به گزارش اقتصادنیوز به نقل از اعتماد، روزنامه اعتماد در گزارشی لزوم انتخاب استانداران زن را بررسی کرده است.
اعتماد نوشته است:
«سهم صفر درصدی زنان ایرانی از استانداریها»! این واقعیت تلخی است که مانند سیلی به صورت مخاطب فرود میآید. بهرغم جایگاه رفیع «زن» در فرهنگ و تمدن ایرانی، تخصص و سواد بالای بانوان، ظرفیت فزاینده آنان و سهم 50درصدی از جمعیت ایران، هنوز نام هیچ بانوی ایرانی به عنوان استاندار بر تارک ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ثبت نشده است. بهانهها و دلایل مختلفی برای این عدم حضور زنان به عنوان استاندار ذکر میشود. اما پس از صحبتهای راس هرم تصمیمساز کشور در خصوص بلامانع بودن حضور زنان در پستهای عالی مدیریتی، دیگر بهانه و دستاویزی از سوی هیچ مسوولی پذیرفته نخواهد بود. به خصوص که پس از رخدادهای سال 1401، مطالبات تازه و ضرورتهای متفاوتی برای مشارکت افزونتر این قشر احساس میشود. 6دیماه 1402 بود که رهبری در دیدار با بانوان اعلام کردند: «یک جایی یک بانوی باسواد مجرب و کارآمد بهتر از آن مردی است که در این زمینه نامزد وزارت شده است. این زن باید وزیر شود...» نظیر این اظهارنظر در شهریور سال 92 در دیدار جمعی از بانوان فرهیخته حوزوی و دانشگاهی هم توسط رهبری صورت گرفته بود: «از اینکه این بانوان در مناصب اجرایی باشند من هیچ مشکلی ندارم؛ یعنی منع نمیکنم، نفی نمیکنم، ایرادی هم برایش قائل نیستم...»
اما بهرغم این تاکیدات موکد در هر دوره تشکیل دولتها، پروندهای ذیل عنوان حضور استانداران زن در فضای عمومی کشور باز و پس از مدتی با عدم انتخاب زنان در شمایل استاندار در ناخودآگاه جمعی جامعه به فراموشی سپرده میشود. این در حالی است که مطابق اسناد بالادستی و در برنامه ششم تا پایان ۱۴۰۰، باید ۳۰ درصد از پستهای مدیریتی به زنان واگذار میشد! البته در زمان دولت حسن روحانی تلاشهای بسیاری برای بسترسازی برای ارتقای سطح مدیریتی زنان شد. آمارهای مربوط به شهرداران و دهیاران زن، پستهای فرمانداری، معاونتهای استانداری و... نشان میدهد که امروز زمان مناسبی برای انتخاب استاندار زن در دولت چهاردهم فراهم شده است. زنان بسیاری هستند که در شمایل معاون استانداری، فرمانداری یا معاون وزیر فعالیت کردهاند و امروز میتوانند به عنوان استاندار، سکان هدایت امور را در مناطق گوناگون به دست گیرند. با توجه به تلاش دولت چهاردهم برای افزایش جایگاه و سهم زنان در ساختار اجرایی، بسیاری از ایرانیان منتظرند ببینند چند بانوی مدیر ایرانی قرار است ردای استانداری استانهای مختلف را در این دولت به تن کنند؟ شنیدهها حاکی از آن است که پرونده بسیاری از بانوان ایرانی برای تصدی پست استانداری در برخی استانها از جمله فارس، ایلام، سمنان، مرکزی و...در حال بررسی است تا نهایتا بهترین تصمیم به نفع منافع ملی کشور اتخاذ شود. «اعتماد» به این بهانه سراغ فعالان حوزه زنان و 2تن از تحلیلگران این بخش رفته تا درباره ضرورتهای انتخاب استانداران زن در دولت چهاردهم به بحث و تبادل نظر بپردازد. شهربانو امانی و زهرا نژادبهرام در گفتوگویی تحلیلی با «اعتماد» هر کدام از منظر خود به این بحث مهم و کلیدی ورود کردهاند.
زهرا نژادبهرام، فعال حوزه زنان در گفتوگو با «اعتماد» با اشاره به نسبت انتخاب استانداران زن با گفتمان دولت چهاردهم میگوید: «به نظر میرسد دولت وفاق ملی برای اینکه به سامانه خود نزدیک شود و دستورکارهای مورد نظر خود را عملیاتی کند باید بتواند نوعی تغییر در مدیریت کشور را ایجاد کند. سبک مدیریتی که در گذشته بین استانها وجود داشت، در واقع ظرفیتی بود برای ایجاد نوعی تعارض میان نیروهای فعال در درون استانها که هر کدام با توجه به ظرفیتهای خود قدرت را به سمت خود میکشاندند. این روند باعث میشد مسیر توسعه نه تنها هموار نشود، بلکه با سنگلاخهای بسیاری مواجه شود. بهرغم گذشت بیش از 45سال از انقلاب اسلامی هنوز چالشهای استانها در کشاکش قدرت در بخشهای مختلف هر استان نتوانستهاند جایگاه و سهم خود را از توسعه و رشد کشور به دست آورند.» او ادامه میدهد: «رویکرد زنان در مدیریت و بستری که برای تفاهم و توافق عمومی ایجاد میکند قادر خواهد بود فضای مدیریت استانها را با نگاهی متفاوت تحت تاثیر قرار دهد. بر اساس آخرین یافتهها در خصوص مشارکت زنان در عرصههای سیاسی در دولتهای مختلف نشان میدهد که زنان با توجه به رویکرد اجماعگرایانه، دوری از افراط و تلاش برای ایجاد توافق و تفاهم در حوزه مدیریتی خود توانستهاند از چالشها و تنشهای احتمالی که ممکن است بین نیروهای مختلف قدرت ایجاد شود، جلوگیری کنند. مطالعهای در سال 2020 در اروپا روی دولتهایی که از مدیران زن استفاده کردهاند صورت گرفته که موید آن است که آن دسته از دولتها و کشورهایی که از مدیریت زنان استفاده کردهاند، میزان ثباتشان در برپایی مثبت ایدهها و سیاستهای توسعهمحور بیشتر بوده است. محققان بر این نکته تاکید کردهاند که این رویکرد زنان در سیاست و نگاهی که آنها از منظر توافق و تعامل و اجتماعسازی پیش گرفتهاند، یکی از دلایل اصلی برای تفاهم نسبی عمومی در حوزه مدیریتی این کشورها بوده است. رویکردی که فرصت را برای رشد و پیشرفت افزونتر دولتها فراهم کرده است.»
نژادبهرام یادآور میشود: «به عبارت دیگر میتوان گفت حضور استانداران زن در دولت چهاردهم فرصتی را برای کاهش تنشهای انحصاری قدرت فراهم میکند. این حضور امکانی را به وجود میآورد که با اجماعسازی، آرمانها، دیدگاهها و گفتمان دولت وفاق ملی را معنادارتر کند. ضمن اینکه راه برونرفتی از تنشهای درون استانی ایجاد میکند. تنشهایی که همواره عاملی بوده تا نه تنها توسعه منطقهای حاصل نشود، بلکه ظرفیتهای توسعهای در درون این منطقه با چالش بیشتری روبهرو شود. حضور استانداران زن در دولت چهاردهم ضمن اینکه میتواند تجربه موفقی در تغییر نگاه مدیریتی در کشور ایجاد کند، میتواند امکان تعامل آنها با دولت مرکزی را بیشتر کند.»
این فعال حوزه زنان در خصوص اینکه آیا تجربههای قبلی از حضور مدیران زن، تجربیات مثبتی بوده؟ میگوید: «جایگاه استانداران زن با توجه به تجربههای قبلی از حضور زنان از فرمانداری یا معاون استانداری آنها تجربههای متفاوتی را به دولت وفاق ملی تزریق میکند. مبنای دولت وفاق ملی اجماعسازی و تفاهم میان همه نیروهای سیاسی است. این امکان برای زنان با توجه به رویکرد سازگارانگارانه و تفاهمی که زنان دارند، زمینه تحقق آمرانهای دولت را فراهم میسازد. لذا دولت چهاردهم باید با نگاهی متفاوت به مقوله انتخاب استانداران ورود کند و ضمن پاسخگویی به مطالبات بر زمین مانده بیش از 4دههای زنان بهرغم مشارکت آنان در همه برهههای حساس کشور از قبیل جنگ، سازندگی، تحریمها و...حضور آنان در ساختارهای کلان مدیریتی را قوام و ثبات بخشد.»
او خاطرنشان میکند: «حضور زنان در حوزههای کلان مدیریتی ضرورتی جدی است؛ وفاق ملی تنها مختص مردان در طیفهای مختلف سیاسی و گروهها و جناحها نیست، بلکه ترکیبی از مشارکت زنان و مردان است. بدون حضور و مشارکت زنان معنای وفاق هرگز محقق نمیشود. زنان در همه عرصهها باید مشارکت داشته باشند. تجربه معرفی یک وزیر زن بهرغم اینکه از منظر کمی محدود بود از نظر کیفی، توجه افکار عمومی را به خود جلب کرد.روندی که در جریان انتخاب نخستین سخنگوی زن و سایر معاونان رییسجمهور تکرار شد. لازم است دولت پزشکیان فارغ از نگرانیها و مقاومتهای احتمالی با نگاهی از سر تفاهم، توافق و وفاق نسبت به حضور 3تا 5 زن در بین استانداران گامهای لازم را بردارد و نام خود را در تاریخ معاصر کشور تثبیت سازد. اگر قرار باشد یک رییسجمهور بتواند چنین فرآیندی را محقق کند، بدون تردید آقای پزشکیان از این ظرفیت و توانایی برای ایجاد این تفاهم و توافق برخوردار است. به خصوص اینکه هیچ منع قانونی و حقوقی برای عدم حضور استانداران زن وجود ندارد.»
شهربانو امانی، فعال سیاسی و نماینده اسبق مجلس اما از منظر دیگری به بحث ورود کرده و ضمن اشاره به کارنامه درخشان زنان در مدیریت فرمانداریها، بخشداریها و سایر حوزههای اجرایی میگوید: «معتقدم با فرآیندی که سالهای گذشته طی شده و برخی افراد معتقد به نداشتن تجربه بانوان بودند، امروز دیگر زنان مدیر ایرانی با تجربه، فرهیخته، توانمند و امتحان پس داده آماده ایفای نقشهای کلانتری هستند. از دولت اصلاحات گرفته تا دولتهای یازدهم و دوازدهم این حضور و کارنامه درخشان زنان در فرمانداریها و معاونتهای استانداری ثبت شده است.به عنوان نمونه در دولت آقای روحانی در یکی از محرومترین مناطق کشورمان دو بانوی برجسته یعنی خانمها «حمیرا ریگی» به عنوان فرماندار شهرستان قصرقند در جنوب استان و «معصومه پرندوار» به عنوان فرماندار شهرستان مرزی هامون در شمال استان سیستان و بلوچستان انجام وظیفه و کارنامه درخشانی از خود ارایه کردند.اگر با همان شاخصهایی که برای آقایان فرصت ایجاد شده برای بانوان هم برای حضور در پستهای مختلف از جمله استانداریها شرایط فراهم شود، نتایج مثبتی به نفع منافع ملی کشور شکل خواهد گرفت.»
نماینده اسبق ارومیه در مجلس پنجم و ششم در ادامه اظهاراتش میگوید: «امروز جامعه ایرانی نیازمند اداره امور توسط بانوان است. شرایط اقتصادی دشوار، شرایط بینالمللی خاص و شکافی که بین سیستم و مردم ایجاد شده ضرورت تغییر در ساختار سیاستگذار کشور را یادآور میسازد. نباید فراموش کرد حدود 50درصد ایرانیان در دور دوم انتخابات پای صندوقها نیامدند، عدم حضوری که ضرورت تغییر در وضع موجود را یادآور میسازد. حضور زنان در کسوت استانداری هم به ایجاد ارتباط دوسویه میان دولت و ملت میانجامد و هم نگاه مادرانه زنان باعث خواهد شد مشارکتهای عمومی برای حل معضلات بیشتر شود. تجربه ثابت کرده هر زمان که مردم برای حل مشکلات در صحنه حاضر شدهاند، روند حل معضلات تسریع شده است.»
امانی در پایان خاطرنشان میکند: «حضور زنان در استانداریها به بازسازی سرمایه اجتماعی دولت کمک میکند. در شرایط فعلی جامعه که مردم ایران به شدت دلنگران و حتی ناامید هستند، حضور زنان میتواند دورنمای روشنتری شکل دهد. این حضور به رییسجمهور پزشکیان کمک میکند که به مشکلات ریشهداریتری بپردازد و برای عبور از این پیچ تاریخی با آرامش بیشتری برنامهریزی کند. امیدوارم آقای رییسجمهور و یاران ایشان در دولت چهاردهم از این فرصت بهترین بهرهمندی را برای حل مشکلات، اعتمادسازی و تزریق آرامش به جامعه داشته باشند . نگاه مادرانه و خواهرانه زنان در شمایل استاندار میتواند زمینه حل بسیاری از ناترازیها را فراهم سازد.»