نامه نیوز - روزنامه کیهان معتقد است که آتشبس در شرایط فعلی ناممکن است و در یادداشتی دلایل خود را شرح داده است. این روزنامه نوشته:
۱-در شرایط کنونی به نظر نمیرسد که هرگونه آتش بسی ممکن باشد، چون اولا؛ هیچ طرفی نباید تصور کند میتواند بدون جلب نظر مقاومت به یک توافق سیاسی پایدار در سازمان ملل یا پاریس و یا در دوحه و قاهره برسد! ثانیا؛ کشورهایی مثل آمریکا و فرانسه که علنا بمبهای سنگرشکن و موشکها و سامانههای پدافندی را برای گسترش آتش جنگ در اختیار نتانیاهو قرار میدهند و کشورهای منطقهای که فریبکارانه مجاری تنفس رژیم سفاک اسرائیل را باز میگذارند، صداقت و صلاحیت ندارند و نمیتوانند ادعای مذاکره برای پایان دادن به جنایات رژیم صهیونیستی و گفتگو درباره «نیازهای فلسطینیان برای بازسازی زندگیشان»! را داشته باشند. ثالثا؛ مذاکره درباره پایان جنگی با جنایاتی در چنین حجم و ابعاد، به زمان و آشکار شدن اوضاع در میدان نیاز دارد. رابعا؛ ترور رهبران حماس و حزبالله تیر خلاص به آتشبس بود. خامسا؛ هفته گذشته رسانههای آمریکایی گزارش دادند که اسرائیل ابتدا فریبکارانه با آتشبس با حزبالله موافقت کرده بود، اما بعداً با ترور سید حسن نصرالله و تشدید حملات به لبنان، میانجیها را غافلگیر کرد!
۲-گرچه ایران به دنبال صلح و ثبات در منطقه است، اما تلاشهای دیپلماتیک ایران اولا؛ به دلیل هوشیاری و آگاهی از عمق و اهداف تحولات کنونی است و نه به خاطر سیاستهای خوشبینانه! که تبریک بایدن به اسرائیل در پی شهادت یحیی سنوار و ادعای اینکه از چگونگی و زمان حمله اسرائیل به ایران اطلاع دارد و اجلاس مشترک شورای همکاری خلیجفارس و اتحادیه اروپا همزمان با اعمال تحریمهای جدید، آشکارترین نشان از نابهنگام بودنِ دیپلماسی برای آتشبس بدون آشکار شدن نتایج در میدان است و جای هیچگونه خوشبینی به جای هوشیاری باقی نمیگذارد! ... ثانیا؛ تلاش ایران استقبال از هرگونه تصمیم مقاومت لبنان درباره آتشبس است و تلاش منطقهای و بینالمللی برای حمایت از مردم فلسطین و لبنان و دفاع مشروع آنهاست. ثالثا؛ اتمام حجت جمهوری اسلامی با کشورهای منطقه و فرامنطقهای است.... علاوهبر پیامهای دیپلماتیک و احیانا محرمانه، واضحترین پیام علنی آقای عراقچی این بود که «همه اهداف را در اسرائیل شناسایی کردهایم!» و «نیروهای آمریکایی که هدایت و عملیات سامانه تاد را برعهده دارند قطعا هدف مشروعی برای نیروهای مسلح جمهوری اسلامی و جبهه مقاومت خواهند بود» و «مسئول هرگونه حمله احتمالی اسرائیل به ایران، آمریکاست». این بدان معناست که علاوه بر اسرائیل پایگاهها و نیروهای آمریکا در سراسر منطقه هم در امان نخواهند بود!.
۳- نقطه مبداء تحولات کنونی منطقه را باید خروج آمریکا از برجام دانست. آمریکا و اسرائیل بعد از ناامیدی از کارایی برجام برای تحقق خاورمیانه جدید، از سال ۲۰۱۸ با خروج از آن به دنبال این جنایات در منطقه بودند و همین موضوع نشان میدهد هم بایدن هم ترامپ تلاش داشتند ایران را بین دو راهی حذف فیزیکی گروههای مقاومت در غزه و لبنان و سوریه و عراق و یمن و یا حمایت از جبهه مقاومت در منطقه و ورود به معادله نظامی با القای تله جنگ قرار دهند و در صورت انتخاب هر کدام، در نهایت به پای میز مذاکره برجام منطقهای بکشانند، اما به نظر میرسد تهران هوشیارانه مسیر دوم را بدون نگاه به میز مذاکره و ترس از جنگ انتخاب کرده و میدان را به خوبی، پشتوانه دیپلماسی کرده و اندازه و حجم و جهت دیپلماسی نهایتا در میدان تعیین تکلیف خواهد شد.
۴- ریشه تنشهای فعلی در لبنان اساساً در غزه نهفته است و باید بحران در غزه به اتمام برسد تا در نهایت وضعیت لبنان هم آرام شود؛ لذا به نظر میرسد درحالی که جنگ ۲۰۰۶ در دریا با هدف قرار گرفتن ناوچه اسرائیلی ساعر پایان یافت، اما راه حل پایان جنگ کنونی احتمالا در هوا یا تنگه هرمز باشد ... برخی ادعا کردند اصرار بر بستن تنگه هرمز چیز عجیبی است! اما نگفتند این همه حقارت و زبونی در مقابل جنایات و تهدیدات و تحریمهای آمریکا و اروپا و اسرائیل چیز عجیبتری است! به نظر میرسد وزیرامور خارجه همچنین به خوبی توانسته است موضع جمهوری اسلامی درخصوص بستن تنگه هرمز را در صورت هرگونه تعرض به تاسیسات نفتی و یا زیرساختهای ایران را تبیین کند که نه اسرائیل و نه پایگاههای آمریکا در وضعیت کنونی دیگر وجود نخواهد داشت! به همین دلیل برخی در داخل آشفته شدند و برخی در خارج ترسیدهاند!