حکیمی در نهم شهریورماه سال۱۳۲۳ در تهران، میدان خراسان، خیابان لرزاده متولد شد. از سال چهارم ابتدایی بهدلیل نوشتن مقالههای خوبی که در زنگ انشا میخواند، بارها مورد تشویق معلمان قرار گرفت.
از سال پنجم، هر هفته یک روزنامه دیواری تهیه میکرد و درواقع از همان زمان به دنیای نویسندگی وارد شد. تهیه روزنامه دیواری و نوشتن مقالههایی برای دانشآموزان در دوره دبیرستان نیز ادامه داشت.
اما ماجرای نویسندگی او به زمانی برمیگردد که در «کیهان بچهها» مینوشت. همان وقتها که آقای عباس یمینیشریف، سردبیر کیهانبچهها بود و یک سالی نوشتههای او را ویرایش میکرد تا به مرحله چاپ برسد. همین نوشتهها آنقدر ادامه پیدا کرد تا انتشارات جعفری، اولین کتاب او را در سال ۱۳۴۷ با نام «اشرافزاده پهلوان» منتشر کند.
از سال ۴۳ همکاری او با مجلههای مذهبی حوزه علمیة قم مانند مکتب اسلام، مکتب تشیع، نسل جوان، نسل نو و پیام شادی آغاز شد و این همکاری تا سال۵۵ بهطور مداوم ادامه داشت.
بسیاری از داستانهای او نظیر سوگند مقدس، داوران عصر شب، سرودهای رهایی، شهدای فتح، زندگانی امام حسین، از او برایم سخن بگو و… قبلا در این نشریات چاپ شده و بعدا بهصورت کتاب درآمد.
او درباره وضع مالی خانوادهاش در مصاحبهای توضیح داده بود: «خانوادگی از نظر مالی بهشدت محروم بودیم. گاهی اوقات که یاد رنجهای پدر و مادرم میافتم، حالم منقلب میشود. آنقدر که نمیتوانم بیان کنم.» او تعریف میکرد که فاصله خانهشان در خیابان خراسان تا مدرسه حافظ بسیار دور بود و حکیمی که معمولا پول خرید بلیت اتوبوس را نداشت، مسیر را پیاده طی میکرد و روزها بسیار خسته میشد. وضعیت مالیشان هرروز بدتر میشد و پدر هم اغلب بیمار بود و توانایی کار نداشت. او از سال۴۴ وارد سپاه دانش شد. چهارماه آموزش دوره نظامی را در شاهآباد غرب (اسلامآباد فعلی) گذراند و سپس بهعنوان معلم روستا به شهر سنقر کلیایی رفت که خاطرات خوبی از مهربانی مردم آنجا دارد؛ هرچند روستا از شهر بسیار دور بود و تقریبا چهار ساعت طول میکشید تا با اتوبوسهای قراضه از شهر به روستا برود. در چهارده ماهی که بهعنوان معلم در روستای ورداران سنقر کلیایی درس میداد، بعد از تعطیل شدن مدرسه همچنان کتاب میخواند و مینوشت و هر بار که از آن راه دور به تهران میآمد، دستههایی از مجلههای خاطرات وحید، یغما، سپید و سیاه، کیهانبچهها، اطلاعات هفتگی و... را با خود میبرد. شبها هم از یک رادیو باتری بیشتر به مطالب علمی گوش میداد.
آذرماه ۴۵ دوره خدمت سپاه دانش او تمام شد. در این مدت بود که متوجه شد گذشته از نویسندگی به معلمی هم عشق شدیدی دارد و وقتی نام خود را در لیست قبولشدگان معلم روستایی دید خیلی خوشحال شد. در روستاهای کندسفلی، افجه و انباج مشغول به تدریس شد و در این مدت مطالعات خود را نیز ادامه داد. در این زمان بهجای خواندن مقالات مجلهها به کتاب روی آورد و از کتابهای پلیسی آگاتا کریستی گرفته تا خاطرات و خطرات مخبرالسلطنه هدایت و سیر حکمت در اروپا را از فروغی مطالعه میکرد.
در سال۴۸ در دانشگاه تربیتمعلم تهران (دانشسرای عالی) در رشته زبان قبول شد. پس از فارغالتحصیلی در سال۵۲ داوطلبانه به قم رفت و در دبیرستانهای شهریار و پروین اعتصامی تدریس میکرد و ضمنا در حوزه هم، درسطلبگی میخواند. سال۵۴ به هامبورگ آلمان رفت و سپس عازم انگلستان شد و در دانشکده تعلیم و تربیت لندن مشغول به تحصیل شد. در این مدت گاهی در انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی در لندن سخنرانی داشت.
او درباره زندگی در خارج از کشور تعریف کرده است: «من و همسرم قبل از تحصیل در رشته تعلیم و تربیت به هامبورگ سفر کردیم. آنجا به پیشنهاد یکی از دوستان به دانشگاه «نورنبرگ» رفتم. تا رئیس دانشگاه متوجه شد که من نویسنده کودک و نوجوان هستم و ۳۶ کتاب هم نوشتهام، به این طرف میز آمد و گفت آلمان را بعد از جنگ جهانی دوم نویسندگان ساختند. دانشگاه هم جامعهشناسی میخواندم. آن زمان اغلب تحت تاثیر دکتر شریعتی بودیم و علاقهمند به تحصیل در این رشته هم بودیم. البته آن را به علت مشکلاتی نیمه تمام رها کردم و رفتم انگلستان برای تحصیل در رشته تعلیم و تربیت. بعد از پیروزی انقلاب به ایران بازگشتم تا بعد از مدت کوتاهی به انگلستان بازگردم و دکترا را هم آنجا بخوانم. آن زمان با شهید باهنر دوست بودم. ایشان گفت که مگر من میگذارم بروی و به ماندن تشویقم کرد.»
یکی از کارهای مهم محمود حکیمی تدوین مجموعه ۲۲جلدی تاریخ تمدن یا داستانهایی از زندگی انسان ویژه نوجوانان و جوانان است که کار آن را از سال۵۲ شروع کرده و در سال۸۲ به پایان رسانده است. او مطالعه تاریخ تمدن را برای نوجوانان و جوانان ضروری میدانست و معتقد بود: «تاریخ تمدن سرگذشت پیشرفت انسان در زمینههای بسیاری ازجمله فرهنگ، علوم، هنر و ادبیات است و در هر زمینه که بخواهید مطالعه کنید و از سیر تکاملی آن آگاه شوید باید به تاریخ تمدن رجوع کنید.»
استاد محمود حکیمی روز جمعه۳۰شهریورماه و پس از تحمل یک دوره بیماری در ۸۰سالگی از دنیا رفت.
مراسم وداع و تشییع این پیشکسوت ادبیات دینی کشورمان، امروز یکشنبه، ساعت ۹ صبح در مقابل تالار وحدت (پهنه رودکی) برگزار میشود و طی آن شخصیتهای فرهنگی و جمعی از دوستانش در آن سخنرانی خواهند کرد.
پیکر این نویسنده و پیشکسوت ادبیات دینی، پس از تشییع در قطعه نامآوران بهشت زهرا(س) به خاک سپرده میشود.