به گزارش خبرگزاری صداوسیما ، شبکه خبر در برنامه گفتگوی ویژه آخرین تحولات لبنان و فلسطین اشغالی را مهدی محمدی ، مشاور رئیس مجلس شورای اسلامی در امور راهبردی بررسی کرد.
مشروح گفتگو به شرح زیر است
مقدمه مجری: با توجه به اظهارات وزیر دارایی رژیم صهیونیستی امشب موضوع ما آرمان و آرزوی رژیم صهیونیستی از نیل تا فرات هست و آیا اهدافی که رژیم صهیونیستی در جنگ و غزه دنبال میکند در جهت همین سمت و سو است یا خیر؟
رژیم صهیونیستی درباره لزوم تصرف بخش اعظم غرب آسیا در رسانهها بازتابهایی داشته است وشبکه تلویزیونی آر تی فرانسه اخیرا مستندی پخش کرده است که در این مستند وزیر دارایی رژیم صهیونیستی ادعا کرده است که دمشق، اردن، بخشهایی از مصر، لبنان، عربستان و عراق باید به اشغال اسرائیل دربیاید.
وزیر دارایی رژیم صهیونیستی در این مستند میگوید که از نظر بزرگان ما کم کم قدس به دمشق میرسد و من به صراحت میگویم که ما خواهان کشوری هستیم که شامل اردن، عربستان سعودی، مصر، عراق و لبنان هست.
سوال: چرا رژیم صهیونیستی اسرائیل از نیل تا فرات میخواهد و راهبرد رژیم صهیونیستی برای تحقق این رویا چیست؟
محمدی: چیزی که وزیر دارایی رژیم صهیونیستی چیز جدیدی نیست، در ۵۰- ۶۰ سال گذشته اوایلی که تازه رژیم صهیونیستی اشغالگری خودش را شروع کرده است و استراتژی نیل تا فرات استراتژی اصلی امنیتی این رژیم است و سعی میکنند که محیط پیرامونی خودشان اساسا به این ترتیب مدیریت کنند.
اگر خیلی به عقبتر برگردید و اسطورههای صهیونیستی را بررسی کنید میبینید آن جا حرف همین است و از یک نژاد برتری صحبت میشود و با یک نژاد پرستی تاریخی که چند هزار سال سابقه دارد برخورد میکنیم و اجازه دارند نسبت به بقیه اقوام که آنها را نژادهای فروتر میدانند و غاصب سرزمین خودشان میدانند هر نوع جنایتی دست بزنند که بتوانند سرزمین خودشان را توسعه دهند.
این ادبیات مهمی است که نقطه خوبی است که با چه چیزی طرف هستیم، این حرفها و حرفهای شبیه به این ماهیت جنگی که الان در آن درگیر هستیم نشان میدهد.
اگر کسی بخواهد بفهمد داخل چه جنگی هستیم و داخل این جنگ چطور باید رفتار کرد و استراتژی درست چیست، اتفاقا باید دقیقا به همین حرفها نگاه کنیم.
با رژیمی روبه رو هستیم که این رژیم تبدیل کردن جنایت به یک اصل در رفتار خودش را در دستور کار قرار داده است.
به عنوان یک کشور که کشور نیستند به عنوان موجودیت جعلی اشغالگر میتواند قدرت اقتصادی خودش را توسعه دهد و قدرت دانش بنیان خودش را توسعه دهد و از نظر سیاسی در دنیا صاحب نظر باشند، اسرائیل برای تحقق آن چه که منافع خودش را میداند یک روش را در پیش گرفته است و آن جنایت گسترده در سراسر منطقهای است که نسبت به آن منطقه ادعا دارد.
همه دنیا باید امروزه این را درک کنند و با یک تهدید موجودیتی علیه کل بشریت مواجه ایم، یعنی با کسانی روبه رو هستیم که تبدیل کردن جنایت به یک نورم در رفتار خودشان هیچ ابایی از این ندارند که اعلام کنند و با کسانی طرف هستیم که میگویند چرا به ما بگویند اگر غزه را تبدیل کردید به یک زندان بزرگ، بچههای تان را میکشیم، اگر کوچکترین اعتراضی بکند خانه خودش را روی سرخانواده اش خراب میکنیم، با کسانی مواجه ایم که برای کشتن سه نفر یا شش نفر یک برج دوازده طبقه را روی سر ساکنانش خراب کنند، اهمیتی ندارد هزینههای انسانی و سیاسی و اخلاقی کاری که میکنند چقدر است.
این رژیم صهیونیستی با همچین ماهیتی دهه هاست سعی کرده است که مظلوم نمایی کند، ما یک قوم مظلوم هستیم و سرزمین ما را گرفتند و هیتلر علیه ما جنایت کرده است و یک اسطورههایی که در کشورهای غربی به این باور رسیدند که باید به این جماعت کمک کرد.
ولی در یک سال گذشته پرده کنار رفته است و ماهیت واقعی این رژیم صهیونیستی برای همه روشن شده است، امروز وقتی همچین حرفهایی میشنویم و تطبیق میدهیم با رفتار واقعی رژیم صهیونیستی روی زمین این است که اینها اگر زورشان برسد کل منطقه خاورمیانه را تبدیل به غزه کنند و کل منطقه را صاف کنند و همه کسانی که با این جنایتگری مخالف هستند از دم تیغ بگذرانند تا به یک رویا و توهمی جامه عمل بپوشانند.
رژیم صهیونیستی تهدید جدی علیه بشریت است
دنیا اگر متوجه نباشد که با یک تهدید جدید علیه انسانیت، علیه اخلاق و دستاوردهای تمدن بشری مواجه ایم، راه درستی برای مقابله با این پدیده مواجه نخواهیم شد.
اینها میگویند ما کاری که در غزه کردیم در تمام منطقه تکرار خواهیم کرد، اینها به هیچ کدام از اهداف شان نرسیدند ولی تلاش میکنند که ضاحیه را تبدیل کنند به غزه و در دمشق هرجا امکانش باشد همین جنایت را تکرار کنند و اگر دست شان برسد به زودی وارد عراق میشوند و در یمن دارند تلاش میکنند و یک دوره طولانی د ر آن جا جنایت کردند ولی نتیجه نگرفتند، در مورد ایران زورشان نمیرسد ولی اینها موجوداتی هستند که اگر جنایتهایی امکانش باشد جنایتهایی بالاتر از آن چه انجام دادند در منطقه تکرار کنند، کسانی که ساده دلانه فکر میکنند که با این موجوداتی میشود صلح کرد یا مفهومی به نام آتش بس در برابر تیم نتانیاهو این مفهوم اساسا قابل دستیابی است، این پارادایم فکری به ما میدهد که ساده انگاریهای تحلیلی را کنار گذاشته و درک کنیم با چه نبرد پیچیده و سطح بالایی مواجه هستیم.
سوال: چند تا اشاره داشتید، که محور پرسش من هست، توهم از نیل تا فرات رژیم صهیونیستی اگر بپردازیم به جزئیات ماهیت جنگی ما الان د ر منطقه غرب آسیا شاهد هستیم مشخص کند.
این سوال که آن چه الان در غزه و لبنان دارد انجام میشود در راستای تحقق همین هدف رژیم صهیونیستی هست؟
محمدی: اینها وقتی این جنگ شروع کردند یک اهدافی را برای آن مشخص کردند، یکی این که ما کجا ایستادیم و چکار کنیم این است که اهداف روز اول چقدر محقق شده است، این که این رژیم صهیونیستی اصرار در کشتن غیرنظامیان میکند این که شما وارد جنگ شدید چه ادعاهایی میکردید و الان چه مقدار را محقق کنید.
بی اعتمادی شهرک نشین ها به تیم نتانیاهو
این که او میتواند ادعای پیروزی کند یا خیر؟ اولین هدف شان این بود که شمال و جنوب شهرک نشینانی که آن سرزمینها را غصب کردند امن کنند، این موضوعی است که شمال و جنوب سرزمینهای اشغالی دیگر قابل سکونت نیست، حتی اگر نتانیاهو و تیم نتانیاهو دهها برابر آن چیزی که جنایت کردند ادامه دهند شهرک نشینان اعتماد این که آنها امنیت لازم یا حداقل امنیت لازم را آن جا را تامین کنند ندارند.
این عددهای که اینها میگویند جدی نیست، عملا چند صد هزار نفر در اسرائیل آواره اند، کشوری که علی الظاهر چند میلیون نفر جمعیت ندارند، بنابراین اگر هدف ااول این بوده است که شمال و جنوب امن شود، شمال و جنوب از همیشه ناامنتر است و این بخشها دیگر قابل سکونت نیست.
اسرائیلیها باید فکری کنند، سرزمینی که فاقد عمق راهبردی بوده است الان آن قدر لاغر شده است که با کوچکترین ضربهها تعادل استراتژیکش را میشود به هم زد.
این هدف اول، هدف دوم اینها این بوده است که اسرای شان آزاد کنند، نتانیاهو کاری کرده است اسرا را بیش از آن که آزاد کند، کشته است.
الان هم هیچ اولویتی سیاسی و امنیتی ما در رژیم صهیونیستی نمیبینیم برای این که اسرای خودشان را سالم برگردانند.
اینها عملا هیچ اسیری را اینها نه در فرآیند سیاسی و نه در فرآیند امنیتی نتوانستند آزاد کنند و مردم این سرزمین اعتمادشان را نسبت به اسطورههای بنیادین این رژیم صهیونیستی از دست دادند، آن اسطوره همیشه میگفته است که به این سرزمین شکوفا و امن بیایید، امروز میبینند که ناامنترین جای دنیا همین جاست، آنهایی که جا داشتند برگشتند، آنهایی که ماندند جایی نداشتند که بروند، قصد دیگرشان غزه را ویران کنند و تخریب کنند، غزه ویران کردند ولی جالب است که نتوانستند تخلیه کنند.
منابع رژیم صهیونیستی نشان میدهد که مردم از جنوب غزه به شمال غزه و سکونت در خانههای ویران شده خودشان در شمال هستند.
میگویند ما از جنایت اینها در امان نیستند و بمباران اینها ادامه دارد ترجیح میدهیم در خانههای خودمان باشیم تا در اردوگاه و جای دیگری، رژیم صهیونیستی میگوید ما هر منطقهای که در غزه خالی میکنیم یک ساعت دیگر در اختیار حماس است و در شمال وضعیت به مراتب بدتر خواهد شد برای رژیم صهیونیستی به این علت که حزب الله سالهای طولانی تمرین کرده است که الجلیل و مرزهای شمالی سرزمینهای اشغالی را از سکنه خالی کند، اسرائیلیها میبینند که چیزی که روی دست شان مانده است تعداد بیتشری آواره است که دنبال پیدا کردن جایی هستند که با وجود همه این جنایتها و لطمههای راهبردی به مقاومت زدند نتوانستند اهداف خودشان را محقق کنند.
موجودیت رژیم صهیونیستی در خطر است
ما ضربههای راهبردی و دردناکی خوردیم، اما ضربهای که به رژیم صهیونیستی زدیم ضربه موجودیتی است و امروز موجودیت این رژیم صهیونیستی در معرض مخاطره است و این یکی از ریشههای تحلیل این وضعیت است.
سوال: محور مقاومت و رژیم صهیونیستی ضربههایی که زده شده است و ضربههایی که خورده است، کدام کاریتر بوده است؟
محمدی: نکته اول این است که ما باید واقع بین باشیم، اگر واقع بین نباشیم نمیتوانیم در این جنگ پیچیده بجنگیم، واقع بینی اقتضا میکند که ضربههای مقاومت خورده است ضربههای دردناک و سختی بوده است و فقدان سید حسن نصرالله چیز کوچکی نیست و کسی نباید اینها را کوچک نمایی کند چرا که نمیتوانیم ماهیت این جنگ دردناک و پیچیده را تشخیص دهیم که وظیفه مان چیست.
رژیم صهیونیستی در پی تسلط همه جانبه بر منطقه
ضربههایی که رژیم صهیونیستی دریافت کرده است کاملا موجودیتی است، رژیم صهیونیستی از حدود ۵-۶ سال پیش تلاش میکردند که خودش را پهن کند در منطقه، پروژههای اقتصادی و مالی و زیرساختی با کشورهای منطقه توافق کنند و تلاشهای زیادی کردند، بعضی از کشورهای در منطقه تبدیل شدند شریک اسرائیل برای پهن شدن رژیم صهیونیستی در منطقه.
تحلیل شان این بود که اگر ما در مرزهای رژیم صهیونیستی محصور شویم نابود میشویم و باید فراتر برویم، اتفاقی که امروز افتاده است این است که نه فقط محصور شدند در مرزهای اسرائیل بلکه کپسوله و فشرده شدند و عمق استراتژیک شان در بخش محدود کاهش پیدا کرده است.
مقاومت در آستانه شکوفایی است
مقاومت در وضعیت خاصی قرار دارد و در آستانه یک شکوفایی است.
ما نباید شعار بدهیم، ما نیازمند واقع بینی هستیم، اگر شعار زده شویم ضربه میخوریم، این که من میگویم مقاومت در آستانه شکوفایی است مبتنی بر درک منطق جنگی است که درآن هستیم، کاری که اسرائیل میکند این است که تلاش میکند از طریق اصراف در جنایت و کشتار مردم و غیرنظامیان یک بازدارندگی از طریق ترس ایجاد کند، یعنی شرایطی ایجاد کند هیچ کس در منطقه جرات کند که به سمت اسرائیل برود و یا هفت اکتبر دیگری محقق کند.
من شما را ارجاع میدهم به حرفهایی که حدود یک ماه پیش آستین وزیر جنگ آمریکا زد، او گفت در سخنرانی این حرفها علنی است، گفت ما تجربهای که در افغانستان و عراق پیدا کردیم، این است که شما شروع میکنید به جنایت علیه غیرنظامیان یک پیروزی تاکتیکی به دست میآورید و ظاهرا زن و بچهها را میکشید و تانکهای تان در خیابانهای خالی حرکت میکند و اسمش را پیروزی میگذارید.
واقعیت این است که مردان و جوانان و حتی کودکان که جنایت علیه شان مرتکب میشوید یک نسل از مقاومین را تشکیل میدهند که دیدند که شما چکار کردید و مقاومت در آستانه یک جهش ژنتیکی است و اهداف دورتری هدف قرار میگیرد و تسلیحات بیشتری استفاده میشود، تلفات بیشتری از رژیم صهیونیستی گرفته میشد، این خطوط قرمز اعمال میشود برای این که ضربه کمتری زنان، کودکان و دیگران در غزه بخورند.
کاری که اسرائیل میکند کمک به ظهور به یک نسل جدید از مقاومت است، این نسل جدید نیروهای مقاومت یاد و خاطره این جنایتی که اسرائیل این روزها مرتکب میشود در ذهن خودشان نگه میدارند.
کسانی که در کرانه باختری علیه اسرائیل عمل میکنند، اینها جوانان هفده ساله، هجده ساله، نوزده ساله که با مشاهده جنایت اسرائیل علیه پدر و مادرهای شان بزرگ شدند، با مشاهده تبعیض سیستماتیک بزرگ شدند و با امکان اسلحه دست گرفتن، اسلحه دست گرفتند و این اتفاقی است که در منطقه میافتد در میان مدت و در زمان کوتاهی نتایج آن را مشاهده خواهیم کرد.
جنگ اخیر، جنگ روایتهاست
سوال: الان چند تا سرفصل بود، یک شما اشاره کردید به ترور رهبران حماس و حزب الله لبنان و ضربهای که رژیم صهیونیستی به این موضوع زده شده است و یک نسل جدید و نسل در مقابل رژیم صهیونیستی در موضوع مقاومت تربیت میشود که بسیاری از خطوط قرمزهایی که در گذشته بود عبور کرده است.
به روایتها بپردازیم آن چه که از زمان ترور سید مقاومت سید حسن نصرالله مطرح شد آیا بعد از دکتر اسماعیل هنیه، بعد از سید حسن نصرالله حماس و مقاومت لبنان ضعیف شدند، روایتهایی که رژیم صهیونیستی ازآن چه که این روزها میشنویم درست است؟
محمدی: به یک معنایی جنگی که الان درگیر هستیم اساسا جنگ روایت هاست، داستان این است که کی قصه را چجوری تعریف میکند، اسرائیلیها سعی میکنند روایت خودشان را تعریف میکنند که روایت خودشان را عرضه کند و دست تنها هم نیستند، ماشین بین المللی بزرگی پشت سر آن هاست و یک سیستم پروپاگاندای قدرتمند تلاش میکند که روایت اسرائیل در این صحنه پرومد کند.
واقعیت این است که اولا اسرائیل سعی میکند روایت قدرت ارائه کند، تلاش میکند اقداماتی که انجام میدهد و جنایاتی که میکند از موضع قدرت است.
اولین چیزی که باید به ذهن مان بسپاریم این است که این درست نیست، اسرائیلیها جنایت کاران قهاری هستند و پشت صحنه آن چیزی که در رژیم صهیونیستی میگذرد میبینید ضعفها و محدودیتهای جدی وجود دارد که روز به روز بیشتر میشود و امروز این سرزمین غیر قابل سکونت است سرمایه گذاری در آن نه فقط متوقف شد و نرخ مهاجرت بسیار رشد کرده است و بچهها مدرسه نمیروند، نرخ تروما و کسانی که الان مثلا به خاطر اختلالات روانی مراجعه میکنند به بیمارستانهای روانپزشکی حیرت آور است در اسرائیل.
رژیم صهیونیستی در حال فروپاشی است
به لحاظ سیاسی در حال فروپاشی کامل است و ارتش نیروی کافی برای جنگ روی زمین و مهمات کافی ندارند، برای ادامه جنایت شان اگر یک روز آمریکاییها ارسال مهماات به اسرائیل قطع کنند اینها برای تفنگهای شان فشنگ و برای هواپیماهای شان بمب نخواهند داشت.
آن اسطوره مظلومیت فروریخته است که همه در دنیا میدانند که با موجوداتی در اسرائیل طرف هستند که نه فقط بچهها را میکشند و بلکه به کشتن بچهها افتخار میکنند، این دو تا چیز است.
یک وقتی است که بچهها را میکشند در جنگی و یک وقتی میگویند با افتخار میگویند ما مادران فلسطینیها را عزادار کردیم و از عزادار کردن آنها خوشحالیم و در رسانههای شان میگفتند و حتما گفتند.
اولین نکتهای که باید توجه کنید با این رژیم فروپاشیده که سعی میکند ژست تهاجمی بگیرد، مواجه اید، این همان دکترین بن گورین است که گفت اسرائیل باید همیشه مثل سگ هار رفتار کند، سگ هار لزوما سگ قدرتمندی نیست، سگی است که بسیار پارس میکند، تهاجمی عمل میکند ولی اگر چوب دستی را بلند کنید و اگر از سروصدای آن نترسید.
محمدی: و اگر از سروصدای آن نترسید، خیلی طول نخواهید کشید که ضعف آن آشکار شود؛ بنابراین در مقابل یک همچنین دشمنی، مهمترین ضابطه این است که باید شجاع باشیم. اگر ما شجاعت خودمان را از دست بدهیم، اگر حواس مان نباشد که این دشمن ضعف اش را پشت سروصدا و پشت جنایت کردن، پنهان کرده است، اگر حواس مان نباشد که در یک روند میان مدت، اسرائیل چیزی از آن باقی نمانده است، ما جنگ را خواهیم باخت، من شفاف میگویم، باید شجاع باشیم. نباید اجازه بدهیم که ترس بر ما چیره شود و البته این اتفاق نیفتاده است و نخواهد افتاد. مطلب دوم اینکه به نظر من مقاومت در آستانه دوران جدیدی از جنگ قرار دارد، یعنی از لحاظ راهبردی از هفتم اکتبر به این طرف که نگاه کنید، اتفاقی که افتاده است این است که اسرائیل ضربات مهلک تری را دریافت میکند و این ضربات به تدریج با پیش بینیهای اینها تناقض پیدا خواهد کرد
رژیم صهیونیستی نگران طولانی شدن ضربات مقاومت است
. اینها گفته بودند که ما مقاومت را در غزه از بین برده ایم، در لبنان تضعیف خواهیم کرد، بعد میرویم به سراغ عراق، بعد میآییم سراغ یمن و با ایران تسویه حساب میکنیم، برای چه، برای اینکه سطح تنش کاهش پیدا کند. قرار بود سطح تنش کاهش پیدا کند برای اینکه اینها بتوانند نظام سیاسی شان را احیاء کنند، مردم به تعبیر خودشان به خانه هایشان برگردند، روند برعکس است و من فکر میکنم که مهمترین چیزی که امروز اسرائیل نگران آن است این است که ضربات جدید مقاومت در طولانی مدت بخواهد ادامه پیدا کند. بگذارید این نکته را عرض کنم، پشت صحنه این است که اسرائیلیها همه این جنایتها را میکنند برای رسیدن به یک آتش بس، این هدف اسرائیل است. اتفاقاً همه باید بدانند که اسرائیل دنبال این است که هرچه سریعتر به یک آتش بسی برسد، اعلام پیروزی کند، اسرای خودش را برگرداند و جبهههای شمال و جنوب را خاموش کند، این هدف پشت پرده شان است.
سؤال: برای این موضوع سناریو دارد؟
محمدی: سناریو همین است که به ما بگوید که من آماده جنگ طولانی مدت هستم برای اینکه مقاومت به سمت آتش بس حرکت کند. ما با یک جنگ شناختی مواجه هستیم، یک دشمن ضعیف میگوید من قوی هستم، دشمنی که خودش دنبال آتش بس است، دارد اینطور القاء میکند که طرفهای مقابل در موضع ضعف هستند و باید دنبال آتش بس باشند. اتفاقاً مهمترین پیامی که اسرائیلیها به تدریج دارند درک میکنند، این است که مقاومت خودش را آماده یک نبرد طولانی مدت کرده است و با وضعیت فعلی، آن رژیمی که از لحاظ راهبردی رو به زوال خواهد رفت، رژیم صهیونیستی است و مقاومت با وجود ضرباتی که دریافت میکند قادر خواهد بود سورپرایزهای جدیدی در صحنه ارائه کند، اسرائیلیها نمیتوانند سورپرایز جدیدی را ارائه کنند. ولی مقاومت تازه غافلگیریهای خودش در صحنه را شروع کرده است و عقیده من این است که روند فعلی در میان مدت تداوم خواهد داشت و آن زمان است که باید نتایج آن را ارزیابی کرد.
سؤال: وضعیت مذاکرات امریکا و رژیم صهیونیستی به چه صورتی است؟
محمدی: موضوع بین امریکا و اسرائیل خیلی پیچیده است. اتفاقاً هم آنجا بحث سر همین است که اسرائیل به ضعفهای خودش واقف باشد. مهمترین چیزی که امریکاییها به اسرائیلیها تذکر میدهند، همین است که پای تان را از گلیم تان درازتر نکنید. دارند محدودیتهای اسرائیل را به اسرائیل یادآوری میکنند.
رژیم صهیونیستی در پی کشاندن آمریکا به جنگ در منطقه است
، آن چیزی که در مذاکره وجود دارد الان این است. اسرائیلیها الان دارند تلاش میکنند در این مذاکرات، اولاً امریکاییها را به یک جنگ گسترده در منطقه بکشانند. این برنامهای است که اسرائیل از مدتها قبل، سالهای طولانی به نظر من این برنامه را تعقیب میکند، ولی حواس امریکا به این موضوع است. ما در ایران و گروههای مقاومت باید بدانیم که اسرائیل آماده یک جنگ بزرگ در منطقه نیست، اما بدش نمیآید که امریکا را به یک جنگ بزرگ در منطقه بکشاند. اما امریکاییها هم در دوره ترامپ و هم بعد از دوره ترامپ به عقیده من این درس را به خوبی یاد گرفته اند که قادر نیستند در جنگهای بزرگ در منطقه خاورمیانه پیروز شوند. چیزی که اینها از افغانستان و عراق و لیبی یاد گرفتند، این است که نمیتوانند جنگهای بزرگ را در منطقه ببرند. به همین دلیل اولین ضابطهای که در این گفتگوهای پنهان بین امریکا و اسرائیل وجود دارد، به نظر من خوب است مردم ما در اینباره روشن باشند این است که قرار نیست جنگی رخ بدهد. دقیقاً برخلاف القائاتی که امریکا و اسرائیل میکنند، مسئله این است که اسرائیلیها از جانب امریکا به شدت تحت فشار قرار دارند که رفتاری انجام ندهند که سطح تنش یکباره بالا برود و منجر از کنترل خارج شدن شرایط در منطقه شود. اینکه منطقه به سمت جنگ گسترده حرکت میکند، این تبلیغات اسرائیلیها است. اتفاقاً آن چیزی که پس پرده وجود دارد این است که هم امریکا و هم دولت نتانیاهو، به شدت مراقب هستند که وارد یک جنگ بزرگ نشوند برای اینکه نمیتوانند تبعات آن را به لحاظ استراتژیک تحمل کنند. ببنید شما عملیات وعده صادق ۱ را درنظر بگیرید، قبل از این عملیات خیلی در فضای رسانه ای، بعضیها در محافل داخلی، حرف شان این بود که اگر ضربهای به اسرائیل زده شود جنگ شروع خواهد شد. ما ضربه بزرگی به اسرائیل زده ایم در عملیات وعده صادق ۱، یک عملیات موشکی و پهپادی با آن سایز در جهان بی سابقه است، اما اسرائیلیها حتی قادر به نشان دادن یک واکنش کوچک معنادار که مسئولیت آن را بپذیرند نبوده است. همین الان بعد از عملیات وعده صادق ۲ تصور بعضیها این بود که بلافاصله منطقه منفجر خواهد شد و ما با اسرائیل وارد جنگ خواهیم شد. همین الان در مذاکرات راهبردی اسرائیل و امریکا، بحث بر سر این است که اگر اسرائیل هم بخواهد اقدامی انجام بدهد، این اقدام باید به گونهای باشد که تضمین شود جنگی رخ نخواهد داد. این جزء ضابطههایی است که امریکاییها مقرر کرده اند. حالا شما فضای شبکههای اجتماعی فارسی زبان را میبینید و این منافقین و سلطنت طلبها و کسانی که با اسرائیل دست شان در یک کاسه است، مهمترین کاری که میکنند این است که مردم از جنگی که واقعاً وجود ندارد بترسانند.
ایران نگهبان صلح در منطقه است
اتفاقاً اگر ما بخواهیم جنگ شود که امروز ایران در منطقه خاورمیانه در مقابل این جنایتکاران نگهبان صلح است. باید در مقابل اسرائیل شجاع و قوی باشیم. اگر این شجاعت و قوت در رفتار ما وجود داشته باشد، جنگی رخ نخواهد داد، زد و خورد بله وجود خواهد داشت، عملیاتهای متقابل وجود خواهد داشت. اما اتفاقاً این زد و خورد و عملیاتهای متقابل برای جلوگیری از اینکه صهیونیستها اقدامی انجام دهند که آن اقدام منجر به شعله ور شدن یک جنگ بزرگ شود، ضرورت دارد. این شجاعت عملیاتی و راهبردی امروز ما است که تضمین خواهد کرد در آینده منطقه جنگ بزرگی رخ ندهد. این مهمترین مضامینی است که الان در گفتگوهای امریکاییها و اسرائیلیها یعنی یکی از مهمترین حداقل است که حرف زده میشود، مطالب دیگری هم است.
سؤال: با توجه به اینکه الان به دغدغه مندی امریکاییها کابینه جنگ رژیم صهیونیستی در نوع پاسخ جمهوری اسلامی ایران داریم صحبت میکنیم، ما در روزهای آینده منتظر چه اقداماتی از سوی رژیم صهیونیستی باید باشیم؟
محمدی: به ما بستگی دارد و به جریان مقاومت بستگی دارد. عرض کردم اگر که مقاومت راهبرد جدیدی را که درپیش گرفته است و آن راهبرد افزایش فشار استراتژیک و نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی است. اگر این راهبرد را با قوت و با شجاعت ادامه بدهد و اگر ما منتظر نمانیم که دشمن به ما ضربه بزند، بلکه در زدن ضربه به دشمن در وضعیتی که تشخیص میدهیم وضعیت درستی است، پیش دستی کنیم، آن زمان من فکر میکنم که اسرائیلیها خودشان به تدریج و با نزدیک شدن به انتخابات امریکا، چارهای ندارند جز اینکه یک راه حلی برای بیرون آمدن از این معضل پیدا کنند و سطح تنش ممکن است کاهش پیدا کند؛ بنابراین اگر مقاومت و ایران ابتکار عملهای خودشان را حفظ کنند که به نظر من حفظ خواهند کرد و ما مسیر درست تشخیص داده ایم، من گمان میکنم که اسرائیل مجبور خواهد شد دست و پای خودش را جمع کند یا لااقل امریکاییها در دولت جدید برای این تنش، مجبور هستند یک فکری کنند اگر بخواهند تعادل ژئوپولوتیکی در منطقه را حفظ کنند. اسرائیل الان دارد فکر میکند و دارد مشورت میکند برای اینکه ببیند که در جواب به عملیات وعده صادق ۲ چه کاری باید بکند. جالب این است که مهمترین چیزی که در شرایط فعلی اسرائیلیها به آن رسیده اند این است که کاری نکنند که مقابله راهبردی فعلی با ایران و مقاومت تشدید شود. اسرائیل به دنبال این است که اگر خواست ضربهای بزند، ضربهای با هدف کاهش تنش بزند و نه با هدف افزایش تنش. اصطلاحاً اسرائیلی ها، تعبیر از من است، دنبال حفظ آبرو هستند، دنبال این هستند که بگویند یک کاری کردیم. اما اینکه آن کار واقعاً یک کار معنادار باشد، با توجه به اینکه مطمئن هستند پاسخ ایران یک قطعی است، دو پاسخ ایران اتوماتیک خواهد بود و بلافاصله رخ خواهد داد، سه پاسخ ایران براساس ضوابط قبلی نخواهد بود و از ضوابط قبلی بسیار فراتر خواهد رفت و چهار اینبار نه فقط خود آنها، بلکه متحدین و شرکای آنها باید بابت بی احتیاطی که میکنند، هزینه بپردازند.
اسرائیل، اقدامات خود را بزرگ جلوه می دهد
از همه اینها مهمتر، امریکاییها میدانند که کاری که نتانیاهو میکند، ضربه به کمپین خانم هریس است، یعنی انگار یک معامله پنهانی بین نتانیاهو و ترامپ انجام شده است برای اینکه کمپین دموکراتها را در انتخابات تضعیف کنند. نتیجه همه اینها این است که دارند تلاش میکنند که اسرائیل به سمت اقدامات نمادین سوق دهند که البته تلاش خواهند کرد در شبکههای اجتماعی آن را بزرگ جلوه بدهند، این پیش بینی من است. ما در روزهای آینده با یک تلاش برای اسرائیل در بزرگنمایی اقدامات خودش مواجه خواهیم بود، ولی این تلاش را باید با واقعیتهای صحنه تطبیق بدهیم. اگر این کار را به درستی انجام بدهیم، آن زمان در موقعیتی هستیم که مسیر صحیح و رو به جلو را به خوبی تشخیص بدهیم.
سؤال: خبرهای اخیر حکایت میکند از اینکه کشورهای منطقه، رایزنیهایی را با امریکا، چون ما الان اشاره کردیم به موضوعات رژیم صهیونیستی و امریکا در پس اتفاقات منطقه، کشورهای منطقه هم مذاکرات و رایزنیهایی را با ایالات متحده امریکا دارند انجام میدهند. موضوعات این رایزنیها چه است؟
محمدی: یک توافقی که به عقیده من توافقهای پنهانی است که علنی هم شده است، بین امریکا و رژیم صهیونیستی ظرف دو سه سال گذشته وجود داشته است. برای اینکه به زیرساختهای انسانی، تسلیحاتی، فیزیکی و به رهبران مقاومت، ضربه بزنند، ولی مواظب باشند که منطقه وارد جنگ نشود. یک همچنین توافقی بین امریکا و اسرائیل وجود داشته است. این همان چیزی است که از چهار پنج سال پیش اسم آن را گذاشته اند نبرد در منطقه خاکستری، جنگ بین جنگ ها، کشتن با هزاران زخم، این تعابیری که اسرائیلیها ظرف سالهای گذشته به کار برده اند و بعضیها در محافل استراتژیک امریکا هم تکرار شده است، معنای اصلی آن این است که اینها بتوانند به مقاومت ضربه بزنند ولی ضربه راهبردی دریافت نکنند تعادل استراتژیک در منطقه به هم نخورد و جنگ بزرگی در منطقه رخ ندهد. اسرائیلیها تضمین کرده بودند این را برای امریکا که ما یک رویارویی بزرگی ایجاد نمیکنیم ولی به زیرساختهای مقاومت لطمه میزنیم. واقعیت این است که الان که ما با همدیگر صحبت میکنیم، استنباط محافل راهبردی در منطقه این است که اسرائیل درحال خارج کردن تنش از کنترل است و حرفهایی که اسرائیلی پس پرده میزدند، در مذاکرات میزدند، در اینباره که اصطلاحاً عملیاتهای جراحی انجام خواهند داد و تنش در منطقه گسترش پیدا نخواهد کرد، این حرفها خیلی معنای درستی ندارد. چه بسا یک عدهای در رژیم صهیونیستی هستند که به دنبال به آتش کشیدن منطقه هستند. این به نظر من باعث شده است که یک نیروهای سیاسی در همه دنیا و در منطقه فعال شده است
حمایت تسلیحاتی آمریکا از رژیم صهیونیستی
برای اینکه این ماشین جرم و جنایت که الان بالاخره نتانیاهو پشت رول آن نشسته است بتوانند این را متوقف کنند. امریکاییها از حدود ۶ یا ۷ ماه پیش به این طرف شفاف شده است که مسئول اصلی این پروژه هستند. یعنی ببینید اگر امریکا الان اراده کند، حمایت سیاسی و اطلاعاتی خودش را بردارد، اگر امریکاییها حمایت تسلیحاتی خودشان را بردارند، آرایش نیروهای خودشان در منطقه را تعلیق بدهند، اسرائیل یک روز هم دوام نمیآورد، خیلی چیز روشنی است. اتفاقاً همین جا باید گفت که هر ضربهای که الان رژیم صهیونیستی به یک هدف میزند، ضربه شراکتی با امریکاییها است. امریکاییها در آن سهیم هستند، امریکاییها نمیتوانند در ضربه زدن شراکت کنند ولی بخواهند که در هزینه پرداختن استثناء باشند، همچنین اتفاقی نخواهد افتاد. این روند روندی است که به تدریج نیروهای امریکا، زیرساختهای امریکا در منطقه را زیر ضرب خواهد گرفت و از آن مهمتر، نظم را مختل خواهد کرد. من فکر میکنم الان یک فشار قابل توجهی روی امریکا از جهات مختلف وجود دارد برای اینکه این وضعیت را کنترل کند و اجازه ندهد که این وضعیت برسد به نقطهای که دیگر هیچ ضابطهای برای آن نباشد. این موضوع به نظر من موضوع مهمی است، اسرائیل به گونهای عمل میکند که اساساً گزینهای جز رویارویی برای مقاومت و برای بسیاری از کشورهای منطقه باقی نمیگذارد. همه گزینهها دارد به یک گزینه تقلیل داده میشود. ما نمیتوانیم وسط یک جنگ باشیم و در آن جنگ نجنگیم، همچنین چیزی امکان ندارد. ما ممکن است دنبال جنگ نباشیم، ولی وقتی وسط جنگ قرار بگیرید باید در آن جنگ از خودتان دفاع کنید. این مبارزهای که الان در منطقه رخ داده است، ژئوپولوتیک منطقه را به طور اساسی تغییر خواهد داد، نسل جدید مقاومت را ایجاد خواهد کرد، رژیم صهیونیستی را مضمحل خواهد کرد و امریکا را در شرایطی که باید روسیه و چین را مهار کند، وارد یک منطقه شعله ور شده خواهد کرد که اصلاً معلوم نیست عاقبت آن چه است. من فکر میکنم که یکی از مهمترین مضامینی که الان در مذاکرات پنهان بین امریکا و اسرائیل و از آن طرف بین امریکا و کشورهای منطقه وجود دارد، این است که یک فرمولی پیدا شود برای کنترل این وضعیت و این فقط به یک شکل میسر است و آن این است که اسرائیل جنایت را در مرزهای شمالی و جنوبی خودش متوقف کند و تضمینهایی درباره یک آتش بس پایدار وجود داشته باشد. این جمله را عرض کنم، هیچ تضمینی درباره اینکه اسرائیلیها به آتش بس پایبند بمانند وجود ندارد. ممکن است الان آتش بس باشد، یک ماه هم به آتش بس پایبند باشند، ولی بعد بلافاصله در هر زمانی که احساس کنند وقت آن رسیده است، جنایت را شروع خواهند کرد. چه تضمینی وجود دارد که یک آتش بس پایدار در منطقه شکل بگیرد. این چیزی است که امریکاییها امروز به آن مسئول هستند، یا محقق میکنند یا اگر محقق نکنند هزینه آن را خواهند پرداخت و این چیزی است که راجع به آن با همدیگر بحث میکنند.
سؤال: ابتدای صحبت هایتان اشاره کردید که رژیم صهیونیستی حذف حماس، تضعیف حزب الله را جزء اهداف خودش قرار داده بود، رسیدن یا نرسیدن آن بخشی از تحلیلهای شما در این برنامه بود. در ترور فرمانده مقاومت در لبنان، سید مقاومت، سیدحسن نصرالله هم اسم عملیات و نام پروژه را نظم نوین و نظم جهانی عنوان کردند. اخیراً هم که سفیر امریکا در بیروت اظهاراتی داشته است به نیروهای سیاسی و نمایندگان مستقل لبنان و از آنها خواسته است که خودشان را برای دوران پساحزب الله آماده کنند. تحلیل شما از این صحبتها چه است؟
محمدی: ببینید این بخشی از همان جنگ شناختی و روایت سازی است که اسرائیلیها مدتی دارند تلاش میکنند که انجام بدهند. مهمترین هدف آن هم این است که ناکامیها و ضعفها و محدودیتهای خودشان را پشت یک ژست تهاجمی بپوشانند. متأسفانه کسانی هم هستند در منطقه که این چیزها را باور میکنند. اگر بخواهم راجع به حزب الله مشخصاً حرف بزنم، ضرباتی که حزب الله دریافت کرد، ضربات از نظر من جدی بود. این ضربهها میتوانست هر نیروی مسلح سازمان یافته و هر ارتش قدرتمندی در جهان را از هم بپاشاند، یعنی توانایی عملیاتی آن را صفر کند. هر ارتشی در دنیا، این اتفاقاتی که برای حزب الله افتاده است، برایش رخ میداد، دیگر نمیتوانست یک گلوله دیگر به سمت دشمن شلیک کند، سازمان اش از هم میپاشید. اما امروز اولاً کادر رهبری حزب الله احیاء شده است، اسرائیلیها این را میدانند، حزب الله امروز توسط یک رهبری منسجم دقیق و خردمند اداره میشود. اساساً این چیزهایی که شما در نبرد بین حزب الله هم نبرد موشکی و پهپادی و هم نبرد یگان رضوان روی زمین در مرزهای سرزمینهای اشغالی و لبنان میبینید، اینها نمیشود بدون هدایت یک فرماندهی قدرتمند باشد. حزب الله یک نسل فرمانده دارد، بله فرماندههای آن شهید شده اند. ولی امروز کسانی بر سر کار آمده اند که تجربه آنها از برادران بزرگواری که شهید شده اند کمتر نیست. اولاً کادر فرماندهی احیاء شده است، حزب الله نظام ارتباطات درونی خودش را که بعد از قصه پیجرها، ضربه خورده بود، به طور کامل احیاء کرده است و امروز اسرائیل به این نظام ارتباطی جدید هیچ اشرافی ندارد. حزب الله توان عملیاتی خودش را کاملاً بازسازی کرده است به ایده حمایت از مردم غزه، ایده انتقام شهید سیدحسن نصرالله را هم اضافه کرده است. یعنی امروز رزمنده حزب الله وقتی میجنگد، برای دو چیز میجنگد، هم برای قدس میجنگد، هم برای انتقام سیدحسن میجنگد. برای همین است که شما میبینید اسرائیلیها در هیچ کدام از آن ده دوازده روستایی که در جدال مرز میخواستند وارد آن بشوند، هیچ پیش روی معناداری نه فقط از لحاظ نظامی نکردند بلکه ضرباتی که نیروهای نخبه و یگانهای کماندویی اسرائیل دریافت کردند بی سابقه است و حزب الله تازه در ابتدای کار است. از این جهت اجازه بدهید من این جمله را با قاطعیت عرض کنم که حزب الله جدیدی ظهور کرده است و برای مقابله با اسرائیل، همین حزب الله لبنان در ماههای آینده کفایت خواهد کرد، چه بسا اساساً دیگر نیاز به چیز دیگری نباشد.
ضرورت وحدت داخلی در کشور
سؤال: راجع به محیط داخلی، کارهایی که میشود انجام داد برای تقویت مقاومت و تولید مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی؟
محمدی: ببینید مهمترین تکلیفی که ما امروز داریم این است که وحدت داخلی خودمان را حفظ کنیم. ما وارد دوران پرتنشی شده ایم. وارد دورانی شده ایم که در آن احتمالاً رویدادهای غافلگیرکننده بیشتری در آینده وجود خواهد داشت. امروز دقیقاً یک اتحاد بزرگ پشت سر رهبری برای مقابله با اسرائیل وجود دارد. امروز همه نیروهای سیاسی، اصولگرا، اصلاح طلب، چهرههای شاخص شان پشت سر رهبری ایستاده اند و به درایت و توان نظام جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با این دشمن ابراز اعتماد میکنند. امروز جامعه ایران دچار یک حس افتخار است درباره ضرباتی که به این دشمن زده میشود. در عین حال نگرانی هم وجود دارد، ما خوب میفهمیم که نگرانیهایی هم است. مهمترین وظیفه ما امروز این است که این وحدت را حفظ کنیم، به نیروهای نظامی و امنیتی خودمان اعتماد داشته باشیم و تدبیر نظام جمهوری اسلامی ایران را جدی بگیریم. مهمترین کاری که اسرائیل در هفتههای آینده خواهد کرد، تلاش برای مخدوش کردن این وحدت است، در اینباره باید بسیار دقیق بود و مواظبت کرد و مراقب بود.