به گزارش اقتصادنیوز، پس از آنکه نیویورکتایمز در گزارشی پر از ابهام و تنافض نوشت که ایلان ماسک، میلیاردر و کارآفرین معروف با امیرسعید ایروانی، نماینده ایران در سازمان ملل متحد دیدار و بر سر موضوعاتی چون آینده روابط تهران و واشنگتن رایزنی کرده است؛ این پرسش مطرح شده که ظهور میانجیگری غیررسمی تا چه میزان میتواند بر کاهش تنشها اثرگذار باشد و آیا شخصی مانند ایلان ماسک که این روزها بهشدت به دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا نزدیک شده _ و عنوان وزیر بهرهوری دولت را به خود اختصاص داده_ میتواند در بحرانها مانند خاورمیانه، روابط ایران و آمریکا و حتی جنگ اوکراین نقشآفرین باشد؟
هرچند که دیدار ایلان ماسک و نماینده ایران در سازمان ملل از سوی مقامات تهران تکذیب شده و مقامات تیم انتقالی دولت ترامپ نیز حاضر به رد یا تایید این خبر نشدند، اما نام ایلان ماسک اکنون بهعنوان میانجی غیررسمی در بحرانهای جهانی به یک کلیدواژه تبدیل شده است. این ملاقات پرابهام که بهعنوان تلاشی برای دیپلماسی غیررسمی توصیف شده، میتواند نقطه عطفی در روابط بینالمللی تلقی شود؛ بهویژه در زمانیکه بسیاری از تحلیلگران از عدم قطعیتهای موجود در سیاستهای ایالاتمتحده با روی کارآمدن ترامپ نگراناند. آنان اکنون بهدنبال این پرسش هستند که آیا ماسک میتواند با نفوذ خود در دنیای فناوری و رسانه، نقشی کلیدی در شکلدهی به آینده دیپلماسی جهانی ایفا کند؟
ماسک پیش از این در زمینههای مختلفی از جمله مذاکرات تجاری و همکاریهای بینالمللی فعالیت کرده است. او با رهبران جهانی و مقامات دولتی ارتباط دارد و با آنان درباره سیاستخارجی مذاکره میکند. هرچند او بهعنوان مشاور نزدیک به دونالد ترامپ در برخی از گفتوگوهای سیاسی حضور داشته و این ارتباطات میتواند به او کمک کند تا در مواقع بحرانی مانند جنگ اوکراین یا تنش با ایران، نقش موثری ایفا کند، اما تجربه رسمی او در زمینه دیپلماسی بسیار محدود است و این چالش را نباید نادیده گرفت.
وبسایت سیانان در گزارشی روابط ایران و آمریکا در دوران ترامپ را مورد واکاوری قرار میدهد و در بخشی از آن با اشاره به میانجیگران سنتی مینویسد: شواهد حاکی از آن است که میانجیگران سنتی دیگر نمیتوانند بین آمریکا و ایران وساطت کنند و شاید ظهور یک میانجیگر جدید شرایط را تغییر دهد. ماسک اگر بتواند مانند پل ارتباطی عمل کند، پس بهعنوان یک واسطه غیررسمی میتواند به تسهیل گفتوگوها نیز کمک کند؛ اما باید توجه داشت دولت ایران تاکنون تمایلی به مذاکره مستقیم با مقامات آمریکایی نداشته است. دیوید باتلر، تحلیلگر خاورمیانه به سیانان میگوید: این نشست اگر صورتگرفته باشد، راهی برای برقراری ارتباط غیرمستقیم با آمریکا را فراهم کرده و به ایران اجازه داده تا از نشستن مستقیم با مقامات آمریکایی خودداری کند. ماسک بدون شک قادر است یک کانال نیمهرسمی برای برقراری گفتوگوهای غیرعلنی به وجود آورد.
وبسایت میدلایست نیوز نیز با اشاره به خبر تکذیبشده نیویورکتایمز مینویسد: دیدار ماسک با مقامات ایرانی نشانه پارهکردن دیپلماسی سنتی آمریکا توسط ترامپ است و به شکل بیسابقهای این تصویر را به رخ میکشد که مشاوران خارجی نفوذ بالای بر ترامپ دارند. این موضوع همچنین نشان میدهد که ترامپ در حال آمادهشدن است تا فراتر از محدودیتهای دیپلماسی سنتی عمل کند؛ حتی بیشتر از دور نخست او.
در ادامه این گزارش آمده است، این دیدار در صورت وقوع نشان میدهد که چگونه ترامپ میخواهد دیپلماسی آمریکایی را بازنویسی کند. ترامپ برای صحبت مستقیم با دوستان و دشمنان ایالاتمتحده نیازی به تکیه بر دیپلماتهای آمریکایی یا حتی نامزدهای سیاسی ندارد. در واقع، او ممکن است ترجیح دهد بههیچوجه از آنها استفاده نکند؛ چراکه در اوج تنشها بین ایران و آمریکا در سال ۲۰۲۴ بر سر جنگ اسرائیل در غزه و لبنان، مقامات ارشد جو بایدن، رئیسجمهوری کنونی آمریکا در خاورمیانه فقط با ایران گفتوگوهای غیرمستقیم داشتند.
بحران اوکراین یکی از پیچیدهترین مسائل ژئوپلیتیکی عصر کنونی است. تنشها بین روسیه و غرب باعث شده که نیاز به میانجیگری بهخوبی احساس شود. البته این نکته ناگفته نماند، رابطه ایلان ماسک، با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه، بهخودیخود یکی از پیچیدهترین و بحثبرانگیزترین روابط در دنیای مدرن شناخته میشود. این رابطه نهتنها به دلیل شخصیتهای آنها، بلکه بهخاطر تأثیرات عمیق و گستردهای که بر سیاستهای جهانی و امنیت ملی دارد، اهمیت ویژهای پیدا کرده است. ارتباطات ایلان ماسک و ولادیمیر پوتین به سالهای اخیر برمیگردد؛ از آن زمانکه ماسک بهعنوان کارآفرین پیشرو در زمینه فناوریهای نوین شناخته شد و توجهات زیادی را جلب کرد. بااینحال، در سال ۲۰۲۲، گزارشهایی مبنی بر تماسهای مکرر ماسک با مقامات روسی، از جمله پوتین منتشر شد که نگرانیهایی را در میان مقامات آمریکایی بهوجود آورد.
این ارتباطات بهویژه در زمینههای فناوری و امنیت ملی اهمیت دارد چراکه مدیرعامل اسپیسایکس و تسلا، نقش کلیدی در تأمین زیرساختهای فناوری برای دولت آمریکا ایفا میکند. این وابستگی باعث شده که هر گونه ارتباط او با رهبران کشورهای دیگر، بهویژه روسیه، مورد توجه ویژه قرار گیرد. از سوی دیگر، ماسک با شرکتهایی مانند تسلا و اسپیسایکس، نهتنها در بازارهای جهانی بلکه در بازارهای خاص مانند چین نیز فعال است و پکن نیز بهعنوان یکی از بزرگترین بازارهای تسلا، میتواند بر تصمیمات ماسک تأثیر بگذارد. برخی گزارشها حاکی از آن است که پوتین از ماسک خواسته است تا خدمات اینترنتی استارلینک را در تایوان فعال نکند؛ درخواستی که به نظر میرسد تحتتأثیر چین مطرح شده باشد. به باور تحلیلگران، این وابستگیها میتواند منجر به تضاد منافع شود. برای مثال، استفاده از فناوریهای ماسک توسط نیروهای روسی در اوکراین برای تقویت توان نظامی آنها، نگرانیهایی را درباره پیامدهای روابط ماسک با روسیه بهوجود آورده است.
بنابراین ارتباطات ماسک با پوتین و دیگر مقامات روسی باعث شده که برخی سناتورهای آمریکایی خواستار تحقیق درباره این رابطه شوند. آنها معتقدند که این ارتباطات بر امنیت ملی آمریکا تأثیر منفی میگذارد اما اکنون با روی کارآمدن ترامپ که تمایل به پایاندادن به جنگ اوکراین و بهحداقلرساندن تنشها با روسیه دارد، این احتمال قوت گرفته که ماسک بتواند در این زمین نیز ایفای نقش کند.
طبق گزارشها والاستریت ژورنال، ماسک اخیراً با پوتین هم صحبت کرده و مذاکرات ابتدایی برای پایان جنگ اوکراین عملاً آغاز شده است؛ هرچند هنوز 2 ماه تا آغاز ریاستجمهوری ترامپ باقیمانده است. جان فسنکو، یکی از اعضای کاخسفید در دولت جو بایدن میگوید: شنیدهام که یکی از اعضای مذاکرهکننده در بحران اوکراین، ایلان ماسک است؛ چراکه او هم در اوکراین و هم روسیه منافع تجاری دارد. شاید ماسک نیز میخواهد خود را مانند ترامپ، یک میانجیگر برتر صلح معرفی کند و بگوید که او نیز یک دیپلمات است. فسنکو حدس میزند که این حس مشترک بین میتواند نخستین جرقه رقابت بین ترامپ و ماسک باشد. او ادامه میدهد که البته اگر دیپلماتهای حرفهای یا کارشناسان امنیت ملی درگیر مذاکره شوند، مذاکرات حرفهایتر و مطابق با هنجارهای دیپلماتیک بهپیش میرود، اما اگر شخصی مانند ایلان ماسک این نقش را برعهده بگیرد، انتظار پیشنهادها و اقدامات عجیبوغریب زیادی را باید داشت.
همچنین گمانهزنیها درباره حضور ماسک بهعنوان نظمدهنده مذاکرات با اوکراین در حالی مطرح میشود که طبق گزارشها ماسک در نخستین تماس تلفنی ترامپ با ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهوری اوکراین پس از پیروزی، نیز حضور داشته و تأکید کرده که به حمایت از اوکراین با خدمات اینترنتی از طریق ماهوارههای استارلینک ادامه میدهد.
ایلان ماسک در سال ۱۹۷۱ در پرتوریای آفریقای جنوبی به دنیا آمد. او فرزند ارشد یک خانواده پنجنفره است که پدرش، ارول ماسک، مهندس و مادرش، می ماسک، متخصص تغذیه و مدل بوده است. ماسک دوران کودکی خود را در آفریقایجنوبی سپری کرد. او از سنین جوانی به کامپیوتر و فناوری علاقهمند بود و در ۱۰ سالگی اولین رایانه شخصی خود را خرید. در ۱۲ سالگی، او بازی ویدئویی به نام "Blastar" را طراحی کرد و آن را به مبلغ ۵۰۰ دلار فروخت. در سال ۱۹۸۹، ایلان به کانادا مهاجرت کرد و 2 سال در دانشگاه کوئینز در کینگستون تحصیل کرد. سپس به دانشگاه پنسیلوانیا منتقل شد و در رشتههای فیزیک و اقتصاد مدرک کارشناسی خود را دریافت کرد. او همچنین برای ادامه تحصیل در مقطع دکترا در رشته فیزیک به دانشگاه استنفورد رفت، اما پس از 2 روز ترک تحصیل کرد تا به دنیای کارآفرینی بپیوندد.
ماسک اولین شرکت خود را با نام Zip2 تأسیس کرد که خدمات نقشهبرداری و فهرستهای تجاری را برای روزنامههای آنلاین فراهم میکرد. این شرکت در سال ۱۹۹۹ به مبلغ ۳۰۷ میلیون دلار توسط شرکت کامپک خریداری شد. پس از آن، او با سرمایهای که از این فروش به دست آورد، شرکت X.com را تأسیس کرد که بعداً با کنفینیتی ادغام شد و سرویس معروف پیپل (PayPal) شکل گرفت. ایبی (eBay) در سال ۲۰۰۲ پیپل را به مبلغ 1.5 میلیارد دلار خرید. ماسک در سال ۲۰۰۲، شرکت اسپیسایکس (SpaceX) را با هدف کاهش هزینههای سفرهای فضایی و تسهیل دسترسی بشر به فضا تاسیس کرد. او همچنین یکی از بنیانگذاران تسلا موتورز است و تحت رهبری او، تسلا به یکی از پیشگامان صنعت خودروهای الکتریکی تبدیل شده است.
ماسک از حامیان اصلی دونالد ترامپ در دوران انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۱۶ بود و پس از انتخاب ترامپ، بهعنوان مشاور در زمینه فناوری و نوآوری به دولت او پیوست. او بر این باور بود که با همکاری با دولت میتواند به تسریع فرایند گذار به انرژیهای پایدار و توسعه فناوریهای نوین کمک کند. بااینحال، همکاری ماسک در دولت نخست ترامپ بدون چالش نبود. او پس از خروج آمریکا از توافق اقلیمی پاریس در سال ۲۰۱۷، انتقادات زیادی را متوجه خود کرد و در نهایت تصمیم به قطع همکاری با دولت گرفت. ماسک اعلام کرد که هدف او از همکاری با دولت، تسریع در فرایندهای مثبت برای محیطزیست بوده است.
این کارآفرین فناوری، هرچند که اکنون تبدیل به تأثیرگذارترین اعضای حلقه درونی ترامپ شده و در مصاحبههای منصوبان سیاسی و تماس با رهبران خارجی شرکت میکند، ولی تاکنون تجربه میانجیگری بهعنوان یک دیپلمات را نداشته است؛ اما با شرکتهایی مانند تسلا و اسپیسایکس، بهعنوان نماینده دیپلماسی شرکتی عمل کرده و از فناوریهای نوین برای تأثیرگذاری بر سیاستهای بینالمللی استفاده کرده است. این رویکرد به او اجازه میدهد تا بهطور غیررسمی بر مذاکرات سیاسی تأثیر بگذارد. همچنین ماسک بهعنوان یک کارآفرین جهانی، از دیپلماسی بهعنوان ابزاری برای توسعه اقتصادی شرکتهای خود بهره میبرد و میتواند بهعنوان یک کانال ارتباطی نیمهرسمی میان دولتها عمل کند که این امر امکان برقراری گفتوگوهای غیرعلنی و تسهیل شرایط مذاکره را فراهم میآورد. ماسک همچنین ممکن است بتواند با استفاده از پلتفرمهای خود نظیر توییتر (ایکس) توجهها را جلب کند و فضایی برای گفتوگو ایجاد کند.
این نقشها نشاندهنده تحولاتی است که در دیپلماسی مدرن رخداده و اهمیت بازیگران غیردولتی مانند ایلان ماسک را در شکلدهی به سیاستهای جهانی برجسته میکند. بااینحال، چالشهایی نیز وجود دارد؛ عدم تجربه رسمی او در دیپلماسی ممکن است مانع از موفقیت او شود. بهعنوانمثال در رابطه با روسیه، موضعگیریهای سیاسی داخلی بین واشنگتن و مسکو میتواند بر روند مذاکرات تأثیر بگذارد. در آمریکا، گروههای مختلف سیاسی نظرات متفاوتی درباره نحوه تعامل با روسیه دارند و این موضوع میتواند بر تصمیمات ماسک تأثیر بگذارد. اکنون با توجه به تحولات اخیر در سیاستهای آمریکا و نیازهای اقتصادی دو طرف، باید منتظر ماند و دید که آیا این روابط میتوانند به کاهش تنشها یا تسهیل مذاکرات بین دو کشور کمک کنند یا خیر.
در سالهای اخیر، شاهد ظهور بازیگران غیردولتی و شخصیتهای تأثیرگذار در عرصه دیپلماسی بودهایم. این نوع دیپلماسی که به "دیپلماسی شرکتی" یا "دیپلماسی غیررسمی" معروف است، نشاندهنده تغییرات بنیادین در نحوه تعامل کشورها با یکدیگر است. اکنون با توجه به پیچیدگیهای دنیای چندقطبی و نیاز به همکاریهای جدید، کشورها بهدنبال راهکارهای نوآورانه برای حل مناقشات هستند. این امر باعث میشود که شخصیتهایی مانند ایلان ماسک که توانایی ایجاد ارتباطات جدید و استفاده از فناوریهای نوین را دارند، در کانون توجهات قرار بگیرند. اگر این نوع میانجیگریها موفق باشد، ممکن است دیگر شخصیتهای تأثیرگذار نیز به عرصه دیپلماسی وارد شوند. ظهور میانجیگران جدید میتواند باعث تغییر ساختارهای سنتی دیپلماسی شود و راه را برای تعاملات نوین هموارتر میکند.