محمدسلیم عباسی؛ آیا روزهای طلایی به سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور باز خواهند گشت؟ پس از یک رکود چند ساله و با تغییر رجال ایدئولوژیک به مدیران پراگماتیک آیا تغییر و تحولاتی مثبت در سازمان آموزش فنی و حرفهای اتفاق خواهد افتاد؟ آیا این روزمرگی و فعالیتهای تصنعی و صرفا آماری دوباره به آموزشهای پرجنب و جوش و اشتغال آفرین تبدیل خواهند شد؟
در اینکه در حال حاضر حال و هوای سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور خوش نیست شکی نیست، اما بر سر این موضوع که آیا سازمان میتواند دوباره به روزهای اوج برگردد و بدرخشد اختلاف نظر وجود دارد.
عدهایی از کارشناسان سازمانی معتقد هستند که عوارض سوء مدیریتهای چند سال اخیر حاکم بر سازمان به مرگ و افول آن انجامیده است و این نهاد لاجرم یا باید در یک مجموعه دیگر ادغام و یا منحل شود و شاهد ادعاهای خود را نیز امضاء هزاران نفر از کارکنان سازمان پای انواع کارزاهای انحلال، توجه بیشتر به سازمان و ادغام آن با آموزش و پرورش در دولت سیزدهم ذکر میکنند!
اما در برابر این تفکر تک بعدی عدهای از کارشناسان سازمانی عقیده دارند که سازمان قابل احیاء و CPR است. این افراد معتقد هستند که لازمه جریان دوباره مهارت در سازمان آموزش فنی و حرفهای ایجاد انگیزه در کارکنان با آغاز یک نهضت تحول سازمانی است. تحولی که صرفا نباید به فرآیندهای اداری و آموزشی ختم شود و بلکه لازم است در ساختارهای سازمانی نیز خود را نشان بدهد. تحولی که نوید دهنده گشایش افق رویه و رویکردهای جدید سازمانی باشد. تحولی که با اعمال ترکیبی از تکنیکهای نوین تحول (آموزش، مشارکت، میانجیگری شخص ثالث، تیم سازی و...) در نهایت به پویایی، چابکی و اثربخشی بیشتر سازمان بیانجامد.
هرچند شاید خوشبینانه باشد، اما در ضرب المثل است که: سالی که نکوست از بهارش پیداست!
با تعقیب فعالیتهای آغازین غلامحسین محمدی؛ رئیس جدید سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور و بلاخص با تعمیق به باور ایشان به نیروهای درون سازمانی و صد البته اهتمام در ایجاد شورای راهبری تحول اداری سـازمان و انتصاب رئیس این شوراء خارج از بدنه نظام مهارت آموزی (تکنیک میانجیگری شخص ثالث) بارقههای امیدی در بدنه کارشناسی سازمان ایجاد شده است، بارقههای که از بازگشت سازمان آموزش فنی و حرفهای به روزهای اوج خود خبر میدهند!
البته که باید دید و شنید و انتظار کشید!