به گزارش اقتصادنیوز، نشریه آبزرور با انتشار یادداشتی مدعی شد، تعداد بسیار کمی از کشورهای اروپایی از پیروزی دوباره دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده خوشحال شدند. در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ، یعنی چهار سال پیش، او با اتحادیه اروپا به عنوان یک کودک لوس رفتار کرد که شایسته توجه کمتری است. از سوی دیگر، در خاورمیانه، ریاست جمهوری ترامپ تأثیر زیادی داشت. ترامپ توافق هستهای با ایران را که به اصطلاح برنامه جامع اقدام مشترک نامیده میشود، ترک کرد و 10 سال مذاکره با تهران را کنار زد. او همچنین سفارت آمریکا را از تلآویو به شرق بیت المقدس منتقل کرد - اقدامی نمادین که راستگرایان اسرائیل را بسیار خوشحال کرد.-
با این همه ریاست بایدن نیز برای خاورمیانه چندان مفید نبود. بایدن نتوانست زمینه را برای احیای برجام هموار کند و سفارت را به تلآویو بازگرداند. ایالات متحده همچنین با حمله هفتم اکتبر حماس به اسرائیل شوکه شد و همزمان نتوانست اسرائیل را از حمله به غزه و بعد از آن لبنان منصرف کند. علاوه بر این، بایدن در توقف حملات حوثیها به کشتیهای باری در باب المندب ناموفق بود و همین گزاره مسیر تجارت جهانی را مختل کرد. از همین رو شکست هریس چندان ناراحت کننده نبود.
این نشریه در ادامه مدعی شد، در مورد خاورمیانه، سوال این نیست که آیا ترامپ موثرتر از بایدن خواهد بود یا خیر. برای بسیاری در منطقه، این موضوع بیمعنی است. سوال اصلی این است که استراتژی ترامپ برای خاورمیانه چه خواهد بود؟ پاسخ به این سوال به واسطه «افزایش حمایتها از اسرائیل» بسیار ساده است و واقعیت ژئوپلیتیکی منطقه را در نظر نمیگیرد.
آبزرور مدعی است، اگرچه ترامپ در مورد مسائل خاورمیانه چندان مانور ندارد، اما برخی از اقدامات دوره قبلی او سرنخهایی از برنامهاش در اختیارمان قرار میدهد. ترامپ در سال 2020 میزبان امضای دو قرارداد بود: یکی بین اسرائیل و امارات متحده عربی و دیگری بین اسرائیل و بحرین. توافق هایی که حول محور عادی سازی روابط طرفین امضا شد.
این توافقنامهها که از آن تحت عنوان پیمان آبراهام یاد میشود، توسط جرد کوشنر، داماد و مشاور ویژه ترامپ مقدمه سازی و اجرایی شد. ترامپ چند روز قبل از اینکه مشعل را به بایدن بدهد، میزبان دو مراسم دیگر برای امضای توافق با اسرائیل بود، این بار سودان و مراکش برای عادی سازی رابطه با اسرائیل خیز برداشتند. در این توافقها، چهار کشور عربی اسرائیل را به رسمیت شناختند و روابط دیپلماتیک و اقتصادی کامل را با این بازیگر برقرار کردند. این توافق بخشی از به اصطلاح طرح صلح ترامپ برای خاورمیانه بود. از نظر ترامپ این کشورها دشمن متحدان ایران، کشورهایی مانند سوریه و بازیگران غیردولتی مانند حزبالله، حماس، حوثیها و اخوان المسلمین هستند. اردوگاه دیگر متشکل از کشورهایی است که به دنبال بازتعریف معادلات منطقه در راستای اهداف و منابع خود هستند و بیش از هر چیز از تغییر و دوری از غرب نفرت دارند. این کشورها عبارتند از عربستان سعودی، امارات متحده عربی، مصر، اردن و بحرین. اسرائیل تلاش دارد در اردوگاه دوم جایگاه مستحکمتری به دست بیاورد.
آبزرور در ادامه یادداشت ادعاییاش آورد، ترامپ در دوره اول ریاست جمهوری خود تمام تلاش خود را برای تضعیف اردوگاه نخست انجام داد. تصمیم برای خروج از توافق هستهای با ایران، حضور در نشست ضد تروریسم در ریاض، پایتخت عربستان، که طی آن هم صدا با عبدالفتاح سیسی، رئیسجمهور مصر و ملک سلمان، پادشاه عربستان، دست روی کرهای درخشان گذاشت. در این میان توافقنامه ابراهیم و تصمیم ترامپ برای انتقال سفارت به شرق بیت المقدس همگی در قاب این استراتژی قابل تبیین است.
این نشریه مدعی است، به این ترتیب به احتمال زیاد ترامپ در چهار سال آینده همین استراتژی را دنبال خواهد کرد. چنین گزارهای احتمالاً بدان معناست که ترامپ بیشتر از بایدن از اسرائیل در مبارزه با گروههای انقلابی مانند حماس و حزبالله حمایت خواهد کرد. بالاخص آن که براساس سیاست فعلی نتانیاهو، فضای کمتری برای مذاکره با این گروهها وجود خواهد داشت.
به ادعای این نشریه، میتوان انتظار داشت که ترامپ به هر اهرمی متوسل شود تا بین اسرائیل و عربستان سعودی و احتمالاً کویت توافقی حاصل شود.
با این حال، مهمترین سوال این است که آیا ترامپ مایل به پیروی از تمایل نتانیاهو برای حمله ادعایی به ایران است؟ بایدن از حملات اسرائیل به اهداف ایران بسیار ناراضی بود زیرا میترسید که این امر منجر به یک جنگ منطقهای بزرگتر شود. به ادعای آبزرور در صورت وقوع یک رویارویی ادعایی بین اسرائیل و ایران، ایالات متحده مجبور میشود در کنار اسرائیل وارد جنگ شود. بایدن متوجه شد که این گزاره ممکن است باعث درگیری بزرگ منطقهای و حتی فرامنطقهای شود.
در این میان مواضع کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز قابل تامل است، به ادعای این نشریه، شاید این گروه از بازیگران از تحت فشار قرار گرفتن ایران استقبال کنند، اما بعید است خواهان رویارویی منطقهای باشند؛ رویارویی که تهدیدی جدی برای منافعشان قلمداد خواهد شد.