حرف‌های یک ایرانیِ مقیم آمریکا مثل بمب صدا کرد

برترین‌ها یکشنبه 15 مهر 1403 - 09:45
گفتگوی اخیر بهرام بیضایی با یکی از رسانه‌های خارج از کشور بازتاب زیادی در شبکه‌های اجتماعی داشته است.

برترین‌ها: گفتگوی اخیر بهرام بیضایی با یکی از رسانه‌های خارج از کشور بازتاب زیادی در شبکه‌های اجتماعی داشته. به هر حال بیضایی یکی از چند کارگردان صاحب‌نامی‌ست که همچنان در قید حیات است و البته کار هم می‌کند، دریغ که البته در وطن نیست. این گفتگو به بهانه اجرای نمایش داش آکل به روایت مرجان در آمریکا انجام شده. در ادامه بخش‌هایی از گفتگو را مرور کرده‌ایم.

حرف‌های یک ایرانیِ مقیم آمریکا مثل بمب صدا کرد

یک؛ جایی از گفتگو بهرام بیضایی در باره لات‌‌ها صحبت می‌کند، تاثیرات زیادی که جامعه لات‌ها از دوران شعبان بی‌مخ تا امروز در مناسبات سیاسی داشته‌اند، چند سالی‌ست که آن‌ها را در کانون توجه قرار داده، متن داش آکل هم درباره آن‌هاست که البته بیضایی تفکیک می‌کند و داش آکل را یک عیار معرفی می‌کند. او لات‌ها را افراد وِل و خطرناکی معرفی می‌کند که هر آن امکان دارد به سمتی بلغزند و خیانت کنند، آن‌ها فقط به تنبلی خودشان وفادارند. بیضایی در جایی از صحبت‌هایش به فیلمی که در سال‌های اخیر درباره لات‌ها و در شیراز ساخته شده اشاره می‌کند، احتمالا منظورش خون‌مردگیِ محمد کارت است. صحبت‌های بیضایی در این بخش می‌تواند در تقابل با سینمای لات‌ستای کیمیایی هم باشد.

دو؛ در جایی از گفتگو بیضایی از عدم تلاش مردم در کسب دانش انتقاد می‌کند، او می‌گوید مردم نهایتا پدر خود را آن هم تا روز چهلم پس از درگذشت می‌شناسند و هیچ تلاشی برای کسب آگاهی ندارند. برخی نسبت به این بخش حرف‌های بیضایی موضع منفی دارند و آن را منطبق با تحولات سال‌های اخیر جامعه ایرانی نمی‌دانند. آن‌ها می‌گویند اتفاقا جامعه ایرانی حداقل در دو سال گذشته بسیار پیشرو و آوانگارد بوده و بیضایی چون در داخل ایران زندگی نمی‌کند، شناخت دقیقی از تلاش مردم برای به روز بودن ندارد.

حرف‌های یک ایرانیِ مقیم آمریکا مثل بمب صدا کرد

سه؛ آن‌جایی که بیضایی از سانسور می‌گوید هم جنجالی شده، روزنامه‌نگاری که مقابل او نشسته از تفاوت کار در فضای بدون سانسور آمریکا با کار در فضای پر از ممیزی ایران می‌پرسد، بیضایی اما سانسور را یک امر عمومی توصیف می‌کند که در جامعه ایرانی همه به دنبالش هستند و فقط مسئولان دولتی کارگزارش نیستند، این مشابه نظری‌ست که بیضایی در سال ۵۷ هم داشت. او می‌گوید در ایران همه مردم به دنبال اعمال سانسور هستند و فقط مدل سانسورها فرق می‌کند. این بخش هم نظرات مثبت و منفی زیادی به دنبال داشته است. او البته این وضعیت را محصول تاریخ نکبت‌بار قلمداد می‌کند.

چهار؛ روزنامه‌نگار در جایی از گفتگو درباره نمایش تازه بیضایی می‌پرسد که چگونه بهرام بیضایی به چنین کیفیتی در این اجرا رسیده؟ بیضایی در پاسخ می‌گوید: کوشش در پیدا کردن کسانی که به تئاتر علاقه داشتند. او در ابتدای کار فقط همسرش مژده شمسایی را در کنارش داشته و تاکید می‌کند که فقط با یک نفر کار را آغاز کرده. اما نکته ویژه‌تر این بوده که خیلی از این افراد بازیگر نبوده‌اند و صرفا علاقه‌مند بودند. در واقع بیضایی این افراد با گذاشتن دوره‌های بازیگری توسط بیضایی به این مرحله رسیدند و نسل تازه‌ای‌ست که با استادی بیضایی پرورش یافته‌اند حالا از نگاه او یک معجزه تلقی می‌شوند و در واقع نوید یک اتفاق فرهنگی در لولی بالاتر برای ایرانیانی که از تماشای تئاتر در سرزمین خود محرومند.

حرف‌های یک ایرانیِ مقیم آمریکا مثل بمب صدا کرد

پنج؛ در بخش آخر این گفتگو بیضایی به پرسشی که درباره نوع مواجهه با افرادی که برای کار او در ایران محدودیت قائل شدند و حالا امروز او را افتخار جامعه هنری می‌دانند می‌گوید: من آن‌ها را نمی‌شنوم. من از این بیماری "خود را به گفته‌های مردم مسموم کردن" فرار کردم. او مساله سود را پیش می‌کشد. در واقع بیضایی معتقد است که از این آدم‌ها باید فرار کرد. از آدم‌هایی که زمان سوددهی شما را عزیز می‌کنند و بعدا ناگهان رهایتان می‌کنند. او در واقع چنین شرایطی را فرار از وضع موجود می‌داند و اینجور که از کلامش برمی‌آید پروسه بازگشتش به ایران فعلا منتفی‌ست.

منبع خبر "برترین‌ها" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.