حجاب و عفاف، موضوع پستویی نیست. مصوبه ای که با عموم مردم ارتباط دارد باید کاملا مردم در جریان باشند و قانع شوند. اشکال بر سر همین هاست. یعنی ما بجای اینکه این را علنی کنیم و به بحث بگذاریم و قانع کنیم، می خواهیم زود آن را تصویب کنیم. اینگونه اجرایش هم به مشکل می خورد. باید با نمایندگان صحبت کرد که این قانون را در دسترس همه بگذارند و مشکلات آن را رفع کنند
آن موقع ما هر روز در دبیرخانه، عصرا جلسه در مورد جنگ ۳۳ روزه داشته ایم. سردار رشید از ستاد کل می آمدند، سردار باقری هم گاهی تشریف داشتند، وزیر خارجه و سایر مسئولان هم بودند و بررسی می شد که چه کارهایی باید انجام شود. آن جنگ یک نقطه عطفی داشت و آن زمانی بود که سردار سلیمانی بعد از هفته اول درگیری از لبنان برگشتند و گزارشی دادند. آقا در آن زمان مشهد بودند، ما با هم رفتیم خدمت ایشان. آقای سلیمانی هم شرایط را شرح داد. آنجا رهبری راهبرد را مقاومت جدی تعیین کردند. پیام ایشان وقتی به آقای نصرالله و دیگران رسید، عزم شان جزم شد و آن نقطه ای بود که صحنه را بعد از یک هفته تغییر داد.
بعد از آن سه هفته، دلال های منطقه ای فعال شدند چون معلوم بود به آنها گفتند شرایط خوب نیست و به سمت ایران بروید و راضی شان کنید که حزب الله پای توافق بیاید. در هفته اول یک اجلاسی در رم برگزار شد که خانم رایس در آنجا حضور داشت. خانم رایس در آنجا گفت که تا حزب الله تمام نشود ما آتش بس را قبول نمی کنیم. اما بعد از سه هفته فوری دلال های منطقه را فعال کردند که با اینها برای آتش بس تماس بگیرید. قطعنامه ای که دادند نقاط قوت و ضعف داشت. ولی حزب الله آن را قبول داشتند و آن را پذیرفتند. آقای ظریف نماینده ایران در سازمان ملل بود که من نیمه شب با او تماس گرفتم که این کار را پیگیری کنند. که الحمدلله اوضاع آرام شد.
سردار سلیمانی می فهمید کجا از حوزه دیپلماسی بهره ببرد و چه زمان از حوزه میدان
نکته اصلی کیفیت فکر آقای سلیمانی بود که می فهمید کجا از حوزه دیپلماتیک باید بهره برد و چه وقت در حوزه میدان عمل کند. آقای نصرالله هم آدم باهوشی بود. علاوه بر مقام معنوی ای که داشت، خصوصیات سیاسی زیادی هم داشت و در سیاست باهوش بود.
یک بار به سوریه رفته بودم، آقای نصرالله علاقمند بود ما را ببیند و یک جایی قرار گذاشتیم و شب دیدار کردیم. در آنجا بحث به مسائل معنوی کشیده شد. من خیلی از محضر او لذت بردم. معمولا سیاستمداران روحیه سختی دارند اما ایشان خیلی روحیه رقیق و لطیفی داشت. نقل می کرد که من گاهی با خودم خلوت می کنم تا ببینم چه آورده ای برای آن دنیا دارم. اشک می ریزم. خیلی حالات جذابی داشت. این حالاتش را هم جایی نقل نکرده است. یک شخصیت ذو ابعادی بود، هم فهم سیاسی خوبی داشت هم فهم میدانی و هم از نظر گرایش عارفانه برداشت های خوبی داشت. خدا رحمتشان کند. اینها سرمایه های بزرگی بودند. و انشالله خداوند تعدادشان را زیاد کند.
*اگر سردار سلیمانی در قید حیات بودند، ۷ اکتبر به وجود می آمد یا نه؟
والله من رجال الغیب نیستم که...
در مورد ۷ اکتبر با ایران مشورتی نشد
*تحلیل تان را براساس تجربیاتتان بفرمایید.
سردار قاانی هم خیلی شبیه سردار سلیمانی است. از نظر سلامت روحیه و وزانت. جانشین ایشان هم بود خیلی با هم همراه بودند. در مورد ۷ اکتبر با ایران مشورتی نشد. خودشان انجام دادند. نکته ای که رهبری هم فرمودند عین واقع بود. با ایران در میان گذاشته نشده بود. وقتی که انجام شد ایران متوجه شد.
حالا ما نمی گوییم که از ما اجازه بگیرند چون خودشان تصمیم می گیرند. اصلا مکانیزم ایران به نحوی نیست که دیگران از او اجازه بگیرند. گرچه بیرون تصورشان جور دیگری است ولی واقعیت این نیست. رفتار ما رفتار سلطه گرایی نیست. اینها افراد مجاهدی هستند و تصمیماتشان را خودشان می گیرند. ممکن است که گاهی با ما مشورت کنند. اما در آنجا با ما مشورت نکرده بودند. بنابراین نمی شد کاری کرد. اما اینکه چگونه پیگیری کردیم، به نظر من در ایران حمایت از این امور یک ساختاری دارد، بنابراین فکر شده کار می شود. برداشت من هم این است که در مسائل منطقه ای، جمهوری اسلامی در کل خوب عمل می کند. یعنی چون می نشینند فکر می کنند. و تجربه خوبی هم از مسائل امنیتی دارند.
البته این امور کَر و فَر دارد. ممکن است بگویید که الان وضعیت حاد شده است. بله. همیشه میدان های جنگ ساکن و یا در یک جهت نیست. ولی به هر حال در کل، تصمیم گیری در این زمینه یک چارچوب و نظامی دارد.
علی الظاهر انتخابات آمریکا بر تنش های منطقه اثرگذار است
*فکر می کنید که نتیجه انتخابات امریکا تاثیری بر روی تنش های اخیر منطقه خواهد داشت؟
علی الظاهر که اینگونه است. یعنی بعضی از این گرایش ها در امریکا خیلی تندروانه تر است در کل آمریکایی ها در این قضیه نقش اصلی را دارند. ولی بعضی هایشان تندروتر هستند. اینکه چقدر تاثیر می گذارد نمی دانم چون الان در منطقه با دنده آخر حرکت می کنند. در شلوغ ترین حالت خود قرار دارد. اینکه آیا نسل بعدی آمریکایی ها که سر کار می آیند راهی بیشتر از این می توانند بروند را بعید می دانم. چون الان تمام حمایت های نظامی و غیرنظامی را انجام داده اند. چه چیز دیگری می خواهند اضافه کنند؟ اما ممکن است شرایط آنها را سرعقل بیاورد که رفتار متعادلتری از خود نشان دهند.
*آقای لاریجانی! در این شرایط شما از سرگیری مذاکرات ایران با غرب و مشخصا آمریکا را چقدر ضروری می بینید، بهرحال برای دولتی که تازه روی کار آمده در بعد داخلی انتظاراتی وجود دارد و هم در فضای دیپلماسی. آیا باید یک تغییر رویه ای را نسبت به گذشته (دولت گذشته) ایجاد کرد؟
در گذشته هم البته این مذاکرات و ارتباط وجود داشت. در کل جمهوری اسلامی، با عناصر قدرت در دنیا همیشه مرتبط بود. چه با روسیه و چه با چین و چه با اروپا و گاهی هم با آمریکایی ها مذاکره کرده است.
یعنی چیز جدیدی نیست. ما در قضیه عراق، مدتی با آمریکایی ها مذاکره داشته ایم. در قضیه برجام هم مذاکره داشتیم. اما یک مشکلی وجود دارد و در کتاب برخی از رجال آمریکایی این نکته بروز دارد، مثلا ما در برجام تعهدی کردیم و پای تعهد خود هم ایستادیم. اما این تعهد را از طرف آمریکایی ها ندیدیم. این خیلی برای جایگاه آمریکا ضرر بود. و همین امر این مشکل را ایجاد کرده که بالاخره مذاکره با امریکا چه حاصلی دارد؟ یعنی بعد از اینکه یک سال و خرده ای مذاکره شد، برجام تدوین شد. و بعد از یکی دو سال هم آمریکا از آن خارج شد.
این نشان می دهد که یک عنصری نیستند که پای عهدشان ولو طبق نظامات بین المللی بمانند. نکته ای را مرحوم علامه طباطبایی در تفسیرالمیزان دارند مبنی بر اینکه یکی از خصوصیات حکومت اسلامی یا حکومت دینی، این است که تحت هر شرایطی به عهد خود وفادار است. حتی اگر این عهد به ضررش باشد. خیلی نکته مهمی است. ممکن است شما تعهدی کنید و بعد از مدتی احساس کنید که به ضررتان است. آیا مجازید که عهدتان را زیرپا بگذارید؟ ایشان می گوید که نه. این نکته با اهمیتی است که باعث استواری فکر می شود. در کل جمهوری اسلامی همیشه، معتقد بود که با عناصر قابلیت دار برای حل و فصل موضوع، به حسب موردش مذاکراتی را داشته باشد.
مذاکرات رفع تحریم حتما ضرورت دارد
*مشخصا در قضیه رفع تحریم ها، شما چقدر این مذاکره را ضروری می دانید؟ نمی توانیم انکار کنیم که شرایط اقتصادی مردم، مطلوب نیست و مردم را روی لبه اعتراض قرار داده است. چقدر رفع تحریم ها را یک ضرورت می بینید و دولت باید به این سمت و سو حرکت کند؟
حتما ضرورت دارد. تحریم ها ظلم به جمهوری اسلامی و مردمش است. معنی ندارد که بگوییم به دنبال حل و فصل آن نیستیم. این دولت حتما وظیفه دارد که به دنبال رفع تحریم ها باشد. یک وقتی می گویند ما رفتیم و نگذاشتند، آن بحث دیگری است. ولی بعضی ها می گویند که اصلا نمی رویم. چون در کشور یکسری افراد هستند که می گویند به جای تلاش برای رفع تحریم ببینیم در داخل چگونه در داخل چگونه اوضاع را بهتر کنیم که تحریم ها اثر نکند. این دو مقوله هر دو درست است و مانعه الجمع نیست.
*البته در سه سال گذشته هم همین بود آقای دکتر. خیلی دنبال رفع تحریم ها نبودند بیشتر دنبال جایگزینی چین و روسیه بودند و ...
نه، جایگزین نمی شود. باید واقع بین باشیم. روس ها خودشان مشکل دارند...
وزن شانگهای و بریکس آنقدر است که جایگزین تحریم شود؟ به نظرم نیست زیرا....
*مثلا پیمان های شانگهای و بریکس را می گویند که روی اینها کار کنیم نه برجام.
حتما بریکس و شانگهای خوب است اما باید واقع بین باشیم. همین هایی که در شانگهای و بریکس هستند، موقع قراردادهای اقتصادی با ما، ملاحظات تحریم را هم در نظر می گیرند. باید در صحنه سیاسی کشور واقع بین بود. نمی توان با آنچه که آرزو داریم کشور را اداره کنیم. حتما داخل شدن در بریکس و شانگهای خوب است. اما وزنش اینقدری هست که جایگزین تحریم شود؟ به نظرم الان که نیست. حالا ممکن است که در آینده بشود. اما فعلا نیست.
باید تحریم ها را حل کرد، حتی باید زودتر از اینها انجام می شد
برخی از اعضایی که در اینجا هستند خودشان ملاحظات تحریم دارند. البته بعضی ها مثل روسیه تحریمی هستند و ممکن است که با ما کار کنند. گرچه قدرت مانورش در اقتصاد زیاد نیست. البته الان سطح مراودات اقتصادی مان با روسیه خیلی بالا رفته است. با چین هم اینگونه است. ایراد می گیرند که چرا سمت چین رفته ایم. ما بیشترین مراوده مان با اروپا بود. اینها گفتند تحریم ها را اجرا می کنیم. ما که نمی توانیم دست روی دست بگذاریم. رفتیم و از کشورهای دیگر استفاده کردیم. من فکر می کنم که جمهوری اسلامی مسیر درستی را در پیش گرفته است. اما باید تحریم ها را حل کرد. حتی باید زودتر از اینها انجام می شد.
مسئولان عالی رتبه نظام نمی گویند با اروپا رابطه نداشته باشیم
درست است که نمی شود دست روی دست گذاشت اما در مقاطعی افراط در نزدیک شدن به چین و روسیه را هم شاهد بودیم، یا برخی رابطه با این کشورها را کافی و ارتباط با غرب را کلا نفی می کردند. همین که شما گفتید است، ببینید در کشور کسی نمی گوید که اگر ما با چین و روسیه ارتباط داریم، با اروپا رابطه نداشته باشیم. کسی چنین نظریه ای ندارد و مسئولان عالیرتبه کشور می گویند نظرشان این است و درست هم است که ما با همه بخش هایی که به منافع ملی ما کمک می کند، مثل همسایگان، کشورهای اسلامی، روسیه، چین، اروپا و ... ارتباط اقتصادی داشته باشیم.
حتی زمانی که برجام انجام شد این بحث وجود داشت که با شرکت های آمریکایی در برخی زمینه ها هم بشود ارتباط داشت. بنابراین این درک وجود دارد که ما یک طرفه نباشیم. اما یک نکته وجود دارد و آن اینکه نباید کشورهای غربی احساس کنند که اگر در جایی ضیق گرفته اند، جمهوری اسلامی مفری ندارد.
گفتند ظرف دو سه هفته مشکلی که ترامپ ایجاد کرده را حل می کنیم. مدتها گذشت اما حل نشد. معلوم شد که یا توانمند نیستند و یا اینکه نمی خواهند هزینه بدهند. می گویند خب حالا ایران ضعیف شود. ایران هم می گوید اگر اینجوری است ما می رویم و از چین استفاده می کنیم.
توافقی که با چین شد، یک توافق اولیه بود. قرارداد نبود. چارچوب همکاری بود. حالا در دل این چارچوب باید مطابق با قواعد و قوانین جمهوری اسلامی قراردادهایی نوشته شود و من فکر می کنم آن مسیر باز شد تا آنچه که برای جمهوری اسلامی نمی پذیرفتند، پذیرفته شود. مثلا صادرات محصولات کشاورزی و امور دامی ما را نمی پذیرفتند ولی حالا پذیرفتند. رابطه برقرار شد. خیلی از نیازهای ما از طریق آنها رفع شد. جمهوری اسلامی کار درستی کرد. افراطی هم در کار نبود. کشورهای اروپایی راه را باز کنند با آنها هم رابطه برقرار می شود. وقتی راه را می بندید که ما نمی توانیم عزا بگیریم. می رویم دنبال کشور دیگر تا مشکل خود را حل کنیم. اگر جمهوری اسلامی این کار را نمی کرد جای سوال داشت. الان هم با روسیه اینگونه است. روابط تجاری خود را بالا برده ایم و رابطه سیاسی خوبی هم داریم. اینکه تصور شود افراط می کنیم، اینگونه نیست. البته در جاهایی باید ملاحظات بیشتری می کردیم.
چینی ها نمی خواستند که مفاد قرارداد با ایران منتشر شود
*در مورد قرارداد با چین انتقاد زیادی در فضای عمومی بود که چرا مفاد این قرارداد منتشر نمی شود؟ این سوال افکار عمومی است. چرا؟ همین عدم انتشار باعث می شود اطلاعات غلط بیاید. اساس کار را زیر سوال می برد. بر چه اساسی این کار انجام شد؟ مثلا بخاطر اینکه طرفهای غربی متوجه نشوند؟
نه بر این اساس نبود. قرارداد نبود. چارچوب بود. یک آقایی گفته بود که می خواهند جزایر را به چین بدهند. اصلا مگر چنین کاری امکان پذیر است؟ در واقع یک جایی می خواهند گیر بدهند، از یک چیزی این چنینی استفاده می کنند. یک چارچوب اقتصادی بود که نشان می داد ایران در این سطوح می تواند با چین همکاری کند. چرا منتشر نمی شود؟ چون چینی ها می خواستند که منتشر نکنیم. ما مشکلی نداریم. آنها ملاحظه دارند. ملاحظه شان هم شاید به این دلیل است که امریکایی ها برایشان سخت می گیرند. ما در شرایط تحریمی هستیم. آنها نمی خواهند. حتی من شنیدم که وقتی با عربستان هم توافق کردند به آنها هم گفتند که علنی نکنید. آنجا مشکل تحریم نیست، لابد یا چیز دیگری است. ما هم نمی توانیم در این شرایطی که وسط تحریم هستیم، اینها را هم از دست بدهیم. یک جاهایی باید قائل به این باشند که مسئولین مختصر عقلی هم دارند و منافع ملی را در نظر می گیرند.(خنده) اینجور نیست که بگویند که جزیره می دهیم به چین.
معتقدم دولت سیزدهم می توانست برجام را احیا کند اما...
*آقای دکتر در بحث برجام، برخی معتقد بودند که دولت سیزدهم فرصت احیای برجام را از دست داد. نگاه شما چیست؟ فکر می کنید فرصت احیای برجام در آن دوره از دست رفت و فضایی هست که الان بتوانیم برجام را احیا کنیم؟
من هم نظرم این است که می توانستند برجام را احیا کنند. ولی تا آنجایی که یادم است همان روزهای اول با مرحوم آقای رییسی جلسه داشتم و درباره این موضوع صحبت کردم، ایشان هم قبول داشت که باید پیگیری شود. یک جلسه هم خودشان گذاشتند. می خواستند پیگیری کنند. آقای باقری هم که مسئول کار بود ایشان هم خوب پیگیری می کرد. و به یک جاهایی هم رساند. ولی در مقام تصمیم گیری، ملاحظات داخلی ها متفاوت شد.
به رئیسی گفتم مساله برجام مثل معامله پیاز و سیب زمینی نیست
یک جاهایی هم امریکایی ها اذیت کردند. ولی شاید اگر مصمم تر بودند و بعضی از جریانات داخلی هم بر روی دولت فشار نمی اوردند می توانستند آن را حل کنند. یکبار هم به ایشان عرض کردم که مساله برجام مثل معامله پیاز و سیب زمینی نیست. هرکس بخواهد حل کند مقداری خیس می شود. ما باید بپذیریم که مقداری هم فحش فی سبیل الله بخوریم تا مشکل را از جلو پای مردم برداریم.
برجام ۲۰ دقیقه ای در مجلس تصویب نشد زیرا...
*همان اتفاقی که برای خود شما افتاد در زمان تصویب برجام در مجلس ...
بله آنجا هم خلاف زیاد می گفتند. چون مساله برجام که در مجلس مطرح شد، قبلش ساعت ها و روزها و ماهها کار شده بود و کلیاتش هم به مدت ۴ ساعت در مجلس بحث شده بود. آنگونه نبود که ۲۰ دقیقه ای تصویب شود. دو سه جلسه هم قبلش بحث شده بود. این مسائل همیشه باید در پشت صحنه حل شود. مثلا می بینید شورای امنیت در مورد یک موضوع مهم تصمیم می گیرند، قبلش بحث ها را می کنند، آنجا یک نطق های کوتاهی می کنند و تصمیم می گیرند. طبیعی است. آقایان ۴۰۰ تا پیشنهاد دادند. ما هم دو روز بیشتر وقت نداشتیم. می گفتند در مدیریت مجلس نگذاشتند که فلان شود. خب ما عجله کردیم، شورای نگهبان چرا در همان روز تصویب کرد. ۲۰ روز وقت داشت.
*یک روایتی از شما در همان روز هست، آقای کوچک زاده آمدند در لابی گفتند که در جلسه غیرعلنی، شما گفته بودید که کشور تصمیم گرفته که این تصویب شود و ایشان گفته بود کشور یعنی چه کسی؟ شما هم گفته بودید همانی که خودت می دانی. بهرحال منظور شما این بوده که این تصمیم نظام است اما بازهم این گروه ها مخالف بودند.
بله تصمیم نظام در مساله هسته ای آن زمان هم که من در دبیرخانه بودم، در آنجا پخت و پز می شد و بعد به مجلس میرفت و تصمیم گیری می شد. مثلا ۲۰ هزار مگاوات برق هسته ای تولید کردن در مجلس هفتم تصویب شد به دبیرخانه آمد، کارهای کارشناسی آن انجام شد. علتش این است که این مساله مهم کشور است و باید همه آن را قبول کنند. چون با سرنوشت کشور در ارتباط است. درست است که مجلس جای بزرگ و مهمی است ولی توجه داشته باشیم که این امر تخصصی است و باید همه بخش های نظام بر روی آن نظر مثبت داشته باشند.تا اینجا که بخش های مختلف نظام در شورای عالی امنیت ملی هستند و دبیرخانه هم به نمایندگی از این شورا اقدام می کند. درباره آن طرح شب قبل از برگزاری جلسه مجلس در دبیرخانه شورا مورد بحث قرار گرفته بود و همه بر روی آن توافق کرده بودند. اما فردایش آمدند و چیزهای دیگری گفتند.
چرا موضوع حجاب و فیلترینگ قابل حل نباشد؟
*آقای لاریجانی! در آرشیوهای مرکز اسناد سخنرانی از شما دیدم مربوط به زمانی که وزیر ارشاد بوده اید. گفته بودید که این تصمیم ممنوعیت ویدئو اشتباه بوده و همین تصمیم باعث شد که مردم بیشتر به سمت ویدئو بروند. می خواهم از این نگاه شما گریزی بزنم به چند بحث مهم در کشور. خیلی ها معتقدند که در کشور تصمیماتی گرفته می شود که هزینه زا است. نتیجه ندارد. الان هم موضوع عفاف و حجاب و فیلترینگ از همین دسته محسوب می شوند و این دو موضوع کلان، به ابر چالش تبدیل شده است. شما در شورای عالی انقلاب فرهنگی هستید آیا اصلا این موضوع در داخل قابل حل است؟ یا نه؟ چه راهکاری شما دارید
چرا قابل حل نیست؟ به هر حال موضوع غامضی نیست که قابل حل نباشد. مثال ویدئو را زدید. آن موقع من وقتی به وزارت ارشاد رفتم یکی از مسائل این بود که هر کس دوربین و یا ویدئو به کشور وارد کند قاچاق محسوب می شد. این نوارهای ویدئو همه قاچاق بود. روش های منسوخی را گذاشته بودند. پیرمردهایی را آورده بودند که نوارها را ببینند بعد از مدتی خود این پیرمردها منحرف می شدند.(خنده)
ما نگاه کردیم که با دوربین همه کار می شود کرد. وقتی شما مسیر خوبش را می بندید، مردم هم دنبال این چیزها می روند. ما چند کار با هم انجام دادیم. اول اینکه پیگیر شدیم که چرا اینها را ممنوع کردیم. طرف با خانواده خود می خواهد فیلم بگیرد و یادگاری نگه دارد. مجوز حکومت برای ممنوعیت این چیست؟ حکومت که هرکاری نباید بکند، این جز اموری است که حق مردم است و دوست دارند انجام دهند. ضمنا عقلایی هم نیست، مردم جاهای دیگر می روند و وضعیت خود را مقایسه می کنند.
اولین مساله ما در شورای عالی انقلاب فرهنگی بود. آن موقع آقای هاشمی رییس شورا بودند. ما گفتیم که در کنارش موسسه ای ایجاد می کنیم که این موسسه می آید و فیلم های خوب را تکثیر کرده و در اختیار مردم می گذارد. از جاهایی این فیلم ها را خریداری می کردند. تجهیزاتش را هم وارد کرده بودیم. طرح سوم هم این بود که این مساجدی که وجود دارد، امام جماعت دارد، بسیج است، اگر در کنارش موسسات فرهنگی درست کنیم، کتابخانه بزنند و ... با هم می توانند. کار کنند. من معتقدم که خیلی از کارها را می شود از طریق مردم انجام داد.
زمانی که من وزیر ارشاد بودم، تعدادی کتابخانه عمومی وجود داشت و سالی چندرغاز می داند برای امور عمرانی که ۴ تا ۷ تا کتابخانه بسازیم، و ۱۰ سال طول می کشید که ساخته شود، بعد پول نداشتیم کارمند استخدام کنیم که خدمات بدهد، خلاصه اینکه ما گفتیم این مسئولیت را به مساجد واگذار کنیم، پول داریم کتاب می خریم و به این مساجد می دهیم.تازه جوان ها که می روند همانجا هم نمازشان را می خوانند و این تاثیر را هم دارد.
شورایعالی فضای مجازی راه حل هایی برای فیلترینگ پیدا کرده است
این سه موضوع را در شورای انقلاب فرهنگی مطرح کردیم. بخاطر دارم که مرحوم هاشمی که سیاستمداری تیزهوش بود گفت من تعجبم که چرا چنین چیزی در سال های گذشته به ذهن ما نرسید که از مساجد اینگونه استفاده شود. حاج احمدآقا هم مدافع این طرح بود. حل شد. من فکر می کنم اینگونه باید در مورد مسائل کشور چاره جویی کرد. در مورد آنچه که شما گفتید مگر می شود در عالم سیاست چیزی راه حلی نداشته باشد.
سیاست سخت است ولی هیچوقت بدون راه حل نیست. این مسائل باید بطور واقع بینانه به آن نگریست. چند روز پیش جلسه ای با دبیر شورایعالی فضای مجازی داشتم و دیدم که راه حل هایی را برای موضوع فیلترینگ پیدا کرده بود. مشکل عمده ای که متدینین در مورد فیلترینگ دارند این است که تصاویر مستهجن در فضای مجازی وجود دارد. ایشان گفت راه حل هایی است.
بهرحال عقاید مختلفی وجود دارد. مهم این است که از فضای مجازی درست استفاده شود. کسی دنبال استفاده نادرست و این تصاویر در این فضا نیست. ایشان راه حل هایی داشت و گفت دولت تصمیم می گیرد. که هم نگرانی متدینین رفع شود و هم فضا باز شود تا راحت بتوان کسب و کار را راه انداخت.
حجاب بیش از آنکه نیاز به قانون داشته باشد نیاز به قانع کردن مردم دارد
*در مورد حجاب چطور؟
در مورد حجاب هم همینطور. ببینید اصل رعایت حجاب که یک وظیفه دینی است. باید قبول کنیم که حجاب نفعی برای جامعه دارد، به خانم ها وزانت می دهد و شرایط جامعه را از نظر روابط معقول می کند. اما باید در این خصوص جامعه را قانع کرد. حرفی ابن سینا در مورد حکومت دارد، من قائلم که وی جز بهترین فیلسوفانی است که ذهن جوالی داشت. در حوزه سیاست هم نظریه دارد. یکی از نکاتی که می گوید این است. می گوید که وقتی شما قانونی می گذارید، اولا قانونگذاران تان باید کسانی باشند که سنت ها و فرهنگ جامعه را خوب بشناسند. چون قانونی که از سنت ها نشات گرفته نشود به هیچ دردی نمی خورد، یعنی نفاذ در جامعه پیدا نمی کند.
قانونی که بستر جامعه بپذیرد باید تصویب شود. این یک نکته ای است. لذا ایشان می گوید که خطبا باید بیایند که سنت ها را بشناسند. نکته دوم این است که شما وقتی قانون می نویسید باید قدرت قانع کردن مردم جامعه را داشته باشید. یعنی اگر شما قانونی نوشتید که نتوانستید جامعه را قانع کنید، فقط روی کاغذ قانون است. خب الان در جامعه ما بعضی افراد قانع نشدند. باید تلاش کنیم که قانع شوند. یعنی یک مساله شرعی وجود دارد که به نفع کشور هم است، اما یک کمی زحمت هم دارد که جامعه را قانع کنید. شما بدون زحمت می خواهید قانون را اجرا کنید؟ این غلط است. مثل این است که همه مسائل خود با دولت های دیگر را از طریق میدان بخواهید حل کنید و دیپلماسی را قبول نکنید. هر دوی اینها لازم است.
اینجا هم اینطور است. باید جامعه را قانع کنید. قانع کردن زحمت دارد، حرف زدن دارد، فکر کردن دارد، توجیه عقلانی می خواهد. همراهش باید ضوابطی گذاشت که مردم آرام ارام آن را بپذیرند. لذا من فکر می کنم مساله حجاب بیش از آنکه نیاز به قانون داشته باشد احتیاج به قانع کردن داریم. یعنی از رسانه های باید استفاده کرد و به مردم توضیح داد. یعنی راه حل فرهنگی دارد.
بخاطر ۵ درصد که نمی توانیم فیلتر کنیم، باید کار را برای آن ۹۵ درصد سهل کنیم
*شما می فرمایید قانون، خب الان تدوین قوانین در حوزه حجاب یا فیلترینگ در دست کسانی است که تندرو هستند. نماینده ای که با ۵ درصد آرای مردم آمده در این مورد تصمیم می گیرد. این چطور می تواند قانون بنویسد؟ یا در لایحه عفاف و حجاب را اصل هشتادوپنجی کردند که کسی دسترسی نداشت و از آخرین تغییرات آن هم کسی مطلع نیست، یا درباره تصاویر مستهجن که دلیل فیلترینگ شده اما با فیلترشکن یک بچه ده ساله هم دسترسی بیشتری به همان تصاویر دسترسی پیدا می کند...
شما از وی پی ان گفتید. به نظر من ۹۵ درصد مردم به دنبال تصاویر مستهجن نیستند. ولی می خواهند سرعت فضای مجازی به گونه ای باشد که کسب و کار خود را به راه بیندازند. حالا بخاطر ۵ درصد که نمی توانیم اینترنت را ببندیم. آن راهی که دوستان شورای عالی فضای مجازی در پیش گرفته اند، تا آنجایی که من شنیده ام، این بود که ما برای آن ۹۵ درصد کار را سهل می کنیم که بتوانند زمینه کار اقتصادی و علمی هم داشته باشند.
حالا یکی دنبال آن حرف ها و تصاویر می رود و آن کار را هم می کند. نمی توانیم که او را از این طریق علاج کنیم. پس ما باید کار را برای قسمت اصلی جامعه که می خواهد از فضای مجازی استفاده کند، سهل کنیم.
در مورد حجاب هم همینطور. اینکه شما گفته اید نماینده ای ۵ درصد رای آورده، دموکراسی همین است. اگر مایی که اینجا نشسته ایم به دموکراسی اعتقاد داریم، دموکراسی همین است، ممکن است اشکال هم باشد ولی وقتی مردمسالاری را قبول می کنید، یک نفر با ۵ درصد آرا هم می آید و برای همه مردم و کل کشور تصمیم هم می گیرد این را باید بپذیریم اگر می خواهید علاجش کنید، باید در جای دیگر علاج کنید. اینجا نمی شود.
حجاب و عفاف، موضوع پستویی نیست
*در مورد اصل هشتادوپنجی شدن چطور؟
حجاب و عفاف، موضوع پستویی نیست. مصوبه ای که با عموم مردم ارتباط دارد باید کاملا مردم در جریان باشند و قانع شوند. اشکال بر سر همین هاست. یعنی ما بجای اینکه این را علنی کنیم و به بحث بگذاریم و قانع کنیم، می خواهیم زود آن را تصویب کنیم. اینگونه اجرایش هم به مشکل می خورد. باید با نمایندگان صحبت کرد که این قانون را در دسترس همه بگذارند و مشکلات آن را رفع کنند و قبول کنند که این پروژه تا حد زیادی فرهنگی است، و باید زحمتش را بکشند و مردم را قانع کنند.
قانون عفاف و حجاب پختگی ندارد
*یعنی نمی شود مردم را جریمه کرد...
جریمه هم برای فسادهای سازمان یافته است. اینگونه نمی شود. از خودرو عکس بگیرند و بعد در خیابان ببینند که این عکس به کدام خانم می خورد. خانم های از یک ساعتی تا ساعت بعد قیافه شان فرق می کند.(خنده) عکس شناسنامه خانم ها هم شبیه خودشان نیست. معلوم است که این قانون پختگی ندارد و نمی شود آن را حل کرد.
غائله سال ۸۸ را جور دیگری می شد حل کرد اما....
*آقای دکتر، در مقاطع مختلف سیاست ورزی شما، سال ۸۸ را باید یک نقطه مهم دانست. یک روایتی وجود دارد و آن اینکه شما در آن مقطع مهندس موسوی را راضی کرده بودید که مصاحبه ای انجام داده و غائله را بخواباند. آقای جلیلی اما با اقداماتی که داشته اند ایشان را منصرف کردند. این روزها دوباره بحث رفع حصر هم مطرح می شود. به نظر شما می شد که در سال ۸۸ به نحوی دیگر آن ماجرا مدیریت شود؟ یا کسانی نخواستند که مدیریت شود؟ امروز مساله رفع حصر را چقدر ضرورت می دانید؟
خودم نظرم این بود که می شود غائله را جور دیگری حل کرد. ولی نمی توانیم بگوییم آنهایی که این مسیر را طی کردند نمی خواستند که حل کنند. بلکه روش حل شان متفاوت بود که اینگونه شد. خب به هر حال دو تا سلیقه است. آن موقع هم من نگفتم که با مهندس موسوی صحبت کرده ام.
مهندس موسوی قبول کرده بود در تلویزیون صحبت کند و غائله را ختم کند اما دبیرخانه شورایعالی امنیت نپذیرفته بود
مرحوم آیت الله هاشمی شاهرودی رییس قوه قضاییه بودند، یک روز به من زنگ زدند و گفتند من به آقای موسوی صحبت کردم و ایشان قبول کرده که یک ساعتی در تلویزیون صحبت کنند و غائله را ختم کنند. ایشان گفتند که با آقای هاشمی هم صحبت کردند و او هم قبول کردند، نظر شما چیست که من گفتم نظرم موافق است. حتی موافق بودم که هر نکته ای هم دارند بگویند.
بعد دیدم که آقای شاهرودی گفتند که دبیرخانه این را نپذیرفتند. من هم دیگر پیگیری نکردم که ببینم کیفیت چه بوده است. ولی ماجرا این بود. به نظر من آن اتفاقات راه حل دیگری داشت اما دو تا سلیقه برای حل مساله وجود داشت. الان هم به نظرم قابل حل است. من شنیدم که دستگاههای امنیتی به دنبال راه حل هستند. البته من دیگر مسئولیتی در این امور ندارم که بتوانم تصمیم بگیرم. اما شنیدم که دنبال شده است اما دقیق آن را نمی دانم.
فرصت کمی برای جمع شدن با برادرانم داریم
*آقای دکتر! با برادران خود که جمع می شوید در مورد چه موضوعی بحث می کنید؟
ما الان خیلی فرصتی برای جمع شدن نداریم. یعنی امکانش هم نیست. سابق که مرحوم پدر ما در قید حیات بودند مجال بیشتری بود. الان نیست. گاهی همدیگر را تک تک می بینیم ولی اینکه همه دور هم جمع شوند نه.