او افزود: فرهنگفر میگفت از این شلوغکاریها در تمبک بدم می آید، کسی که میخواهد تمبک بزند باید حس ملودیاش قوی باشد. باید بداند با ملودی چطور همراه باشد و ریتم شلوغ و بی معنی نزند و ملودی را حس کند. من از این سخنان ناصر بسیار آموختم و همیشه سعی کردم در هم نوازیهایم این نکات را رعایت کنم.
میرعلیرضا میرعلینقی، پژوهشگر پیشکسوت موسیقی ایرانی، هم در این نشست گفت: ۳۸ سال پیش برای نخستین بار ناصر فرهنگفر را در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ایرانی دیدم و هنوز بعد از گذشت این سالها تحتتاثیر آن دیدار هستم. او پیش از آنکه دست به تمبک ببرد یا آوازی را بخواند، تاثیر و انرژی وجودش را در مخاطب میگذاشت. او بسیار فروتن و بیادعا بود و کمتر کسی را سراغ داریم با وجود کارهای برجستهای که در موسیقی انجام دادهاند چنین فروتنی را در کار خودشان داشته باشند.
او افزود: عمر هنری و جسمانی زندهیاد فرهنگفر بسیار کوتاه بود. ۴۹ سال برای یک فرد با این حد استعداد، اندوخته ها و این حد از خلاقیت بسیار کوتاه بود. ولی فکر میکنم درون ایشان متعلق به یک دوران دیگر بود. او خود را در این دوران غریب و تنها میدید و این در اشعارش هم بهوضوح دیده می شود. کما اینکه برخی مانند تکبیت «به سر دروازه هستی نوشتیم / غم بی همزبانی کُشت ما را» دارد به ضرب المثل تبدیل میشود. در واقع ناصر فرهنگفر مسافری در غربت محض بود.
این پژوهشگر موسیقی ایرانی در ادامه گفت: در سالهای بارآوری این هنرمند در اوایل دهه پنجاه با تسلطی که مکتب ضرب حسین تهرانی و شاگردان او داشت، کسی فکر نمیکرد کسی پیدا شود که با سن کم، خوانش تازهای از این ساز به ظاهر ساده و به باطن مشکل را به جامعه بدهد، اما ناصر فرهنگفر این کار را کرد.
محمود فرهمند، هنرمند پیشکسوت و استاد سازسازی، نیز در جایگاه سخنرانی قرار گرفت و دقایقی درباره ویژگیهای ناصر فرهنگفر سخن گفت و به بیان خاطرات از سالها دوستی با این هنرمند پرداخت.
اجرای موسیقی به هنرمندی زمان خیری نوازنده نی، به همراه آرش فرهنگفر نوازنده تمبک، امیر خانبلوکی نوازنده تار و مسعود آرامش نوازنده سنتور از دیگر بخشهای این برنامه بود.
پشنگ کامکار، کامبیز گنجهای، بهنام وادانی، فریدون احتشامی، علی تحریری، جلالالدین سروش، فاضل جمشیدی، رضا طیبی و سبحان مهدیپور از دیگر هنرمندانی بودند که در این نشست حضور داشتند.