علی خوشطینت در مورد نحوه اثرگذاری انتخابات آمریکا بر بازار ایران گفت: پیگیری لحظهای وضعیت بازارهای مالی نشان میداد که بسیاری از فعالان، انتظار روی کار آمدن ترامپ را داشتند و با توجه به اینکه یک مرتبه دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ را تجربه کردهایم، میتوانیم یک الگوی مشابهی را در چهار سالآتی تصور کنیم، اما تفاوتی که اکنون وجود دارد این است که دیگر توافقی بهنام برجام وجود ندارد که بیم ازبینرفتن آن وجود داشتهباشد. همچنین کورسوی امیدی که به توافق بینالمللی با ادامه پیداکردن ریاست دموکراتها میتوانست به افق روشنی برسد، کمرنگتر شد و یک سناریوی بعید بهنظر میرسد.
وی افزود: در مجموع با روی کار آمدن دونالد ترامپ، نگرانی بابت تصمیمات غیرقابلپیشبینی مانند دوره اول ریاستجمهوری وی، افزایش مییابد، اما حفظ سناریوی فعلی هم، میتواند یک سناریوی قوی باشد و این انتظار را میتوان داشت که در شرایط فعلی سطح ریسکهای سیستماتیک در کوتاهمدت در همین سطوح، باقیبماند و شاهد افزایش باثبات نرخ ارز و غیرهیجانی باشیم. در مرحله بعد باید دید نحوه تعامل ترامپ با کشور چین چگونه خواهد بود تا آینده بازار کامودیتیها را بهتر تصور کرد، این موضوع یک ریسک مهم برای بازار ایران خواهد بود و شاید بتوان ادعا کرد؛ برای بازار سرمایه، تاثیر نحوه تقابلترامپ با چین مهمتر از نحوه تقابلبا ایران باشد. در صورتیکه ترامپ مانند دوره اول خود با چین رفتار کند، بازار کامودیتی به علت تغییر تقاضا در چین بهشدت تحتتاثیر قرار خواهد گرفت.
با توجه به اینکه ریسکهای مختلفی ممکن است از سوی رئیسجمهور جدید ایالاتمتحده آمریکا به اقتصاد و بازار سرمایه ایران وارد شود، دولت و سازمان بورس و اوراقبهادار باید اقتصاد و بازار سرمایه را برای مواجهه با این ریسکها و مدیریت آن آماده کند. در همین زمینه، کارشناس بازار سرمایه گفت: متاسفانه وعدههای اقتصادی دولت چهاردهم عملی نشدهاست، البته زمان زیادی نگذشته و نمیتوان بهزودی قضاوت کرد که دولت در کنترل نرخ بهره و همسانسازی نرخ ارز چگونه عمل خواهد کرد.
خوشطینت افزود: رئیس بانکمرکزی روز چهارشنبه اعلام کرد؛ ارز نیمایی به سامانه بازار ارز توافقی منتقل خواهدشد و نرخ آن در آن بازار کشف و تعیین میشود. بهمعنای دیگر، نرخ ارز نیمایی در یک بازار دو سویه تعیین خواهدشد و این امر در صورت تحقق، نوید اتفاقات مثبتی را در شرکتهای صادراتمحور خواهد داد. اکنون بزرگترین ریسک پیشروی بازار سرمایه، تشدید تحریمها و مشکلات صادراتی است که میتواند دولت جدید ایالاتمتحده به ایران تحمیل کند. متغیرهای اقتصادی و چگونگی تغییر آنها دربرابر تصمیمات دولت جدید ایالاتمتحده، میتواند ریسک بعدی باشد.
سازمان بورس و اوراقبهادار، دربرابر ریسک اول، بهطور طبیعی کاری نمیتواند انجام دهد، اما ریسک دوم یعنی متغیرهای داخلی توسط سازمان بورس و اوراقبهادار، قابلپیگیری است. به دلیل افزایش ریسک سیستماتیک، مهمترین مسالهای که سازمان بورس باید آن را پیگیری کند، کنترل نرخ بهره است، چراکه بازار بهشدت مستعد افزایش است و در صورتیکه نرخ بهره افزایش یابد یا در سطوح فعلی باقیبماند، معتقدم شرایط بازار سرمایه در ماههای آتی و تا پایان سالوخیمتر خواهدشد. بهنظر میرسد متولیان بازار سرمایه و دولت باید سیاست پولی و مالی خود را بهگونهای تنظیم کنند که نرخ بهره به نفع بازار سرمایه مدیریت شود که البته با توجه به افزایش ریسک سیستماتیک، این مساله بسیار دشوار خواهد بود.
اسفندیار شاهمنصوری، کارشناس بازار سرمایه گفت: رئیس سازمان بورس و اوراقبهادار، روز سهشنبه در همایش سالانه کیش اینوکس، جذب نقدینگی و سرمایه به سمت بورس و رونق بازار سرمایه را از جمله وظایف این نهاد برشمرد. این اهداف مهم، در کوتاهمدت قابلوصول نیست. مسوولیت اول سازمان بورس و اوراقبهادار، جذب سرمایه به سمت بازار سرمایه است. تحقق این امر، نیازمند اصلاحات ساختاری و بنیادین است و مطالعات فراوانی را میطلبد که اقدامات لازم باید با شرایط سیاسی، بینالمللی و فضای سرمایهگذاری هماهنگ باشد. وی افزود: وظیفه دوم متولی بازار سرمایه، جذب سرمایه است که در اینجا نقش نهاد سیاستگذار معنی پیدا میکند تا زیرساختهای لازم را جهت ورود نقدینگی تسهیل کند. این اقدامات میتواند شامل تسهیل در صدور مجوز برای فعالیت نهادهای مالی و برای گواهینامههای متخصصان بازار سرمایه، تایید صلاحیتها برای اعضا و فعالان نهادهای مالی باشد.
همچنین توسعه ابزارهای مالی نوین و جدید در کنار شرکتهایی که در ادامه قرار است در بورس پذیرفته شوند، از جمله اقداماتی است که میتواند به رونق بازار سرمایه کمک کند تا جذابیت بازار سرمایه در کنار سایر بازارها افزایش پیدا کند. شاهمنصوری ادامهداد: باید به رئیس سازمان بورس و اوراقبهادار این نکته را گوشزد کرد که بازار سرمایه در 4سالگذشته در وضعیت رکودی بهسر میبرد، ارزش دلاری به حدود 108میلیارد دلار و در پایینترین سطوح خود در چهار سالگذشته رسیدهاست. دلیل کاهش ارزش دلاری بازار سرمایه، جدا از تنشهای سیاسی و منطقهای و ریسکهای سیستماتیک، به دلیل تعریفنشدن ابزارهای حمایتی و کنترلی درست برای بازار سرمایه است. وجود ابزارهای حمایتی از بورس، میتواند شرایط سودآوری شرکتهای بزرگ را بهبود ببخشد تا این شرکتها بتوانند P/E خوبی بسازند، اما متاسفانه قوانین دستوپاگیر مانند نرخ خوراک انرژی و مالیاتها، سود شرکتها را تقلیل دادهاست.
دولت با برداشتن این موانع میتواند رونق را به بازار سرمایه بازگرداند. وی افزود: با توجه به شرایط فعلی، در صورتیکه بازار سهام نمیتواند از نظر قیمتی سود قابلتوجهی را عاید سهامداران کند، دولت میتواند حداقل قوانین دست و پاگیر مذکور را برطرف کند، بهطوری که سود تقسیمی خوبی به سهامدارانی که یک نگاه بلندمدت به بازار سرمایه دارند، برسد تا این سود با بازدهی کمریسکی که اوراقبهادار با درآمد ثابت میدهند، بتواند رقابت کند و جذابیت خود را حفظ کند. در اینجا نقش سازمان بورس و اوراقبهادار برای پیگیری این مشکلات از سمت مجلس شورایاسلامی و دولت اهمیت پیدا میکند، همچنین این سازمان، از حالت منفعلبودن هم خارج خواهدشد. بنابراین این پیگیریها، علاوهبر افزایش سود تقسیمی شرکتها، باعث میشود زمانیکه رونق به بورس بازگشت، سرمایهگذاران از باقیماندن در این بازار احساس ندامت نداشته و رضایت داشته باشند. مطالبه مسوولیتهای مذکور از سایر نهادها نیازمند داشتن یک تیم تحلیلی قوی در سازمان بورس و اوراقبهادار و همچنین وجود یک تیم مذاکرهکننده قوی است.