقع تامین قانونی و بدون دردسر آب رودخانه ماربر برای سد ماندگان است. سد ماندگان اکنون تجهیزات کارگاهی خود را در بخش سمیرم در استان اصفهان و در محدوده منطقه حفاظتشده دنا استقرار داده است. کارگاهی که البته با شکایت مدیرکل محیط زیست استان کهگلیویه و بویراحمد مواجه شده، اما آنچه حقیقت دارد این است که زور سازندگان سد و مافیای انتقال آب بسیار فراتر از مدیران محلی سازمانهای کمبنیهای مثل اداره محیط زیست در استانی مثل کهگیلویه و بویراحمد است.» حسن اکبری، معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست نیز میگوید که تصمیمگیری درباره این مسائل از جمله طرحهای انتقال آب، سدسازی و...، تابع ضوابطی در سازمان حفاظت محیط زیست کشور است و بخش تخصصی در معاونت انسانی سازمان، درباره همه این طرحها تصمیمگیری میکند. زیرا طرحهای اینچنینی، مشمول ارزیابی محیط زیستی است و معاونت محیط زیست انسانی، طی فرآیندی تصمیمگیری میکند. او به رسانهها گفته است؛ تلاش میکنیم ۳۵ هزارهکتاری که در پادنا ارتقا پیدا کرده است، پابرجا باشد، اما بخش انتهایی مصوبه که در مورد مدیریت منطقه دنا بوده، فعلاً مسکوت میماند. باید توجه داشت که پارک ملی دنا، اصلاً موضوع این مصوبه نبوده و مدیریت آن با استان کهگیلویه و بویراحمد است و حتی بخشی از این منطقه که در استان اصفهان قرار دارد، هماینک بهطور یکپارچه تحت مدیریت استان کهگیلویه است و این مصوبه هیچ ربطی به پارک ملی دنا ندارد.»
بهنام اندیک، کنشگر آب و محیط زیست در یادداشتی در روزنامه پیام ما تاکید کرده است: «واگذاری مدیریت بخشی از پارک ملی دنا به استان اصفهان بهشدت افکار عمومی در استان را مخدوش کرده است. مردم استان این واگذاری را بخش دیگری از پازل منابع آبی این استان میدانند. باید دانست، دنا بخشی از هویت مردم این استان است و در گاه تنهایی و غم، آواز برمیآورند که: «که دنا گوش وم بگر مو درد دارم» (کوه دنا به من گوش بده که درد دارم). برای تصمیمگیرندگان در ساختاری از بالا به پایین، ساخت سد تنگسرخ بر روی رودخانه بشار به بهانه تامین آب شرب یاسوج ] و فارس[ ارتباطی با ساخت سد خرسان بر روی رود خرسان ندارد؛ این دو سد، دو پروژه مجزا هستند. از نظر این تصمیمگیرندگان، رای منفی به ساخت سد آبریز، ارتباطی با ندادن حقابه شهرستان کهگیلویه از مارون ندارد و همه اینها هیچ ارتباط موضوعی با چمشیر ندارند. در نگاه مردم آن استان، همه این پروژهها در یک جغرافیا در حال وقوع است؛ آن هم جغرافیایی که بهرغم داشتن این همه منابع طبیعی، پروژهها بهگونهای تعریف میشوند که منتفع ساخت سدها، تنها استانهای همجوار باشد.
رسانهای شدن داستان واگذاری بخش شمالی منطقه حفاظتشده دنا، باعث شد این روزها همگرایی قابل توجهی در بین مردم این استان بر سر مسئله آب و خاک و پیوند آن با هویتشان رخ دهد؛ همگرایی که برآیند آن این است: در حال غارت هستیم و باید کاری کنیم. مابهازای این واکنشها، تجمع ]هفته گذشته[ در یاسوج بوده است. حساسیتهای نوشتن در این حوزه، باعث شده است از بیان بخشی از متون همرسانیشده در فضای مجازی استان، ابا داشته باشم؛ چرا که بازنشر آنها، خود میتواند بنزینی بر این آتش باشد. با این حال، به عنوان یک دانشآموز مناقشات آبی، باید هشدار دهم که آقایان تصمیمگیر در سازمان حفاظت محیط زیست، آقایان وزارت نیرو و آقایان دولت، با این فرمان «مظاهرات سلمیه»ی دیگری در راه خواهد بود، اما اینبار در کهگیلویه و بویراحمد. اگر در خوزستان ۱۴۰۰، عبارت «تو که آبت رو نبردند، تو که خاکت رو نبردند...» به شاهبیت اعتراضات به مسئله آب بدل شد، بعید نیست که اینبار، دنا بخشی از این شاهبیت باشد. باید انتظار داشت مردم استانی که در افکار عمومی آنها، کماکان از نبرد گجستان علیه حکومت پهلوی به عنوان بخشی از میراث شفاهی آن استان یاد میکنند، اینبار بر سر دنا بهعنوان بخشی از خاک خود و بر سر خرسان به عنوان بخشی از آب خود اقدامی را رقم بزنند که مطلوب ما نباشد. هوشیار باشیم که از نظر آنها، واگذاری این بخش از پارک ملی دنا، در راستای تکمیل پازل غارت منابع آبی این استان است.»
منطقه حفاظتشده دنا به مساحت ۶۷ هزار هکتار و پارک ملی دنا به مساحت ۳۵ هزار هکتار، که بخشی از آن در مرز استان کهگیلویه و بویراحمد و بخش دیگری از آن در استان اصفهان واقع است، از سال ۱۳۶۹ تاکنون به مدیریت حفاظت محیط زیست استان کهگیلویه و بویراحمد واگذار شده است. خبرگزاری ایرانا در گزارشی در این مورد نوشته است: برخی از صاحبنظران در حوزه محیط زیست بر این باورند که در صورت عملی شدن این مصوبه علاوه بر بحث مشکلات حقوقی که در حوزه تعقیب متخلفان زیستمحیطی خواهیم داشت، بدون شک سدسازی و انتقال آب را نیز در آینده نزدیک شاهد خواهیم بود، چرا که مجوز سدسازی روی رودخانه ماربر سهلالوصولتر از قبل میشود. در حالی که سدسازی در این منطقه به از بین رفتن اکوسیستم این منطقه و به خطر افتادن زیست جانوری منجر میشود. انتقال آب بینحوضهای از این رودخانه در حالی مطرح است که حتی مردم «سمیرم» نیز به این ماجرا اعتراض دارند.
انتقال آبی که قرار است آب رودخانه ماربر را از بخش پادنای شهرستان سمیرم به مرکز استان اصفهان منتقل کند، یک انتقال آب بینحوضهای که از حوضه آبریز کارون به حوضه زایندهرود و البته بینحوضههای اصلی، یعنی انتقال آب از حوضه اصلی آبریز خلیجفارس به فلات مرکزی است. طبق نظر کارشناس محیط زیست در کهگیلویه و بویراحمد، رودخانه ماربر، یکی از سرشاخههای رودخانه خرسان و نهایتاً سرشاخه رودخانه کارون است؛ یعنی در صورتی که انتقال آب رودخانه ماربر، انجام شود، شاهد کمآب شدن رودخانه خرسان و نهایتاً کمآب شدن رودخانه کارون و سد کارون ۳ هستیم. مسئلهای که طبیعت و محیط زیست استانهای اصفهان، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد و خوزستان را تحت تاثیر خود قرار داده و اثرات مخرب و زیانباری دارد.
بهمن ایزدی، کنشگر محیط زیست و یکی از فعالان محیط زیست که اشراف زیادی به منطقه حفاظتشده دنا دارد به تجارت فردا میگوید: یکی از مشکلات اصلی در مدیریت منطقه حفاظتشده و پارک ملی دنا کمبود امکانات، نیروی انسانی و بودجه است. عاملی که باعث شده مدیران سابق اداره محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد از سازمان محیط زیست استمداد بطلبند. سالانه تعداد زیادی شکارچی به این منطقه میروند. تعداد زیادی از آنها کشته میشوند. تعداد زیادی از محیطبانان در این منطقه در برخورد با متجاوزان به طبیعت مجروح شده و توان زندگی را از دست دادهاند. حکم اعدام برای تعدادی از محیطبانان دنا صادر شد که سالهای گذشته حواشی بسیاری درست کرد. این منطقه دنا یک ذخیرهگاه زیستکره است و باید بالاترین سطح حفاظت را داشته باشد. چه فرقی میکند، این مدیریت در اختیار کهگیلویه و بویراحمد باشد یا استان اصفهان. اگر نیاز به تجهیز و نیروی انسانی و بودجه برای حفاظت است، خب این هزینه چرا برای استان کهگیلویه و بویراحمد نمیشود؟ مشکلی که مناطق حفاظتشده ایران و بهطور کلی محیط زیست کشور با آن درگیر است، نبود اهلیت در مدیریت این سازمان است.
در راس ریاست سازمان حفاظت محیط زیست ما شاهد یک نگاه حرفهای و تخصصی نیستیم. آقای سلاجقه، رئیس فعلی سازمان محیط زیست، مدیریت منابع آب خواندهاند. اما این پرسش از او مطرح میشود که در مدت تصدی بر سازمان حفاظت محیط زیست، که وزارتخانههای نیرو و کشاورزی و صنعت، منابع آب تالابها و رودخانهها و حتی آبهای زیرزمینی را برای مصارف خود مصادره کردهاند و یک قطره آب به تالابهای کشور از جمله تالاب گاوخونی در پایاب رودخانه زایندهرود نرسیده، ایشان چه کردهاند، که اکنون در تدارک تسهیل انتقال آب از منطقه حفاظتشده دنا به زایندهرود برای مصارفی غیر از اکوسیستمهای طبیعی هستند؟ ما با یک بحران عمیق مدیریتی در سطح کشور مواجه هستیم که درکی از ظرفیتهای سرزمینی ندارد و کشور را به تاراج برده است. ارزشهای حیاتی این کشور که منابع آبی هستند، به دست مدیران نهادهایی مثل محیط زیست که باید حافظ طبیعت و محیط زیست باشند، به تاراج رفته است.
وزارت نیرو یک وزارتخانه بهرهبردار است. او آب را برای فروش میبیند. کاری ندارد که این آب نیاز طبیعت است. اگرچه قانون صراحتاً دستاندازی به حقآبه تالابها را غیرقابل قبول میداند اما مگر کسی به قانون توجهی میکند؟ چه کسی تا اکنون به خاطر تخلف از قانون حفاظت از محیط زیست و قوانین حفاظت از منابع آبی در ایران بازخواست شده است. در حالی که مخرب اصلی منابع آب ایران و بهطور کلی مناطق حفاظتشده و منابع طبیعی کشور، نهادهای دولتی هستند. سازمان محیط زیست با این مدیریت چه نقشی در کاستن از تخریب مناطق تحت حفاظت خود داشته است. اکنون هم شاهد هستیم که شورای عالی محیط زیست مصوبهای را تصویب میکند که منطقه حفاظتشده و پارک ملی و ذخیرهگاه زیستکره را برای اهدافی که بخشی از آن روشن شده و ابعاد دیگر آن به زودی مشخص خواهد شد، تکهپاره میکنند. اگر فشار و اعتراض مردمی و رسانهها و دانشمندان و کنشگران بیقدرت محیط زیست نباشند، مناطق حفاظتشده همه از ساختار حفاظتی خارج میشود و منابع آنها توسط دولت خرج میشود. وضعیت میانکاله نمونه روشنی از سرنوشتی است که اکنون در انتظار منطقه حفاظتشده دناست. چیزی که باعث شده هنوز میانکاله به منطقه پالایشگاهی و پتروشیمی تبدیل نشود، اعتراضهای مردمی و مقاومت جامعه مدنی در برابر زیادهخواهی دولتی است.
رشتهکوه دنا به طول مستقیم 76 کیلومتر خط مرزی بین چهار استان کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری، اصفهان و فارس است. رشتهکوه دنا و زردکوه بخشی از رشتهکوه مرکزی زاگرس هستند که مجموعاً حدود 45 درصد آب شیرین و آب تجدیدپذیر و باکیفیت ایران را تامین میکنند. آبخوانهای متعددی در فراز چکادهای رشتهکوه دنا وجود دارد که قاعدتاً اهمیت دارند. در قسمت جنوب غرب و شمال شرق رشتهکوه دنا، دو رود بزرگ به نام بشار و ماربر حرکت میکنند و در یک نقطه به هم تلاقی میکنند و رودخانه خرسان بزرگ را میسازند. بخش زیادی از آبهای این دو رودخانه بشار و ماربر از ارتفاعات دنا سرچشمه میگیرند. تمام سرچشمه ماربر از درون دنا میآید.
ماربر از برمسیاه در سرتنگ شدید آغاز میشود و از امتداد شمال شرقی دنا رد میشود و به جنوب غرب به رودخانه بشار میرسد. خرسان از کهگیلویه و بویراحمد به چهارمحال و بختیاری میرسد و از آنجا به پایاب کارون در استان خوزستان میریزد. وقتی این روند طبیعی و این نقشه طبیعی نظام منابع آب جاری و آبخوانهای این رشتهکوه را میبینیم متوجه میشویم که اگر اکنون داد مردم درآمده بیجهت نیست. مردم کهگیلویه و بویراحمد فقط برای آب دنا فریاد نمیزنند. مردم متوجه فقدان فهم ارگانیک تصمیمگیران از طبیعت شدهاند. مسئولان رابطه ارگانیک مردم بومی به لحاظ عاطفی با این کوهستانها و رودخانهها و طبیعت را درک نمیکنند. آنها نمیدانند بومیان چگونه به بومسازگان خود وابستهاند. این همان فقدان سیاستگذاری توسعه پایدار در ایران است. توسعه پایدار علاوه بر طبیعت به انسان و اخلاقیات و رفتارهای او اهمیت میدهد.
ما هم در منطقه پادنا در سمیرم که ارتباط تنگاتنگ قومی و خویشاوندی با مردم کهگیلویه و بویراحمد دارند، شاهد هستیم که ارتباطات مردم و اقتصاد و تجارت میان این دو بیشتر از استان اصفهان است. نوعی همبستگی فرهنگی از طریق طبیعت میان این دو ایجاد شده است. این رابطه ارگانیک طوری است که اکنون مردم هم در سمیرم و هم در یاسوج به این تقسیمبندی غیرتخصصی معترض هستند. جدا کردن دنای شمالی یا شمال شرق دنا از بقیه منطقه در واقع انهدام کامل پارک ملی دنا را در پی خواهد داشت. حتی زیست انسانی و رابطه طبیعی مردم را مختل کرده و موجبات نگرانیهای امنیتی و اجتماعی را فراهم میآورد. اگر در این تصمیم و در این مصوبه نیت خیر وجود داشت و کل این منطقه تحت مدیریت یک سازمان قرار داشت چه نیازی به چنین تغییری داشت. در این 34 سال ضعفهای مدیریتی را شناسایی و ترمیم میکردید. نه اینکه بحرانی بر بحرانهای مردم و طبیعت ایران اضافه کنید. وقتی تمام قطعات این پازل را کنار هم میگذاریم میبینیم این مصوبه که باید اعضای خردمند شورای عالی محیط زیست به همه ابعاد آن اندیشیده باشند، یک پازل بسیار خطرناک و ضد محیط زیستی را مصوب کردهاند که نتیجه آن را در خیابانهای یاسوج شاهد هستیم.
مردمی که احساس میکنند خاک و آبشان را غارت کردهاند. آنها تصور میکنند به حقوق آنها تعدی شده است. مشکل فقط مردم بویراحمد نیست. مردم چهارمحال و بختیاری و خوزستان نیز نگران هستند. آنها تجربه دستبرد به منابع آبی سرشاخههای زاگرس و کارون و انتقال آن به اصفهان را به یاد دارند. توسعه صنایع آببر، کشاورزی پرمصرف و مضر، افزایش جمعیت و... همه چیز را شاهد هستند. اصفهانی را که با همه انتقال آبی که صورت گرفته اکنون با کسری شدید منابع آب زیرزمینی مواجه است و شدیداً در معرض فرونشست است در موقعیت نگرانکنندهای قرار دادهاند. شهری تاریخی و استانی با اهمیت، با مردمانی با فرهنگ اکنون در مظان اتهام هستند. این بدترین روش حکمرانی برای استانی است که آبروی ایران است. به جای بهبود مدیریت مصرف در اصفهان روزبهروز دنبال انتقال آب بیشتر و مصرف بیشتر هستند. مردم اصفهان را در گردابی از آلودگی صنعتی و شیمیایی و گردوغبار فرو بردهاند و تنش و بیماری را در سطح جامعه اصفهان افزایش دادهاند و حالا هم تنش قومی در پیرامون پایتخت فرهنگی ایران درست کردهاند. باید این احتمال را مطرح کرد که قصد جداسازی اگرچه اکنون به شکل دیگری در حال تغییر است، این بوده که استان اصفهان اگر نیاز بود از سرشاخههای رودخانه دنا در شمال شرقی این رشتهکوه آبهای ماربر را برای سد ماندگان و مناطق خشک اصفهان انتقال دهد، دیگر معارضی غیر از معارضان درون استان نداشته باشد. مدیریت یکپارچه بر دنا این دستاندازی به منابع آب را مانع میشود. چرا که وقتی مدیریت واحد منطقه در دست استان دیگری باشد از نظر حقوقی مشکلاتی به وجود میآید. بنابراین مردم حق دارند نگران باشند. چرا که پیشتر نیز این اتفاق رخ داده و مردم این موضوعات را بهتر از هر کسی میفهمند.
اگرچه مقامات سازمان حفاظت محیط زیست و برخی از نمایندگان مجلس به عدم حضور نماینده یا رئیس اداره محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد و در نتیجه واگذاری بدون مشکل و سروصدای دنا به اصفهان خبر دادهاند اما اداره محیط زیست این استان ضمن رد این ادعا تاکید کرده است که آنها اساساً از این مصوبه بیخبر نگه داشته شدهاند تا لحظه واگذاری که از آنها دعوت به عمل آمده و آنها از حضور در این بدعت غیراصولی و ضد منافع طبیعت و محیط زیست و مردم استان کهگیلویه و بویراحمد سر باز زدهاند. آنها این پرسش را مطرح کردهاند که «چرا بخشی از طبیعت استان کهگیلویه و بویراحمد بدون حضور مسئولان این استان و در بیخبری کامل، یک سال پیش طی این مصوبه به استان اصفهان داده شده است؟». اسلام جاودانخرد، مدیرکل محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد، چند روز قبل به صحبتهای حسن اکبری، معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست کشور، درباره حاضر نشدن او در جلسهای برای تعیین تکلیف این وضعیت واکنش نشان داد و گفت: «برای امضا و تحویل دنا، ما را به جلسه دعوت کردند که در اعتراض به مصوبه و حضور در آتشسوزیهای خاییز و خامین، به جلسه نرفتیم. قرار نبوده و نیست در جلسه تحویل دنا به اصفهان شرکت کنیم و به این حضور نیافتن هم افتخار میکنیم.» روابط عمومی حفاظت محیط زیست استان کهگیلویه و بویراحمد خبر داده که پیش از مصوبه شورای عالی محیط زیست هیچ دعوتنامهای برای حضور و شرکت مسئولان استانی در جلسات دریافت نکردهاند. هادی سینایی، رئیس اداره روابط عمومی و امور رسانه حفاظت محیط کهگیلویه و بویراحمد با اعلام آمادگی این اداره کل برای پاسخگویی به شبهات پیرامون حضور نیافتن محیط زیست در جلسات اظهار کرد: «روزهای اخیر در فضای مجازی شبهات و سوالاتی پیرامون چرایی حضور نیافتن مسئولان محیط زیست در جلسات سازمانی خود پیرامون مصوبه شورای عالی محیط زیست مطرح شده، این اداره ضمن اعلام اینکه «قبل» از تصویب این مصوبه هیچگونه مکاتبه اداری، نامه رسمی یا دعوتنامهای از طرف سازمان مرکزی برای حضور محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد صورت نگرفته و شایعاتی پیرامون حضور نیافتن مسئولان محیط زیست در جلسات وجود دارد. تنها دو دعوتنامه از طرف سازمان برای محیط زیست استان پیرامون موضوع صادر شده که اولی به تاریخ ۲۷/۰۴/1403 و دومی به تاریخ 1/۵/1403 هر دو نامه از طرف مدیرکل دفتر مدیریت زیستگاهها و امور مناطق بوده که از مدیران کل حفاظت محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد و اصفهان بهمنظور اجرایی کردن مصوبههای سی و هشتمین جلسه شورای عالی محیط زیست با موضوع «ارتقای سطح منطقه حفاظتشده پادنا» دعوت شده که به دلیل همزمانی تاریخ نامهها با آتشسوزی یکهفتهای منطقه حفاظتشده خامین باشت و اعتراض محیط زیست استان نسبت به مفاد مصوبه، در این جلسه شرکت نکرند.»
از طرفی معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار کهگیلویه و بویراحمد نیز در اظهار نظر تازه و متفاوتی گفته است: استان اصفهان منطقه حفاظتشده جدیدی در پادنا تعریف کرده است که شامل بخشی از منطقه حفاظتشده قبلی میشود که به منظور مدیریت، وحدت رویه، یکپارچگی، شیوه برخورد، مدیریت حفاظت از دو نقطه در محدوده استان اصفهان و کهگیلویه و بویراحمد، به کهگیلویه و بویراحمد واگذار شده است. سیدجواد هاشمیمهر اظهار کرد: در مصوبه نیز هیچ اشارهای به تغییر در مدیریت جدید منطقه حفاظتشده دنا نشده و تغییری در مدیریت به وجود نیامده است، فقط از ارتقای یک منطقه جدید نام برده شده است.
همچنین نماینده مردم گچساران و باشت نسبت به مصوبه جدایی دنای شمالی نیز واکنش نشان داد و گفت: با پیگیریهای انجامشده و تماس تلفنی با رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور، اجرای مصوبه واگذاری مدیریت بخشی از منطقه حفاظتشده دنا به استان اصفهان متوقف میشود. غلامرضا تاجگردون گفته است: در تداوم پیگیری ویژه نماینده مردم بویراحمد (محمد بهرامی) نیز اینجانب با علی سلاجقه رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، مذاکره داشتم و به معاون ذیربط دستور داده شد که اجرای این مصوبه تا اطلاع بعدی متوقف شود و در یک فرآیند فنی و اداری موضوع حلوفصل شود.
محمد بهرامی به تجارت فردا گفت که مردم کاملاً حق دارند نگران باشند. آنها دنا را مثل جان خود میدانند. وظیفه ما به عنوان نمایندگان آنها این است که این اهمال تاریخی و این اشتباه حقوقی و خلاف مصلحت مردم و کشور را مجدداً به چهارچوب قانونی خود برگردانیم و یکپارچگی مدیریت دنا را در دستور کار بگذاریم. البته آنطور که رسانهها گزارش کردهاند بهرامی نماینده مردم بویراحمد، دنا و مارگون در مجلس شورای اسلامی بعد از اعتراضهای خیابانی مردم در یاسوج در جمع آنها حاضر شد. او در جمع مردم گفته است؛ مراقب سوءاستفاده برخی در قضیه واگذاری مدیریت بخشی از دنا به اصفهان باشید. به گزارش تسنیم، بهرامی از مکاتبه خود با دستگاههای مختلف از جمله دستگاههای امنیتی خبر داده و گفته است که نگرانی مردم بحق است و من با شما در ارتباط هستم و این موضوع را با قاطعیت دنبال خواهیم کرد. اما الان نباید دنبال مقصر بگردیم. قرار است همه در کنار هم کمک کنیم، الان صلاح نیست دنبال مقصر بگردیم. مراحل قانونی را برای جلوگیری از این مصوبه طی خواهیم کرد و مرحله بعد اجرای این مصوبه با حضور نمایندگان استان خواهد بود. تاکنون صادقانه با شما صحبت کردهایم و خواهیم کرد. کنار شما هستیم و تا آخر باافتخار خواهیم بود. نگرانی و خواستههای شما را همه مسئولان و متولیان امر شنیدهاند و در واقع این دغدغه اصلی مردم است، مردم ما در دامن دنا به دنیا آمدهاند و زندگی کردهاند و هویت این مردم از دناست. اجرای این مصوبه فعلاً متوقف شده و مراحل قانونی جلوگیری از این مصوبه در حال طی شدن است. لغو کامل این مصوبه با جدیت و قوت در دستور کار است و از راه قانونی و همگام با مردم این موضوع را تا حصول نتیجه نهایی پیگیری خواهیم کرد.