به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، برنامه گفتگوی ویژه تاریخ ۲۶ مهر ماه میزبان آقایان کیومرث یزدان پناه کارشناس مسائل غرب آسیا و عماد نجار کارشناس مسائل بین الملل با موضوع آخرین تحولات غزه پخش شد، مشروح این گفت و گو را در زیر میخوانید.
مقدمه: همان طور که در جریان خبرها قرار دارید حیفا زیر رگبار موشک‌های حزب الله لبنان قرار دارد مقاومت عراق هم با حملات پهبادی ایلات را هدف قرار داده رئیس سابق دستگاه صهیونیست‌ها هم اعتراف کرده که این رژیم در نبود ایده‌ای برای پایان دادن به جنگ لبنان در آستانه فاجعه و همچنین شکست قرار دارد از سوی دیگر همین طور که در زیرنویس قرمز رنگ شبکه خبر دقایقی پیش ملاحظه کردید وزیر خارجه رژیم صهیونی اعلام کرده که یحیی سنوار رییس دفتر سیاسی حماس در درگیری با نظامیان این رژیم کشته شده جنبش مقاومت اسلامی حماس تاکنون خبر شهادت شهادت یحیی سنوار را تایید نکرده است اجازه بدهید با همین مقدمه گفتگوی خبری امشب را آغاز کنیم.
سوال: آقای دکتر یزدان پناه با خبر‌هایی که جسته و گریخته هم تحولات لبنان هم موضوعات تحولات غزه دریافت می‌کنیم سوال مهم اینجاست که رژیم صهیونی با حمایت‌های غربی‌ها و ایالات متحده آمریکا قرار است تا کجا پیش برود؟
یزدان پناه: من به نظرم می‌آید با بررسی روند تحولات یک سال اخیر ما دیگر باید به این جمع بندی رسیده باشیم که اسرائیل به یک مسیر بی بازگشتی از یک روند و شرایطی که به صورت جوی درش قرار گرفته است و به خاطر همین با درک آشفتگی درونی خودش الان دیگر نمی‌شود آن آشفتگی و تنشی که کل سرزمین‌های اشغالی را که از تلاویو تا حیفا در بر گرفته است انکار کرد .
شاید تا یک زمانی می‌توانستند با خلق فرصت‌های رسانه‌ای متعدد و انحراف افکار عمومی به سمت و سوی دستاوردهایشان در این جنگ شاید طی مدتی توانستند افکار را مدیریت کنند ولی به نظر می‌رسد که این اوضاع از کنترل رژیم صهیونیستی دارد خارج می‌شود.
بنابراین با توجه به ابعاد گسترده این جنگ نابرابر تصور می‌شود که زیرساخت‌های رژیم صهیونیستی به شدت در اثر گستردگی و هزینه‌هایی که این جنگ هم به لحاظ مادی و اقتصادی و انسانی روی دستش گذاشته بی سابقه این رژیم را تحت فشار قرار داده است خوب جنابعالی هم اشاره کردید پشتیبانی‌هایی که فرا سوی این مرز‌ها به رژیم صورت می‌گیرد بررسی‌ها نشان میدهد که هفتاد درصد پشتیبانی عملیات‌ها و رزم میدانی رژیم صهیونیستی برعهده ایالات متحده آمریکاست خوب در کنار این اگر کمک‌های انگلستان و فرانسه ودیگر کشور‌های غربی و متاسفانه وادادگی برخی از کشور‌های منطقه که در خفا با این رژیم دارند همکاری می‌کنند این نشان دهنده فرایند بسیار ویژه رژیم صهیونیستی در سرزمین‌های اشغالی است.
خوب برای اینکه از مهلکه و گردابی که درش دست و پا می‌زند خارج شود دارد تلاش می‌کند با دور زدن میدان نبرد یک روز در میدان جنوب لبنان روز دیگر در غزه و روز دیگر در کرانه باختری تاحدودی این شرایط را ساماندهی کند تا این یک ماهی که دوران گذار است به انتخابات ایالات متحده آمریکا گره خورده را سپری کند.
دقت داشته باشید در تمام جنگ‌هایی که در این منطقه از زمان پیدایش رژیم صهیونیستی اتفاق افتاده بی سابقه بوده که این رژیم برای پوشش مسائل اقتصادی و سرپا نگه داشتن اقتصاد خودش سی میلیارد دلار ذخیره ارزی خودش را به اقتصادش تزریق کند تقریبا می‌شود گفت که سی و پنج درصد از ذخایر ارزی خودش را در این جنگ یک ساله هزینه کرده است.
استمرار این روند یعنی فراهم کردن بستر‌ها و مقدماتی فروپاشی از درون و از طرف دیگر حجم گسترده کشتاری که دارد صورت می‌گیرد، اسرائیلی‌ها از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۳ یعنی قبل از طوفان الاقصی در مجموع جنگ‌ها یازده هزار فلسطینی قتل عام کرده بودند، اما شما ببینید کمتر از یک سال بالغ بر پنجاه هزار فلسطینی قتل عام شدند یعنی به ازای ترور هر کدام از فرماندهان و رهبران محور مقاومت و به طور مشخص حماس اینها نزدیک به ده هزار شهروند غیر نظامی را در منطقه قتل عام کردند تبعات این به نظر می‌رسد در کوتاه مدت دارد دامان این رژیم را می‌گیرد و به هر حال در یک زمانی باید پاسخگوی این جنایات خودش باشد و به نظر من در شرایطی که الان درش گیر کرده از خدایش هم هست که وضعیتی پیش بیاید که به انقطاع این وضعیت برسد و خودش را از این گرداب نجات دهد.
سوال: آقای دکتر نجار موضوعی که آقای دکتر یزدان پناه اشاره کردند یعنی این جنگ فرسایشی، مختصری در مورد تبعات اقتصادی برای رژیم صهیونیستی که مورد تاکید آقای دکتر یزدان پناه بود، اما به جز ابعاد اقتصادی که بسیار هم برای رژیم صهیونیستی مهم است دیگر چه پیامد‌هایی در صورت این جنگ فرسایشی و عدم کسب دستاورد‌های لازم برای او مترتب او خواهد شد؟
نجار: خوب ما قبل از شروع طوفان الاقصی در جامعه صهیونیستی اعتراضات اقتصادی داشتیم یعنی جامعه صهیونیستی با بحران‌های معیشتی رو به رو می‌شدند که باعث می‌شد جامعه صهیونیستی به خیابان‌ها بیایند و اعتراضاتی را بکنند و بعد از شروع طوفان الاقصی شاهد بودیم که این بحران‌های اقتصادی فشار‌هایی که آورد بر رژیم صهیونیستی فشار‌ها دو چندان شد و اعتراض‌ها افزایش پیدا کرد.
در کنار بحران‌های اقتصادی و اعتراضاتی که به دلیل بحران‌های اقتصادی بود ما مسائل دیگری از جمله ایجاد نا امنی، ایجاد شرایط و کمبود امکانات و همچنین اعتراضاتی که به دلیل وادادگی و عدم واکنش کابینه جنگی در برابر آزادی اسرای ارتش رژیم صهیونیستی و اجرا شدن طرح تبادل اسرا بی اعتنایی می‌کرد و این موضوع باعث می‌شد بعضی از خانواده‌های اسرا اعتراضات ادامه داری در شهر‌های مختلف بود و همچنین خانواده نظامیان رژیم صهیونیستی به این موضوع معترض بودند که تا کی این جنگ می‌خواهد ادامه پیدا کند و شرایطی را دارند به آنها تحمیل می‌کنند که باعث فرار سربازان آنها از میدان‌های نبرد می‌شود.
همچنین بحران‌هایی که آنها هراسشان و تنش‌های داخلی در جامعه صهیونیستی بخشی از جامعه صهیونیستی به دلیل وجود تبعیض‌های نژادی از خدمت سربازی معاف هستند این تبعیض‌ها در زمان عادی و خارج از زمان جنگ ممکن است تنشی ایجاد نکند، اما در بحران‌هایی که تلفات رژیم صهیونیستی بالا می‌رود و امکان به اسیر گرفتن شدن آنها بالا می‌رود برای جامعه صهیونیستی این تبعیض‌ها دارد مشکل ایجاد می‌کند تبعیض‌ها دارد به داخل بحران‌های سیاسی احزاب هم کشیده شده در این شرایط ما می‌بینیم که رژیم صهیونیستی نه تنها در دو جبهه دارد مبارزه می‌کند.
بلکه در جبهه داخلی یعنی کرانه باختری هم به آن فشار می‌آورد شهرک‌های اطراف نوار غزه خالی شده این بخشی از ماجراست نزدیک به صد شهرک در مناطق جنوبی لبنان آنها هم تخلیه شده فشار این جمعیتی که دارد الان به مناطق مرکزی می‌آورد بحران‌های اجتماعی دارد از سوی دیگر ما شاهد بحران مهاجرت معکوس هستیم.
بحرانی که فقط در عرض یک ساله آماری که رژیم صهیونیستی داده که قطعا آمار رژیم صهیونیستی و آمار رسانه هایشان با سانسور شدیدی که که دارد اعمال می‌شود و با حکم این کار را انجام می‌دهند طبق آمار خود سرزمین‌های اشغالی میزان مهاجرت معکوس به بیش از دوبرابر افزایش یافته است ممانعت‌هایی که از صدور روادید دارد صورت می‌گیرد.
منعی که از پرواز‌ها دارد صورت می‌گیرد اینها تنش آفرین است و آن وقت از سوی دیگر ما شاهد هستیم رژیم صهیونیستی و کابینه جنگ در این بحران اقتصادی یکی از راه کارهایش بستن سفارت و وزارت خانه هایش هست اعلام می‌کند که این وزارتخانه‌ها که بسته شد به دلیل صرفه جویی است اعلام می‌کند که به سفرایش در کشور‌های دیگر مکان سکونتتان را تغییر بدهید و جایی که اجاره اش پایین‌تر باشد و فشار کمتر اقتصادی بیاورد.
مجموعه این بحران‌ها یک شرایطی ایجاد کرده، که رژیم صهیونیستی در ابعاد نظامی، اطلاعاتی و امنیتی و اقتصادی مرز بحران را رد کرده و به مرز شکست رسیده است آبروی نظامی اش از بین رفته آن تسلیحاتی که مدعی بود دیگر قابلیت اجرا و دفاع و تهاجم را ندارد و تنها وابسته شده به حمایت‌هایی که دارد از سمت غرب می‌شود.
سوال: آقای دکتر یزدان پناه یک مقایسه‌ای انجام دهیم برگردیم به ۲۰۰۶ و جنگ رژیم صهیونیستی با لبنان در عرصه میدان را یک مقایسه‌ای با جنگ ۳۳ روزه انجام دهیم چه شباهت‌ها و تفاوت‌هایی دارد؟ توانمندی‌های حزب الله در ۲۰۰۶ چگونه بوده با توجه به الان رونمایی‌های مختلف در مقاطع مختلف از تجهیزات مختلف از موشک ها، از پهباد‌ها الان چه توانایی‌هایی دارد و جنگ در عرصه لبنان به چه سمتی دارد می‌رود؟
یزدان پناه: مسلما مقایسه این دو نبرد متفاوت به ما نشان میدهد که تفاوت‌های بنیادین صورت گرفته در هر دو جبهه نبرد یعنی هم جبهه نبرد منتسب به حزب الله لبنان هم جبهه نبرد منتسب به رژیم صهیونیستی خوب با تغییرات گسترده‌ای است.
حجم قدرت نظامی و افزایش توان رزم آوری مدرن حزب الله بی سابقه بوده چه بسا اگر یک وحدت رویه و اتفاق نظری در کشور لبنان نسبت به مبارزه و تنبیه رژیم صهیونیستی وجود داشت ما الان شاهد این شکل از نبرد اصلا نبودیم و اصلا رژیم صهیونیستی به خودش اجازه نمی‌داد که تا این حد مناطق مختلف بیروت را و دیگر نقاط لبنان را بمباران کند.
خوب کشور لبنان از سال ۲۰۱۸ میلادی گرفتار یک بحران مالی داخلی است و این مقدار رژیم صهیونیستی را نسبت به اهدافش در کشور لبنان گستاخ‌تر کرده است، اما از آن طرف ساماندهی نظامی یک جریان نظامی به نام حزب الله از خودش بروز داد و بعد از ترور عالی‌ترین فرماندهان و رهبران سیاسی و نظامی این جریان و به طور مشخص شهید سید حسن نصرالله تصور رژیم صهیونیستی این بود که عطش و دامنه این جنگ به یک باره فروکش کند نه تنها این اتفاق نیفتاد.
بلکه در جبهه‌های مختلف حجم آتش حزب الله نسبت به سرزمین‌های اشغالی هم وسیع‌تر و هم متنوع‌تر شد و هم برق آساتر خوب اینها که به همین راحتی به دست نیامده و اتفاقا این شکل از نبرد در فقدان رهبران هسته یک و خط مقدم این جریان نشان داد که ساختار نظامی امنیتی رژیم صهیونیستی چه قدر ترک برداشته و آن نظم ژئوپولوتیکی که ادعا می‌کرد منطقه ژئوپولوتیکی عبری به واسطه آن می‌تواند بر منطقه عربی آناتولی تسلط پیدا کند به طور کامل از بین رفت.
نکته دیگری که وجود دارد این است که اگر فرض بگیرید نبرد آتش بس به سمت لبنان و رژیم صهیونیستی پیش رفت با آتش بس‌های دیگر بسیار متفاوت خواهد بود و دست برتر با حزب الله خواهد بود و همین به نظر من می‌تواند یک پشتوانه قوی را برای کشور لبنان ایجاد کند که در آینده بتواند با محکم کردن پشتوانه امنیتی خودش به همین راحتی اجازه شرارت به اسراییل و ارتش این رژیم ندهد.
نکته‌ای که وجود دارد اینها در بحث جنگ رسانه‌ای است خوب رژیم صهیونیستی به واسطه حمایت رسانه‌های قدرت‌مند جهانی که حمایت می‌شوند توسط قدرت‌های جهانی به ویژه آمریکا دنبال این است که از این فرصت‌هایی که به واسطه ترور رهبران مقاومت دارد انجام میدهد برای خودش یک خلق قدرت مضاعفی داشته باشد یعنی این قدرتش را باد کند و به افکار عمومی جهانی به منطقه و مخصوصا به مردم خودش که الان رفته رفته این کشمش‌ها، تنش‌ها و آشوب‌های درونی یقه اش را گرفته و تحت فشار گذاشته را متقاعد کند که ما به دقت مورد هدف قرار می‌دهیم و می‌زنیم و این باعث می‌شود که امنیت مثلا رژیمی به نام ما رژیم صهیونیستی پایدار و تثبیت شود در حالیکه اگر همین روند را که الان وجود دارد نیرو‌های مقاومت بتوانند استمرار ببخشند شاید کمتر از یک ماه آینده تئوری برچیده شدن نیرو‌های مقاومت با محوریت حماس و حزب الله توسط اسراییل باعث شکست مفتضحانه حیثیتی برای آنها شود.
که این به نظر من بزرگ‌ترین امتیاز نسبت به جنگ ۳۳ روزه ۲۰۰۶ میلادی خواهد بود که اصلا می‌تواند باعث تغییر موازنه‌ها ولو به صورت مقدماتی در منطقه غرب آسیا شود.
سوال: آقای دکتر نجار برویم یکی از بازیگران اصلی با ژست دیپلماتیک که عنوان می‌کند من خواستار بهبود روابط بشر دوستانه در غزه و حتی در لبنان هستم، اما در اصل آخرین و به روزترین تجهیزات خودش را، بمب‌های سنگر شکن خودش را در اختیار رژیم صهیونیستی قرار میدهد برای پیش برد اهدافش آمریکا، به دنبال چه اهدافی در منطقه هستش و نکته اساسی این که هر از گاهی از شکاف بین آمریکا و رژیم صهیونیستی در برخی از رسانه‌های غربی یا رسانه‌های وابسته به رژیم صهیونیستی خبر‌هایی می‌شنویم آیا واقعا این دو تضاد منافع دارند در بعضی از موضوعات و در برخی از محور‌ها یا همکاری؟
نجار: به طور قطع تضاد منافع نیست در صورتی که چندی پیش یکی از مقامات ارشد کاخ سفید اعلام کرد که اگر اسرائیل تشکیل نشده بود ما در این زمان دوباره این مجموعه را تاسیس می‌کردیم هدف باید ببینیم چه هست.
سوال: فکر می‌کنم صحبت‌های بایدن بود؟
نجار: بله، هدف را باید بررسی کنیم هدف آمریکا، غرب از تاسیس این رژیم در منطقه چیه، یوم نکبه در یک سال تفاوت تاسیس رژیم صهیونیستی و سازمان ملل را شما ببینید چه قدر تفاوت دارد تقریبا اختلاف بسیار کمی دارد سن این دوتا، البته قرارداد دوفکتو که تاسیس شد هدف گذاری که شده بود برای ایجاد محدودیت و جلوگیری از قدرت گرفتن از مسلمانان در منطقه بود جمعیت مسلمانان نسبت به اقلیت یهود را شما بررسی کنید شما قدرت گرفتن این حجم از مسلمانان چه پتانسیلی را ایجاد می‌کند، اما دوگانگی را که ما در برخورد روابط بین برخی مواقع بین بایدن و نتانیاهو، بین اوباما و نتانیاهو ما شاهد بودیم.
خوب نتانیاهو تلاش زیادی دارد برای این که پای آمریکا را بکشد به جنگی منطقه‌ای حتی فرا منطقه ای، چون طی یکسال زراد خانه‌های تسلیحاتی رژیم صهیونیستی خالی شد طی یکسال بحران اقتصادی گریبانش را گرفت طی یک سال نتوانست هیچ یک از اهدافی را که تعیین کرده بود چه در جنگ با نوار غزه، چه در بخش شمالی با حزب الله لبنان دنبال کند هیچ دستاوری را هم نداشت تنها دستاوردی که برای آنها داشت کشتار زنان و کودکان و کشتار بی دفاع غیرنظامیان بود و در مقابلش این دو جبهه توانستند دستاوردی‌های نظامی به دست بیاورند در عرض ۱۷ روز جنگ لبنان ما شاهد هستیم که ۱۷ تانک مرکاوا نابود شده یعنی روزی یک تانک، تانکی که برای رژیم صهیونیستی آبرو دارد ما حیفا و تلاویو را شاهد هستیم که به عنوان یک هدف دم دستی، هر یک از اضلاع محور مقاومت اگر اقدامی علیه رژیم صهیونیستی دارد حیفا و تلاویو را می‌زند.
