به گزارش اقتصادنیوز، ریسپانسیبل استیت کرفت با انتشار یادداشتی مدعی شد، ترور یحیی سنوار مدت ها پیش پیش بینی می شد. در غزه، او یکی از سه هدف اصلی بود. دو نفر دیگر، محمد دیف و مروان عیسی ماه ها پیش ترور شدند.برخی از سنوار به عنوان قهرمان حقوق فلسطینیان یاد می کنند و گروهی دیگر به موضع سرسختانه اش اشاره دارند. فراتر از این ها، سنوار نماد و معمار عملیاتی بزرگ و پرهزینه علیه اسرائیلی ها بود. با این همه هستند گروهی که عنوان کتاب رشید خالدی استناد کرده و ادعا می کنند، او دوستان خود را درک نکرد. با این همه سنوار معتقد بود که حمله 7 اکتبر باعث فروپاشی اسرائیل خواهد شد و محور مقاومت هماهنگ با یکدیگر رویاروی اسرائیل قرار خواهند گرفت.
ریسپانسیبل استیت کرفت در ادامه یادداشت ادعایی اش آورد، سنوار "پروژه بزرگ" خود را، با استفاده به اختلاف ها و تنش های مدنی در اسرائیل بر سر تلاش بنیامین نتانیاهو جهت مهار دادگاه عالی و تابع کردن آن به اراده قانونگذار جناح راست بازتعریف کرد. بازی نتانیاهو تظاهرات گسترده علیه کابینه را برانگیخت و باعث شد برخی از نیروهای ذخیره، از جمله خلبانان، اعلام کنند که تا زمانی که اصلاحات در دادگاه لغو نشود، خدمت نخواهند کرد.سنوار ناآرامی ها را زمینه ساز شکاف در کابینه اسرائیل تعبیر کرد. در دراز مدت شاید ثابت شود که حق با او بوده است. با این همه به ادعای ناظران این موضوع که سنوار تصور می کرد شکاف های حاکم به واسطه پروژه بزرگ ارائه شده اش عریان تر می شود، شاید نادرست بود. حمله هفتک اکتبر به اسرائیل و گروگانگیری موجب شد تا کابینه جنگی تعریف شده و مخالفان نتانیاهو حداقل در کوتاه مدت با « بی بی» هم صدا شوند، هرچند اختلاف نظرها در این یکسال وجود داشته و دارد و ممکن است ادامه پیدا کند.
درست است، حمله هفتم اکتبر، اسرائیلی‌های را آسیب‌دیده، تحقیر شده و به لحاظ اطلاعاتی رسوا کرد، با این همه بهانه ای شد برای اتحاد نسبی.حمله هفتم اکتبر با واکنش تند اسرائیل روبرو شد و موجب گشت تا این بازیگر حمله ای همه جانبه به غزه را تعریف کند؛ حمله ای که در جریانش تعداد زیادی غیر نظامی کشته، زخمی و آواره شدند. همزمان حمله اسرائیل موجب شد تا پای حزب الله نیز به رویارویی کشیده شود. حملات حزب الله شمال اسرائیل( سرزمین های اشغالی) را خالی از سکنه کرد و موجب شد تا تل آویو جبهه ای در شمال تعریف کند.. این به نوبه خود اسرائیل و ایران را رویاروی هم قرار داد و زمینه را برای تشدید تنش های منطقه ای هموار کرد. در شرایط کنونی اسرائیل مدعی است که برای رویارویی مستقیم با ایران آماده می شود، اخیرا نیز ایالات متحده با توسل به بم افکن های «بی 12»مواضع حوثی ها را رد عمق زمین هدف قرار داد؛ گروهی از مقاومت که از آغاز جنگ در غزه کشتی های اسرائیلی و یا کشتی هایی در مسیر سرزمین های اشغالی را هدف قرار داده و تجارت در دریای سرخ را مختل کرده اند.
با این حال سنوار به خوبی جنگ ویتنام را می دانست، او به درستی درک کرده بود که جنگ در غزه مشروعیت ایالات متحده در سطح جهانی را تضعیف می کند. ا این حال واقعیت این است که ویتنام شمالی متحد قدرتمندی داشت، جمعیتی چند برابر غزه، مساحت زمینی بسیار بزرگتر، و جامعه بسیج شده و ارتشی قدرتمند. و دشمن او در جنوب، بر خلاف اسرائیل، به طور مهلکی علیه خود تقسیم شد.سوالی که هم برای فلسطینی ها و هم برای اسرائیلی ها پیش می آید این است تحولات خاورمیانه بالاخص نوار غزه بعد از سنوار چگونه رقم می خورد. گروهی می گویند، جانشین احتمالی سنوار ممکن است در ازای آتش‌بس فوری و ارائه گسترده کمک‌های بشردوستانه، پیشنهاد آزادی همه گروگان‌های باقی‌مانده، مرده و زنده را بپذیرد. بدین طریق اسرائیلی ها دیگر بهانه ای برای تداوم جنگ نخواهند داشت. در شرایط کنونی دولت بایدن و احتمالاً معاونش هریس، نشان داده اند که کابینه نتانیاهو روی یخ نازک اسکیت می کند. نخست وزیر ممکن است درگیر این محاسبه شود که فقط چند هفته دیگر ترامپ، رئیس جمهوری محبوبش پیروز می شود، بنابراین ترور سنوار را نادیده گرفته و به سان همیشه بر طبل جنگ بکوبد.اما پذیرش این فرضیه توسط تل آویو پرهزینه خواهد بود. از همین رو اسرائیل ممکن است از ترور سنوار برای مدیریت فشارهای کاخ سفید استفاده کند.
