او افزود: ما در رشته پانتومیم میگوییم که هر بازیگری پیش از اینکه بیان و صدا یاد بگیرد باید زبان بدن را بلد باشد. سینما نیز از این قاعده مستثنی نیست. من باستر کیتون را از چارلی چاپلین بیشتر دوست دارم زیرا به تعریف ما در پانتومیم از کمدی نزدیکتر است. ولی چارلی چاپلین شعور بازار و مارکتینگ داشت و میدانست که در آن زمان باید چه محتوایی را ارائه کند، به همین دلیل از باستر کیتون جلوتر رفت و به عنوان بتی برای فیلمسازان قرار گرفت. این هنرمند گفت: من عاشق مل بروکس بودم. او برای سینمای کمدی یک بت بود زیرا تمام ژانرها و گونههای قبل از خودش را به تمسخر گرفت. مثلا در ژانر وحشت فیلم «دراکولا» را ساخت. در ژانر کابوی «زینهای شعلهور» را ساخت و... . ای کاش در سینمای خودمان ما نیز کسی را تربیت میکردیم که چنین نگاهی داشت و فیلمهای بازاری را با نگاه مل بروکس بازسازی میکرد.
خمسه درباره جری لوئیس گفت: من در یک خانواده مذهبی بزرگ شدم و سینما در خانواده ما خوشایند نبود. تنها ایام نوروز سینما برای ما امکانپذیر بود. در آن ایام یکی از سینماها نورمن ویزدوم را نشان میداد و یکی از سینماها جری لوئیس را نشان میداد. جری لوئیس بت سینمای کمدی من بود. بعدها اما متوجه شدم که جری لوئیس آنطوری که من در ذهنم ساخته بودم، نیست.
او درباره نقش دوبلورها در شناخت مردم از سینمای جهان گفت: ما در ایران دوبلورهایی داشتیم که سینمای جهان را با آنها شناختیم. ما سینمای جری لوئیس را بدون حمید قنبری نمیتوانیم تصور کنیم. سینمای کمدی به امثال این آدمها مدیون است. خمسه گفت: در ایام جنگ، مقاومت و ایام عادی زندگی باید امید در دل ملت باشد. مردم اگر امید نداشته باشند کمدی خاکسترنشین میشود. یک روز به آقای مهرجویی گفتم شما که شاهکاری مانند «اجارهنشینها» ساختید چرا دومی را هم نساختید؟ به من گفتند که خمسه، دیگر دل و دماغ ندارم! کمدی ما اکنون زمینگیر شده است و نیاز به رنسانس و روح امید دارد. این بازیگر افزود: من از مدیران سینمای امروز کمی شاکی هستم زیرا سیاست ها به گونه ای ریلگذاری شده است که اکنون فیلمهای کمدی ما اخلاقی نیستند. کمدی راستین کمدیای است که مردم درون آن خودشان را میبینند. دوست دارم مدیران به گونهای ریلگذاری کنند که من به جای اینکه در یک کمدی شلخته بازی کنم، در یک فیلمی بازی کنم که ۲۰ سال دیگر نیز قابل دیدن باشد.
او افزود: اگر من مصائب و مشکلات خودم را در فیلم کمدی نبینم احساس میکنم که مسخرهبازی میکنند. سریالهای موفق دهه ۷۰ این ویژگی را داشتند به همین دلیل مردم زیادی با آنها همذاتپنداری میکردند. خمسه افزود: سینما باید به جایی برسد که مردم دیگر کمدی بزنوبکوب نگاه نکنند بلکه کمدیهایی از جنس «اجارهنشینها» و کارهای آقای تبریزی ساخته شود که پر از بازیگران جوان هستند. باید بگوییم که چرا آقای محمدرضا هنرمند و پرویز پرستویی دیگر کار نمیکنند؟ همه ما معنی بسم الله الرحمن الرحیم را میدانیم، اما از آن در رفتارهای خود الگو نمیگیریم. بخشنده مهربان باید سرلوحه تولیدات سینما و تلویزیون ما باشد. اگر شخصی مانند خمسه یک جایی اشتباه کرد نباید عملکرد و عبادتهای ۲۰ سال او را کنار بگذاریم.